انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: جوانی که توسط امام رضا خوشبخت شد!

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.31
    نوشته ها
    1,243
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
    صلوات و تشکر
    2,704
    مورد صلوات
    3,277 در 1,150 پست
    نوشته های وبلاگ
    1
    دریافت کتاب
    3
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض جوانی که توسط امام رضا خوشبخت شد!








    مرحوم میرزا على نقى قزوینى فرمود:
    روز عید نوروزى هنگام تحویل سال من در حرم مطهر حضرت رضا (ع) مشرف بودم و معلوم است که هر سال براى وقت تحویل سال بنحوى در حرم مطهر از کثرت جمعیت جاى بر مردم تنگ مى شود که خوف تلف شدن است. من در آنروز در حال سختى و تنگى مکان در پهلوى خود جوانى را دیدم که بزحمت نشسته و به من گفت هر چه مى خواهى از این بزرگوار بخواه .

    من چون او را جوان متجددى دیدم خیال کردم از روى استهزاء این سخن را مى گوید. گویا خیال مرا فهمید، و گفت خیال نکنى که من از روى بى اعتقادى گفتم بلکه حقیقت امر چنین است زیرا که من از این بزرگوار معجزه بزرگى دیده ام .
    من اصلا اهل کاشمرم و در آنجا که بودم پدرم به من کم مرحمتى مى نمود لذا من بى اجازه او پاى پیاده بقصد زیارت این بزرگوار به مشهد مقدس ‍ آمدم .


  2. 3 کاربر برای پست " مشعشع " عزیز صلوات فرستاده.

    bavaran (2013_09_28), ملکوت (2013_09_28), مدیریت محتوایی انجمن (2013_09_29)

  3. Top | #2

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.31
    نوشته ها
    1,243
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
    صلوات و تشکر
    2,704
    مورد صلوات
    3,277 در 1,150 پست
    نوشته های وبلاگ
    1
    دریافت کتاب
    3
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض







    جائى را نمى دانستم و کسى را نمى شناختم یکسره مشرف بحرم مطهر شدم و زیارت نمودم . ناگاه در بین زیارت چشمم بدخترى افتاد که با مادر خود بزیارت آمده بود.چون چشمم بآن دختر افتاد منقلب و فریفته او شدم و عشق او در دلم جاگیر شد بقسمى که پریشان حال شدم سپس نزد ضریح آمدم و شروع بگریه کردم و عرض کردم اى آقا حال که من گرفتار این دختر شده ام همین دختر را از شما مى خواهم .
    گریه و تضرع زیادى نمودم بقسمى که بیحال شدم و چون بخود آمدم دیدم چراغهاى حرم روشن شده و وقت نماز مغرب است لذا نماز خواندم و با همان پریشانى حال باز نزد ضریح مطهر آمدم و شروع بگریه و زارى کردم . و عرض کردم :
    اى آقاى من دست از شما بر نمى دارم تا به مطلب برسم و به همین حال گریه و زارى بودم تا وقت خلوت کردن حرم رسید و صداى جار بلند شد که ایّهاالمؤمنون (فى امان اللّه)…

    منهم چون دیدم حرم شریف خلوت شده و مردم رفته اند ناچار بیرون آمدم . چون به کفشدارى رسیدم که کفش خود را بگیرم دیدم یک نفر در آنجا نشسته است و به غیر از کفش من کفش دیگرى هم نیست .


  4. 3 کاربر برای پست " مشعشع " عزیز صلوات فرستاده.

    bavaran (2013_09_28), ملکوت (2013_09_28), مدیریت محتوایی انجمن (2013_09_29)

  5. Top | #3

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.31
    نوشته ها
    1,243
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
    صلوات و تشکر
    2,704
    مورد صلوات
    3,277 در 1,150 پست
    نوشته های وبلاگ
    1
    دریافت کتاب
    3
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض







