انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16

موضوع: نقش اهل کوفه در شهادت امام حسین علیه السلام

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.53
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض نقش اهل کوفه در شهادت امام حسین علیه السلام






    مقدمه


    حادثه کربلا و شهادت حضرت سیدالشهداء علیه السلام از مهم ترین قضایای تاریخی است که در عقائد مسلمین نقش به سزائی داشته وگستردگی ابعاد آن همواره برای دانشمندان و اندیشمندان شگرف بوده است.
    به طور کلی می توان این حادثه را از سه جهت مورد بررسی قرار داد:

    1- ریشه ها و علّت های رخ داد این حادثه؛
    2- وقایع پیش آمده درحادثه ی کربلا؛
    3- آثار و پیامدهای این حادثه درتاریخ اسلام و جوامع بشری.



    هرکدام از این جهات؛ ابعاد و زوایای مختلفی دارد که این نوشتار، بعضی از آن ها را بررسی خواهد کرد و از تحقیقاتی که صورت گرفته نتایجی را خواهد گرفت که می توان گفت تا به حال به آن پرداخته نشده است
    این پژوهش ازمهم ترین و قدیمی ترین مدارک و منابع دست اول تاریخی، حدیثی و تفسیری اهل تسنّن بهره گرفته وتنها درموارد اندکی از بعضی کتاب های مهم شیعه استفاده شده است.
    گفتنی است که رجوع شیعیان به کتاب های اهل سنّت به دو دلیل است:

    1- دفع شبهه ها و اتهام های اهل تسنّن که با استدلال به کتاب های آنان، به ناچار باید پاسخ را بپذیرند؛
    2- برای این که همگان بدانند این اتفاقات و قضایا در کتاب های شیعه و سنّی موجود است.



    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  2. کاربر زیر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده:


  3. Top | #2

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.53
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض






    ناگفته نماند که عالمان سنّی تمام قضایائی را که در تاریخ اهل بیت علیهم السلام اتفاق افتاده، نقل نکرده اند. به اعتقاد نویسنده، آنان در نقل خصوصیات دو قضیّه، قصور داشته یا مقصّرند؛
    یکم: قضیه صدیقه طاهره سلام الله علیها
    دوم: حادثه عاشورا.
    البته از سویی ما هر مطلبی را که در کتاب های آنان آمده، به طور کلّی صحیح نمی دانیم.
    پس ما به این دلیل اسکات مخالفان مکتب شیعه، به کتاب های آنان مراجعه می کنیم؛ واِلّا عالمان مذهب ما در نقل وحفظ حقایق زحمت های بسیار کشیده اند و نقل آنان برای ما مقدّم است.
    امید است این تحقیق پذیرفته پژوهش گران وحقیقت جویان قرار بگیرد.

    کوفیان، دعوت کننده امام حسین(علیه السلام)



    می دانیم که گروهی از مردم کوفه با نوشتن نامه ویا فرستادن نماینده، امام حسین(علیه السلام) را به کوفه دعوت کردند و بر این امر اصرار ورزیدند. در این مقاله به شناسائی و بررسی آن افراد می پردازیم. اکنون این پرسش مطرح است که آیا دعوت کنندگان، شیعیان حقیقی و راستین اهل بیت (علیهم السلام) بوده اند یا خیر؟ و اگر از شیعیان بوده اند. عاقبت و سرانجام آن ها چه شده است؟
    وهّابیان و پیروانشان همین پرسش را مطرح کرده و می گویند: خود شیعیان، حسین بن علی (علیهما السلام) را دعوت کردند و همان شیعیان او را کشتند و هم اکنون برای او عزاداری می کنند!
    این سخن شبهه ای بیش نیست که بایستی با تحقیق و بررسی پاسخ داده شود.
    البته مراد از دعوت کنندگان همان شخصیت ها، اشراف و افراد موجّه شهر کوفه هستند نه افراد عادی قبیله ها.
    حال به راستی فراخوانان امام حسین(علیه السلام) چه کسانی بوده اند؟ این پرسش را با نگاه و بررسی اوضاع آن روز کوفه پاسخ می گوییم.




