انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
صفحه 4 از 9 نخستنخست ... 23456 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 81

موضوع: سوگنامه كربلا (مقتل لهوف)

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.71
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض سوگنامه كربلا (مقتل لهوف)











    در این تاپیک بر آنیم تا کتاب ترجمه ی
    لُهوف را به مناسبت نزدیک شدن ایام محرم برای شما به نمایش بگذاریم.



    سوگنامه كربلا
    (ترجمه لهوف)
    نويسنده : سيّد بن طاوس
    مترجم : محمّدطاهر دزفولى



    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  2. 5 کاربر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده.

    ملکوت (2013_11_14), مدير سايت (2013_11_15), مدیریت محتوایی انجمن (2013_10_28), دژدان (2017_09_30), سحر (2018_09_10)

  3. Top | #31

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.71
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض






    شهادت و رشادت های عمرو بن قرظه انصارى، جون، عمروبن خالد صیداوى و حنظله بن اسعد

    سپس ‍ عمرو بن قرظه انصارى به قصد جانثارى از لشكرگاه شاه مظلومان با دل و جان ،پیش آمد.

    پس عمرو همچون شیرشكار در میان گروه نابكار، در افتاد و مشتاقانه همچو عاشقان بى باك ، مردانه و چالاك ، به امید ثواب روز جزاء و به قصد خدمتگذارى سلطان سماء، یكه و تنها، خویش را به دریاى لشكر دشمن زد و جمعى از نیروهاى ابن زیاد غدار را به دار البوار فرستاد.

    آن بزرگوار گاهى با تیغ زبان ، زیان آن گروه بى ایمان را منع مى نمود و آنها را به نصایح مشفقانه موعظه مى فرمود و گاهى هم به كار جنگ مشغول بود و هیچ تیرى به جانب امام علیه السّلام پرتاب نمى شد مگر این كه آن تیر را به دست خود مى گرفت و هیچ شمشیرى به سوى امام فرود نمى آورد مگر آن كه به تن و جان خویش ‍ آن را مى خرید و تا جان در بدن داشت خود را سپر بلاگردان امام مظلومان سیدالشهداء وارد نگردید تا آنكه از كثرت جراحات ، ضعف بدن آن بزرگوار مستولى گردید.

    پس نگاه مشتاقانه اى به جانب امام حسین علیه السّلام نمود و عرضه داشت : یابن رسول الله ! آیا خدمت من قبول و وفاى به عهد خویش ، مقبول درگاه است ؟

    امام حسین علیه السّلام به منطق صواب در جواب او، بلى فرمود و او را مژده به بهشت داد و فرمود: فرداى قیامت چون به سوى من شتابى ، و بدان كه من نیز در دنبال تو روانم و به زودى به نزد شما مى آیم .


    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  4. کاربر زیر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده:


  5. Top | #32

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.71
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض






    عمرو بن قرظه جنگ را ادامه داد تا اینكه شربت شهادت سركشید و به سراى دیگر پركشید. پس از او، جون مولاى ابوذر كه غلامى سیاه بود شرفیاب حضور سیّدالشهدا گردید و اذن جهاد طلبید.

    آن حضرت فرمود: به هر جا كه خواهى برو؛ زیرا تو با ما آمده اى براى طلب عافیت ، چون قدم در میدان جنگ نهادى حالا در راه ما خود را در آتش بلا میفكن . جون عرض ‍ نمود:

    یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ! من در زمان خوشى و هنگام آسایش ، كاسه لیس ‍ خوان نعمتت بودم اكنون كه هنگام سختى و دشوارى است چگونه توانم شما را تنها گذاشته و بروم ؟! به خدا سوگند كه رایحه من بد و حَسَبم پست و رنگم سیاه است ، اینكه بر من منّت گذار تا من نیز اهل بهشت شوم و رایحه ام نیكو و جسمم شریف و روى من هم سفید گردد. به خدا كه هرگز از خدمت شما جدا نشوم تا آنكه این خون سیاه خود را با خون هاى شما مخلوط نسازم .

    سپس همچون نهنگ خود را به دریاى لشكر زد و جنگ نمایان بود كه تا به امتیاز خاص شهادت ممتاز و مرغ روحش به ذُرْوه اَعْلى پرواز نمود.

