موضوع: ضرورت وجود دين جامع‏

مقدمه‏

مثال: شما براي كار خياطي و گل دوزي منزل احتياج به چرخ خياطي داريد، پس از خريد و باز كردن در جعبه، مي‏بينيد كه در كنار آن يك دفتر چه است؛ دفترچه راهنماي استفاده از اين چرخ. در اين دفترچه 2 مطلب آمده يكي آشنايي با اجزاي مختلف چرخ و ديگري طرز صحيح استفاده از چرخ تا عمر بيشتري داشته باشد. شما بايد قبل از استفاده، دفترچه را بخوانيد و سپس با چرخ كار كنيد، حتي گاهي آن قدر اجزا و لوازم دارد كه شما بايد يك دوره آموزش با چرخ را ببينيد. و الا چرخ نخ پاره مي‏كند يا سوزن مي‏شكند يا توي ماسوره نخ گير مي‏كند و ...

اين دفترچه را چه كسي نوشته است؟ معلوم است سازنده و مخترع اين چرخ، آيا كس ديگري كه نه سازنده است و نه آشنا، مي‏تواند چنين دفترچه‏اي را بنويسد و آيا اگر كسي ديگر نوشت شما از آن استفاده مي‏كنيد؟ مسلما نه، چون مي‏گوييد دفترچه راهنما را بايد سازنده دستگاه بنويسد نه هر كسي.
از طرفي هر وقت دستگاه خراب شد آن را نزد تعمير گاه خودش مي‏بريد و دست هر كس نمي‏دهيد، تا مطمئن نباشيد كه او وارد است چرخ را به او نمي‏سپاريد.
حالا در مورد خود ما انسان‏ها، آيا ما سازنده و خالقي داريم يا نه؟ آيا ما خودمان خودرا به وجود آورديم؟ چه كسي پدر و مادر ما را به وجود آورده؟ همه ما قبول داريم كه خداي قادر متعال خالق ماست، حال آيا اين خالق ما، ما را خلق كرده و رها كرده؟

خداوند تنها راهنماي بشر

آيا ما از يك چرخ خياطي كمتريم؟ آيا خالق ما، دفترچه راهنماي ما را ننوشته است؟ اگر نوشته پس كجاست؟ ... تمام كتب آسماني و بالاخص قرآن، دفترچه راهنماي ما انسان هاست، آيا غير خدا كس ديگري حق دارد دفترچه راهنماي ما انسان‏ها را بنويسد؟ برنامه زندگي ما را تنظيم كند؟ خدا توي اين دفترچه گفته؟ اي انسان تو فقط اين جسم نيستي، تو داراي روح و روان هستي؟ همه فكرت و هم و غمت جسمت نباشد، به فكر رشد روحت هم باش.

حالا هر وقت اين دستگاه خراب شد به چه كسي مراجعه كني؟: آيا خدا تعمير كار اين مخلوق را هم فرستاده يا نه؟ ... بلي، انبياء و ائمه، تعمير كار انسان‏ها هستند، آن‏ها آمدند تا انسان‏ها را از عيب‏ها و خطاها پاك كنند و جامعه را اصلاح كنند، چون آن‏ها انسان‏هاي كاملي هستند لذا به تمام رموز انسان‏ها آشنا هستند و راحت مي‏توانند او را تعمير كنند. انبيا الگوي كامل و نمونه مجسم انسان كامل هستند.

اسلام يك دين ايده آليسم نيست، بلكه همه برنامه هايش قابل عمل و اجرا است. مدينه فاضله ارسطو نيست كه ساخته فكر و ذهن و خيال باشد، واقع گرا است، انبيا را فرستاده تا نشان دهد همه مطالبش قابل اجرا است. مردم الگوها را ببينند و باور كنند كه قابل اجرا است،

قرآن كتاب راهنما و پيامبر بيانگر آن‏

نگوييد نمي‏شد، امكان نداشت، ببينند كه ممكن است و شدني است. پس تا اين جا معلوم شد كه قرآن دفترچه راهنماي ما و پيامبران مسئول بيان و پياده كردن مطالب اين دفترچه هستند.

پس با اين حساب و با اين بيان ديگر، قرآن تنها يك كتاب عبادي نيست، يك بعدي نيست، بلكه براي همه ابعاد انسان برنامه دارد، همه جهات انسان را در نظر گرفته و طبق آن برنامه زندگي او را ريخته است.

در جهان امروز گروهي اصالت رابه جنبه فردي انسان داده‏اند و مي‏گويند اصل فرد است و بايد همه چيز فداي او شود، حق فرد مقدم بر حق جامعه است، و بعضي اصالت را به جنبه اجتماعي انسان داده اند و گفته اند بايد فرد فداي اجتماع شود، حق جامعه مقدم بر حق فرد است.

مثلا در مسئله آزادي، عده‏اي مي‏گويند انسان، آزاد آفريده شده و هيچ كس حق ندارد جلوي آزادي او را بگيرد هر كار بخواهد مي‏تواند بكند او آزاد مطلق است، جامعه حق ندارد جلوي آزادي او را بگيرد، اما عده‏اي در مقابل مي‏گويند انسان يك موجود اجتماعي است و اجتماعي آفريده شده پس او حق ندارد هر كار دلش مي خواهد بكند، بايد مراعات جامعه را بكند، آزادي او نبايد به جامعه ضرري بزند. اين‏ها حرف‏هاي كساني است كه بدون آن كه انسان را بشناسند براي او برنامه و دستور مي‏نويسند و آن را به شكل قانون در مي‏آورند همانند كسي كه از چرخ خياطي چيزي نمي‏فهمد و براي آن دستور استفاده مي نويسد.

استاد قرائتی

پایگاه اینترنتی مبلغ جوان