    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  4. کاربر زیر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده:


  5. Top | #3

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.53
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض





    نگاهی به ساختار شهر کوفه



    بنابر تحقیقی که پیرامون شهر کوفه و مردم آن انجام شده است، این شهر و همه ی عراق در زمان عُمَرو به واسطه ی سعد بن ابی وقّاص فتح شده است. کوفه دارای موقعیّتی حساس بوده است، به گونه ای که هم از نظرتجاری و هم از نظر نظامی مورد توجه بوده و مردم از نقاط مختلف عراق، حجاز و یمن به این شهر مهاجرت کرده بودند.
    مجموعه ای از قبایل مختلف و گوناگون درکوفه زندگی می کردند؛ اما از جهت مذهب، تشیّع در آن جا به طور رسمی از قرن دوم و سوم شروع شد و تشیّع کنونی نیز از آن زمان است و در قرن نخست، شیعیانی که در آن جا می زیستند، مانند شیعیان امروزی نبوده اند.

    اصطلاح شیعه و تشیع



    نکته ی قابل توجه این است که برای واژه ی شیعه و تشیّع در کتب حدیث وکلام و رجال دو اصطلاح وجود دارد:

    1- در اصطلاح نخست شیعه کسی است که محبّ اهل بیت (علیهم السلام) باشد و در عین حال به خلافت شیخین نیز اعتقاد دارد.
    بعضی از اهل کوفه ی آن زمان، امیرالمؤمنین (علیه السلام) را از عثمان افضل و برتر می دانستند ومعاویه را نیز مذمّت می کردند؛ امّا به افضلیت آن حضرت بر شیخین اعتقاد نداشتند.

    2- دراصطلاح دوم که همه ی ما برآنیم و اصطلاح معروف نیز همین است؛ شیعه عبارت است ازکسی که به جانشینی امیرالمؤمنین (علیه السلام) پس از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) وامامت اهل بیت (علیهم السلام) که دوازده امام بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله) هستند، اعتقاد داشته باشد.





    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  6. کاربر زیر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده:


  7. Top | #4

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.53
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض






    تشیّع در قرن یکم مطابق با اصطلاح نخست رایج بوده است. شاهد این مطلب، مسیب بن نجبه است. او از دعوت کنندگان سیدالشهداء(علیه السلام) به کوفه است. در شرح حال او می نویسند که وی شیعی بوده است.
    راوی می گوید: من بیست سال با مسیب و شیعیان زیادی در همین مسجد هم نشین بودم و ندیدم که شیعیان کوفه نسبت به صحابه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جز خیر سخنی بگویند، مگر درباره علی و عثمان.(1)
    آری! اگر شیعیانِ آن وقت کوفه سخنی درباره ی صحابه می گفتند، ازحقانیت و برتری علی نسبت به عثمان و معاویه بوده است ودرباره خلافت شیخین هیچ اشکال و سخنی نداشته اند.
    و آن گاه که امیرالمؤمنین (علیه السلام) خواستند در کوفه از نماز تراویح که یکی از بدعت های عمر است ممانعت کنند، سر و صدائی به را افتاد و ندای « واعمرا، واعمرا، واسنّة عمراه» طنین انداز شد.(2)
    این مطلب از خود امیرالمؤمنین نیز نقل شده است.(3)
    در نتیجه، حتّی در زمان حاکمیت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و درحالی که مردم کوفه با آن حضرت بیعت کرده بودند حاضر نشدند این بدعت را ترک کنند.
    آیا اینان شیعیان راستین بودند؟ هرگز این طور نیست. اینان شیعه نبودند و اگر به آنان شیعه گفته می شود، بنابرهمان اصطلاح نخست است.
    به راستی آمار شیعیان حقیقی کوفه درآن روزگار چند نفر بوده است؟ تعداد اندکی از مردم کوفه، افرادی هم چون: حبیب بن مظاهر،مسلم بن عوسجه و واصبغ بن نباته جزء شیعیان راستین بوده اند که عدّه ای از همین شیعیان توسط معاویه و زیاد بن ابیه به قتل رسیده بودند.
    از طرفی، در مقابل این جمعیت اندک، یاران و پیروان بنوامیّه درکوفه فراوان بوده اند که عدّه ای از آن ها حکم قتل حجر بن عدی (رحمه الله) را امضاء کردند که همگی در زمره ی رجال بزرگ و اشراف کوفه بودند.
    از سوی دیگر، عدّه ای از این گروه در کوفه برای یزید جاسوسی می کردند.(4)




