انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9

موضوع: روز نوزدهم

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.74
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض روز نوزدهم









    1- شب قدر.


    چون جميع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعيين مى شود لذا قدر گويند.

    بعضى گفته اند آن شب را از اين جهت قدر ناميده اند كه داراى قدر و شرافت عظيمى است يا در آن شب قدر فرشتگان نازل مى شوند كه عرصه زمين بر آنها تنگ مى شود چون تقدير به معنى تنگ گرفتن نيز آمده و غيرها من الاقوال .

    و تفسيرهاى زيادى براى تعيين شب قدر شده از جمله شب اول - هفدهم - نوزدهم - بيست و يكم - بيست و سوم - بيست و هفتم - بيست و نهم .

    مشهور در روايات در دهه آخر رمضان كه شب 21 يا 23 است و در روايتى از امام صادق (عليه السلام) آمده شب قدر شب 21 يا 23 است حتى هنگامى كه راوى اصرار كرد كداميك از اين دو شب است و گفت اگر نتوانم هر دو شب را عبادت كنم كداميك را انتخاب نمايم فرمود: ما ايسر ليلتين فيما تطلب چه آسان است دو شب براى آنچه مى خواهى
    و در رواياتى روى شب 23 تاكيد شده .

    و علت مبهم گذاشتن شب قدر شايد به اين جهت باشد كه مردم به همه اين شبها اهميت دهد همانگونه كه خداوند رضاى خود را در ميان انواع طاعات پنهان كرده تا مردم به همه طاعات روى آورند و غضبش را در ميان معاصى پنهان كرده تا از همه بپرهيزند.

    و شب قدر فقط از مواهب خداوند بر امت پيامبر است چنانكه در حديثى آمده پيامبر (صل اللّه عليه و آله و سلم ) فرمود: انّ اللّه وهب لامّتى ليلة القدر لم يُعطها من كان قبلهم .

    2- قرآن مجيد آخرين كتاب آسمانى از لوح محفوظ به آسمان چهارم كلّا نازل شد كه خداوند متعال مى فرمايد: انّا انزلناه فى ليلة القدر و بعد در عرض 23 سال تدريجا از آسمان چهارم جبرئيل به پيامبر (صل اللّه عليه و آله و سلم ) آورد (بنا بر اينكه شب قدر را 19 رمضان بدانيم )

    تذكر: 1- علّامه در تذكره فرموده: مصحف امير المؤمنين (عليه السلام) كه پس از رحلت پيامبر (صل اللّه عليه و آله و سلم ) جمع كرد همين مصحف متداول امروزيست كه در دست ماست يعنى تحريف نشده .

    2- قرآن مجيد موقع نزول حركه نداشت در اواخر قرن اول هجرى ابوالاسود دُئَلى به راهنمائى على (عليه السلام) دستور زبان عربى را نوشت و در زمان حكومت عبدالملك خليفه اموى به امر او نقطه گذارى شد به اين ترتيب ابهام خط و خواندن قرآن تا اندازه اى رفع گرديد ولى باز مشكل ابهام فى الجمله حلّ مى شد نه بالجمله ، تا اينكه خليل بن احمد نحوى معروف ره كه واضع علم عروض بود مدّ و تشديد و ضمّه و كسره و فتحه و سكون و تنوين را با يكى از حركات سه گانه بنا نهاد باين طريق ابهام تلفظ قرآن رفع گرديد.

    3- در ذريعه از ابومخنف نقل مى كند كه اهل شام از شهادت امام حسين (عليه السلام) متنبّه شدند بازارها را تعطيل كرده به عزادارى پرداختند و مى گفتند ما نمى دانستيم اين سر امام حسين (عليه السلام) است به ما گفته بودند سر خارجى است چون يزيد اين را شنيد از شورش مردم ترسيد قرآن مجيد را جزء جزء نمود و در مسجد ميان مردم بخش كردند تا مردم بعد از نماز قرآن بخوانند و صحبت از امام (عليه السلام) نكنند لذا قرآن به 30 جزء تقسيم شد.

