
- مــعــارفــے از ســوره هاے قــرآن (ســوره طـه)
-
2018_11_15, 05:17 PM
Top |
#1
مــعــارفــے از ســوره هاے قــرآن (ســوره طـه)

مـــعــارف قــــرآن
جــلــد 4
نــویـــسـنــده: جــمــعــے از نــویــســنــدگـان
فــــصــــل دوم
مــعــارفــے از ســــوره طــه
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در

کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
-
-
2018_12_06, 10:47 PM
Top |
#21
براى اولياى خدا بويژه انبيا مصيبتى بالاتر از سستى عقيده مردم و شرك به پروردگار و بىاحترامى نسبت به حدود الهى نيست، از اين رو، موسى (ع) به محض آگاهى از گوسالهپرستى مردم چنان غضبناك شد و برآشفت كه گويى تمام وجودش شعلهور گرديده است. او براى رسالت الهى خويش رنجهاى فراوانى را تحمل كرده بود و معجزات بسيارى كه هر گونه شك و ترديد را برطرف مىكرد، به بنىاسرائيل نمايانده بود، تا آنها را با توحيد آشنا كرده، از ذلّت به عزّت برساند.
خداوند نيز به وسيله نور نبوت و رسالت و رنجهاى طاقت فرساى حضرت موسى (ع) به آنان نعمت و عزّت بخشيد و آنها را بر مردم آن زمان برترى داد، ولى وقتى موسى (ع) ديد بنىاسرائيل همه اينها را فراموش كرده، راه باطل را پيش گرفتهاند، بطورى خشمگين شد كه حتى بر هارون (ع) بانگ زد و سر و ريش او را گرفت و به طرف خود كشيد كه چرا با بتپرستان به مبارزه بر نخاسته است.
#در_ادامه: انواع خشم
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در

کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
-
-
2018_12_10, 12:04 PM
Top |
#22
انواع خشم
خشمگين شدن به خاطر خدا و دين او، خشمى پسنديده و خدايى است و همه دين باوران بايد در چنين مواقعى خشم مقدّس خويش را بروز دهند و در برابر نابكارى و انحراف، مقاومت كنند و آنها را اصلاح نمايند.
روشن است كه اين گونه خشم و غضب، با خشمى كه جنبه شخصى دارد و از رذايل اخلاقى محسوب مىشود، تفاوت بسيار دارد و اين خشم دوم است كه اميرمؤمنان (ع) از آن نهى كرده، مىفرمايد:
«ايَّاكَ وَ الْغَضَبَ ...»»
از غضب دورى كن.
اما اگر كسى به خاطر بىعدالتى، ستم، فحشا و منكرات، توهين به مؤمنان و علما و بطور كلى رعايت نشدن حدود الهى خشمگين بود و هنگام غضب نيز حدود الهى و اخلاق اسلامى را رعايت كند، نه تنها خشم او پسنديده است، بلكه نوعى كمال محسوب مىشود. رسول اكرم (ص) فرمود:
«لا يُحِقُّ الْعَبْدُ حَقيقَةَ الْايمانِ حَتّى يَغْضِبَ لِلَّهِ وَ يَرْضى لِلَّهِ»
بنده، حقيقت ايمان را اثبات نمىكند، مگر اينكه براى خدا غضب كند و براى او راضى شود.
#در_ادامه: غوغاى سامرى
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در

کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
-
-
2018_12_10, 12:07 PM
Top |
#23
غوغاى سامرى
«قالَ فَما خَطْبُكَ يا سامِرىُّ قالَ بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ اثَرَ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُها وَ كَذلِكَ سَوَّلَتْ لى نَفْسى قالَ فَاذْهَبْ فَانَّ لَكَ فِى الْحَيوةِ انْ تَقُولَ لا مِساسَ وَ انَّ لَكَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ وَانْظُرْ الى الهِكَ الَّذى ظَلْتَ عَلَيْهِ عاكِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِى الْيَمِّ نَسْفاً» (طه، آيات 95- 97)
(موسى (ع) رو به سامرى كرد و) گفت: تو چرا اين كار را كردى؟! (سامرى) گفت: من چيزى را ديدم كه ديگران نديدند، من قسمتى از اثر فرستاده خدا (جبرئيل) را بر گرفتم سپس آن را (بر مجسمه گوساله) ريختم و اين چنين (هوايى) نفس اين كار را در نظرم زينت داد. (موسى) گفت: برو كه بهره تو در زندگى دنيا اين است كه (هر كس به تو نزديك شود) خواهى گفت با من تماس نگير و تو را وعدهگاهى است (براى عذاب) كه با تو خلف وعده نخواهد شد.
(اكنون) بنگر به معبودت (گوساله) كه پيوسته آن را پرستش مىكردى، ما آن را مىسوزانيم، سپس ذرّات آن را به دريا مىپاشيم.
خطر يك انسان عادى منحرف به خودش بر مىگردد و تأثير چشمگيرى در ميان جامعه نخواهد داشت، ولى اگر يك دانشمند همانند سامرى منحرف شود، با افكار و گفتار باطل و آثار بد خود، افكار و عقايد جامعه را به انحراف مىكشد. از اين رو، اميرالمؤمنين (ع) فرمود:
«زَلَّةُ الْعالِمِ كَانْكِسارِ السَّفينَةِ تَغْرِقُ وَ تُغْرِقُ»
لغزش دانشمند، مانند شكستن كشتى است كه هم غرق مىشود و هم (ديگران را) غرق مىكند.
#در_ادامه: سوء استفاده از فرصت سامرى
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در

کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
-
-
2018_12_11, 10:26 AM
Top |
#24
سوء استفاده از فرصت سامرى
سوء استفاده از فرصت سامرى مانند ديگر فرصتطلبان، با استفاده از احترام و تقدسى كه در ميان بنىاسرائيل داشت و با آگاهى از ويژگيهاى روحى و ضعفهاى فراوان بنىاسرائيل و ترديد ناشى از تأخير حضرت موسى (ع)، فرصت را غنيمت شمرد و يك مجسمه گوساله ساخت. خاكى كه از زير پاى جبرئيل (ع) و يا مركب او، برداشته بود، روى آن پاشيد، آن را به صدا درآورد و به عنوان خدا و معبود به مردم معرّفى كرد و بدين ترتيب آنها را منحرف ساخت.
خطر غفلت
بنىاسرائيل سالها با خوارى و ذلّت در چنگال فرعون گرفتار بودند. خداوند به بركت حضرت موسى (ع)، فرعون و لشكريانش را نابود ساخت و آنها را از بردگى نجات داد و به آنان عزت و نعمت بخشيد؛ ولى بنىاسرائيل چنان گذشته خود و بهرهمندى از نعمتهاى الهى و معجزههاى فراوان را ناديده گرفتند و در خواب غفلت فرو رفتند كه به جاى شكر و سپاس به درگاه ربوبى و اطاعت از پيامبر، به دنبال سامرى راه افتاده، گوسالهپرستى را بر خداپرستى ترجيح دادند.
#در_ادامه: مجازات سامرى
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در

کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
-
-
2018_12_13, 07:36 AM
Top |
#25
مجازات سامری
پس از ثابت شدن جرم سامرى و اعتراف او به گناه خويش، حضرت موسى (ع) تصميم گرفت او را مجازات كند. از اين رو، سه مجازات زير را برايش تعيين كرد:
الف- او را طرد كرد، بگونهاى كه كسى حق نداشت با او تماس بگيرد.
ب- گوشزد كردن كيفر او در قيامت كه خود، نوعى عذاب روحى بود.
ج- نابود ساختن مجسمه گوساله كه از طلا ساخته شده بود.
بعضى از مفسران گفتهاند: پس از ثبوت جرم سامرى، حضرت موسى (ع) درباره او نفرين كرد و خدا نيز او را به بيمارى مرموزى مبتلا ساخت كه تا زنده بود، نمىتوانست با مردم تماس بگيرد و همه از او فرار مىكردند. بعضى ديگر گفتهاند: به نوعى بيمارى روانى نظير وسواس شديد و وحشت از انسان مبتلا شد، بگونهاى كه هر كس به او نزديك مىشد، فرياد مىزد: «لا مساسَ» يعنى با من تماس نگير. بعضى از مفسران در مورد جمله «لَنُحَرِّقَنَّهُ ...» چنين احتمال دادهاند: اشاره به اين معناست كه گوساله طلايى سامرى را به وسيله سوهان، به برادههاى ريز تبديل كرده و آن را به دريا بريزند؛
مرحوم علامه طباطبايى نيز اين احتمال را مناسبتر دانسته است.
#در_ادامه: شفاعت
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در

کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
-
-
2018_12_13, 07:38 AM
Top |
#26
شفاعت
«يَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ الَّا مَنْ اذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِىَ لَهُ قَوْلًا» (طه، آيه 109)
در آن روز شفاعت (هيچ كس) سود ندارد. جز كسى كه خداى رحمان بدو اجازه داده و از گفتارش راضى است.
«شفاعه» از ماده «شفع» به معناى ضميمه كردن چيزى به مثل خودش مىباشد و در اصطلاح به معناى واسطه قرار دادن شفيع براى رسيدن به خيرى است كه از آن محروم است، چون شرط لازم براى رسيدن به آن را ندارد، يا در امان ماندن از شرى است كه به خاطر ترك تكليف متوجه اوست، گويا طالب شفاعت، شفيع را به وسيله نقصى كه خودش دارد ضميمه مىكند تا صلاحيت لازم براى رسيدن به مقصود را به دست آورد.
بنابراين، شفاعت سبب مستقل نيست، بلكه مكمّل و متمّم سبب است، يعنى در همه جا تأثير ندارد، بلكه فقط براى كسانى است كه سبب و زمينه براى رسيدن به كمال و خير يا درامان ماندن از عذاب و شر را داشته باشند، ولى اگر طالب شفاعت، هيچ لياقتى براى رسيدن به آن كمال و هيچ موجب نقصى براى در امان ماندن از آن عذاب را نداشته باشد، شفاعت شامل حال او نمىشود، مثل اينكه يك فرد عادى كه نه سواد دارد و نه استعداد، بخواهد با توسل به شفاعت، دانشمندى برجسته شود و يا يك بنده ياغى كه از مولايش اطاعت نكرده، بخواهد با توسل به شفاعت، مورد عفو مولا قرار گيرد. در اين موارد، شفاعت سود ندارد؛ به عبارت ديگر، شفاعت براى كسى است كه ايمان به خدا داشته و بعضى از كارهاى صالح را انجام داده است. اين ايمان و كارهاى صالح او، سبب ناقص است، او به شافعان متوسل مىشود تا شفاعت آنها را ضميمه ايمان ناقص خود كند و به درجات بالاتر نايل شود، ولى كسى كه از ايمان و عمل صالح بهرهاى نداشته، چيزى ندارد تا شفاعت را ضميمهاش كند.
#در_ادامه: اثبات شفاعت
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در

کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
-
-
2018_12_14, 07:58 AM
Top |
#27
اثبات شفاعت
بعضى از آيات قرآن، شفاعت را بطور كلى نفى مىكند، از جمله:
«وَاتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزى نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لا يُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ»
بترسيد از روزى كه كسى مجازات ديگرى را نمىپذيرد و نه از او شفاعتى پذيرفته مىشود.
«يَوْمٌ لا بَيْعٌ فيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ»
روزى كه در آن نه خريد و فروشى هست و نه دوستى و نه شفاعتى.
اين آيات و آيات مشابه در مقام ردّ پندار و توهم مشركان است. آنان گمان مىكردند كه نظام آخرت نيز مانند نظام دنياست كه بتوان با توسل به رشوه، پارتى و ديگر اسباب، از كيفر رهيد و از اين رو «ربّ النوعها» و مظاهر آنان، يعنى بتها را مىپرستيدند تا در قيامت شفيع آنان باشد.
اين آيات با صراحت و قاطعيت تمام، شفاعت همه كسانى را كه آنان به شفاعتشان دل بستهاند، نفى مىكند.
#در_ادامه: آیاتی از اثبات شفاعت خداوند
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در

کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
-
-
2018_12_16, 07:22 AM
Top |
#28
آیاتی از اثبات شفاعت خداوند
آياتى ديگر نيز شفاعت را فقط براى خدا اثبات مىكند.
«ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِىٍّ وَ لا شَفيعٍ»
غير از خدا سرپرست و شفيعى نداريد.
«قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَميعاً»
بگو: همه شفاعت از آن خداست.
در اين آيات، شفاعت فقط از آن خدا دانسته شده و در آياتى ديگر اجمالًا شفاعت غير خدا هم ثابت شده است.
«مَنْ ذَا الَّذى يَشْفَعُ عِنْدَهُ الَّا بِاذْنِهِ»
كيست كه بدون اذن او نزد وى شفاعت كند؟
«لا يَشْفَعُونَ الَّا لِمَنِ ارْتَضى»
جز براى كسى كه خدا راضى است، شفاعت نمىكنند.
آيه زير از جمله آياتى است كه بصراحت درباره شفاعت غيرخدا دلالت دارد.
«فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعينَ»
شفاعت شافعان سودى به ايشان (منكران قيامت) نمىرساند.
از اين آيه برداشت مىشود كه شفاعت در قيامت، واقع شده و افرادى به عنوان شفيع شفاعت مىكنند.
بنابراين، غير از خدا و كسانى كه از جانب او اذن دارند، شفيع ديگرى نيست و شفاعت ذاتاً و بالاصاله فقط از آن خداست و به اذن او، بندگان خاص وى از انبيا و ملائكه و مؤمنان مىتوانند شفاعت كنند.
#در_ادامه: منطق شفاعت
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در

کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
-
-
2018_12_17, 11:42 AM
Top |
#29
منطق شفاعت
شفيع براى شفاعت كردن به يكى از سه مورد زير توسل مىجويد:
الف- تمسّك به صفتى از صفات خداوند كه اقتضا مىكند بر اساس آن، خدا از بنده نافرمانش بگذرد، مانند: بزرگوارى، كَرَم، سخاوت و شرافت.
ب- توسّل به صفتى از صفات بنده، كه اقتضا مىكند مولا نسبت به او رحمت و مهربانى كند، مثل ضعف، خوارى، كوچكى و بيچارگى بنده.
ج- تمسّك به صفتى از صفات خودش نزد مولا همچون محبت و علاقهاى كه مولا به او دارد و برترى مقامش در نزد مولا.
پس منطق شفيع اين نيست كه خدا از خدايى خود و يا حكم خود چشم بپوشد، بلكه
شفيع مىگويد:
«خداوندا! تو به عظمت، رأفت و كرامت خود، از مجازات اين بنده بگذر»
يا مىگويد:
خدايا! نافرمانى بندهات از روى نادانى بوده است. او حقير و ضعيف است و مخالفت او از روى جرأت و جسارت نيست،
و يا مىگويد:
«خدايا! به خاطر مقام و منزلتم و لطف و محبتى كه به من دارى، شفاعتم را در حق فلانى بپذير و او را عفو كن».
#در_ادامه: پاسخ به يك اشكال
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در

کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
-
-
2018_12_18, 06:37 PM
Top |
#30
پاسخ به يك اشكال
ممكن است برخى اشكال كنند كه شفاعت، سبب جرى شدن بندگان بر عصيان مىشود و اين با غرضِ دين كه سوق دادن بندگان به سوى طاعت خداست سازگارى ندارد. اين اشكال وارد نيست، چون در درجه اوّل، معلوم نيست چه گناهان و يا چه مجرمانى مشمول شفاعت واقع مىشوند و «اصل شفاعت» تنها به عنوان يك اصل كلى و سربسته اثبات شده است. در درجه دوّم، «شفاعت» مشروط به شروطى است از جمله، اراده و خواست خدا كه معلوم نيست به چه كسى تعلق مىگيرد. بنابراين، هيچ گناهكارى اطمينان ندارد كه شفاعت، شامل حالش مىشود تا در نتيجه جرأت گناه پيدا كند، بلكه
برعكس، شفاعت به بنده گناهكار اميد بخشش مىدهد و او را از افتادن به دامن يأس و نوميدى از رحمت حق و در نتيجه انجام گناه بيشتر باز مىدارد. او وقتى گناهان خود را بر مىشمارد، خود را سزاوار عقوبت مىيابد، اين شفاعت است كه به عنوان يك روزنه اميد، راه بازگشت را به او مىنماياند و وى را اميدوار مىكند و به تجديد نظر، توبه و بازگشت رهنمون مىشود.
شرط ايمان
از مجموع آيات قرآن استفاده مىشود كه شفاعت شامل دينداران و مؤمنانى مىگردد كه به گناه آلوده شدهاند، ولى با ايمان از دنيا رفتهاند.
#در_ادامه: آثار رو گردانى از ياد حق
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در

کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
-
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن
انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir
ساعت 05:50 PM