12 نفر از مجموع اسرا به عنوان شرور و بی انضباط برای تنبیه و محاکمه انتخاب شدند . باز " ام المشاکل" بین معترضین بود .
ما را بردند استخبارات بغداد و مورد برخورد شدید قرار گرفتیم . من دو سال قبل نیز جهت مواخذه و تنبیه به این مکان منتقل شده و آشنایی داشتم .
آزاده جانباز احمد ابوالحسنی بر دستان مردم شهر نراق 29/5/1369 گفتند حکم شما 12 نفر اعدام می باشد و برای ما غیر قابل تحمل هست که اسیر ایرانی به هنگام حبس بیاید دوربین سیمای عراق را بشکند . 15 روز بازداشت بودیم که مامورین گفتند شانس آوردید و صدام حسین رئیس جمهور دولت بعث عراق شما را مورد عفو و بخشش قرار داده است . بنابراین در بازگشت به جای اردوگاه الانبار به اردوگاه موصل انتقال داده شدیم . اولین ملاقات حاج احمد با مادر مرحومش سرکار خانم محمودی پس از آزادی
به جای اینکه از لحاظ روحی تحت فشار قرار بگیرم بر عکس شد و در موصل با اسرای شهرستان محلات از جمله دو اسیر شهر نراق آقایان قدرت الله ایزدی و عباس باقری که با هم در فتح المبین اسیر شده بودیم هم اردوگاهی شدم . از این طریق اطلاعات و اخبار زادگاهمان را بین خودمان مطرح می کردیم . اردوگاه موصل عراق محل نگهداری اسرای ایران
ایستاده از راست :
آزاده رضا الماسی مسئول انتظامات اردوگاه اسرا - آزاده حسین رشتی مسئول آرایشگاه اردوگاه اسرا - ناشناس - ناشناس - آزاده مرتضی فلاحتی اهل کرمانشاه مسئول آشپزخانه اردوگاه اسرا
نشسته از راست : قدرت الله ایزدی ،احمد ابوالحسنی ، آزاده حشمت جهانگیری مسئول آشپزخانه اردوگاه اسرا ، عباس باقری از اهالی شهر نراق من همیشه با امید زندگی کرده ام و بر این اساس طی هشت سال مقتدرانه به سایر اسرا نیز روحیه می دادم تا در مقابل دشمن سست نشویم . آزاده جانباز احمد ابوالحسنی در کنار آزاده جانباز مرحوم حاج آقا ابوترابی
اکنون جانباز 55 % جنگ تحمیلی می باشم و همچنان پیشتاز برای مقابله با هر گونه دفع خطر از کشور و ولایت می باشم . آزاده جانباز احمد ابوالحسنی فرزند عزت الله اهل شهر نراق