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  2. Top | #2

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.74
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض





    3- ضربت خوردن حضرت على (عليه السلام)


    حضرت على در اواخر عمر هر شب به خانه يكى از فرزندانش مهمان ميرفت.

    شب نوزدهم نوبت شاهزاده ام كلثوم بود اين خاتون دو قرص نان با كاسه اى از شير و مقدارى نمك آورد تا حضرت افطار نمايد آن بزرگوار بعد از نماز به سفره نگاه كرد فرمود:

    دخترم در يك سفره دو نوع خورش حاضر كردى مگر نمى دانى من به پيامبر اسلام متابعت مى كنم
    اى دخترم هر كه لباس و خوراك او در دنيا نيكوتر است روز قيامت نزد خدا وقوفش زياد خواهد بود
    دخترم در حلال دنيا حساب و در حرامش عقاب است
    و حضرت مواعظ بليغه فرمودند بعد دستور داد كه يكى از دو خورش را بردار شاهزاده شير را برداشت حضرت اندكى از نان جو با نمك تناول فرمود و حمد خدا نموده مشغول نماز شد




    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  3. Top | #3

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.74
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض





    گاهى از اطاق بيرون مى آمد و به آسمان مى نگريست و تضرع مى نمود و سوره يس را تلاوت مى فرمود. عرض ‍ مى كرد:

    خداوندا مرگ را به من مبارك گردان و بسيار استرجاع مى نمود و كلمه لاحول و لا قوّة الّا باللّه العلىّ العظيم را مكرّرا مى فرمود

    نزديك صبح كه مى خواست به مسجد برود مرغابيها دور حضرت را صيحه زنان گرفتند بال مى زدند حضرت فرمود اينها صيحه مى زنند بعد از اين نوحه ها بلند خواهد شد چون به در خانه رسيد حلقه درب به كمربند بند شد و باز گرديد حضرت كمر را محكم بست و فرمود: على كمرت را محكم براى مرگ به بند زيرا مرگ ترا ملاقات خواهد كرد و از مرگ نترس وقتى كه ترا بخواند،

    نزديك صبح روز نوزدهم حضرت وارد مسجد شد بعد از اذان به محراب رفت به نافله فجر مشغول گرديد چون خواست در ركعت اول سر از سجده بردارد شبيب بن بجره قصد قتل آن بزرگوار كرد ولى شمشير او به طاق خورد ولى عبدالرحمن بن ملجم مرادى ملعون به افسون زن ملعونه كوفى بنام قَطّامِ روز نوزدهم رمضان سال چهلم قمرى در مسجد كوفه با ضربت شمشير زهر آلود فرق مبارك خورشيد ولايت حضرت اميرالمؤ منين را شكافت و فرار نمود.

    آن ملعون بدست حذيفه نخعى گرفتار شد دست بسته از باب كنده به مسجد آوردند و مردم گوش و گردن او را با دندان ميگرفتند و آب دهان بر روى او مى افكندند.

    حضرت امير المؤمنين به فرزندش امام حسن (عليه السلام) فرمود: پسرم به حق من از غذا هر چه مى خورى به وى بده و با او مدارا كن اگر با اين ضربت از دنيا رفتم او را به كش و اگر زنده مانده من خود داناترم كه با او چه كار كنم و من اولى به عفو مى باشم .

    حضرت در منزل گاهى بى هوش مى شد وقتى امام حسن كاسه اى از شير بدست آن حضرت داد حضرت اندكى ميل فرمود و بقيه آنرا فرمود به ابن ملجم بدهيد.

    ابوالفرج در ص 38 گويد:

    اطباء كوفه را جمع كردند و اعلم ترين آنها اثير بن عمرو بود چون در جراحت حضرت نگاه كرد جگر سفيد گوسفندى خواست و رگى از آن بيرون كشيد و در زخم گذاشت سپس برداشت سفيدى هاى مغز حضرت را در آن رگ ديد عرض كرد يا امير المؤ منين وصيت خود را بكن كه ضربت اين دشمن خدا كار خود را كرده حضرت كاغذ و قلم خواست تا وصيت خود را بنويسد.