    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  8. Top | #5

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.53
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض





    خوارج، گروه دیگری از ساکنان کوفه



    خوارج، فرقه ی بزرگ دیگری بودند که درشهرکوفه می زیستند. یکی از بزرگان خوارج، اشعث بن قیس پدر جعده، همسر امام حسن مجتبی(علیه السلام) است که آن حضرت را به شهادت رساند.
    از دیگر بزرگان آن ها، عمرو بن حریث است که در قتل میثم تمّار (صحابی باوفای امیرالمؤمنین (علیه السلام)) دست داشته است.
    از دیگر بزرگان آن ها، شبث بن ربعی، حجار بن أبجر و قیس بن اشعث اند که برای سیدالشهداء (علیه السلام) نامه فرستادند وآن حضرت را به کوفه دعوت کردند. با این حال، آنان از سران لشگر و فرماندهان سپاه عمر سعد بودند.
    سیدالشهداء در روز عاشورا به آنان خطاب کردند و فرمودند: آیا شما برای من نامه ننوشتید؟)(5)
    جالب این جاست که سیدالشهداء در سخنی فرمودند: نامه ای برای من نوشته نشد مگر از روی حیله و نیرنگ به من و نزدیک شدن به فرزند معاویه.(6)
    گروه های نویسنده دعوت نامه به امام حسین(علیه السلام)
    1- شیعیان خالص که در اقلیت بودند؛
    2- خوارجی که درکوفه زندگی می کردند؛
    3- عمّال و پیروان بنوامیّه.




    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  9. Top | #6

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.53
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض






    در این جا سؤالاتی مطرح است و آن این که در میان این شیعیان خالص و اندک چرا عدّه ای مثل حبیب بن مظاهر که از جمله امضاء کنندگان دعوت نامه به امام حسین(علیه السلام) است و یا مسلم بن عوسجه که مأمور خرید اسلحه و جمع آوری پول برای حضرت مسلم بوده است، در داستان حضرت مسلم یک باره ناپدید می شوند ولی بعد از مدتی در روز ششم یا هفتم محرم، خود را با زحمت فراوان به کربلا می رسانند و در لشکر امام حسین(علیه السلام) به شهادت می رسند؟
    چرا سلیمان بن صرد خزاعی که بزرگان و شخصیت ها را در منزل خود دعوت کرد و با آنان اتمام حجت نمود که اگر نمی توانید یا قصد ندارید امام حسین(علیه السلام) را یاری کنید، دعوتش ننمایید، خودش در واقعه کربلا حضور ندارد وبعداً به شهادت رسید؟!
    چرا شخصیت ها و بزرگانی ازشیعیان که ازدعوت کنندگان هستند و می خواستند در خدمت سیدالشهداء (علیه السلام) باشند؛ نه در جریان حضرت مسلم که قبل از واقعه کربلا بوده، خبری از آنان است و نه در حادثه ی کربلا!؟
    چرا حضرت مسلم تنها می ماند؟
    از سوی دیگر، جمع فراوانی از کسانی که نامه به امام حسین (علیه السلام) نوشتند وآن حضرت را دعوت کردند، جزء لشگریان و فرماندهان لشگر عمر سعد بودند. حال چرا این گونه بوده است؟




    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  10. Top | #7

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.53
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض






    برنامه های ابن زیاد در شهر کوفه



    اکنون برای دست یابی به این مطلب مهم و پاسخ به پرسش های مطرح شده، یک بار دیگر وضعیت شهر کوفه را با ورود والی جدید؛ یعنی ابن زیاد بررسی می نماییم.

    تهدید



    زمانی که ابن زیاد وارد شهر کوفه شد کارهائی را در کوفه به اجرا گذارد و ماجراهای فراوانی پیش آورد. وی درنخستین خطبه اش در مسجد به مردم گفت:
    یزید سرپرستی شهر شما را به من سپرده و به من دستور داده با مظلومان منصف باشم و به محرومان بخشش کنم و با کسانی که اطاعت و حرف شنوی دارند همانند پدری مهربان باشم. اما کسانی که مخالفت می کنند و عهد و پیمان می شکنند، با تازیانه و شمشیر جوابشان را خواهم داد.(7)
    وی در نخستین اقدام خود، مردم را تهدید کرد و دستور داد تمام قبایل، شخصیت ها و اشراف شهر کوفه، تک تک شناسائی شوند و به مرور آنان را به حضور طلبید و از آنان تعهّد گرفت تا از او اطاعت کنند.
    وی درباره کسانی که به حضورش نمی آمدند، این گونه گفت:
    اگر کسی نیاید وفاداری اش را ثابت نکند، ریختن خون او و مصادره اموالش برای ما حلال شمرده می شود. هر شخصیّتی، از هر قبیله ای که باشد اطاعت نکند، او درهمان قبیله به قتل خواهد رسید و در مقابل منزلش به دار کشیده خواهد شد!(8)



