بهشت خاکی
توسط
در تاریخ 2013_08_16 در ساعت 07:48 PM (16629 نمایش)
روشنای تلی از خاک
سوسوی مهتابه
از زمین تا اوج افلاک
نور حق میتابه
دل شیعه پر از غمه
که پسرهای فاطمه
قبرشون غرق ماتمه
گریه کن گریه آسمون
تو به خون خرابیمون
اشک هفت آسمون کمه
وای امون از روزگار
وای چقدر خاکه و غبار
روشنای تلی از خاک
سوسوی مهتابه
از زمین تا اوج افلاک
نور حق میتابه
امون از این درد غربت
یا زهرا یا زهرا
که شده چون سرّ غیبت
واویلا واویلا
اون روزی که بیاد اقا
می شینند باز کبوترا
به روی گنبد طلا
یه سحر تا ستاره ها
میشه بر پا مناره ها
شبیه مشهد الرضا
وای تو چشم عالمه
وای ضریح فاطمه
روشنای تلی از خاک
سوسوی مهتابه
از زمین تا اوج افلاک
نور حق میتابه
حالا که شام بقیعه
تاریک و بی کوکب
تا قیامت سهم شیعه است
سربند یا زینب
بدون لشکر ستم!
داره این صحن محترم
بیرق صاحب علم
این زمین جای کینه نیست
زینبیه مدینه نیست
سر میدیم پای این حرم
وای نداره انتها
وای غم آل عبا