توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اهميت دعاهاى صحيفه سجاديه
فاطمه
2014_02_26, 12:21 PM
besmellah7
اهميت دعاهاى صحيفه سجاديه
بعد از واقعه جانگداز كربلا و شهادت بى مانندترين شخصيتهاى تاريخ بشريت و برجسته ترين افراد انسانهاى كامل و نمونه هاى ايثار و شهادت سيد الشهداء ابى عبدالله الحسين روحى و ارواح العالمين له الفداء و ياران با وفايش كه طائفه باغيه و جنايتكار چكيده شجره ملعونه بنى اميه زمان امور امت اسلام را به قبضه تصرف ظالمانه خود در آورده و در استبداد و خونخوارى به حد نهايت رسيده و از تعاليم اسلامى و پيشرفت اسلامى جلوگيرى نموده و هتك حرمت دين و قرآن نموده و صفحه تاريخ و انسانيت را لكه دار نمودند امام زين العابدين و سيد ساجدين حضرت على بن الحسين سلام الله و صلواته عليه و على آبائه الطيبين و ابنائه الطاهرين در كنج خانه عزلت محزون و دلريش، و گريان و نالان به سر برده و خانه نشين گرديد و كسى را جرأت نزديك شدن، و كسب فيض نمودن از آن حضرت نبوده و آن حضرت هم نميتوانست كه مردم را به تكاليف و واجباتشان آشنا نموده و به حقيقت دين آگاه سازد.
پس به ناچار روش ديگرى كه آن همان روش دعا بود كه اشاره نموديم كه دعا يكى از روشهاى آموزنده براى تزكيه نفس و تهذيب اخلاق است انتخاب نمودند تا به اين ترتيب تعاليم قرآن و آداب اسلام و طريقه اهل بيت عصمت را در جامعه منتشر نموده و مردم را به روحيه دين و زهد و تقوى و آن چه بر هر مسلمانى از تذهيب نفس و اخلاق واجب بوده آشنا سازد.
و اين يك روش ابتكارى بود كه آن حضرت در پيش گرفت در بيان حقايق كه طواغيت زمانش به آن پى نمى بردند و بهانه دست دشمن نمى افتاد پس به اين جهت از اين دعاهاى بليغ فراوان در اختيار مردم قرار گرفت.
و اين مجموعه كه به نام صحيفه سجاديه ناميده شده و به زبور آل محمد معروف و مشهور شده است قسمتى از آن درياى بى كران و پاره اى از آن كلمات بى حد و حصر آن حضرت است و اين مجموعه در اسلوب و طريقه خودش، از عالى ترين اسلوبهاى ادبيات عرب و بالاترين مقاصد دين مبين و دقيقترين اسرار خداشناسى و پيغمبرشناسى و صحيحترين روش براى آموختن علوم اجتماعى و اخلاق و آداب اسلامى است. و شامل موضوعات مختلف در پرورش دينى است.
فاطمه
2014_02_26, 12:22 PM
پس اين مجموعه آموزنده دين و اخلاق است در پوشش دعا يا بگوييم كه دعا است در پوشش تعليم دين و اخلاق و اين در حقيقت بعد از قرآن كريم كه كلام ذوالجلال است و بعد از كلمات و خطب اميرالمؤمنين عليهالسلام در نهج البلاغه از بهترين روشهاى بيان عرب و از عالىترين مشربهاى فلسفى در الهيات، و اخلاقيات است.
