انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: قرائت عربی و فارسی سوره یس - ترتیل با صدای مشاری العفاسی، ترجمه مکارم با صدای کبیری -

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    October_2014
    عنوان کاربر
    همراه نور
    میانگین پست در روز
    0.01
    محل سکونت
    بوشهر-دشتستان
    نوشته ها
    48
    صلوات و تشکر
    63
    مورد صلوات
    42 در 30 پست
    نوشته های وبلاگ
    1
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    quran قرائت عربی و فارسی سوره یس - ترتیل با صدای مشاری العفاسی، ترجمه مکارم با صدای کبیری -





    سوره 36: يس

    به نام خداوند رحمتگر مهربان بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
    يس[/ياسين] (1) يس ﴿1﴾
    سوگند به قرآن حكمت‏آموز (2)
    وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ ﴿2﴾
    كه قطعا تو از [جمله] پيامبرانى (3) إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿3﴾
    بر راهى راست (4) عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿4﴾
    [و كتابت] از جانب آن عزيز مهربان نازل شده است (5) تَنزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ ﴿5﴾
    تا قومى را كه پدرانشان بيم‏داده نشدند و در غفلت ماندند بيم دهى (6) لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ ﴿6﴾
    آرى گفته [خدا] در باره بيشترشان محقق گرديده است در نتيجه آنها نخواهند گرويد (7) لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿7﴾
    ما در گردنهاى آنان تا چانه‏هايشان غلهايى نهاده‏ايم به طورى كه سرهايشان را بالا نگاه داشته و ديده فرو هشته‏اند (8) إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلاَلاً فَهِيَ إِلَى الأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ ﴿8﴾
    و [ما] فراروى آنها سدى و پشت‏سرشان سدى نهاده و پرده‏اى بر [چشمان] آنان فرو گسترده‏ايم در نتيجه نمى‏توانند ببينند (9) وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ ﴿9﴾
    و آنان را چه بيم دهى [و] چه بيم ندهى به حالشان تفاوت نمى‏كند نخواهند گرويد (10) وَسَوَاء عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ ﴿10﴾
    بيم دادن تو تنها كسى را [سودمند] است كه كتاب حق را پيروى كند و از [خداى] رحمان در نهان بترسد [چنين كسى را] به آمرزش و پاداشى پر ارزش مژده ده (11) إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿11﴾
    آرى ماييم كه مردگان را زنده مى‏سازيم و آنچه را از پيش فرستاده‏اند با آثار [و اعمال]شان درج مى‏كنيم و هر چيزى را در كارنامه‏اى روشن برشمرده‏ايم (12) إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ ﴿12﴾
    [داستان] مردم آن شهرى را كه رسولان بدانجا آمدند براى آنان مثل زن (13) وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿13﴾
    آنگاه كه دو تن سوى آنان فرستاديم و[لى] آن دو را دروغزن پنداشتند تا با [فرستاده] سومين [آنان را] تاييد كرديم پس [رسولان] گفتند ما به سوى شما به پيامبرى فرستاده شده‏ايم (14) إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُم مُّرْسَلُونَ ﴿14﴾
    [ناباوران آن ديار] گفتند شما جز بشرى مانند ما نيستيد و [خداى] رحمان چيزى نفرستاده و شما جز دروغ نمى‏پردازيد (15) قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّحْمن مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ تَكْذِبُونَ ﴿15﴾
    گفتند پروردگار ما مى‏داند كه ما واقعا به سوى شما به پيامبرى فرستاده شده‏ايم (16) قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ ﴿16﴾
    و بر ما [وظيفه‏اى] جز رسانيدن آشكار [پيام] نيست (17) وَمَا عَلَيْنَا إِلاَّ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ ﴿17﴾
    پاسخ دادند ما [حضور] شما را به شگون بد گرفته‏ايم اگر دست برنداريد سنگسارتان مى‏كنيم و قطعا عذاب دردناكى از ما به شما خواهد رسيد (18) قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿18﴾