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  6. کاربر زیر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده:


  7. Top | #33

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.71
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض






    راوى گوید: پس از آن ، عمروبن خالد صیداوى قصد جان باختن كرد و خواست كه مردانه به میدان محاربه مبادرت نماید. پس به خدمت سیّدالشهداء آمد عرض نمود: یا اباعبداللّه ، جانم به فدایت باد! همّت بر آن گماشته ام كه به اصحاب حضرتت ملحق گردم و مرا ناگوار است كه زنده باشم و تو را تنها و بى كس ببینم یا آنكه در حضور اهل بیت ، شما را مقتول مشاهده نمایم .

    حضرت سیّدالشهداء علیه السّلام به او فرمود: قدم به میدان بِنِه كه ما نیز پس از ساعتى دیگر، به شما ملحق خواهیم شد.

    پس آن مخلص پاك دین در مقابل لشكر كین ، آمد و جهاد نمود تا گوى شهادت ربود. رِضْوانُ اللّهِ عَلَیْهِ.

    راوى گوید: حنظله بن اسعد شامى - رِضْوانُ اللّهِ عَلَیْهِ - در مقابل نور دیده رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و قرَّة العین بتول ، بایستاد و هر چه تیر و نیزه و شمشیر به سوى آن حضرت مى آمد، صورت و گردن خود را در مقابل باز مى داشت و آنها را به دل و جان در راه حسین علیه السّلام خریدار بود و به آواز بلند فریاد مى زد و آیات قرآن را تلاوت مى نمود: "... یا قَوْمِ إِنّى ...)
    (سوره مؤ من (40)، آیه 30 - 33)
    اى قوم من ! بر شما مى ترسم از روزى همانند روزهاى امت هاى پیشین چون قوم نوح و عاد و ثمود و آنان كه بعد از ایشان بودند و كافر شدند، خداى تعالى عذاب بر شما نازل كند (همانطور كه بر آنها نازل كرده بود) و خداى متعال اراده ظلم در حق بندگان خود ندارد؛ اى گروه ! مى ترسم بر شما از عذاب روز قیامت ، و آن روزى است كه روى مى گردانید و فرار مى كنید اما بجز خداى تعالى پناهگاه و حفظ كننده اى براى خود نخواهید دید."

    اى مردم ! حسین را به شهادت نرسانید كه خداى متعال شما را هلاك خواهد نمود و از رحمت خدا نومید خواهد شد آن كسى كه به خدا افترا ببندد.

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  8. کاربر زیر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده:


  9. Top | #34

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.71
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض






    پس از موعظه ، ملتفت كعبه مراد و امام عِباد، گردید و عرض نمود:

    آیا وقت آن نشده كه به سوى پروردگار خود رویم و به برادران خویش ملحق شویم ؟

    سیّدالشهداء علیه السّلام در جواب آن یار با وفا، فرمود: بلى ، برو به سوى آنچه كه از دنیا ومافیها براى تو بهتراست و به سوى سلطنت آخرت كه هرگز آن را زوال و نابودى نباشد.

    پس حنظلة بن اسعد چون شیر شكار، قدم در مِضْمار كارزار نهاد و جنگ پهلوانان را پیشنهاد خاطره هاى سعادتمند خود ساخت و شكیبایى را بر ترسهاى بلا، شعار خویش نمود تا آنكه به دست فرقه اَشْقِیا به شهادت نائل آمد.


    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  10. کاربر زیر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده:


  11. Top | #35

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.71
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض






    برگزارى نماز ظهر عاشورا


    راوى گوید: وقت نماز ظهر رسید، حضرت امام علیه السّلام زُهیر بن قین و سعیدبن عبداللّه حنفى را به فرمان خاص ، عزّ اختصاص داد كه در پیش ‍ روى آن كعبه مقصود عالمیان به عنوان جانبازى بایستند و آنگاه امام حسین علیه السّلام با جمعى از یاران باقیمانده خود نماز خوف را خواندند، در این حال ، تیرى از جانب اهل وَبال به سوى فرزند ساقى آب زُلال ، آمد.

    سعیدبن عبداللّه قدم جانبازى پیش نهاد و آن تیر بلا را به دل و جان بر تن خود قبول نمود. به همین منوال پاى مردانگى استوار شد و قدم ازقدم بر نمى داشت تا خود هدف آنچه جراحات به سوى آن حضرت رسیده بود، گردید و از بسیارى زخم ها كه بر بدن آن عاشق باوفاء، وارد شده بود، بر روى زمین غلطید و در آن حال مى گفت :

    خدایا! این گروه بى حیا را، لعنت كن چون قوم عاد و ثمود.
    خدایا! سلام مرا به پیغمبر وَدُودِ خود، برسان و آنچه كه از درد زخم ها بر من رسیده ، ایشان را آگاه ساز؛ زیرا قصد و نیّت من ، یارى ذُرّیه پیغمبر تو بود تا به ثوابهاى تو نائل گردم .