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  4. Top | #4

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.74
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض






    خلاصه اى از وصاياى آن حضرت :


    چنگ بزنيد به ريسمان خدا و از هم جدا نشويد زيرا من از پيامبر شنيدم كه فرمود اصلاح بين مردم از يكسال نماز و روزه بهتر است

    به خويشان خود توجه كنيد
    خدا را درباره يتيمان و همسايگان در نظر بگيرد
    به قران توجه كنيد
    از نماز مواظب باشيد و خانه خدا را محافظت كنيد
    روزه رمضان را محترم شماريد
    و جهاد در راه خدا را با اموال و جان خود از دست ندهيد
    زكوة خود را به موقع بپردازيد
    اصحاب با فضيلت پيامبر را محترم بشماريد
    فقرا و مسكينان را در وسيله زندگى با خود شركت دهيد
    به زير دستان خود يارى كنيد
    با مردم به خوبى سخن بگوئيد
    امر به معروف و نهى از منكر كنيد زيرا در اثر ترك بدترين افراد زمام امور شما را در دست مى گيرد آنگاه هر قدر دعا كنيد مستجاب نمى شود
    تكبر و قطع رحم ننمائيد
    به خوبى و نيكوئيها و تقوى كمك كنيد و به گناه و گناهكاران يارى ننمائيد

    مشروح اين وصيت نامه درمقاتل الطالبين ص 38 آمده .

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  5. Top | #5

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.74
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض روز بيستم :






    روز بيستم :


    شب بيستم اثر زهر به قدمهاى مبارك حضرت على (عليه السلام) رسيد و نماز را نشسته بجا آورده تا صبح طلوع كرد
    به مردم اذن عام داد تا به خدمت آن بزرگوار برسند
    مردم مى آمدند و سلام مى كردند حضرت جواب مى داد و مى فرمود: ايّها النّاس سلونى قبل ان تفقدونى اى مردم قبل از اينكه مرا از دست دهيد هر چه سوال داريد بپرسيد ولى سؤالات خود را خفيف و كم كنيد.

    حُجر بن عدى يكى از زهاد و از اصحاب با وفاى امام با كمال تاءثر و تاسف شعرى چند در مصيبت حضرت خواند.

    ولىّ خدا فرمود: اى حجر چه خواهى كرد زمانيكه ترا به دورى و بى زارى از من دعوت كنند

    عرض كرد: به خدا قسم اى امير المؤمنين اگر با شمشير قطعه قطعه شوم و در آتش ‍ بسوزانند از تو بيزارى نمى كنم
    حضرت فرمود: به هر خيرى موفقى اى حجر خدا شما را جزاى خير از طرف اهل بيت پيامبر بدهد.

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  6. Top | #6

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.74
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض






    نقل از شبهاى پيشاور ص 473 خلاصه :

    از جمله سوال كنندگان جناب صعصعة بن صوحان كه از رجان بزرگ شيعه و از خطباى معروف كوفه و از روات مورد وثوق فريقين است .

    از حضرت سوال نمود آيا شما افضل هستيد يا آدم؟
    حضرت فرمود: تزكية المرء لنفسه قبيح يعنى انسان خودش را تعريف و تزكيه كند زشت است و لكن از باب و امّا بنعمة ربّك فحدّث يعنى نعمت پروردگارت را بگو (مخفى مكن ) مى گويم من افضل از آدم هستم عرض كرد چرا؟

    حضرت فرمود زيرا آدم از گندم منع شده بود ولى خورد اما من منع نشده بودم لكن به ميل و اراده خود از گندم دنيا نخوردم (به نان جو قناعت نموده بود)

    عرض كرد آيا شما افضل هستى يا نوح ؟ حضرت فرمود: من از نوح افضلم زيرا او قوم خود را تبليغ كرد اطاعت ننمودند و اذيت دادند نوح آنها را نفرين نمود ولى من بعد از پيامبر صدمات و اذيتها از مردم ديدم صبر كردم و نفرين ننمودم .