پس قسمتى از آن مى آموزد كه چگونه خداوند را تمجيد و تقديس و سپاس و ستايش كرده و به سوى او توبه كنى،
و قسمتى از آن ياد مىدهد كه چگونه با خدا خلوت كرده و راز و نياز نموده و به سوى او برگشته و از مردم قطع اميد كنى،
و قسمتى از آن معنى درود بر پيغمبران و فرستادگان و برگزيدگان از مردم و كيفيت درود فرستادن را به تو شرح مىدهد،
و قسمتى از آن آگاه مىسازد كه چگونه سزاوار است با پدر و مادر برخورد داشته و به آنها نيكى كنى،
و قسمتى از آن توضيح مىدهد حقوق پدر و مادر را نسبت به فرزند يا حقوق فرزند نسبت به پدر و مادر يا حقوق فرزند نسبت به پدر و مادر يا حقوق همسايگان يا حقوق خويشاوندان يا حقوق عامه مسلمانها يا حقوق ثروتمندان به فقرا يا حقوق فقرا بر ثروتمندان و هكذا،
و قسمتى از آن خاطرنشان مىسازد كه چه چيزهايى در برابر دين مردم بر تو واجب بوده و چگونه بايد در مراحل اقتصادى و مالى با آنها رفتار نمود و چه چيزهايى شايسته است كه با دوستان و همسالان و عموم مردم معامله و برخورد نمايى و چه اشخاصى را در كارها بگمارى،
و قسمتى از آن گردآورى مىنمايد تمامى اخلاق نيكو و پسنديده و چيزهايى را كه صلاحيت دارد بر علم اخلاق، روش كامل باشد.
و قسمتى از آن مىآموزد كه چگونه در مقابل ناملايمات و سختىها و پيشآمدها شكيبايى كرده و با بيمارى و صحت چگونه برخورد داشته باشى.
و قسمتى از آن چيزهايى كه بر ارتش اسلامى واجب است وظائف مردم با آنها را شرح مىدهد و امثال اينها از مواردى كه اخلاق انسانى و آئين اسلامى و شريعت الهى تقاضا مىكند و همه اينها تنها با روش همين دعاها است.
فاطمه
2014_02_26, 12:24 PM
و چكيده فرمايشات امام سجاد عليه السلام كه در اين دعاها در موضوعات مختلف آشكار و روشن است در چند رشته دسته بندى مىشود:
اول: شناخت خداوند متعال و عظمت و قدرت او و بيان يگانگى و تنزيه او با جالبترين عبارت علمى و شيواترين بيان عقلى و اين معنى در همه دعاها به عبارتهاى مختلف مكرر بيان مىشود مانند جملاتى كه در دعاء اول وارد شده:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الاوَّلِ بِلا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ وَالآخِرِ بِلا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ الَّذِى قَصُرَتْ عَنْ رُؤْيَتِهِ أَبْصَارُ النَّاظِرِينَ و عجزت عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِينَ اِبْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً وَ اخْتَرعَهُمْ عَلَى مَشِيَّتِهِ اخْتِرَاعاً
پس در اين جملات دقت معنى اول و آخر و تنزيه خداوند از اين كه ديده و خيال بر او احاطه ندارد و دقت معنى خلق و آفرينش بيان شده است.
ثم جمله ديگرى كه با اسلوب بيان ديگرى در بيان قدرت خداوند و تدبير امور او در دعاء صباح و مساء مىخوانى كه:
الحمدلله الذى خلق الليل و النهار بقوته و ميز بينهما بقدرته و جعل لكل منهما حدا محدودا يولج كل واحد منهما فى صاحبه و يولج صاحبه فيه بتقدير منه للعباد فيما يغذوهم به و ينشئهم عليه فخلق لهم الليل ليسكنوا فيه من حركات التعب و نهضات النصب و جعله لباسا ليلبسوا من راحته و مقامه فيكون ذلك لهم جماما و قوة و لينالوا به لذة و شهوة
تا آخر دعا كه در آن از فوائد آفرينش روز و چيزهايى كه لازم است انسان در مقابل آن نعمتها سپاسگزارى نمايد بيان مىكند.
و باز هم اسلوب ديگرى را مىخوانى در دعاء اذا اعرضت له مهمة كه بيان مىكند در آن كه همه امور در دست قدرت پروردگار است كه مىگويد:
يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ وَ يَا مَنْ يُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَآئِدِ و يا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ و تسببت بِلُطْفِكَ الاسْبَابُ و جرى بِقُدْرَتِكَ الْقَضَآءُ و مضت عَلَى إِرَادَتِكَ الاشْيَآءُ فَهِىَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ و بِاِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ.