    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  11. Top | #8

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.53
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض





    شایعه پراکنی!



    ابن زیاد در اقدامی دیگر، دستور داد که عدّه ای در داخل شهر کوفه، شایعاتی پخش کنند و مردم را از لشگر یزید و کسانی که از شام اعزام می شوند، بترسانند و آنان را به پراکنده شدن و پراکنده کردن یکدیگر از اطراف حضرت مسلم(علیه السلام) وادار کنند.
    این شایعات تا حدّی در میان مردم اثر گذارده بود، به گونه ای که مورّخان می نویسند: مردم هم دیگر را می ترساندند و وحشت زده به یکدیگر از سپاه اعزامی شام، خبر می دادند.(9)

    عزل و نصب سران قبایل



    بیشتر مردم کوفه اهل قبیله ها بودند؛ از این رو حضرت مسلم، برای هر قبیله ای رئیس برگزیده بود. ابن زیاد در اقدامی دیگر آن سران را عزل کرد و از هواداران خود، سرانی را برای قبیله ها مشخص نمود و در میان هر قبیله ای رابطی بین آن قبیله و والیان حکومت قرار داد. او فرمان داد که آنان مواظب تک تک افراد قبیله خود باشند.

    ارسال جاسوس



    ابن زیاد در برنامه دیگری، جاسوس هایی را درمیان مردم پراکنده نمود که در مسجد و غیرمسجد با مردم ارتباط داشتند و اخبار را برای ابن زیاد گزارش می کردند.
    آن گاه که حضرت مسلم به طور مخفیانه از خانه مختار به خانه هانی بن عروه منتقل شد و بنابراین بود که کسی متوجه این امر نشود معقل غلام ابن زیاد مأموریت یافت تا با سه هزار درهم به سراغ مسلم بن عوسجه که برای حضرت پول جمع آوری می کرد برود.
    اوتوانست با شیعه نشان دادن خود و با دادن آن پول، اعتماد مسلم بن عوسجه را جلب نماید، او را فریب دهد تا محل اقامت حضرت مسلم را که در خانه هانی بود، پیدا کند. این جریان در همه ی کتاب های تاریخی آمده است.(10)




    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  12. Top | #9

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.53
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض






    نظارت شدید



    یکی از کارهای بسیار مهم دیگر، محاصره شهر کوفه بود. وی دستور داد تمام مسیرهائی که به این شهر منتهی می شود، به شدّت نظارت شوند. لذا قیس بن مسهّر که حامل نامه ی امام حسین (علیه السلام) برای اهل کوفه بود دستگیر شد و به شهادت رسید. هم چنین عبدالله بن یقطر که از طرف امام حسین (علیه السلام) به سوی مردم کوفه فرستاده شده بود، دستگیر شد. به دستور ابن زیاد وی را همانند قیس بن مسهّر از بالای دار الاماره به زیر انداختند و به شهادت رسید.
    این نظارت به قدری شدید بود که وقتی برخی از کوفیان به سیدالشهداء (علیه السلام) در بین راه برخوردند درباره اوضاع کوفه گفتند: به خدا سوگند! نظارت به قدری شدید است که نه می توانیم داخل شهرکوفه شویم و نه می توانیم از شهر خارج شویم.(11)
    ابن زیاد در راستای این نظارت شدید، حصین بن نمیر را به ریاست پلیس شهر کوفه برگزید.(12)
    وی دستور داد که تک تک خانه های کوفه را زیر نظر بگیرند. ابن زیاد در فرمانی به او گفت:
    من تو را بر خانه های مردم کوفه مسلّط کردم.(13)

