معارف قرآن, جلد 3
نویسنده, جمعی از نویسندگان
فصل_اول
معارفى از سوره توبه
❤ |
معارف قرآن, جلد 3
نویسنده, جمعی از نویسندگان
فصل_اول
معارفى از سوره توبه
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
مدير سايت (2018_05_07)
❤ |
معارفى از سوره توبه
اين سوره كه به نامهاى متعددى از جمله «الفاضحه» (رسوا كننده) و «العذاب» نيز خوانده مىشود، بيشتر به نامهاى «برائت» و «توبه» شهرت دارد كه متناسب با آيات اوّل (بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ...) و 118 اين سوره (لَقَدْ تابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِىِّ ...) است.
سوره برائت، مدنى است و 129 آيه دارد، برخى آغاز نزول آن را درسال نهم هجرت مىدانند كه بعضى آيات آن پيش از جنگ تبوك و برخى ديگر پس از آن نازل شده است.
در اينكه آيا سوره توبه، سورهاى مستقلّ است و يا نيمه دوم و پايانى سوره انفال بوده اختلاف است، چرا كه روايات نيز در اين باره مختلفند.
علّامه طباطبائى قدس سره، يكى بودن اين دو سوره را ترجيح مىدهد و روايات مربوط بدان را قويتر مىداند.
به هر حال، اين تنها سورهاى است كه در آغاز آن، «بسم اللّه الرّحمن الرّحيم» نيامده است و محتواى آن بيشتر بر محور چند مسأله دور مىزند از جمله: جنگ با مشركان و اهل كتاب، سرزنش و توبيخ تخلف كنندگان از جنگ، بيان حال و اوصاف منافقان و نهى از دوستى و ولايت كفار.
#فشرده_مطالب_سوره...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
فشرده مطالب سوره
اين سوره به شرح صفات و روحيات چهار گروه: مؤمنان حقيقى، مؤمنان سست اعتقاد، منافقان و مشركان پرداخته است.
ابتدا با لحنى كوبنده، برائت و بيزارى خدا و رسولش را از مشركان اعلام داشته و به آنان تنها چهار ماه فرصت مىدهد كه دست از عقايد باطل خود بردارند.
در اين قسمت از سوره نحوه رفتار مسلمانان با مشركان عهدشكن و مشركانى كه رعايت عهد و پيمان را مىنمايند مشخص شده است.
حكم بهقتال با مشركان و نجاست مشركان نيز در زمره همين آيات بيان شده است.
در قسمتهايى از اين سوره به بيان صفات مؤمنان حقيقى پرداخته و كسانى را كه با جان و مال در راه خدا به مجاهده قيام كردهاند مورد تمجيد قرار مىدهد؛ و اينان را در نزد خدا، داراى مقام بزرگى مىداند.
همچنين آن عده از اين گروه را كه به دليل نداشتن استطاعت مالى، قدرت رفتن به جبهه را ندارند مورد تفقد و دلجويى قرار مىدهد.
در آياتى نيز به وصف مسلمانان سست اعتقادى كه اقوام و دارايى خود را بيشتر از خدا و رسول و جهاد در راه خدا دوست مىدارند پرداخته و آنان را تهديد به عذاب نموده است و از آنان به سختى انتقاد كرده كه چرا اينقدر به زندگى دنيايى چسبيده و حاضر به جهاد در راه خدا نيستند.
داستان تخلف از جنگ سه نفر از مسلمانان و مبارزه منفى با آنان كه منجر به پشيمانى و توبه آنان گرديد، مربوط به اين گروه از مسلمانان مىباشد در آيات زيادى از اين سوره به شرح حال منافقان پرداخته و موضعگيريهاى آنان در مسأله جهاد در راه خدا و دست زدن به حيلههاى فراوان براى عدم حضور در جبهه جنگ را برملا ساخته است و نيز توطئههاى آنان مانند ساختن مسجد ضرار- براى ايجاد تفرقه بين مؤمنان و درست كردن پايگاهى براى منافقان- را تشريح كرده است و پيامبر را از نماز گزاردن بر اموات آنان و حضور بر سر قبرشان منع كرده است.