فاطمه
2014_02_26, 12:24 PM
دوم: بيان فضل خداوند متعال بر بنده و عجز و ناتوانى بنده از اداى حق خداوند هر چند كه در طاعت و بندگى به غايت رسيده باشد و تنها توجه بنده به سوى خداوند باشد.
از دست و زبان كه برآيد
كز عهده شكرش به در آيد
جمله اى را كه در دعاء اذا اعترف التقصير عن اداء الشكر:
اللَّهُمَّ إِنَّ أَحَداً لا يَبْلُغُ مِنْ شُكْرِكَ غَايَةً إِلا حَصَلَ عَلَيْهِ مِنْ إِحْسَانِكَ مَا يُلْزِمُهُ شُكْرَكَ وَ لا يَبْلُغُ مَبْلَغاً مِنْ طَاعَتِكَ وَ إِنِ اجْتَهَدَ إِلا كَانَ مُقَصِّراً دُونَ اسْتِحْقَاقِكَ بِفَضْلِكَ فَأَشْكَرُ عِبَادِكَ عَاجِزٌ عَنْ شُكْرِكَ وَ أَعْبَدُهُمْ لَك مقَصِّرٌ عَنْ طَاعَتِكَ.
بنده در مقابل نعمتهاى بىپايان خداوند متعال از شكر و سپاس او عاجز تا چه رسد به اين كه او را معصيت كرده و بر آن جرأت نموده باشد، پس در اين حال هر چه در توان داشته باشد اگر بخواهد ولو يك معصيت را جبران كند قادر نخواهد بود و اين مضمون را در جملات آتيه منعكس مىسازد كه در دعاء اذا استقال من ذنوبه عرض مىكند:
يَآ إِلَهِى لَوْ بَكَيْتُ إِلَيْكَ حَتَّى تَسْقُطَ أَشْفَارُ عَيْنَىَّ وَ انْتَحَبْتُ حَتَّى يَنْقَطِعَ صَوْتِى وَ قُمْتُ لَكَ حَتَّى تَتَنَشَّرَ قَدَمَاىَ وَ رَكَعْتُ لَكَ حَتَّى يَنْخَلِعَ صُلْبِى وَ سَجَدْتُ لَكَ حَتَّى تَتَفَقَّأَ حَدَقَتَاىَ وَ أَكَلْتُ تُرَابَ الارْضِ طُولَ عُمْرِى وَ شَرِبْتُ مَآءَ الرَّمَادِ آخِرَ دَهْرِى وَ ذَكَرْتُكَ فِى خِلالِ ذَلِكَ حَتَّى يَكِلَّ لِسَانِى ثُمَّ لَمْ أَرْفَعْ طَرْفِى إِلَى آفَاقِ السَّمَآءِ اسْتِحْيَآءً مِنْكَ مَا اسْتَوْجَبْتُ بِذَلِكَ مَحْوَ سَيِّئَةٍ وَاحِدَةٍ مِنْ سَيِّئَاتِى.