    [رسولان] گفتند شومى شما با خود شماست آيا اگر شما را پند دهند [باز كفر مى‏ورزيد] نه بلكه شما قومى اسرافكاريد (19) قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِن ذُكِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ ﴿19﴾
    و [در اين ميان] مردى از دورترين جاى شهر دوان دوان آمد [و] گفت اى مردم از اين فرستادگان پيروى كنيد (20) وَجَاء مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ ﴿20﴾
    از كسانى كه پاداشى از شما نمى‏خواهند و خود [نيز] بر راه راست قرار دارند پيروى كنيد (21) اتَّبِعُوا مَن لاَّ يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿21﴾
    آخر چرا كسى را نپرستم كه مرا آفريده است و [همه] شما به سوى او بازگشت مى‏يابيد (22) وَمَا لِي لاَ أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿22﴾
    آيا به جاى او خدايانى را بپرستم كه اگر [خداى] رحمان بخواهد به من گزندى برساند نه شفاعتشان به حالم سود مى‏دهد و نه مى‏توانند مرا برهانند (23) أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن يُرِدْنِ الرَّحْمَن بِضُرٍّ لاَّ تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلاَ يُنقِذُونِ ﴿23﴾
    در آن صورت من قطعا در گمراهى آشكارى خواهم بود (24) إِنِّي إِذًا لَّفِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ ﴿24﴾
    من به پروردگارتان ايمان آوردم [اقرار] مرا بشنويد (25) إِنِّي آمَنتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿25﴾
    [سرانجام به جرم ايمان كشته شد و بدو] گفته شد به بهشت درآى گفت اى كاش قوم من مى‏دانستند (26) قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ﴿26﴾
    كه پروردگارم چگونه مرا آمرزيد و در زمره عزيزانم قرار داد (27) بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ ﴿27﴾
    پس از [شهادت] وى هيچ سپاهى از آسمان بر قومش فرود نياورديم و [پيش از اين هم] فروفرستنده نبوديم (28) وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِنْ جُندٍ مِّنَ السَّمَاء وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ﴿28﴾
    تنها يك فرياد بود و بس و بناگاه [همه] آنها سرد بر جاى فسردند (29) إِن كَانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿29﴾
    دريغا بر اين بندگان هيچ فرستاده‏اى بر آنان نيامد مگر آنكه او را ريشخند مى‏كردند (30) يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُون ﴿30﴾
    مگر نديده‏اند كه چه بسيار نسلها را پيش از آنان هلاك گردانيديم كه ديگر آنها به سويشان بازنمى‏گردند (31) أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ ﴿31﴾
    و قطعا همه آنان در پيشگاه ما احضار خواهند شد (32) وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿32﴾
    و زمين مرده برهانى است براى ايشان كه آن را زنده گردانيديم و دانه از آن برآورديم كه از آن مى‏خورند (33) وَآيَةٌ لَّهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ ﴿33﴾
    و در آن [زمين] باغهايى از درختان خرما و تاك قرار داديم و چشمه‏ها در آن روان كرديم (34) وَجَعَلْنَا فِيهَا جَنَّاتٍ مِن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِيهَا مِنْ الْعُيُونِ ﴿34﴾
    تا از ميوه آن و [از] كاركرد دستهاى خودشان بخورند آيا باز [هم] سپاس نمى‏گزارند (35) لِيَأْكُلُوا مِن ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَفَلَا يَشْكُرُونَ ﴿35﴾
    پاك [خدايى] كه از آنچه زمين مى‏روياند و [نيز] از خودشان و از آنچه نمى‏دانند همه را نر و ماده گردانيده است (36) سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا يَعْلَمُونَ ﴿36﴾
    و نشانه‏اى [ديگر] براى آنها شب است كه روز را [مانند پوست] از آن برمى‏كنيم و بناگاه آنان در تاريكى فرو مى‏روند (37) وَآيَةٌ لَّهُمْ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿37﴾
    و خورشيد به [سوى] قرارگاه ويژه خود روان است تقدير آن عزيز دانا اين است (38) وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿38﴾
    و براى ماه منزلهايى معين كرده‏ايم تا چون شاخك خشك خوشه خرما برگردد (39) وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ ﴿39﴾
    نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد و نه شب بر روز پيشى جويد و هر كدام در سپهرى شناورند (40) لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿40﴾
    و نشانه‏اى [ديگر] براى آنان اينكه ما نياكانشان را در كشتى انباشته سوار كرديم (41) وَآيَةٌ لَّهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿41﴾
    و مانند آن براى ايشان مركوبها[ى ديگرى] خلق كرديم (42) وَخَلَقْنَا لَهُم مِّن مِّثْلِهِ مَا يَرْكَبُونَ ﴿42﴾
    و اگر بخواهيم غرقشان مى‏كنيم و هيچ فريادرسى نمى‏يابند و روى نجات نمى‏بينند (43) وَإِن نَّشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِيخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ يُنقَذُونَ ﴿43﴾
    مگر رحمتى از جانب ما [شامل آنها گردد] و تا چندى [آنها را] برخوردار سازيم (44) إِلَّا رَحْمَةً مِّنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ ﴿44﴾
    و چون به ايشان گفته شود از آنچه در پيش رو و پشت‏سر داريد بترسيد اميد كه مورد رحمت قرار گيريد [نمى‏شنوند] (45) وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَمَا خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿45﴾
    و هيچ نشانه‏اى از نشانه‏هاى پروردگارشان بر آنان نيامد جز اينكه از آن رويگردان شدند (46) وَمَا تَأْتِيهِم مِّنْ آيَةٍ مِّنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ ﴿46﴾
    و چون به آنان گفته شود از آنچه خدا به شما روزى داده انفاق كنيد كسانى كه كافر شده‏اند به آنان كه ايمان آورده‏اند مى‏گويند آيا كسى را بخورانيم كه اگر خدا مى‏خواست [خودش] وى را مى‏خورانيد شما جز در گمراهى آشكارى [بيش] نيستيد (47) وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمْ اللَّهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ يَشَاء اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿47﴾
    و مى‏گويند اگر راست مى‏گوييد پس اين وعده [عذاب] كى خواهد بود (48) وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿48﴾
    جز يك فرياد [مرگبار] را انتظار نخواهند كشيد كه هنگامى كه سرگرم جدالند غافلگيرشان كند (49) مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ ﴿49﴾
    آنگاه نه توانايى وصيتى دارند و نه مى‏توانند به سوى كسان خود برگردند (50) فَلَا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ ﴿50﴾
    و در صور دميده خواهد شد پس بناگاه از گورهاى خود شتابان به سوى پروردگار خويش مى‏آيند (51) وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ ﴿51﴾
    مى‏گويند اى واى بر ما چه كسى ما را از آرامگاهمان برانگيخت اين است همان وعده خداى رحمان و پيامبران راست مى‏گفتند (52) قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ﴿52﴾
    [باز هم] يك فرياد است و بس و بناگاه همه در پيشگاه ما حاضر آيند (53) إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿53﴾
    امروز بر كسى هيچ ستم نمى‏رود جز در برابر آنچه كرده‏ايد پاداشى نخواهيد يافت (54) فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿54﴾
    در اين روز اهل بهشت كار و بارى خوش در پيش دارند (55) إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فَاكِهُونَ ﴿55﴾
    آنها با همسرانشان در زير سايه‏ها بر تختها تكيه مى‏زنند (56) هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِؤُونَ ﴿56﴾
    در آنجا براى آنها [هر گونه] ميوه است و هر چه دلشان بخواهد (57) لَهُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَلَهُم مَّا يَدَّعُونَ ﴿57﴾
    از جانب پروردگار[ى] مهربان [به آنان] سلام گفته مى‏شود (58) سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِيمٍ ﴿58﴾
    و اى گناهكاران امروز [از بى‏گناهان] جدا شويد (59) وَامْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿59﴾
    اى فرزندان آدم مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد زيرا وى دشمن آشكار شماست (60) أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿60﴾
    و اينكه مرا بپرستيد اين است راه راست (61) وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿61﴾
