آیات 23- 34 سوره غافر
فرازى از سرگذشت موسى و دعوت توحيدى او
پس از اشاره اى درس آموز و هشداردهنده به فرجام سياه ظالمان اينك به فرازى از اين سرگذشت درس آموز و عبرت انگيز موسى و فرعون پرداخته و مى فرمايد:
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِينٍ
و بى گمان ما موسى را با آيات و نشانه هاى قدرت خويش و با انبوه دليلها و برهانها و معجزه هايى آشكار، بسان اژدها شدن عصا و شكافته شدن دريا و... به رسالت فرستاديم.
در آيه بعد روشنگرى مى گردد كه خدا پيامبرش موسى را به سوى چه كسانى فرستاد:
إِلَى فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ
ما او را به سوى فرعون و هامان و قارون گسيل داشتيم.
موسى در حقيقت پيام رسان خدا به سوى مردم و جامعه روزگار خويش بود و نه اين سه تن كه نامشان آمده است، امّا دليل اين بيان آن است كه فرعون رهبرى آن جامعه را به كف داشت و فريبكارانه خود را تا سرحدّ خدايى و پرستيده شدن به خورد توده هاى در بند مى داد و هامان نيز وزير و خدمتگزار او بود و قارون هم شاهرگ اقتصادى جامعه را با ساخت و پاختِ با رژيم استبدادگر حاكم به دست داشت و صاحب گنجينه ها و خزائن و سرمايه هاى بادآورده و بى حساب و كتاب بود.
با اين بيان وقتى موسى به سوى اين سه تن كه خداوندگاران قدرت و ثروت بادآورده بودند، به رسالت آمد، در حقيقت به سوى همه مردم آمده بود، چرا كه مردم در بند، در اسارت سحر و افسون، فريب و دجّالگرى آن سه تن بودند و دنباله رو بى اراده آنان؛ وظيفه و مسئوليت آنان اطاعت چاكرمنشانه از پيشواى گمراه جامعه بود و از تمامى حقوق، آزادى، امنيت، حق انديشه و فكر، بيان و چون و چرا و مقايسه و انتخاب محروم بودند.
فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ
آرى، خدا موسى را به سوى سه سمبل زورمدارى و فريب و زراندوزى گسيل داشت، امّا آنان به جاى پذيرش حق و تعمق در دليلها و معجزه هاى موسى گفتند او ساحرى دروغگوست.