بسم الله الرحمن الرحیم
به همراه «مفضّل»، «ابوبصير» و «ابان» خدمت امام صادق(علیه السلام) رسيديم و ديديم كه آن حضرت بر روي خاكها نشسته جامهاي خيبري، بييقه و آستين كوتاه بر تن كرده و همانند مادر فرزند مرده در حال گريه و زاري است. سراسر وجود او را حزن و اندوه فرا گرفته بود؛ آثار غم و اندوه در صورتش ظاهر گشته بود...
حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) گاه مشتاقانه از زمان ظهور آخرين حجّت خدا صحبت ميكند و به حال كساني كه آن زمان را درك ميكنند، رشك ميبرد و ميفرمايد: فطوبي لمن أدرك ذلك الزّمان.2
خوشا به حال كسي كه آن زمان را دريابد.
گاه نيز عاشقانه آرزوي درك زمان آن حضرت را ميكند و ميفرمايد: و لو أدركته لخدمته أيّام حياتي.3
اگر زمان [ظهور] او را درك ميكردم همة عمرم را در خدمتش ميگذراندم.
و گاه با مشاهدة شرايط غيبت آن حضرت از خود بي خود شده و سيل اشك از ديدگان جاري ميسازد:
«سُدَير صيرفي» ميگويد: به همراه «مفضّل»، «ابوبصير» و «ابان» خدمت امام صادق(علیه السلام) رسيديم و ديديم كه آن حضرت بر روي خاكها نشسته جامهاي خيبري، بييقه و آستين كوتاه بر تن كرده و همانند مادر فرزند مرده در حال گريه و زاري است. سراسر وجود او را حزن و اندوه فرا گرفته بود؛ آثار غم و اندوه در صورتش ظاهر گشته بود؛ رنگ چهرة او به كلّي دگرگون شده بود، سيل اشك از دل پر خون و قلب پر التهاب او برخاسته بود و بر گونههايش فرو ميريخت و در اين حال اين گونه زمزمه ميكرد:
سيّدي غيبتك نفت رقادي و ضيّقت عليّ مهادي، و ابتزّت منّي راحة فؤادي...
اي آقا و سرور من! غيبت تو خواب از ديدگانم ربوده، عرصه را بر من تنگ نموده و آسايش و آرامش را از قلبم گرفته است.
سدير ميگويد: هنگامي كه امام صادق(علیه السلام) را اين چنين پريشان ديديم، دلهايمان آتش گرفت و هوش از سرمان پريد كه چه مصيبت جانكاهي براي حجّت خدا روي داده و چه فاجعة اسفباري بر او وارد شده است.
عرض كرديم:
اي فرزند بهترين خلايق! چه حادثهاي بر شما روي آورده كه اين چنين سيل اشك از ديدگانتان فرو ميريزد و اشك چون باران بهاري بر چهرهتان سرازير ميشود؟ چه فاجعهاي شما را اين چنين بر سوك نشانده است؟
امام صادق(علیه السلام) چون بيد لرزيد و نفسهاي مباركش به شماره افتاد، آنگاه آهي عميق به پهناي قفسة سينه از اعماق دل بركشيد و به ما روي كرد و فرمود: صبح امروز كتاب «جَفر» را نگاه ميكردم و آن كتابي است كه همة مسائل مربوط به مرگ و ميرها، بلاها و حوادث را تا پايان جهان در بر دارد. اين كتاب را خداوند به پيامبر خويش و پيشوايان معصوم از تبار او اختصاص داده است. در اين كتاب، تولد، غيبت، درازي غيبت و ديرزيستي قائم ما و گرفتاري باورداران در آن زمان، راه يافتن شكّ و ترديد در دل مردم در اثر طول غيبت و مرتد شدن مردم از آيين مقدّس اسلام را خواندم و ديدم كه چگونه رشتة ولايت را كه خداوند در گردن هر انساني قرار داده است، ميگسلند و از زمرة اسلام بيرون ميروند، دلم به حال مردم آن زمان سوخت و امواج غم و اندوه بر پيكرم فرو ريخت.4
دعاي شريف ندبه كه از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است، شاهد ديگري بر سوز و گداز آن حضرت در غيبت و فراق قائم آل محمد(علیه السلام) و منجي موعود جهان اسلام است.
در پايان جا دارد از خود بپرسيم آيا ذرّهاي از آن سوز و گداز و اندوه فراق كه در قلبهاي همة معصومان به ويژه امام صادق(علیه السلام) بوده است تا آنجا كه خواب و آرامش را از آنها ميربوده و زندگي را بر آنها دشوار ميساخته است، در دل ما وجود دارد؟ آيا هيچ شده است كه در خلوت خود بر فتنهها، مصيبتها، انحرافها و... كه در زمان غيبت گريبانگير اهل ايمان ميشود، گريه كنيم؟ آيا تاكنون اتفاق افتاده است كه با همة وجود سنگيني مصيبت غيبت را درك كنيم و در نبود امام زمانمان از ته دل ناله سر دهيم؛ نالة مادري كه عزيز خود را از دست داده است؟
پينوشتها:
1. براي مطالعة نمونههايي از ندبههاي پيشوايان معصوم در فراق امام مهدي(ع) ر ك: مهديپور، علي اكبر، با دعاي ندبه در پگاه جمعه، صص 13 ـ 27.
2. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 51، ص 144.
3. نعماني، ابن ابي زينب محمّد بن ابراهيم، كتاب الغيبة، ص 245.
4. طوسي، محمّد بن حسن، كتاب الغيبة، ص 167.