فاطمه
2014_02_26, 12:25 PM
سوم: بيان پاداش و كيفر و بهشت و دوزخ و بيان اين كه پاداش خداوند همهاش لطف و تفضل از اوست و اين كه بنده به كوچكترين نافرمانى كه جرأت به آن كرده باشد از خداوند مستحق كيفر و عذاب خواهد بود باز هم حجت بر بنده از خداست، و همه دعاهاى حضرت سجاد عليه السلام به اين نغمه مؤثر اشاره مىكند تا بر نفس بفهماند كه از عقاب خداى متعال خوف و بر ثواب خدا اميدوار باشد مثل جملات دعاء يوم الفطر و الجمعه:
حُجَّتُكَ قَآئِمَةٌ لا تُدْحَضُ وَ سُلْطَانُكَ ثَابِتٌ لا يَزُولُ فَالْوَيْلُ الدَّآئِمُ لِمَنْ جَنَحَ عَنْكَ وَالْخَيْبَةُ الخَاذِلَةُ لِمَنْ خَابَ مِنْكَ وَالشَّقَآءُ الاشْقَى لِمَنِ اغْتَرَّ بِكَ مَآ أَكْثَرَ تَصَرُّفَهُ فِى عَذَابِكَ؟ وَ مَآ أَطْوَلَ تَرَدُّدَهُ فِى عِقَابِكَ؟ وَ مَآ أَبْعَدَ غَايَتَهُ مِنَ الْفَرَجِ؟ وَ مَآ أَقْنَطَهُ مِنْ سُهُولَةِ الْمَخْرَجِ؟ عَدْلاً مِنْ قَضَآئِكَ لا تَجُورُ فِيهِ وَ إِنْصَافاً مِنْ حُكْمِكَ لا تَحِيفُ عَلَيْهِ فَقَدْ ظَاهَرْتَ الْحُجَجَ وَ أَبْلَيْتَ الاعْذَارَ.
و مانند جملات دعاء فى ذكر التوبة و طلبها:
اللَّهُمَّ فَارْحَمْ وَحْدَتِى بَيْنَ يَدَيْكَ و وجيب قَلْبِى مِنْ خَشْيَتِكَ وَ اضْطِرَابَ أَرْكَانِى مِنْ هَيْبَتِكَ فَقَدْ أَقَامَتْنِى يَا رَبِّ ذُنُوبِى مَقَامَ الْخِزْيِ بِفِنَآئِكَ فَإِنْ سَكَتُّ لَمْ يَنْطِقْ عَنِّى أَحَدٌ وَ إِنْ شَفَعْتُ فَلَسْتُ بِأَهْلِ الشَّفَاعَةِ.
و مانند جملات دعاء طلب العفو و الرحمة:
فَإِنَّكَ إِنْ تُكَافِنِى بِالْحَقِّ تُهْلِكْنِى وَ إِلّا تَغَمَّدْنِى بِرَحْمَتِكَ تُوبِقْنِى...
وَ أَسْتَحْمِلُكَ مَا لا يَبْهَظُكَ حَمْلُهُ أَسْتَوْهِبُكَ يَآ إِلَهِى نَفْسِىَ الَّتى لَمْ تَخْلُقْهَا لِتَمْتَنِعَ بِهَا مِنْ سُوءٍ أَوْ لِتَطَرَّقَ بِهَآ إِلَى نَفْعٍ وَ لكِنْ أَنْشَأْتَهَا إِثْبَاتاً لِقُدْرَتِكَ عَلَى مِثْلِهَا وَ احْتِجَاجاً بِهَا عَلَى شَكْلِهَا وَ أَسْتَحْمِلُكَ مِنْ ذُنُوبِى مَا قَدْ بَهَظَنِى حَمْلُهُ وَ أَسْتَعِينُ بِكَ عَلَى مَا قَدْ فَدَحَنِى ثِقْلُهُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ هَبْ لِنَفْسِى عَلَى ظُلْمِهَا نَفْسِى وَ وَكِّلْ رَحْمَتَكَ بِاحْتِمَالِ إِصْرِى.
فاطمه
2014_02_26, 12:25 PM
چهارم: وادار نمودن دعاكننده با خواندن اين دعاها به دورى جستن از افعال قبيحه و صفات رذيله براى پاك نمودن درون و زدودن دل از آلودگىها مانند جملات دعاء مكارم الاخلاق:
اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِيَّتِى وَاسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنِّى.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَتِّعْنِى بِهُدًى صَالِحٍ لا أَسْتَبْدِلُ بِهِ وَ طَرِيقَةِ حَقٍّ لا أَزِيغُ عَنْهَا وَ نِيَّةِ رُشْدٍ لا أَشُكُّ فِيهَا.