    و [او] گروهى انبوه از ميان شما را سخت گمراه كرد آيا تعقل نمى‏كرديد (62) وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿62﴾
    اين است جهنمى كه به شما وعده داده مى‏شد (63) هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ﴿63﴾
    به [جرم] آنكه كفر مى‏ورزيديد اكنون در آن درآييد (64) اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ ﴿64﴾
    امروز بر دهانهاى آنان مهر مى‏نهيم و دستهايشان با ما سخن مى‏گويند و پاهايشان بدانچه فراهم مى‏ساختند گواهى مى‏دهند (65) الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿65﴾
    و اگر بخواهيم هر آينه فروغ از ديدگانشان مى‏گيريم تا در راه [كج] بر هم پيشى جويند ولى [راه راست را] از كجا مى‏توانند ببينند (66) وَلَوْ نَشَاء لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ ﴿66﴾
    و اگر بخواهيم هرآينه ايشان را در جاى خود مسخ مى‏كنيم [به گونه‏اى] كه نه بتوانند بروند و نه برگردند (67) وَلَوْ نَشَاء لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَكَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيًّا وَلَا يَرْجِعُونَ ﴿67﴾
    و هر كه را عمر دراز دهيم او را [از نظر] خلقت فروكاسته [و شكسته] گردانيم آيا نمى‏انديشند (68) وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ ﴿68﴾
    و [ما] به او شعر نياموختيم و در خور وى نيست اين [سخن] جز اندرز و قرآنى روشن نيست (69) وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ ﴿69﴾
    تا هر كه را [دلى] زنده است بيم دهد و گفتار [خدا] در باره كافران محقق گردد (70) لِيُنذِرَ مَن كَانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿70﴾
    آيا نديده‏اند كه ما به قدرت خويش براى ايشان چهارپايانى آفريده‏ايم تا آنان مالك آنها باشند (71) أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ ﴿71﴾
    و آنها را براى ايشان رام گردانيديم از برخى‏شان سوارى مى‏گيرند و از بعضى مى‏خورند (72) وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ ﴿72﴾
    و از آنها سودها و نوشيدنيها دارند پس چرا شكرگزار نيستيد (73) وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا يَشْكُرُونَ ﴿73﴾
    و غير از خدا[ى يگانه] خدايانى به پرستش گرفتند تا مگر يارى شوند (74) وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنصَرُونَ ﴿74﴾
    [ولى بتان] نمى‏توانند آنان را يارى كنند و آنانند كه براى [بتان] چون سپاهى احضار شده‏اند (75) لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُندٌ مُّحْضَرُونَ ﴿75﴾
    پس گفتار آنان تو را غمگين نگرداند كه ما آنچه را پنهان و آنچه را آشكار مى‏كنند مى‏دانيم (76) فَلَا يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ﴿76﴾
    مگر آدمى ندانسته است كه ما او را از نطفه‏اى آفريده‏ايم پس بناگاه وى ستيزه‏جويى آشكار شده است (77) أَوَلَمْ يَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ ﴿77﴾
    و براى ما م ث لى آورد و آفرينش خود را فراموش كرد گفت چه كسى اين استخوانها را كه چنين پوسيده است زندگى مى‏بخشد (78) وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ ﴿78﴾
    بگو همان كسى كه نخستين‏بار آن را پديد آورد و اوست كه به هر [گونه] آفرينشى داناست (79) قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ ﴿79﴾
    همو كه برايتان در درخت‏سبزفام اخگر نهاد كه از آن [چون نيازتان افتد] آتش مى‏افروزيد (80) الَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ ﴿80﴾
    آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريده توانا نيست كه [باز] مانند آنها را بيافريند آرى اوست آفريننده دانا (81) أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ ﴿81﴾
    چون به چيزى اراده فرمايد كارش اين بس كه مى‏گويد باش پس [بى‏درنگ] موجود مى‏شود (82) إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿82﴾
    پس [شكوهمند و] پاك است آن كسى كه ملكوت هر چيزى در دست اوست و به سوى اوست كه بازگردانيده مى‏شويد (83) فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿83﴾

