کتابهای بعل شمی در هر چیز غامض و پیچیده ای، درباره کائنات، درباره نفس آدمی و درباره خیر و شر تحقیق می کند. هر کس بخواهد وارد فرقه بعل شمی شود باید در جای خود آرام و خاموش و چهار زانو بنشیند و غرق تأمل و مشغول خواندن نمازها و دعاهای خویش شود. باید هفت حالت یا مرتبه را پشت سر گذارد. بعد از گذشتن از هر حالتی، مرید یا طالب به جایگاه آسمانی بلندی دست می یابد به نام «هیکل». هر یک از این هیکل ها با هیکل قبلی خود فرق می کند تا جایی که به هفتمین و آخرین حالت می رسد که حالت بی رنگی است. در این جا آن که به تأمل نشسته است شعور خود را از دست می دهد. نمونه ای از این حالت در کتاب زهر آمده است: « ربی سمعان بن یوشای می گوید: روزی غرق در تأمل شدم که نتیجه آن یک جلوه نورانی بسیار تابناکی را مشاهده کردم. در هر تابشی از آن 325 دایره نورانی کوچک بود. سپس به نظرم آمد که در وسط این نور لکه سیاهی است که در این دریای نور شناور است. این لکه سیاه بتدریج سفید می شد و بر روی آب نورانی شنا می کرد و می چرخید. در آن جا صور عظمت که عقل را خیره می کند، جمع شدند. من معنای این رؤیا را پرسیدم، گفته شد که این نمایانگر بخشش لغزشها و گناهان است».