اللَّهُمَّ لا تَدَعْ خَصْلَةً تُعَابُ مِنِّى إِلا أَصْلَحْتَهَا وَ لا عَآئِبَةً أُؤَنَّبُ بِهَآ إِلا حَسَّنْتَهَا وَ لا أُكْرُومَةً فِىَّ نَاقِصَةً إِلا أتْمَمْتَهَا.
فاطمه
2014_02_26, 12:26 PM
پنجم: متوجه نمودن دعاكننده است بر اين كه واجب است كه انسان از مردم قطع اميدوارى نموده و بر آنها اظهار ذلت و كوچكى ننموده و حاجتش را به جز خدا از هيچ كسى درخواست ننمايد و اين كه طمع داشتن به چيزى كه در دست مردم است از پست ترين و ننگين ترين صفات انسان است مانند جملاتى كه در دعاء مكارم الاخلاق آمده است كه:
وَ لا تَفْتِنِّى بِالِاسْتِعَانَةِ بِغَيْرِكَ إِذَا اضْطُرِرْتُ وَ لا بِالْخُضُوعِ لِسُؤَالِ غَيْرِكَ إِذَا افْتَقَرْتُ وَ لا بِالتَّضَرُّعِ إِلَى مَنْ دُونَكَ إِذَا رَهِبْتُ فَأَسْتَحِقَّ بِذَلِكَ خِذْلانَكَ وَ مَنْعَكَ وَ إِعْرَاضَكَ.
و مانند جملات دعاء متفرعا الى الله:
اللَّهُمَّ إِنِّى أَخْلَصْتُ بِانْقِطَاعِى إِلَيْكَ وَأَقْبَلْتُ بِكُلِّى عَلَيْكَ وَصَرَفْتُ وَجْهِى عَمَّنْ يَحْتَاجُ إِلَى رِفْدِكَ وَ قَلَبْتُ مَسْالَّتى عَمَّنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ فَضْلِكَ وَ رَأَيْتُ أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَى الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْيِهِ وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِهِ.
و مانند جملات دعاء طلب الحوائج:
فَمَنْ حَاوَلَ سَدَّ خَلَّتِهِ مِنْ عِنْدِكَ وَ رَامَ صَرْفَ الْفَقْرِ عَنْ نَفْسِهِ بِكَ فَقَدْ طَلَبَ حَاجَتَهُ فِى مَظَآنِّهَا وَ أَتَى طَلِبَتَهُ مِنْ وَجْهِهَا وَ مَنْ تَوجَّهَ بِحَاجَتِهِ إِلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ أَوْ جَعَلَهُ سَبَبَ نُجْحِهَا دُونَكَ فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلْحِرْمَانِ وَاسْتَحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَوْتَ الاحْسَانِ.
فاطمه
2014_02_26, 12:29 PM
ششم: آشنا نمودن مردم بر وجوب مراعات حقوق ديگران و يارى نمودن بر آنها و مهر و محبت نمودن بر يكديگر و از خودگذشتگى در ميان مردم براى به وجود آوردن برادرى در اسلام مانند جملات دعاء الاعتذار من تبعات العباد:
اللَّهُمَّ إِنِّى أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتِى فَلَمْ أَنْصُرْهُ وَ مِنْ مَعْرُوفٍ أُسْدِىَ إِلَىَّ فَلَمْ أَشْكُرْهُ وَ مِنْ مُسِى ءٍ اعْتَذَرَ إِلَىَّ فَلَمْ أَعْذِرْهُ وَ مِن ذِى فَاقَةٍ سَأَلَنِى فَلَمْ أُؤْثِرْهُ وَ مِن حَقِّ ذِى حَقٍّ لَزِمَنِى لِموَ مِنْ فَلَمْ أُوَفِّرْهُ وَ مِنْ عَيْبِ مومن ظَهَرَ لِى فَلَمْ أَسْتُرْهُ... .
