مواظب باشيم بعد از اينکه به روشنايي رسيديم، کور نشويم. بعد از اينکه خوب بوديم بد نشويم. که ديگر چنين کسي را نمي توان برگرداند.
پناه مي بريم به خدا! نمي شود که آدم اعتماد کند و خودش را رها کند. هميشه بايد مراقب باشد. من رانندگيم خيلي خوب است. حالا توي جاده اتوبان، خيلي هم ماشينم خوب است، بهترين ماشينهاي مدل بالا... ولي وقتي پايم را بگذارم روي گاز، نه به آيينه نگاه کنم، نه آن طرف و اين طرف را بپايم، نه مواظب فرمان باشم، لحظه دوم توي دره هستم.
مراقبت دائمي لازم است. رانندگيت خيلي خوب است، ماشينت هم خيلي عالي است، ولي مراقبت دائمي لازم است که انسان سقوط نکند و پرت نشود.
ادامه عبارت توقيع چنين است: و من الضلاله بعد الهدي، و من موبقات الاعمال. يعني: پناه به خدا مي برم از اعمالي که آدم را هلاک مي کند. بعضي از اعمال خيلي کوچک است، ولي آدم را هلاک مي کند.
خيلي مثال دارد. آدم در محيط کارش با يک جواني رفيق مي شود. بعد مي گويد: آقا جان برويم روز جمعه به فلان جا براي گردش.... [ صفحه 23] خيلي کوچک است، ولي از اعمال موبقه است، اعمال هلاک کننده. چون خيلي دنباله دارد.
يک کسي خيلي سقوط کرده بود. من به او برخورد کردم و گفتم: چرا به اين اعتياد بسيار خطرناک دچار شدي؟ گفت: رفقايي داشتم. اينها آدمهاي خيلي خوبي بودند، مذهبي هم بودند، متدين هم بودند، اعتبار خفيف فلان چيز را داشتند. توي مجلس همين جوري بودم، يک جلسه، دو جلسه، سه جلسه، چهار جلسه، پنج جلسه... يک دفعه من را فرستادند که بروم مواد بخرم. با يک عده اي ديگر آشنا شدم. آنها را ول کردم رفتم دنبال اينها... کارم رسيد به اينجا.... حالا هم نمي دانم مرده، خودکشي کرده،... زنش را از دست داد، بچه اش را از دست داد... دينش را از دست داد... همه چيزش را از دست داد....
خيلي مواظب باشيد! خيلي! براي اينکه آدم اگر خداي نکرده بعد از هدايت گمراه شد، به موبقات اعمال دچار مي شود.