گل مريم
2013_11_12, 06:54 PM
besm8
چون شب عاشورا در رسید، حضرت سیّدالشهداء علیه السّلام ، اصحاب و یاران خود را جمع نمود و شرایط حمد و ثناء الهى را به جا آورد و رو به یاران خود نمود و فرمود: من هیچ اصحابى را صالح تر و بهتر از شما و نه اهل بیتى را فاضل تر و شایسته تر از اهل بیت خویش نمى دانم . خدا به همگى شما جزاى خیر دهد. اینك تاریكى شب شما را فرا گرفته است ؛ پس این شب را مركب خویشتن نمایید و هر یك از شما دست یكى از مردان اهل بیت مرا بگیرید و در این شب تار از دور من ، متفرّق شوید و مرا به این گروه دشمن وا بگذارید؛ زیرا ایشان را اراده اى بجز من نیست .
حضرت چون این سخنان را فرمود، برادران و فرزندانش و فرزندان عبداللّه بن جعفر، به سخن در آمدند و عرضه داشتند:
به چه سبب این كار را بكنیم ؛ آیا از براى آنكه بعد از تو در دنیا زنده بمانیم ؟ هرگز خدا چنین روزى را به ما نشان ندهد.
و اول كسى كه این سخن بر زبان راند عباس علیه السّلام بود و سایر برادران نیز تابع او شدند.
راوى گوید: سپس از آن ، حضرت نظرى به جانب فرزندان عقیل نمود و به ایشان فرمود: مصیبت مسلم شما را بس است ؛ من شما را اذن دادم به هر جا كه خواهید بروید.
چون شب عاشورا در رسید، حضرت سیّدالشهداء علیه السّلام ، اصحاب و یاران خود را جمع نمود و شرایط حمد و ثناء الهى را به جا آورد و رو به یاران خود نمود و فرمود: من هیچ اصحابى را صالح تر و بهتر از شما و نه اهل بیتى را فاضل تر و شایسته تر از اهل بیت خویش نمى دانم . خدا به همگى شما جزاى خیر دهد. اینك تاریكى شب شما را فرا گرفته است ؛ پس این شب را مركب خویشتن نمایید و هر یك از شما دست یكى از مردان اهل بیت مرا بگیرید و در این شب تار از دور من ، متفرّق شوید و مرا به این گروه دشمن وا بگذارید؛ زیرا ایشان را اراده اى بجز من نیست .
حضرت چون این سخنان را فرمود، برادران و فرزندانش و فرزندان عبداللّه بن جعفر، به سخن در آمدند و عرضه داشتند:
به چه سبب این كار را بكنیم ؛ آیا از براى آنكه بعد از تو در دنیا زنده بمانیم ؟ هرگز خدا چنین روزى را به ما نشان ندهد.
و اول كسى كه این سخن بر زبان راند عباس علیه السّلام بود و سایر برادران نیز تابع او شدند.
راوى گوید: سپس از آن ، حضرت نظرى به جانب فرزندان عقیل نمود و به ایشان فرمود: مصیبت مسلم شما را بس است ؛ من شما را اذن دادم به هر جا كه خواهید بروید.