#برائت_از_مشركان...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
برائت از مشركان
«بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكينَ فَسيحُوا فِى الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِى اللَّهِ وَ أَنَّ اللَّهَ مُخْزِى الْكافِرينَ وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِىءٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ وَ رَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ انْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِى اللَّهِ وَ بَشِّرِ الَّذينَ كَفَرُوا بِعَذابٍ أَليمٍ» (توبه، آيات 1- 3)
[اين اعلام] بيزارىِ خدا و پيامبر او از مشركانى است كه با آنها عهد بستهايد پس (اى كافران) مدت چهار ماه (به شما مهلت داده مىشود تا) در زمين سير كنيد (هر جا مىخواهيد برويد و بينديشيد) و بدانيد شما نمىتوانيد خدا را ناتوان سازيد و خداوند،خوار كننده كافران است و اعلامى است از خدا و پيامبرش به مردم در روز حج اكبر كه خداوند و پيامبرش از مشركان بيزارند، پس اگر توبه كنيد براى شما بهتر است و اگر سرپيچى كنيد بدانيد كه شما نمىتوانيد خدا را ناتوان سازيد و كافران را به كيفرى دردناك بشارت ده.
آياتى كه ياد شد، نخستين آيات سوره مباركه توبه است و همانطور كه اشاره شد تنها سورهاى است كه با بسم الله الرحمن الرحيم آغاز نشده است. روايتى از حضرت على عليه السلام در بيان علت آن مىگويد: بسم اللّه براى برخوردارى از امان و رحمت است، در حالى كه سوره برائت با توجه به اعلان جنگى كه در محتواى آن قرار دارد به منظور رفع امنيّت مشركان، نازل شده است.
#سبب_نقض_پيمان...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
سبب نقض پيمان
مىتوان پرسيد باتوجه به عنايتىكه اسلام به وفاى به عهد و پاىبندى به پيمانها دارد- حتى دربرابر كافران و مشركان-، چگونه قرآن لغو يك جانبه پيمان مشركانرا صادر مىكند؟
پاسخ: از آيه چهارم همين سوره برمىآيدكه در زمان لغو اينگونه معاهدهها، پيمانهاى ديگرى با ساير مشركان وجود داشت كه تا پايان مدّت تعيين شده به اعتبار خود باقى ماندند.
(فَأَتِمُّوا الَيْهِمْ عَهْدَهُمْ الى مُدَّتِهِمْ)
اين دسته دوم كسانى بودند كه چيزى از مواد عهدنامه را فروگذار نكردند و درصدد خيانت و يارى رساندن به دشمنان اسلام برنيامده بودند.
از توضيح بالا چنين به دست مىآيد كه الغاى قراردادها متوجه آن گروه از مشركان مىشود كه خود، در صدد تخطّى از موادّ پيمان و خيانت به مسلمانان برآمده بودند.
اگر آنان نيز به مواد عهد و پيمان وفادار مىماندند، مسلمانان حق تعرّض به آنان را نداشتند، بنابراين عهدشكنى از جانب آنان شروع شد و با اقدام آنان، ديگر عهدى نبود كه مسلمانان بدان پايبند بمانند.
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
درس هشيارى
آيات مزبور به مسلمانان مىآموزد كه نبايد با اعتماد به پيمان و قول و قرارهايى كه با ديگران مىبندند سادهلوحانه چشم از واقعيتها بپوشند و تحرّكات مرموزانه، پنهان و آشكار آنها را از نظر دور دارند، بلكه بايد تا مىتوانند مراقب تمام فعّاليتها و جزئيات امور باشند تا نقشههاى توطئه و خيانت را تشخيص دهند و بموقع در افشا و خنثىسازى آنها اقدام كنند تا در دام حوادث غافلگير نشوند.
حركت فرهنگى ابتكار بجا و ارزشمندى كه در دادن مهلت تحقيق به مشركان صورت گرفت، نشانگر اهميت فعاليتهاى فرهنگى، تبليغى و ارشادى پيش از هرگونه عمليات نظامى است. نوشتهاند كه گروهى از مشركان با استفاده از اين مهلت و مطالعه پيرامون اسلام، ايمان آوردند.
حج اكبر
در اينكه حج اكبر كدام است، سخن فراوان گفتهاند شايد مراد، مراسم حج در ماه ذىالحجه است در مقابل مراسم عمره در غير موسم حج كه حج اصغر ناميده مىشود و مراد از روز حج اكبر، روز عيد قربان يعنى دهم ذىالحجه است.
مردى از سنخ پيامبر صلى الله عليه و آله نزول اين آيات موقعيتى را فراهم آورد كه بار ديگر مردم منزلت والاى امير مؤمنان على عليه السلام را بشناسند.
ماجرا از اين قرار بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله پس از نزول اين سوره آن را به ابوبكر داد تا در مراسم حج در مكه براى عموم مردم بخواند، لكن اندكى پس از حركت ابوبكر، پيامبر اسلام، على عليه السلام را از پى او روانه ساخت تا آيات را از وى تحويل گرفته، خود بر مردم بخواند و فرمود كه جبرئيل آمد و گفت:
«انَّهُ لا يُؤَدّى عَنْكَ الَّا انْتَ اوْ رَجُلٌ مِنْكَ»
هيچ پيامى را از ناحيه تو جز خودت يا مردى از خودت نبايد برساند.
