دو برادر، یكى نیكوكار و دیگرى بد رفتار بود كه مردم از دست و زبان آن برادر بد، ناراحت بودند و به برادر دیگرش شكایت مى كردند؛ تا این كه برادر نیكوكار قصد زیارت حضرت رضا (علیه السلام) به همراه جماعتى داشت .
برادرى هم كه بد بود، همراه با زائران حضرت على بن موسى الرضا(علیه السلام) قصد رفتن به مشهد را كرد. ولى طبق عادت همیشگى اش زوار امام رضا(علیه السلام) را اذیت مى كرد، تا در یكى از منزلهاى وسط راه مریض شد و از دنیا رفت . همه از فوت او خوشحال شدند، ولى برادر خوب به خاطر غیرت برادرى ، او را غسل و كفن كرد و همراه خود آورد و در حرم امام هشتم (علیه السلام) طواف داد و دفن كرد.