حضرت لوط علیه السّلام
لوط، آن پیامبر عظیم الشاءن خداوند، با آن که فرستاده ى خدا بود وحقّانیّت خویش را بر مردم از طریق معجزه ثابت کرده بود، ولى براى مبارزه با فرومایگان قوم خویش، آرزوى داشتن هم پیمانانى را کرد تا با تکیه بر ایشان بر منحرفان لجوج چیره گردد. آیه ى هشتاد سوره ى مبارک هود، حاکى از آرزوى او است که مى فرماید:
(قال لو انّ لى بکم قوّه او آوى اِلى رکن شدید)؛ اى کاش مرا به شما اقتدارى بود یا آن که از شرّ شما به رکن محکمى پناه مى بردم.
مهدى (عج) در روز عاشورا ظهور مى کند... او، کنار خانه ى خدا بین رکن ومقام مى ایستد. جبرییل، در سمت راست او، ومیکاییل، در سمت چپ او قرار مى گیرد. شیعیان او، از مناطق مختلف (گوشه وکنار) زمین به سوى او روانه مى شوند، به گونه اى که گویا زمین زیر گام هایشان حرکت مى کند، تا این که با او بیعت مى کنند. او، با کمک ایشان، زمین را پر از عدل وداد مى کند همان طور که مالامال از ستم آشکار ونهان گشته بود
بى گمان سخن از یاوران گفتن با تعبیر (قوّت وقدرت، ورکن محکمى که تکیه گاه پیامبر خدا) باشد، نشانه ى اهمّیّت وجایگاه رفیع نیروهاى مدد رسان در مقام رویارویى با دشمنان است.(4) علاوه بر آن که باید توجه داشت که این سخن حضرت لوط (علیه السلام) نه فقط آرزوى او در بُرهه اى از زمان که فریاد استنصار ویارى طلبى تمام انسان هایى است که در جهت پیشبرد جامعه ى بشرى به سوى اهداف والاى الهى، روزها وشب هاى عمر خویش را سپرى کرده اند.
سرگذشت لوط، نه یک داستان که سنّت جارى خداوند در حقِ تمامى پیشوایان هدایت در میان امّت هاى خویش است.