بجاست كه شرح مختصرى پيرامون اين حادثه داده شود. اين روايت با تعابير ديگرى نيز نقل شده است مانند:
«انَّهُ لا يُؤَدّى عَنّى الَّا أَنَا أَوْ رَجُلٌ مِنّى»
یا
«أَوْ رَجُلٌ مِنْ أَهْلى»
يا
«أَوْ رَجُلٌ مِنْ اهْلَ بَيْتى»
يا
«إِلَّا أَنا أَوْ عَلىٌّ»
#معناى_منكَ...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
معناى «منكَ»
يا مردى است كه از نفس پيامبر صلى الله عليه و آله يعنى به منزله جان رسول اكرم صلى الله عليه و آله باشد همانطورى كه از آيه مباهله (آل عمران: 61) برمىآيد يا مردى كه از خاندان و اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله است.
اينكه بعضى، «منك» را به معناى از «ميان پيروانت» دانستهاند نادرست است، چرا كه ابو بكر نيز از مسلمانان و مشمول عنوان پيروان پيامبر بود و دليلى براى پس گرفتن آيات از او وجود نداشت و نادرستتر از آن، اينكه مراد از اهل بيت را بنىهاشم دانستهاند! كه سخنى بىدليل و عارى از منطق صحيح است، با آنكه روايات فراوانى اهل بيت را على، فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام دانستهاند.
نتيجه: پيامبر صلى الله عليه و آله وظيفه داشت كه احكام الهى و پيام رسالت را كه از مبدأ وحى دريافت كرده بود به مخاطبان آن پيام ابلاغ كند.
مخاطبان ابتدايى و اصلى سوره برائت مشركان طرف معاهده و زائران خانه خدا در آن سال بودند كه در مكه حضور داشتند و پيامبر صلى الله عليه و آله بر آن بود كه از طريق پيك اين پيامها را به آنان ابلاغ كند. سخن جبرئيل آن بود كه اين احكام را در بار اول (تبليغ ابتدايى) فقط بايد خودت يا مردى از خودت- مردى كه به منزله جان تو باشد- ابلاغ كند و اين شخص، كسى جز حضرت على عليه السلام نبود و اين معناى افضل بودن على عليه السلام بر ديگران است.
بنابراين ابلاغ پيام وحى داراى دو مرحله است كه در مرحله اول تبليغ ابتدائى، پيامبر-يا مردى به منزله نفس او- بطور مستقيم پيام را به مخاطبانى كه در دسترس بودهاند مىرساند و در مرحله دوم بهعنوان تبليغ دين با ديگران تماس مىگرفت و نامه يا پيك مىفرستاد و يا مىفرمود:
«لِيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ مِنْكُمُ الْغائِبَ»
بايد حاضران به غايبان اطلاع دهند.
#دليل_بر_امامت_در_آيه _ اكمال _دين...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
دليل بر امامت در آيه «اكمال دين»
خداوند تصريح مىفرمايد:
«امروز دين شما را برايتان كامل كردم» بنابراين اسلام، دينى است كامل كه آنچه براى سعادت واقعى بشر لازم است از عقايد، احكام و آداب بيان كرده است. از طرف ديگر حكم بسيارى از وقايع در قرآن و سنت نبوى بيان نشده است.
در مورد اين احكام، يا بايد بپذيريم كه اسلام در مورد آنها حكم ندارد كه اين بهمعناى نقصان دين است و يا حكم داشته ولى پيامبر بيان نكرده است كه اين هم مردود است؛ زيرا پيامبر وظيفه تبليغ را ادا كرده و يا اينكه پيامبر بقيه احكام را به امام، خليفه و جانشين خود (كه از جانب خدا تعيين شده) تحويل داده تا وى بعد از وفات پيامبر در زمان لازم و مناسب بيان كند.
بنابراين نصب امام لازم است و اكمال دين با نصب امامت تحقق مىيابد.
در اينجا نيز بيان شد كه تبليغ ابتدايى احكام را جز پيامبر يا مردى كه از او و به منزله او باشد، نمىتواند انجامدهد و امام على عليه السلام تنها فردى بود كه به منزله نفس پيامبر شمرده شد و همچنان كه بيان و ابلاغ آيات برائت به امر خدا به او واگذار شد، وظيفه امامت نيز تنها در شأن اوست و غير از امام على عليه السلام كسى ديگر نمىتواند وظيفه بيان دين را بهعهده بگيرد.
