مهدی
2013_07_21, 11:36 PM
http://img.tebyan.net/big/1389/07/23218617018176128356522014213226182229246202.jpg
امیرمؤمنان، على علیه السلام فرمودند: النّاسُ نِیامُ إذا مَاتُوا اِنْتَبَهُوا (1)؛ مردم خوابند، هنگامى كه بمیرند بیدار مىشوند. قرآن كریم نیز مىفرماید: وَ مَا هَـذِهِ الْحَیَوةُ الدُّنْیَآ إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الاَْخِرَةَ لَهِىَ الْحَیَوَانُ لَوْ كَانُوا یَعْلَمُون(2)؛ این زندگى دنیا، جز سرگرمى و بازیچه نیست و زندگى واقعى، سراى آخرت است، اى كاش [مردم] مىدانستند.
از تطبیق فرمایش بلند علوی با آیه شریفه میتوان دریافت، زندگی و هستی حقیقی، حیات آن جهانی است که چشمان انسان در این دنیا بدان بسته است و تو گویی که زندگی این جهان، بسان زندگی در خواب است که هیچ حقیقتی ورای آن نیست.
انسان در خواب خود هم زندگی میکند و چه کارها که نمی کند و چهها که بر سرش نمیآید از تلخ و شیرین اما از خواب که بیدار میشود نقش آن زندگی نقش بر آب میشود و اگر تلخ انسان نفس راحتی میکشد و اگر شیرین، حسرت میخورد.
ماجرای میان زندگی دنیا و آخرت همین ماجرای زندگی خواب و بیداری است. و چنانکه بعد از بیدار شدن از خواب به آنچه در آن بر ما گذشته و بی اساس بودن آن متحیر شده و خیالمان آسوده و یا متحسر میشود. مرگ هم بیداری از این دنیا و چشم گشودن به حیات حقیقی است که تعجب و حسرت ما را بر آنچه بر ما گذشته و خیالاتی که ما را بر خود مشغول داشته، بر میانگیزد.
از این خواب دنیایی دو تعبیر میتوان کرد که یکی تعبیر ابتدایی و اخلاقی است و دیگری تعبیر عمیق عرفانی است. تعبیر ابتدایی و اخلاقی از خواب دنیایی همان پردهی غفلتی است که بر دیدهی جان آدمی بر اثر مشغول شدن به دنیا افتاده است. و این پرده دیری نمیپاید که با مرگ دریده شده و چشم انسان به حقیقت گشوده میشود.
امیرمؤمنان، على علیه السلام فرمودند: النّاسُ نِیامُ إذا مَاتُوا اِنْتَبَهُوا (1)؛ مردم خوابند، هنگامى كه بمیرند بیدار مىشوند. قرآن كریم نیز مىفرماید: وَ مَا هَـذِهِ الْحَیَوةُ الدُّنْیَآ إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الاَْخِرَةَ لَهِىَ الْحَیَوَانُ لَوْ كَانُوا یَعْلَمُون(2)؛ این زندگى دنیا، جز سرگرمى و بازیچه نیست و زندگى واقعى، سراى آخرت است، اى كاش [مردم] مىدانستند.
از تطبیق فرمایش بلند علوی با آیه شریفه میتوان دریافت، زندگی و هستی حقیقی، حیات آن جهانی است که چشمان انسان در این دنیا بدان بسته است و تو گویی که زندگی این جهان، بسان زندگی در خواب است که هیچ حقیقتی ورای آن نیست.
انسان در خواب خود هم زندگی میکند و چه کارها که نمی کند و چهها که بر سرش نمیآید از تلخ و شیرین اما از خواب که بیدار میشود نقش آن زندگی نقش بر آب میشود و اگر تلخ انسان نفس راحتی میکشد و اگر شیرین، حسرت میخورد.
ماجرای میان زندگی دنیا و آخرت همین ماجرای زندگی خواب و بیداری است. و چنانکه بعد از بیدار شدن از خواب به آنچه در آن بر ما گذشته و بی اساس بودن آن متحیر شده و خیالمان آسوده و یا متحسر میشود. مرگ هم بیداری از این دنیا و چشم گشودن به حیات حقیقی است که تعجب و حسرت ما را بر آنچه بر ما گذشته و خیالاتی که ما را بر خود مشغول داشته، بر میانگیزد.
از این خواب دنیایی دو تعبیر میتوان کرد که یکی تعبیر ابتدایی و اخلاقی است و دیگری تعبیر عمیق عرفانی است. تعبیر ابتدایی و اخلاقی از خواب دنیایی همان پردهی غفلتی است که بر دیدهی جان آدمی بر اثر مشغول شدن به دنیا افتاده است. و این پرده دیری نمیپاید که با مرگ دریده شده و چشم انسان به حقیقت گشوده میشود.