    این كلمات را بگفت و جان به جان آفرین تسلیم نمود.



    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  12. کاربر زیر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده:


  13. Top | #36

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.71
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض






    راوى گوید: سوید بن عمرو بن ابى مطاع خریدار متاع جانبازى گردید و به قدم شجاعت راه كعبه شهادت پیمود و او مردى شریف بود و نماز بسیار مى خواند - پس مانند شیر خشمناك در میان آن روباه صفتان ناپاك ، درافتاد و جنگ مردانه نمود و پیه صبورى بر تحمّل صدمات وارده از گروه بى دین ، گوى سعادت ربود.

    تا آنكه از جهت ضعف و سستى كه از زخم هاى بى شمار بر بدن آن شجاع نامدار رسیده بود در میان كشته شدگان بر زمین افتاد و به همین منوال بود و قدرت بر هیچ حركتى نداشت تا زمانى كه شنید مردم همى گفتند: حسین مقتول اَشْقیا گشت .
    پس با همان حال ناتوانى ، با مشقت بسیار بر آن گروه نابكار، حمله آورد و از میان كفش خویش كاردى را بیرون آورد و با آن حربه با لشكر كوفه ، قتال نمود تا به درجه شهادت مفتخر گشت .

    راوى گوید: یكایك یاران و جان نثاران آن امام مظلومان ، در حضورش به سوى مرگ شتابان مى دویدند ؛ چنانكه شاعر در وصف حال ایشان گفته :

    1 - یاران باوفاى سیّدالشهداء علیه السّلام كسانى اند كه وقتى كسى آنها را به یارى طلبد، دفع سختى دشمن از او نمایند.

    2 - در حالتى كه لشكر دشمن دو فرقه باشند، فرقه اى با نیزه هاى افراشته روى آورند و فرقه اى دیگر صف آراسته شده بیایند، آن یاران باوفا بدون هیچ واهمه و خوف ، دل هاى قوى را چو آهن گویا كه بر روى زره مى پوشند، و مانند پروانه ، خود را بر آتش بلا مى افكنند و در دادن جانهاى خویش ‍ بى اختیارند.

    خلاصه ، چون همه یاران و اصحاب امام شربت شهادت نوشیدند و مقتول اَشْقیا گشتند و كسى از اصحاب باقى نماند مگر اهل بیت و خویشان آن حضرت.

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  14. کاربر زیر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده:


  15. Top | #37

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.71
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض






    جهاد و شهادت حضرت على اكبر علیه السّلام


    پس فرزند دلبند امام مستمند و نوجوان رشید آن مظلوم وحید كه نام نامیش على بن الحسین بود و در صباحت منظر گوى سبقت از همه خلق ربوده و در زمانه بى عدیل و بى نظیر بود، اذن جهاد از پدر بزرگوار درخواست نمود، پدر نیز اذنش بداد؛ پس نظر حسرت و مأیوسى به سوى جوان خود نمود و سیلاب اشك از دیدگان فرو ریخت و گفت :

    پروردگارا! بر این گروه شاهد باش كه جوانى به جنگ آنان مى رود كه شبیه ترین مردم است در خلقت ظاهرى واخلاص باطنى و سخن سرایى به پیامبر تو و ما هرگاه مشتاق دیدار پیغمبر تو مى شدیم ، به سوى این جوان نظر مى نمودیم ،
    سپس صیحه اى كشید و به آواز بلند فرمود: اى ابن سعد! خدا رحم تو را قطع كند چنانكه رحم مرا قطع كردى .

    آن شبیه رسول ، قدم شجاعت در میدان سعادت نهاد و با آن گروه بى باك به جنگ پرداخت و خاطره ها را اندوهناك گردانید و نونهال بوستان امامت جنگى كرد به غایت سخت و جمعى كثیر از آن اَشْقیاء نگونبخت را به خاك هلاك انداخت . سپس به خدمت پدربزرگوار آمد و گفت :

    اى پدر! تشنگى مرا كشت و سنگینى اسلحه آهنین مرا به تَعَب افكند، آیا راهى به سوى حصول شربتى از آب هست ؟

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  16. Top | #38

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.71
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض






    حضرت سیّدالشهداء علیه السّلام هم به گریه افتاد و فریاد وا غَوْثاهُ برآورد و فرمود:

    اى فرزند عزیزم ! اندكى دیگر به كار جنگ باش كه به زودى جدّت حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله را ملاقات خواهى نمود و ایشان از جام سرشار كوثر شربتى به تو خواهد داد كه پس از آن هرگز روى تشنگى نبینى و احساس ‍ عطش ننمایى .

