PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تمام ذرات جهان خدا را حمد و تسبيح مى‏گويند



گل مريم
2014_03_10, 11:34 AM
besmellah6

نام كتاب: قرآن و معارف عقلى «تفسير سوره حديد»

نام نويسنده: آيه الله جعفر سبحانى‏

همه چيز خدا را تسبيح مى‏گويد

1- سبح لله ما فى السماوات و الارض و هو العزيز الحكيم؛
آنچه در آسمان‏ها و زمين است، خدا را تنزيه مى‏كند و اوست عزيز و حكيم.

تمام ذرات جهان خدا را حمد و تسبيح مى‏گويند

يكى از حقايق و معارف بلند قرآن، اين است كه سراسر ذرات جهان، خدا را سجده مى‏كنند، و به حمد و ثنا و تسبيح و تقديس او اشتغال مى‏ورزند و اين حقيقت جز از قرآن، از هيچ مكتبى به اين گستردگى شنيده نشده است؛ به عبارت روشن‏تر، همه ذرات وجود، از دل اتم‏ها گرفته تا درون كهكشان‏ها و سحابى‏ها اين سه وظيفه بزرگ را انجام مى‏دهند:

1. همه موجودات جهان، خدا را سجده مى‏كنند؛
2. سراسر جهان هستى، خدا را حمد و ثنا مى‏گويند؛
3. تمام موجودات، خدا را تسبيح و تنزيه مى‏كنند.
تو گويى سراسر جهان خضوع و فروتنى، گوش و زبان، روح و احساس، درك و مسؤوليت، نور و روشنايى، علم و دانش است.

سجده با حمد و تسبيح تفاوت روشنى دارد كه نياز به بيان ندارد؛ زيرا سجده، خضوع و ابراز كوچكى است در حالى كه حمد و تسبيح بيان كمال و جمال خدا و پيراستن اوست از نقص و عيب.

گل مريم
2014_03_10, 11:36 AM
تفاوت حمد و تسبيح‏

هر گاه خدا را از اين نظر ستايش كنيم كه او داراى صفات كمال و جمال و مبدأ كارهاى نيك و سودمند است در اين صورت ستايش ما را حمد مى‏گويند؛ ولى اگر ذات او را از هر نوع عيب و نقص پيراسته بدانيم و پيراستگى او را ابراز كنيم، آن را تسبيح مى‏گويند؛

به عبارت ديگر، حمد خدا، توصيف اوست در برابر كمال (صفات ثبوتى و اعمال نيك)، خواه اين كمال جزو ذات او باشد، مانند علم و قدرت، يا از افعال او به شمار رود، مانند رازقيت؛ در حالى كه تسبيح خدا، تنزيه اوست از عيوب و نقايص (صفات سلبى).


اكنون كه تفاوت اين دو روشن شد لازم است به گونه‏اى درباره هر سه مطلب كه يكى از ابتكارات قرآن است بحث كنيم.


1. همه ذرات جهان در برابر خدا ساجد و خاضعند



قرآن، سجده و خضوع موجودات جهان را به گونه‏هاى مختلفى مطرح كرده است:
الف) در برخى از آيات، تنها از سجود موجودات ذى شعور سخن به ميان آورده است آن جا كه مى‏فرمايد:
ولله يسجد من فى السماوات والارض طوعا وكرها و ظلالهم بالغدور والآصال...؛(24)

آن چه در آسمان و زمين است و هم چنين سايه‏هاى آنها صبح و شام از روى ميل و اجبار براى خدا سجده مى‏كنند.
در اين آيه به گواهى لفظ من در جمله ولله يسجد من فى السماوات تنها خضوع موجودات داراى عقل مطرح مى‏باشد.(25)