    فايل هاي پيوست شده فايل هاي پيوست شده

  2. Top | #2

    تاریخ عضویت
    October_2014
    عنوان کاربر
    همراه نور
    میانگین پست در روز
    0.01
    محل سکونت
    بوشهر-دشتستان
    نوشته ها
    48
    صلوات و تشکر
    63
    مورد صلوات
    42 در 30 پست
    نوشته های وبلاگ
    1
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    quran ثواب خواندن سوره یس




    ثواب خواندن سوره یس


    از فشار قبر ایمن خواهد بود؛ و پیوسته از قبرش تا پهنه آسمان نوری می درخشد تا هنگامی که خداوند او را از قبرش خارج نماید.



    اغلب مۆمنین شناخت عمیقی از «سوره یس» ندارند و از مناقب و فضائل و آثار دنیوی و اخروی آن غافل هستند. لذا در دام مشکلات، غم‌ها و غصه‌ها و کدورت‌ها گرفتار می مانند. اما در مجلس محبّت و مودّت مقرّبان درگاه خداوند، از «سوره یس» سخن بسیار است و انسان با اندک توجّهی به بیانات پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) و بزرگان مکاشفه و سیر و سلوک، به این حقیقت پی می برد که سوره یس از موقعیت ویژه و مرتبه‌ای بس بلند برخوردار است و اگر آدمی بتواند با آن فضایل و مناقب آشنا شود، خواهد توانست فواید کاملی را از آن خود سازد.
    امامان (علیهم السلام) برای این که مۆمنان را از موقعیت ممتاز این سوره که چونان قلّه‌ای پوشیده از فضایل است، آگاه کنند، فرموده اند: «یس قلب قرآن است».
    موقعیت ممتاز و جایگاه برتر و منحصر به فرد بودن قلب در بدن انسان بر کسی پوشیده نیست. سوره یس نیز دارای همان موقعیت و جایگاه در میان دیگر سوره ها است و از این رو لازم است قدری از برداشت سطحی و عمومی از این سوره فراتر رویم و با بخشی از فضایل و مناقب این سوره آشنا شویم.
    چنین نیست که فضایل و عجایب سوره یس تنها در زمانه خاصّی کشف شده باشد. با مطالعه تاریخ در می یابیم از همان صدر اسلام، از این سوره با شگفتی یاد می‌شده و فضایلش معروف بوده است. حتّی گاهی بزرگانی را به فکر وا می داشته که این همه فضیلت برای این سوره ناشی از کدام یک از آیات آن است.
    ابن عباّس می گوید: مدّت ها فکر می کردم که منشأ این همه فضیلت در سوره یس چیست. او می‌گوید تمام آثار و فضایل این سوره به دلیل وجود این آیه شریفه ‌است: «إنَّما أمْرُهُ إذا أرادَ شَیئاً اَنْ یقولَ لَهُ كُنْ فَیكُونَ» «همانا فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می گوید: «موجود باش!» آن نیز بی درنگ موجود می شود

    طرز خواندن

    بزرگانی که خود با این سوره مأنوس بوده‌اند اغلب برای شاگردان و افراد پاک نهاد در مورد قرائت آن سوره دستورالعمل هایی نیز داشته‌اند.
    با توجه به این فرمایش می‌توان گفت: «یس در این مكتب، محور سیر و سلوك و نردبان رسیدن به بالاترین مقامات معنوی می‌باشد»


