انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: داستانهاى از بحارالانوار

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.78
    نوشته ها
    3,299
    صلوات
    144
    دلنوشته
    6
    برای شفای عزیزی که سالها در اسارت بوده و الان حالش وخیم است التماس دعا دارم
    صلوات و تشکر
    1,162
    مورد صلوات
    3,816 در 2,089 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض داستانهاى از بحارالانوار








    لبخند پيامبر صلى الله عليه و آله


    روزى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ، به طرف آسمان نگاه
    مى كرد تبسمى نمود. شخصى به حضرت گفت :

    يا رسول الله ما ديديم به سوى آسمان نگاه كردى
    و لبخندى بر لبانت نقش بست ، علت آن چه بود؟


    رسول خدا فرمود:
    - آرى ! به آسمان نگاه مى كردم ، ديدم دو فرشته به زمين آمدند تا پاداش ‍
    عبادت شبانه روزى بنده با ايمانى را كه هر روز در محل خود به عبادت و نماز
    مشغول مى شد، بنويسند؛ ولى او را در محل نماز خود نيافتند. او در بستر بيمارى افتاده بود.


    فرشتگان به سوى آسمان بالا رفتند و به خداوند متعال عرض كردند:
    ما طبق معمول براى نوشتن پاداش عبادت آن بنده با ايمان به محل نماز او رفتيم .
    ولى او را در محل نمازش نيافتيم ، زيرا در بستر بيمارى آرميده بود.


    خداوند به آن فرشتگان فرمود:
    تا او در بستر بيمارى است ، پاداشى را كه هر روز براى او هنگامى كه در
    محل نماز و عبادتش بود، مى نوشتيد، بنويسيد. بر من است كه پاداش ‍ اعمال نيك
    اورا تا آن هنگام كه در بستر بيمارى است ، برايش در نظر بگيرم


    با دلِ پُر
    امید؛چشم انتظاریم هنوز...

  2. 2 کاربر برای پست " ملکوت " عزیز صلوات فرستاده.


  3. Top | #2

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.78
    نوشته ها
    3,299
    صلوات
    144
    دلنوشته
    6
    برای شفای عزیزی که سالها در اسارت بوده و الان حالش وخیم است التماس دعا دارم
    صلوات و تشکر
    1,162
    مورد صلوات
    3,816 در 2,089 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض








    گريه پيامبر صلى الله عليه و آله !



    رسول خدا صلى الله عليه و آله شبى در خانه همسرشان امّ سلمه بود.
    نيمه شب از خواب برخاست و در گوشه تاريكى مشغول دعا و گريه زارى شد.


    امّ سلمه كه جاى رسول خدا صلى الله عليه و آله را در رختخوابش ‍
    خالى ديد، حركت كرد تا ايشان را بيابد.

    متوجه شد رسول اكرم صلى الله عليه و آله در گوشه خانه ، جاى
    تاريكى ايستاده و دست به سوى آسمان بلند كرده اند.
    در حال گريه مى فرمود:

    خدايا! آن نعمت هايى كه به من مرحمت نموده اى از من نگير!
    مرا مورد شماتت دشمنان قرار مده و حاسدانم را بر من مسلط مگردان !

    خدايا! مرا به سوى آن بديها و مكروههايى كه از آنها
    نجاتم داده اى برنگردان !

    خدايا! مرا هيچ وقت و هيچ آنى به خودم وامگذار و
    خودت مرااز همه چيز و از هر گونه آفتى نگهدار!


    در اين هنگام ، امّ سلمه در حالى كه به شدت مى گريست به
    جاى خود برگشت . پيامبر صلى الله عليه و آله كه صداى گريه ايشان
    را شنيدند به طرف وى رفتند و علت گريه را جويا شدند.

    امّ سلمه گفت :
    - يا رسول الله ! گريه شما مرا گريان نموده است ، چرا مى گرييد؟

    وقتى شما با آن مقام و منزلت كه نزد خدا داريد، اين گونه از
    خدا مى ترسيد و از خدا مى خواهيد لحظه اى حتى به اندازه يك چشم
    به هم زدن به خودتان وانگذارد، پس واى بر احوال ما!


    رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:
    - چگونه نترسم و چطور گريه نكنم و از عاقبت خود هراسان نباشم و
    به خودم و به مقام و منزلتم خاطر جمع باشم ، در حالى كه حضرت
    يونس ‍ عليه السلام راخداوند لحظه اى به خود واگذاشت
    و آمد بر سرش آنچه نمى بايست !

    با دلِ پُر
    امید؛چشم انتظاریم هنوز...

  4. 2 کاربر برای پست " ملکوت " عزیز صلوات فرستاده.


  5. Top | #3

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.78
    نوشته ها
    3,299
    صلوات
    144
    دلنوشته
    6
    برای شفای عزیزی که سالها در اسارت بوده و الان حالش وخیم است التماس دعا دارم
    صلوات و تشکر
    1,162
    مورد صلوات
    3,816 در 2,089 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    رعايت حجاب در نزد نابينا!



    امّ سلمه نقل مى كند:

    در محضر پيامبر صلى الله عليه و آله بودم .
    يكى از همسرانش به نام ميمونه نيز آنجا بود.


    در اين هنگام ، ابن امّ مكتوم كه نابينا بود به حضور رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد.
    پيامبر صلى الله عليه و آله به من و ميمونه فرمود:

    - حجاب خود را در برابر ابن مكتوم رعايت كنيد!

    پرسيدم :
    - اى رسول خدا! آيا او نابينا نيست ؟
    بنابراين حجاب ما چه معنى دارد؟

    پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
    - آيا شما نابينا هستيد؟ آيا شما او را نمى بينيد؟


    زنان نيز بايد چشمانشان را از نامحرم ببندند.
    با دلِ پُر
    امید؛چشم انتظاریم هنوز...

  6. 2 کاربر برای پست " ملکوت " عزیز صلوات فرستاده.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دستان کوچک
    توسط ملکوت در انجمن امام حسین علیه السلام
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 2013_11_21, 07:11 PM
  2. ستاره دمشق
    توسط فاطمه در انجمن اهل بیت علیه السلام
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: 2013_11_17, 12:35 PM
  3. دلالت داستان اصحاب کهف بر وجود معاد
    توسط صبور در انجمن معاد
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 2013_07_04, 03:26 PM
  4. یک داستان عاشقانه
    توسط امیر هانی در انجمن تدبر در قرآن
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 2013_05_23, 11:22 AM
  5. شباهت های رستاخیر مهدی علیه السلام با رستاخیز آخرت
    توسط ملکوت در انجمن امام زمان مهدی موعود علیه السلام
    پاسخ: 17
    آخرين نوشته: 2013_04_20, 04:16 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 12:15 AM