    (ناگفته نماند اولين مصيبت كه حضرت ديد خلافت را غصب كردند بعد درش را سوزاندند فرزندش را شهيد كردند عيالش را در ميان در و ديوار نهادند و عيالش را زدند و ريسمان به گردنش زده به مسجد كشاندند ولى حضرت صبر كرد مثل شخصى كه استخوان در گلويش بماند.)

    عرض كرد شما افضل هستى يا ابراهيم (عليه السلام)؟
    فرمود:
    من از ابراهيم افضلم زيرا او به خدا عرض كرد خدايا چطور مرده را زنده مى كنى به من نشان ده تا قلبم اطمينان پيدا كند، ولى ايمان من بجائى رسيده اگر پرده از جلو چشمم برداشته شود بر ايمان و يقينم افزوده نگردد.

    عرض كرد شما افضليد يا موسى؟
    فرمود: من از موسى افضلم زيرا خداوند او را ماءمور كرد فرعون را دعوت كند عرض نمود خدايا من از آنها كسى كشته ام مى ترسم مرا بكشند برادرم هارون را با من بفرست ولى وقتى پيغمبر آيات اول سوره برائت را به من داد به مكه رفته بالاى بام كعبه قرائت كنم به تنهائى رفتم و خواندم با اينكه كمترين كسى پيدا مى شد يكى از اقوامش در دست من كشته نشود با اين همه خوف نكردم و رفتم ماءموريتم را انجام دادم و برگشتم .

    عرض كرد شما افضليد يا عيسى؟
    فرمود: من از عيسى افضلم زيرا همين كه وقت وضع حمل مريم رسيد خطاب شد اى مريم از اين خانه بيرون رو اينجا جاى عبادت است نه زايشگاه ، ولى مادرم فاطمه بنت اسد وقتى كه درد زائيدن گرفت در وسط مسجد الحرام بود متمسك به خدا شد عرض ‍ كرد به حق اين خانه و به حق كسى كه اين خانه را بنا كرده اين زائيدن را بر من آسان كن همان ساعت ديوار كعبه شكافته شد مادرم را با نداى غيبى دعوت به داخل خانه نمودند وارد خانه گرديد و من در خانه خدا به دنيا آمدم .

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  7. Top | #7

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.74
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض روز بيست و يكم





    روز بيست و يكم :


    1- شب قدر

    2- احتمال نزول قرآن مى رود.

    3- شهادت مولاى متقيان على بن ابيطالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف .



    شب بيست و يكم اثر زهر در بدن مبارك ظاهر گشت. چيزى ميل نفرمود. لبهاى مبارك به ذكر خدا حركت مى كرداهل بيت خود را جمع و ايشان را موعظه نمود به حسنين راجع به تجهيز خود وصيت كرد
    و فرمود: قبر مرا مخفى كنيد.

    سپس نظرى به اهل بيت خود نمود فرمود: به خدا مى سپارم جبين مبارك عرق كرد و شهادتين گفت در شب بيست و يكم سال چهلم قمرى در 63 سالگى در شهر كوفه شمس امامت غروب كرد.

    ناله از اهالى كوفه بلند شد پس از تغسيل و تكفين جنازه مطهره را شبانه و مخفيانه با چند نفر به سوى ارض اقدس نجف حركت دادند تا رسيدند به جائى كه سنگ سفيدى نمايان شد بر زمين نهادند امام حسن به هفت تكبير نماز خواند سپس آن محل را كندند قبرى ظاهر شد و لوحى حاضر يافتند كه در آن نوشته شده بود اين قبر را نوح پيغمبر براى على بن ابيطالب مهيّا نموده حضرت را نزديك به صبح دفن كردند.