اينگونه عذرخواهى از جالبترين و ابتكارىترين روش است كه انسان را به اعمالى كه از اين قبيل اخلاق پسنديده و خداوندى كه سزاوار است كه عمل نمايد آگاه مىسازد.
و در دعاء ديگر طلب العفو پا را فراتر گذاشته و بر انسان مىآموزد كه چگونه لازم است از اشخاصى كه نسبت به تو بدى نمودهاند عفو نموده و از انتقامجويى و كينهتوزى برحذر مىنمايد، و نفس انسانى را به مقام قديسين بالا مىبرد آنجا كه عرض مىكند:
اللَّهُمَّ وَ أَيُّمَا عَبْدٍ نَالَ مِنِّى مَا حَظَرْتَ عَلَيْهِ وَانْتَهَكَ مِنِّى مَا حَجَرْتَ عَلَيْهِ فَمضَى بِظُلامَتِى مَيِّتاً أَوْ حَصَلَتْ لِى قِبَلَهُ حَيّاً فَاغْفِرْ لَهُ مَآ أَلَمَّ بِهِ مِنِّى وَاعْفُ لَهُ عَمَّآ أَدْبَرَ بِهِ عَنِّى وَ لا تَقِفْهُ عَلَى مَا ارْتكَبَ فِيَّ وَ لا تَكْشِفْهُ عَمَّا اكْتَسَبَ بِى وَاجْعَلْ مَا سَمَحْتُ بِهِ مِنَ الْعَفْوِ عَنْهُمْ وَ تبرعت بِهِ مِنَ الصدقه عليهم أزكى صَدَقَاتِ المتصدقين و أعلى صِلاتِ الْمُتَقَرِّبِينَ وَ عَوِّضْنِى مِنْ عَفْوِى عَنْهُمْ عَفْوَكَ وَ مِن دُعَآئِى لَهُمْ رَحْمَتَكَ حَتَّى يَسْعَدَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنَّا بِفَضْلِكَ.
و اين عبارت اخير چه زيباتر بيان و جالبترين عبارت است كه در دل نيكوكار مىنشيند تا او را به لزوم پاكى نيت با همه مردم و درخواست سعادت بر همه افراد حتى نسبت به كسانى كه بر انسان ظلم كرده و تعدى نمودهاند خاطرنشان مىسازد و اين گونه عبارتها در دعاهاى صحيفه سجاديه فراوان آمده است، و چه بسيار در آن دعاها از اين نوع تعاليم آسمانى كه نفوس بشر را تهذيب مىنمايد اگر آنها را به كار بندد وجود دارد.
و به اين سبب است كه اين مجموعه به زبور آل محمد خوانده شده و توجه خواص از صدر اسلام و زمان صدور اين صحيفه به آن شده و هميشه مورد نظر اهل دل بوده و همواره در بحث و بررسى در جملات او شيوه و عادت اهل دعا بوده است، و علماء و دانشمندان در طول تاريخ درباره او تحقيقات شايان توجه و توضيحات بىپايان دادهاند به حدى كه در اكثر ازمنه آن را يكى از موضوعات بحث و جزو برنامه درسى قرار دادهاند، و تلاميذ را از بركات آن بهرهمند نموده اند و هر كدام در خور خويش شرحى بر آن از مطول و مختصر نوشته اند تا نوبت اين كار به عالم بارع مولف اين كتاب رسيده كه با بيان شيرين و رسا با زبان فارسى كه مطلوب عامه و مطبوع طبع اكثر اهل دعا از طايفه فارسى زبان بوده به مورد تاليف و نگارش آورده است به طورى كه خواننده نه از مفصل بودن آن ملول و نه از كوتاه و نارسا بودن آن مهموم خواهد بود و با اين خدمت به عالم اسلامى حقى بر ذمه قارئين ثابت نموده اند
فرازی از کتاب
شرح صحيفه سجاديه
نويسنده : آيت الله مدرسي چهاردهي
vBulletin® v4.2.2, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.