    آن نفر مرا که دید گفت نصرالله کاشمرى توئى ؟
    گفتم بلى !!
    گفت بیا برویم که ترا خواسته اند. من با او روانه شدم ولى خیال کردم که چون من از کاشمر بدون اذن پدر خود آمده ام شاید پدرم به یک نفر از دوستان خود نوشته است که مرا پیدا کند و به کاشمر برگرداند.
    بالجمله مرا بیک خانه بسیار خوبى برد. پس از ورود مرا دلالت بحجره اى کرد. وقتى که وارد حجره شدم . شخص محترمى را در آنجا دیدم نشسته است.
    مرا که دید احترام کرد و من نشستم آنگاه به من گفت میرزا نصرالله کاشمرى توئى ؟ گفتم بلى .
    گفت : بسیار خوب ، آنگاه به نوکر گفت : برو برادر زن مرا بگو بیاید که باو کارى دارم چون او رفت و قدرى گذشت برادرزنش آمد و نشست .


  6. 3 کاربر برای پست " مشعشع " عزیز صلوات فرستاده.

    bavaran (2013_09_28), ملکوت (2013_09_28), مدیریت محتوایی انجمن (2013_09_29)

  7. Top | #4

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.31
    نوشته ها
    1,243
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
    صلوات و تشکر
    2,704
    مورد صلوات
    3,277 در 1,150 پست
    نوشته های وبلاگ
    1
    دریافت کتاب
    3
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض






    سپس آن مرد به برادرزن خود گفت حقیقت مطلب این است که من امروز بعدازظهر خوابیده بودم و همشیره تو با دخترش بحرم براى زیارت رفته بودند، ناگاه در عالم خواب دیدم یک نفرى درب منزل آمد و فرمود حضرت رضا (ع ) تو را مى خواهد.

    من فورا برخواسته و رفتم و تا میان ایوان طلا رسیدم ، دیدم آن بزرگوار در ایوان روى یک قالیچه اى نشسته چون مرا دید صورت مبارک خود را بطرف من نمود و فرمود این میرزا نصرالله دختر تو را دیده و او را از من مى خواهد.حال تو دخترت را باو ترویج کن (و کسى را روانه کن که در فلان وقت شب در فلان کفشدارى او بیاورد) از خواب بیدار شدم و آدم خود را فرستادم درب کفشدارى تا او را پیدا کند و بیاورد و حال او را پیدا کرده و آورده اینک اینجا نشسته و اکنون تو را طلبیدم که در این باب چه راى دارى؟
    گفت جائى که امام فرموده است من چه بگویم .
    آن جوان گفت من چون این سخنان را شنیدم شروع به گریه کردم الحاصل دختر را به من تزویج کردند و من به مرحمت حضرت رضا (علیه السلام) بحاجب خود که وصل آن دختر بود رسیدم و خیالم راحت شد این است که مى گویم هرچه مى خواهى از این بزرگوار بخواه که حاجات از در خانه او برآورده مى شود.


    کرامات الرضویه معجزات على بن موسى الرضا(علیه السلام) بعد از شهادت / على میرخلف زاده

    شیعه ها


  8. 3 کاربر برای پست " مشعشع " عزیز صلوات فرستاده.

    bavaran (2013_09_28), ملکوت (2013_09_28), مدیریت محتوایی انجمن (2013_09_29)

  9. Top | #5

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.31
    نوشته ها
    1,243
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
    صلوات و تشکر
    2,704
    مورد صلوات
    3,277 در 1,150 پست
    نوشته های وبلاگ
    1
    دریافت کتاب
    3
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    السلام عليك يا علي ابن موسي الرضا عليه السلام


  10. کاربر زیر برای پست " مشعشع " عزیز صلوات فرستاده:

    یاس سفید (2016_10_07)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تعیین اول ماه رمضان توسط امام حسن عسگری
    توسط زنبق بنفش در انجمن امام حسن عسکری علیه السلام
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 2014_06_29, 02:02 AM
  2. گزارشی از پست توسط آیه
    توسط آیه در انجمن تبری
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 2013_12_19, 08:15 PM
  3. گزارشی از پست توسط آیه
    توسط آیه در انجمن تبری
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2013_12_19, 07:42 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 06:26 PM