24 - رعد (13) آيه 15. سخن از سجود موجودات عاقل و مدرك دراين آيه، در آيه‏هاى ديگرى نيز وارد شده است، مانند آيه 49 از سوره نحل به عنوان سجده ملائكه و آيه 18 از سوره حج....
25 - مقصود از سجده در اين آيه كه از سجده تمام موجودات عاقل سخن مى‏گويد، سجده اختيارى نيست؛ زيرا شكى نيست كه بسيارى از موجودات عاقل، مانند انسان‏هاى كافر، تارك سجده اختيارى مى‏باشند و از عبادت خدا سرباز مى‏زنند و با توجه به اين مطلب بايد گفت مقصود سجده تكوينى است و اين كه تمام اينها از قوانين خلقت و سنن آفرينش پيروى مى‏كنند و در برابر آنها مطيع و فرمان بر مى‏باشند. در اين جا ممكن است سؤالى مطرح شود و آن اين است كه، اگر مقصود، سجده تكوينى است و اين كه بندگان در برابر فرمان خلقت كن خاضع و مطيعند در اين صورت تقسيم اين نوع از سجده، به سجده طوعى و سجده كرهى چه معنايى مى‏تواند داشته باشد. البته اين سؤالى است كه در ثناى بحث به آن پاسخ خواهيم گفت و يادآور خواهيم شد كه پذيرش فرمان خلقت، گاهى با مزاج و طبيعت موجود مادى مطابق است و گاهى بر خلاف آن است؛ مثلا شكوفايى و تكامل درخت مطابق طبيعت و خشكيدن و نابودى آن به وسيله سرما برخلاف طبيعت آن است از اين جهت پذيرش فرمان نخست را سجده طوعى و دومى را سجده كرهى مى‏گويند.

گل مريم
2014_03_10, 11:39 AM
ب) در برخى از آيات، دايره سجده گسترده‏ تر گرفته شده و از سجود تمام جنبندگان سخن به ميان آمده است آن جا كه مى‏فرمايد:
براى خدا آن چه در آسمان‏ها و زمين است از جنبندگان و فرشتگان، سجده مى‏كنند و هرگز كبر نمى‏ورزند.
ولله يسجد مافى السماوات و ما فى الارض من دابه والملائكه و هم لايستكبرون؛ ( نحل (16) آيه 49. )

ج) در برخى ديگر سجده گياهان و درختان را متذكر مى‏گردد و مى‏فرمايد:
والنجم و الشجر يسجدان؛ ( الرحمن (55) آيه 6. ) بوته ‏ها و درختان او را سجده مى‏كنند.

بار ديگر با ديد وسيعى از سجود و خضوع سايه‏هاى اجسام سخن گفته و مى‏فرمايد:
أولم يروا الى ما خلق الله من شى‏ء يتفيؤا ظلاله عن اليمين والشمائل سجدا الله و هم داخرون؛ ( نحل (16) آيه 48. )

مگر نمى‏نگرند به اجسامى كه خدا آفريده است كه سايه‏هاى آنها از راست و چپ (صبح و عصر) حركت مى‏كنند و خدا را سجده مى‏نمايند، در حالى كه خود اجسام در حال خضوع و اطاعت هستند.

ه) براى بار پنجم، خداوند از سجده آفتاب و ماه و ستارگان و كوه‏ها و درخت و چهار پايان، سخن گفته است آن كه مى‏فرمايد:
ألم‏تر أن الله يسجدله من فى السماوات و من الارض و الشمس و القمر و النجوم و الجبال و الشجر والدواب و كثير من الناس...؛ (حج (22) آيه 18. )
مگر نمى‏بينى كه، آن چه در آسمان‏ها و زمين است و خورشيد و ماه و ستارگان و كوه‏ها و درخت و چهار پايان و بسيارى از مردم خدا را سجده مى‏كنند....

بنابراين مسأله سجده موجودات مسأله ‏اى عمومى و فراگير است و اختصاص به موجودى خاص ندارد.
آن چه مهم است فهميدن حقيقت سجده است و اين كه چگونه از ذى شعور و غير آن، در برابر عظمت حق ابراز تذلل و كوچكى مى‏نمايد.