    قتل و کشتار



    از دیگر برنامه های ابن زیاد در شهر کوفه، به شهادت رساندن بزرگان شیعیان واقعی و موالیان حقیقی اهل بیت (علیهم السلام) بود. او همانند پدرش زیاد بن ابیه، این برنامه را اجرا کرد. از میان کسانی که به دستور ابن زیاد به شهادت رسیده اند افراد زیر را می توان نام برد:

    1- میثم تمّار
    جریان میثم و این که حضرت امیرمؤمنان علی(علیه السلام) کیفیّت شهادتش را به او خبر داده بودند، از وقایع جالب و عجیب است.(14)

    2- عبیدالله بن عمرو بن عزیز کندی
    در شرح حال او می نویسند: او سوار کاری شجاع و از شیعیان کوفه بود و در همه ی جنگ های امیرالمؤمنین(علیه السلام) ملازم رکاب آن حضرت بود. او از کسانی بود که درکوفه با مسلم بیعت کرد و به همراه مسلم بن عوسجه برای سیدالشهداء (علیه السلام) از مردم بیعت می گرفت.(15)
    نوشته اند او رئیس قبیله ی کنه و ربیعه بود، حصین بن نمیر که رئیس پلیس کوفه بود او را دستگیر کرد و به فرمان ابن زیاد به قتل رساند.(16)




    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  13. Top | #10

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.53
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض







    3- عبیدالله بن حارث بن نوفل هَمدانی
    او از صحابه پیامبر (صلی الله علیه و آله) و در جنگ صفّین در کنار امیرالمؤمنین (علیه السلام) حضور داشته است و در کوفه برای امام حسین(علیه السلام) از مردم بیعت می گرفت.
    نوشته اند کثیربن شهاب او را دستگیر کرد و به دستور ابن زیاد درمقابل چشمان قبیله اش گردن زدند.(17)

    با توجه به این اختناق ها، شدت برخورد و نظارت ها، آن گاه که رئیس قبیله را در برابر دیدگان افراد آن قبیله گردن بزنند، آیا آن قبیله، دیگر انگیزه ای برای حرکت کردن خواهند داشت؟
    از دیگر افرادی که جزء یاران حضرت مسلم بوده و دست گیر شدند و سپس به فرمان ابن زیاد به شهادت رسیدند، می توان به عبدالاعلی بن یزید کلبی علیمی، عباس بن جعده جدلی، عمارة بن صلخب أزدی ... اشاره کرد.(18)

    زندانی کردن شیعیان



    یکی دیگر از اقدامات ابن زیاد در کوفه، زندانی کردن بزرگان شیعیان بود. در میان زندانیان افرادی چون مختار، حارث اعور همدانی، سلیمان بن صرد خزاعی(19) و همراهان او از جمله مسیب بن نجبه، رفاعة بن شداد بودند.
    طبری می نویسد: ابن زیاد در نامه ای به یزید نوشت:
    کسی را که احتمال می دادم برضد شما حرکتی کند و قیامی صورت دهد، باقی نگذاشتم، مگر این که در زندان شما به سر می برد.(20)
    با تمام این اوصاف، روشن می شود که بزرگان شیعیان کجا بودند و چه شدند. آیا با این وجود، می توان ادعا کرد که گفت که سران شیعیان، خود در قتل سیدالشهداء(علیه السلام) شریک بودند، یا آن که خود شیعیان از آن حضرت دعوت کردند و بعد آن بزرگوار را به قتل رساندند؟
    لذا می بینیم پس ازگذشت چهار یا پنج سال از حادثه ی کربلا گروهی به رهبری سلیمان بن صرد ظاهر شدند و به جنگ به ابن زیاد و اهل شام برخاستند.
    نوشته اند: ابن زیاد در همان واقعه این گونه اظهار کرد:
    همیشه می گفتم: ای کاش در آن زمان، زندانیان را از زندان ها بیرون می آوردم و گردن می زدم.(21)
    به راستی ابن زیاد آرزوی مرگ چه کسانی را داشت؟
    آری همان افرادی که در زندان بودند، اکنون به عنوان انتقام و خون خواهی شهدای کربلا قیام کرده اند و ابن زیاد مأمور بود با آنان بجنگد.





    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. به حسینیه ی مجازی محبان الحسین علیه السلام خوش امدید
    توسط مهاجر در انجمن امام حسین علیه السلام
    پاسخ: 56
    آخرين نوشته: 2015_11_03, 10:35 AM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 11:05 PM