بسم الله الرحمن الرحیم
عثمان بن عيسى ، از محدثى كه وى را حديث كرده از ابى عبد الله ، امام صادق ، (عليه السلام ) - روايت كرد كه خدمت امام عرضه داشتم كه دو آيه در كتاب خداست كه معناى آن دو را مى جويم ، ولى نمى يابم ؟ امام (عليه السلام ) فرمود: آن دو آيه كدام است ؟ عرضه داشت آيه ادعونى استجب لكم زيرا دعا مى كنم ولى اجابت را نمى بينم امام فرمود: آيا نظر تو اين است كه خداى تعالى خلف وعده كرده (**) است ؟ عرضه داشتم : خير، فرمود: پس براى چه اجابت نمى شود؟ عرض كردم : نمى دانم . فرمود: ولى من با تو مى گويم : هر كس اطاعت او امر الهى كند سپس او را از راه دعا بخواند، حق تعالى اجابت مى كند. پرسيدم : راه دعا كدام است ؟ فرمود: دعا را به ستايش و حمد خداى شروع مى كنى و نعمت هايى را كه به تو داده يادآور مى شوى ، سپس شكرش مى نمايى ، آنگاه بر پيامبر و آلش درود مى فرستى (صلوات مى فرستى ) و سسپس ياد آور گناهانت مى شوى و بدان اقرار مى كنى ، سپس از آنها استغفار مى نمايى . اين راه دعاست
**
مرحوم مجلسى در مرآة ج 12 ص 19 مى فرمايد:
اكثر مردم گمان مى كنند خداى تعالى وعده اجابت دعا داده است و خلف وعده بر او محال است و نيز آيات و اخبار در اين زمينه فراوان آمد و دروغ از خداى تعالى و حجج الهى (عليهم السلام ) محال است :
جواب اول : منظور از اين مطلب آن است كه وعده مشروط بر مشيت است يعنى من اجابت مى كنم اگر بخواهم شاهد آن گفتار حق سبحان است كه فرمود: فيكشف ما تدعون اليه ان شاء اگر بخواهد در خواست آنها را برآورده مى سازد(6 / انعام ، 40.).
جواب دوم : مراد از اجابت ، لازم اجابت است يعنى شنيدن كه لازمه اجابت مى باشد. مراد است زيرا تا دعا شنيده نشود اجابت نمى شود سپس دعاى مؤ من را در همان لحظه اجابت مى كند ولى اعطاى حاجت را تاخير مى اندازد يا آنكه مؤ من دعا كند و وى صدايش را بشنود زيرا صداى مؤ من را دوست دارد.
سوم : اجابت دعا مشروط به اين است كه مصلحت و خير براى نيايشگر باشد زيرا حكيم مصلحت احوال بندگان را با مقتضاى شهوات آنها عوض نمى كند، چنانكه امام سجاد صلوات الله عليه فرمود: اى كسى كه وسايل ، حكمت وى را دگرگون نمى كند اين همانند سخن انسان كريمى است كه مى گويد فقيرى را رد نمى كنم : آنگاه فقيرى نادان بيايد و از وى چيزى را بخواهد كه وى مى داند او را مى كشد ولى فقير نمى داند يا آنكه كودكى نادان مارى را به خاطر نقش و نگار و نرميش بخواهد و نداند كه مار او را مى كشد و بى مبالاتى كند حكمت وجود اقتضا مى كند كه كريم خواسته آنها را بر نياورد و اگر به ايشان بدهد خردمندان مذمتش مى كنند.
بنابراين اين وعده حكيم مشروط و منوط به مصلحت است .