
- دلالت داستان اصحاب کهف بر وجود معاد
-
2013_07_04, 03:22 PM
Top |
#1
دلالت داستان اصحاب کهف بر وجود معاد
|
 |
|
از جمله آیات الهیه که دلالت بر معاد دارد، داستان اصحاب کهف و رقیم است. این داستان از مشهورات بین اهل ملل و نحل و تواریخ است و قرآن کریم شرحی از آن را به قدری که شاهد برای مسأله معاد است بیان کرده است. جمله این آیات از آیه ششم تا آیه بیست و ششم از سوره کهف آمده است. خداوند در ضمن بیان این قضیه که سیصد و نه سال تمام آنانرا به خواب عمیق فرو برد و سپس بیدار نمود صریحاً میفرماید: «وَ کَذَلِکَ أَعْثَرْنَا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَن وَعْدَ اللَهِ حَق وَ أَن الساعَةَ لاَ رَیْبَ فِیهَا؛ و اینچنین ما مردم را بر احوال آنان مطلع نمودیم تا بدانند که وعده خدا حق است، و حقاً که در ساعت قیامت تردید و شکی نیست» (الکهف/21).
در ابتداء خدا میفرماید: «فَلَعَلکَ بَـخِعٌ نَفْسَکَ عَلَی´ ءَاثَـرِهِمْ إِن لَمْ یُؤْمِنُوا بِهَـذَا الْحَدِیثِ أَسَفًا * إِنا جَعَلْنَا مَا عَلَی الاْرْضِ زِینَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً * وَ إِنا لَجَـعِلُونَ مَا عَلَیْهَا صَعِیدًا جُرُزًا؛ شاید که تو بواسطه أسف خوردن بر عدم ایمان این مردم میخواهی خود را به هلاکت در افکنی! ما آنچه در روی زمین آفریدیم زینتهائی است که بر آن قرار دادیم تا بیازمائیم که عمل کدامیک بهتر است. و ما بالاخره روی زمین را پاک و خالی و چون سنگِ صاف بیمحتوی و بینقوش و صُوَر خواهیم کرد» (الکهف/6تا8).
و از اینجا شروع میفرماید به متن قصه اصحاب کهف: «أَمْ حَسِبْتَ أَن أَصْحَـبَ الْکَهْفِ وَ الرقِیمِ کَانُوا مِنْ ءَایَـتِنَا عَجَبًا؛ آیا تو چنین میپنداری که قصه اصحاب کهف و رقیم، از آیات عجیبه ما بوده است؟» (کهف/9). و سپس شروع میفرماید به شرح این داستان: |
|
|
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
-
2 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.
مشعشع (2013_07_04), گل مريم (2013_07_04)
-
2013_07_04, 03:23 PM
Top |
#2
اصحاب کهف و رقیم جوانمردانی بودند که در یک مجتمع وَثَنی که عبادت اوثان و اصنام در آن رائج و دارج بوده است نشو و نما یافته، و چون دین توحید در آن مجتمع راه پیدا کرد، ایمان آورده و تنها خداوند خالق زمین و آسمان را پرستیده، و از عبادت ارباب انواع تجبری سر باز زدند. و سپس مردم با آنها معامله سخت نموده و با شدت و تضییق و عذاب، آنها را وادار به عبادت اوثان و ترک دین توحید و آئین یگانه پرستی نمودند، بطوریکه هر که از آنها بر مخالفت خود اصرار میورزید به سختترین وجهی او را میکشتند. این جوانمردان از روی بصیرت، ایمان به خدا آوردند و خداوند بر هدایت آنها افزود، و درهای علم و معرفت را به روی آنان گشود و از انوار الهیه به قدری که آنانرا صاحب یقین گرداند بر آنها مکشوف ساخت و دلهای آنها را به خود مرتبط گردانید، بطوریکه غیر از خدا از هیچ موجودی ترس و هراس نداشتند، و ناگواریهای سخت و حوادث ناپسند آنانرا به وحشت نمیانداخت.
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
-
2 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.
مشعشع (2013_07_04), گل مريم (2013_07_04)
-
2013_07_04, 03:23 PM
Top |
#3
آنان میدانستند که اگر در چنین اجتماعی زیست کنند ـ این اجتماع جاهلی مستکبر ـ هیچ چاره ندارند به جز آنکه طبق سیره آنان رفتار کنند، و به کلمه و گفتار حق سخن نگویند و به شریعت حق رفتار ننمایند. و چون راه توحید و ترک شرک را یافته بودند، دانستند که فقط یگانه راه نجات آنان اعتزال و کنارهگیری از مجتمع جاهلی است. بنابراین، از هم آهنگی با مجتمع شرک و جاهلی امتناع نموده، و با دلی محکم و ایمانی مستحکم بدون هیچ پروائی برای إعلان توحید حق تعالی و تقدس قیام نمودند، و رداً علَی القوم جِهاراً اعلان کردند: «رَبنَا رَب السمَـوَتِ وَ الاْرْضِ لَن نَدْعُوَا مِن دُونِهِ إِلَـهًا لَقَدْ قُلْنَآ إِذًا شَطَطًا * هَـؤُلاَءِ قَوْمُنَا اتخَذُوا مِن دُونِهِ ءَالِهَةً لَوْ لاَ یَأْتُونَ عَلَیْهِم بِسُلْطَـنِ بَینٍ فَمَنْ أظْلَمُ مِمنِ افْتَرَی عَلَی اللَهِ کَذِبًا؛ پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمین است. ما غیر از او هیچ خدائی را نمیخوانیم و عبادت نمیکنیم؛ و در غیر اینصورت گفتار ما یاوه و بدون معنی خواهد بود. این جماعتِ اقوام ما، کسانی هستند که غیر از خدا برای تدبیر امور خویش مؤثری قائل میباشند. آنان چرا برای آلهه و ارباب خود که به پرستش آنها قیام میکنند، دلیل روشن و حجت واضحی اقامه نمیکنند؟ پس چه کسانی ظلم و ستم آنها از اینها افزون است که بر خدای خود افتراء و دروغ میبندند؟» (کهف/14و15).