امام على عليه السلام و فرزندان معصومش تنها كسانى بودند كه «از پيامبر» شمرده شدند وروايات متعدد بر اين ادّعا دلالت دارد از جمله:
پيامبر با اشاره به امام حسن عليه السلام فرمود: «اين از من است» و در مورد امام حسين عليه السلام فرمود: «حسين از من و من از حسينم» و در مورد امام مهدى (عج) نيز فرمود: «مهدى از من است».
امامان عليهم السلام نيز تصريح كردهاندكه تمام احكام و مطالب موردنياز بشر بهاملاى پيامبر صلى الله عليه و آله و به خط امام على عليه السلام در صحيفههايى نوشته شده و بدانان به ارث رسيده است.
#پناه_دادن_به_مشركان...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
پناه دادن به مشركان
«وَ انْ احَدٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ اسْتَجارَكَ فَاجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ ابْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِكَ بِانَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْلَمُونَ» (توبه، آيه 6)
و اگر يكى از مشركان از تو پناهندگى خواست به او پناه ده تا كلام خدا را بشنود (و در آن بينديشد). سپس او را به محلّ امنش برسان، زيرا آنان گروهى ناآگاهند.
آيه پنج سوره توبه، متضمّن دستور شدّت عمل مسلمانان با مشركانى است كه با لغو معاهده، براى جنگ با آنها تعيين ضربالاجل شده است.
در اين آيه (آيه 6) به مسلمانان يادآور مىگردد كه در صورت انقضاى مهلت تعيين شده و آغاز درگيرى، باز هم اگر مشركى درصدد تحقيق پيام اسلام برآمد، به او پناه دهيد و كلام خدا را بدو برسانيد، چرا كه اساس احكام و پيمانها، همانا هدايت مردم است.
بنابراين، بايد موقعيت افراد را در نظر گرفت و از جمود دربرخوردها پرهيز كرد، تا بتوان با بهرهورى از اصول تربيتى اسلام، راه را براى هدايت افراد هموار ساخت.
اين آيه شريفه مىآموزد كه حتّى در بحبوحه جوّ مهيّج جنگ و جهاد، نبايد نرمشهاى اصولى، تكاپوها و روابط منطقى و فعّاليتهاى تبليغى و هدايتگرانه را مورد غفلت و مسامحه قرار داد.
روشن است كه مسؤولان نظام اسلامى چگونگى اين روابط و پذيرش پناهندگي ها جهت ارشاد و هدايت حقجويان را با توجه به اوضاع و شرايط معين مىكنند.
آزادى عقيده در اسلام
انسان جوياى حق، احترام دارد اگر چه مشرك باشد، و اسلام، حق انتخاب عقيده را براى هر انسانى- مسلمان يا مشرك- به رسميت مىشناسد و مىخواهد انسانها آزادانه و با شناخت و مطالعه حق را بپذيرند نه به اجبار، ولى هر كس پس از انتخاب بايد پيامدها و آثار انتخاب خود را بپذيرد.
#معناى_شنيدن...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
معناى شنيدن
منظور از شنيدن كلام خدا آگاه شدن به اصول دين و معارف آن است نه صرف شنيدن.
هر چند صرف شنيدن نيز در جايى كه شنونده، عرب باشد در فهم كلام بىدخالت نيست، لكن قرآن كريم تنها به عرب اختصاص ندارد و در آنجا كه شنوندهاش غير عرب باشد قطعاً- با استفاده از سياق- منظور همان به دست آوردن اصول دين و معارف آن است.
آيه نسخ نشدنى
اين آيه[آیه ۶] از آيات محكم است و نسخ نشده، بلكه قابل نسخ نيست، زيرا از ضروريات دين و ظواهر كتاب و سنت، آن است كه خداوند قبل از اتمام حجت كسى را عقاب نمىكند و انسان غافل، مورد مؤاخذه قرار نمىگيرد و اين اصل، قابل بطلان و تغيير نيست.
اهميّت بناى مساجد
«إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلوةَ وَ اتَى الزَّكوةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسى أُولئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدينَ أَجَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْاخِرِ وَ جاهَدَ فى سَبيلِ اللَّهِ لا يَسْتَووُنَ عِنْدَاللَّهِ وَاللَّهُ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الظَّالِمينَ» (توبه، آيات 17- 18)
مسجدهاى خدا را كسانى عمارت مىكنند كه به خدا و روز قيامت ايمان آوردهاند و نماز مىگزارند و زكات مىدهند و جز از خدا نمىترسند. اميد است كه اينان از هدايت يافتگان باشند. آيا آب دادن به حاجيان و عمارت مسجدالحرام را با ايمان به خدا و روز قيامت و جهاد در راه خدا برابر مىدانيد؟ نه، نزد خدا برابر نيستند و خدا ستمكاران را هدايت نمىكند.
#عمران_مساجد...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)