نو جوان بودم 15 سال بیشتر نداشتم اولین عملیاتی بود که ایران در آن از بچه های کم سن و سال استفاده میکرد
ما در آن عملیات اسیر شدیم عراقی ها همه ی بچه های کم سن و سال را از بقیه جدا کردن فر مانده عراقی آمد و نگاهی به ما کرد و از بین بچه ها من را انتخاب کرد و به سرباز ا
دستور داد که مرا به سنگر او ببرند؛
فرمانده عراقی به من گفت:تو چطور جرات می کنی با من بجنگی؟؟؟
سرم پایین بود کمی ترسیده بودم سکوت کردم
گفت:
یاد یاران