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
-
2 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.
مشعشع (2013_07_04), گل مريم (2013_07_04)
-
2013_07_04, 03:24 PM
Top |
#4
و سپس با خود گفتند: «وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ مَا یَعْبُدُونَ إِلا اللَهَ فَأْوُا إِلَی الْکَهْفِ یَنشُرْ لَکُمْ رَبکُم مِن رَحْمَتِهِ وَ یُهَییْ لَکُم مِن أَمْرِکُم مِرْفَقًا؛ و چون شما از این جماعت وَثَنی مذهب، و از اربابانشان و آلهه و خدایانشان کناره گرفتید، پس بسوی کهف پناه برید و آنجا را مأوای خود قرار دهید؛ تا آنکه خداوند از رحمت خود بر شما افاضه کند، و برای شما در امر خودتان سهولت و مرافقتی مقدر فرماید» (کهف/16).پس از آن داخل کهف رفتند، و در مکان واسعی در داخل آن جای گرفتند و سگ آنان نیز دو دست خود را در دهانه کهف دراز نموده بود و چون میدانستند که اگر قوم از مکان آنان اطلاع پیدا کنند، آنانرا میکُشند و به شکنجه و عذاب میگیرند، لذا در مقامِ دعا نسبت به خدای خود چنین خواستند: «فَقَالُوا رَبنَآ ءَاتِنَا مِن لَدُنکَ رَحْمَةً وَ هَییْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا؛ پس گفتند: ای پروردگار ما! از نزد خودت رحمتی بر ما ارزانی دار! و در امر ما رشد و موفقیت و وصول به مطلوب را مقدر و مهیا فرما!» (کهف/10)، «فَضَرَبْنَا عَلَی´ ءَاذَانِهِمْ فِی الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَدًا؛ و ما بنا بر دعا و درخواست آنان، سالیانی بر گوشهای آنان زدیم که بخفتند و به راحتی فرو رفتند» (کهف/11)، و سگ آنان هم با خودشان به خواب رفت، و مدت سیصد و نُه سال قمری که سیصد سال شمسی میشود به خواب رفتند: (ثَلَـثَ مِائَةٍ سِنِینَ وَ ازْدَادُوا تِسْعًا، کهف/25).
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
-
2 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.
مشعشع (2013_07_04), گل مريم (2013_07_04)
-
2013_07_04, 03:26 PM
Top |
#5
تا آنکه میفرماید: «وَ کَذَلِکَ بَعَثْنَـهُمْ لِیَتَسَآءَلُوا بَیْنَهُمْ قَالَ قَآئلٌ مِنهُمْ کَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالُوا رَبکُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ؛ و اینچنین ما آنها را برانگیختیم و بیدار کردیم برای آنکه در میان خود به گفتگو و مکالمه پردازند. یک نفر از آنان به دیگران گفت: شما چقدر درنگ کردهاید؟ آنان در پاسخ گفتند: یک روز یا مقداری از یک روز! چند نفر دیگر از آنان در پاسخ گفتند: خداوند و پروردگار شما داناتر است به مقدار درنگ شما!»(کهف/19).و نیز مطلب را قرآن کریم ادامه میدهد تا آنکه میفرماید: «وَ کَذَلِکَ أَعْثَرْنَا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَن وَعْدَ اللَهِ حَق وَ أَن الساعَةَ لاَ رَیْبَ فِیهَا؛ و اینچنین ما مردم را و اهل مدینه و شهر را بر احوال آنها آگاه کردیم تا بدانند که وعده خداوند حق است، و آمدن ساعت قیامت و فرا رسیدن موعد معهود جای شک و تردید نیست» (کهف/21).
و از اینجا به دست میآید که داستان اصحاب کهف، و پنهان شدن آنها در مغاره و خوابیدن سیصد و نُه سال و برانگیختن آنانرا پس از این مدت طولانی، و آمدن به شهر برای خرید طعام، و اطلاع مردم بر این داستان؛ همه و همه برای اعلام و اعلان قضیه معاد و کیفیت آن، و عدم استبعاد آن بوده است.
------------------
منابع
معادشناسی 5، صفحه 318-313
سایت کنابخانه طهور
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
-
2 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.
مشعشع (2013_07_04), گل مريم (2013_07_04)
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
موضوعات مشابه
-
توسط ملکوت در انجمن امام حسین علیه السلام
پاسخ: 1
آخرين نوشته: 2013_11_21, 07:11 PM
-
توسط فاطمه در انجمن اهل بیت علیه السلام
پاسخ: 10
آخرين نوشته: 2013_11_17, 12:35 PM
-
توسط صبور در انجمن ادعیه و زیارت
پاسخ: 22
آخرين نوشته: 2013_10_31, 02:59 PM
-
توسط امیر هانی در انجمن تدبر در قرآن
پاسخ: 8
آخرين نوشته: 2013_05_23, 11:22 AM
-
توسط ملکوت در انجمن امام زمان مهدی موعود علیه السلام
پاسخ: 17
آخرين نوشته: 2013_04_20, 04:16 PM
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن
انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir
ساعت 09:06 AM