    متألّه بزرگ قرآنی و عارف بلند پایه، آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی (ره) به شاگردان خود چنین سفارش می کردند که هر شب قبل از خواب، سوره یس را بخوانید، ولی قبل از شروع و بعد از اتمام آن، 14 صلوات بفرستید. یعنی این سوره را در بین این صلوات‌ها قرار دهید. بی شک این 14 صلوات هم یکی از اسرار مهم سیر و سلوکی در مکتب اهل بیت است.
    آن بزرگ مرد فرموده بودند: بنده در زندگی به هر چه که رسیده‌ام و هرچه به دست آورده‌ام از برکت این سوره می باشد.
    با توجه به این فرمایش می‌توان گفت: «یس در این مكتب، محور سیر و سلوك و نردبان رسیدن به بالاترین مقامات معنوی می‌باشد»
    امام صادق علیه السّلام فرمودند:
    هر چیزی قلبی دارد و قلب قرآن سوره یاسین است. کسی که قبل از خواب یا در روز آن را تلاوت کند، در آن روز محفوظ بوده و روزی می خورد.
    و کسی که در شب قبل از خواب آن را تلاوت نماید، خداوند هفتاد هزار فرشته را بگمارد تا او را از شر شیطان رانده شده و هر آفتی حفظ نمایند؛ و اگر در فردای آن شب بمیرد، خداوند او را به بهشت می برد و سی هزار فرشته به هنگام غسل او حاضر می شوند که همگی برای او استغفار می نمایند و با استغفار برای او، تا قبرش او را تشییع می نمایند؛ و هنگامی که وارد قبرش می شود، آن فرشتگان در داخل قبر او عبادت می کنند و ثواب عبادت آنان برای او خواهد بود؛ و به اندازه میدان دید چشمهایش، قبرش را وسعت می بخشد؛ از فشار قبر ایمن خواهد بود؛ و پیوسته از قبرش تا پهنه آسمان نوری می درخشد تا هنگامی که خداوند او را از قبرش خارج نماید.
    و هنگامی که او را از قبرش خارج نمود، فرشتگان خداوند پیوسته با او هستند و او را بدرقه کرده با او صحبت نموده، در صورت او می خندند و او را به تمامی خیرات مژده می دهند. و بدین ترتیب، او را از پل صراط و میزان عبور داده و به گونه ای او را به خداوند نزدیک می نمایند که کسی نزدیکتر از او به خدا نباشد، مگر فرشتگان مقرّب خدا و پیامبران فرستاده او.
    گاهی بزرگانی را به فکر وا می داشته که این همه فضیلت برای این سوره ناشی از کدام یک از آیات آن است. ابن عباّس می گوید:مدّت ها فکر می کردم که منشأ این همه فضیلت در سوره یس چیست. او می‌گوید تمام آثار و فضایل این سوره به دلیل وجود این آیه شریفه ‌است: «إنَّما أمْرُهُ إذا أرادَ شَیئاً اَنْ یقولَ لَهُ كُنْ فَیكُونَ» «همانا فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می گوید: «موجود باش!» آن نیز بی درنگ موجود می شود»


    او همراه با پیامبران در برابر خداوند می ایستد و هنگامی که دیگران غم و اندوه دارند و بی تابی می نمایند، او غم و اندوهی نداشته و بی تابی نمی نماید. آنگاه پروردگار متعال به او می فرماید: شفاعت کن که من همه شفاعت های تو را می پذیرم و بخواه که هر چه را بخواهی به تو عطا می نمایم. او نیز می خواهد و عطا می شود و شفاعت می کند و پذیرفته می شود. و هنگامی که از عده ای حساب می کشند و آنان را نگهداشته و ذلیل می شوند، او حسابی نداشته و او را نگه نمی دارند، ذلیل نمی شود؛ بخاطر هیچ کدام از کارهای بدش بدبخت نمی شود و نامه عملش را باز کرده و به او می دهند. آنگاه از نزد خداوند پایین می آید و مردم می گویند: سبحان اللَّه! این بنده خدا هیچ خطائی نداشت و از همنشینان حضرت محمد صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم است.
    امام باقر علیه السّلام فرمودند: کسی که یک بار در عمر خود سوره یس را بخواند، خداوند به شماره هر آفریده ای در دنیا و هر آفریده ای در آخرت و در آسمان دو هزار حسنه برای او نوشته و دو هزار گناه او را پاک می نماید و دچار فقر، زیان مالی، زیر آوار ماندن، بیچارگی، دیوانگی، جذام، وسواس و بیماری زیانبخش نمی شود.
    و خداوند سختی های مرگ و ترس های آن را برای او آسان نموده و قبض روح او را خود به دست می گیرد و از کسانی خواهد بود که خداوند برای آنان گستردگی در زندگی، خوشحالی هنگام زیارت خداوند و رضایت به ثواب الهی را در آخرت برای آنان تضمین نموده است. و خداوند متعال به تمام فرشتگان آسمانی و زمینی اش می فرماید: همانا که از فلانی راضی شدم؛ پس برای او استغفار نمایید.
    فرآوری: زهرا اجلال
    بخش قرآن تبیان

    منابع:
    ثواب الأعمال و عقاب الأعمال / ترجمه بندرریگی، ص 238.
    وبلاگ معارف قرآن

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 2014_10_23, 08:54 AM
  2. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 2014_09_26, 05:51 PM
  3. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 2014_08_09, 08:30 AM
  4. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 2014_05_31, 09:41 AM
  5. پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 2014_04_30, 12:46 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 04:04 PM