    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  8. Top | #8

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.74
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    قبر مبارك حضرت تا زمان هارون الرشيد معلوم نبود مگر به خواصّ،

    روزى عبداللّه بن حازم با هارون الرشيد به عزم شكار به نجف الاشرف رفتند عبدالله گويد آهوهائى ديديم و بازها و سگها را به طرف آنها روانه كرديم آهوها به تل بلندى پناه بردند و سگها و بازها برگشتند
    رشيد متعجب شد باز روانه كرديم دوباره بازگشتند
    هارون دانست در اينجا سرّى است پير كهن سالى از كوفه آورده از او پرسيد، پير پس از امان گرفتن گفت پدرم از پدرانش ‍ خبر داده اينجا قبر على بن ابيطالب (عليه السلام) است و خداوند اينجا را حرم امن قرار داده و پناهنده باو درامان است

    رشيد به جهت اطمينان خاطر امر كرد حفر نمودند و بلوحى رسيدند كه به خط سريانى نوشته بود اين قبريست كه نوح براى على (عليه السلام) حفر كرده خاك را ريختند هارون نماز خواند و دعا و تضرح كرد و گريست و خود را به خاك ماليد بعد امر كرد قبّه اى بنا كنند كه چهار باب داشته باشد و اين اولين اساسى است كه بر قبر على (عليه السلام) بنا شده و بعد مستنصر عباسى مشرف شد و ضريح عالى از فولاد پر قيمت بر قبر حضرت ساخت .

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  9. Top | #9

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.74
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض





    پس از دفن حضرت على (عليه السلام) روز 21 رمضان امام حسن به منبر رفت و خطبه خواند

    سپس فرمان داد تا ابن ملجم را حاضر كردند فرمود: چه چيز ترا واداشت تا امير المؤمنين را شهيد ساختى و رخنه در دين انداختى

    گفت با خدا عهد كرده بودم پدر ترا به قتل رسانم ترا از شرّ او آسوده كنم باز به نزد تو برگردم اگر خواستى مرا ميكشى و اگر خواهى مى بخشى

    امام فرمود هيهات به خدا قسم آب سرد نياشامى تا به جهنم واصل شوى

    در تاريخ آمده ابن ملجم گفت مرا سرّى است كه مى خواهم درگوش تو بگويم حضرت ابا نمود و فرمود اراده كرده از شدت عداوت گوش مرا با دندان بركند پس امام حسن بر طبق وصيت حضرت على (عليه السلام) ابن ملجم را روز بيست و يكم به يك ضربت به جهنم فرستاد.

    بعضى نوشته اند كه حكم گردن زدند و ام الهيثم دختر اسود نخعى خواست تا جسد آن ملعون را به او سپارند و آن جثه نحس را به او دادند آتشى برافروخت و آن پليد را در آن سوزانيد.

    ابن شهر آشوب روايت كرده كه استخوانهاى پليد ابن ملجم را در گودالى انداخته بودند و پيوسته مردم كوفه از آن گودال بانگ ناله و فرياد مى شنيدند،

    حضرت على روزى به ابن ملجم فرمود: قد اخبرتك امّك انّها حملت بك فى بعض حيضها يعنى اگر از مادرت بپرسى بتو اطلاع مى دهد كه مادرت در ايام حيض به تو حامله شده (پس تو والد الحيض ‍ هستى ).

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دوزخ از منظر نهج البلاغه
    توسط گل مريم در انجمن جهنم
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 2021_12_12, 10:15 AM
  2. ثبت نام در کلاس آموزش ساده قواعد عربی
    توسط تسلیمی در انجمن آموزش قواعد عربی
    پاسخ: 17
    آخرين نوشته: 2020_04_29, 10:34 PM
  3. دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان
    توسط شهاب ثاقب در انجمن ادعیه و زیارت
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 2014_07_17, 11:17 AM
  4. بيت الحمد، چراغ فروزان
    توسط گل مريم در انجمن امام زمان مهدی موعود علیه السلام
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 2013_11_20, 09:49 PM
  5. آموزش قرآن‏
    توسط گل مريم در انجمن آموزش قرآن
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 2013_05_09, 09:30 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 10:29 AM