انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
مشاهده RSS Feed

فاطمه

نامه هایی به مولای غریب کربلا

به این مطلب امتیاز بدهید
نقل قول نوشته اصلی توسط فاطمه نمایش پست ها








ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــ
به قلم: محسن قائمی نسب
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــ

نامه اول :

سلام آقای جوانان اهل بهشت ! سلام دردانه زهرا!
سلام
ای تو از پیامبر و پیامبر از تو! سلام آقای خوب من!
زیاد مزاحمتان نمی شوم شنیده ام قصد سفر داری!
تنها می خواستم .....
خبری بدهم از کوفه!
«مسلم» سفیر شما کشته شد!
کوفه شهر نامردی و نامردمی شده!
وفا از شهر رخت بر بسته ،
امروز به بازار رفته بودم،
کوفیان شمشیرها را تیز می کردند !
نیزه ها را زهر آلود !
انگار در تدارک جنگی بزرگ هستند!
مبارزه ای که بوی خون می دهد! ابن زیاد ها با چشمهای خونخوارشان، برای شما نقشه ها کشیده اند ،
آقا دیگر فرصتی برای از تو نوشتن ندارم.
راستی می خواستم بگویم:
انی سلم لمن سالمکم!
من با شما هستم....!
با شما، پشت به کوفه و رو به کربلا .
خداحافظ...

خلاصه

وفا از شهر رخت بر بسته ،
امروز به بازار رفته بودم،
کوفیان شمشیرها را تیز می کردند !


   


نامه هایی به مولای غریب کربلا

منبع: http://www.shahrequran.ir/thread3827.html#post23750

نظرات

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 05:30 PM