    حضرت على اكبر به سوى میدان برگشت و جنگى عظیم نمود كه بالاتر از آن تصوّر نتوان كرد و داد شجاعت بداد در آن حال مُنْقذ بن مُرّه عبدى تیرى به جانب آن فرزند رشید سیّدالشهداء، افكند كه از صدمه آن تیر بر روى زمین افتاد و فریاد برآورد:

    "یا اَبَتاهُ! عَلَیْكَ..."؛ یعنى پدر جان ، سلام من بر تو باد! اینك جدّم رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله است كه به تو سلام مى رساند و مى فرماید: زود به نزد ما بیا.

    على اكبر این بگفت و فریاد زد و جان برجان آفرین تسلیم نمود.

    چون آن جوان این دنیاى فانى را مشتاقانه وداع نمود، حضرت سیّدالشهداء علیه السّلام بر بالین ایشان آمد وگونه صورت خود را برگونه صورت او گذارد و فرمود:
    خدا بكُشد آن كسانى را كه تو را كشتند، چه بسیار جراءت و گستاخى نمودند برخداى متعال و بر شكستن حرمت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله ، "عَلَى الدُّنیا بَعْدَكَ الْعَفا" ؛ پس از تو، خاك بر سر این دنیا!

    راوى گوید: در این هنگام زینب خاتون صلّى اللّه علیه و آله از خیمه بیرون دوید در حالتى كه ندا مى كرد: یا حَبیباهُ یَابْنَ اءَخاهُ! پس آن مخدّره آمد و خود را بر روى بدن پاره پاره على اكبر افكند، امام حسین علیه السّلام تشریف آورد و خواهر را از روى جنازه على اكبر بلند كرد به نزد زنان برگردانید.


    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  17. Top | #39

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.71
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض





    یا عَمّاهُ

    س از آن یكایك مردان اهل بیت رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله یكى بعد از دیگرى روانه میدان گردیدند تا آنكه جماعتى از ایشان به دست آن بدكیشان به درجه رفیع شهادت رسیدند.
    پس حضرت سیدالشهداء علیه السّلام آواز به صیحه و فریاد بلند نمود و فرمود:

    اى عموزادگان من ! و اى اهل بیت من ! صبورى و شكیبایى را شعار خود سازید و متحمّل بار محنت ، باشید؛ به خدا سوگند كه پس از این روز هرگز روى خوارى به خود نخواهید دید.
    راوى گوید: در این هنگام جوانى بیرون خرامید كه در حُسن صورت و درخشندگى منظر به مثابه پاره ماه بود، با آن گروه بدخواه و بى دین ، به كار جنگ پرداخت . ابن فضیل اَزْدى مَیْشوم ضربتى بر فرق آن مظلوم ، زد كه فرق او راشكافت و آن جوان از مركب به صورت ، روى زمین افتاد و فریاد یا عَمّاهُ برآورد.

    پس امام علیه السّلام مانند باز شكارى ، خود را به میدان رسانید و همچون شیر خشمناك بر آن لعین بى باك ، حمله نمود و با شمشیر، ضربتى بر اَّن ناپاك ، فرود آورد و آن وَلَدُالزّنا بازوى خود را سپر شمشیر امام علیه السّلام نموده و دست نحس اش از مِرْفق قطع گردید و آن لعین فریاد بلندى برآورد كه همه لشكر فریاد او را شنیدند.

    كوفیان بى دین بر امام مبین ، حمله آوردند تا آن لعین را از چنگال شیر بیشه هیجا رها نمایند ولى آن ملعون پایمال سُمّ اسبان گردید و روح نحس اش به جانب نیران دوید.

    راوى گوید: چون غبار فرو نشست دیدم كه حسین علیه السّلام بر بالاى سر آن جوان ایستاده و او پاهاى خود را بر زمین مى مالید و امام مى فرمود:

    از رحمت خدا دور باشند آن گروهى كه تو را كشتند و آنان كه در روز قیامت جدّ و پدر تو با ایشان دشمنى خواهند نمود.




    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  18. Top | #40

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.71
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض






    سپس فرمود:

    به خدا قسم ! گران است بر عموى تو كه او را بخوانى و او نتواند تو را جواب دهد و هرگاه بخواهد جواب دهد دیگر دیر شده و فایده اى نبخشد. به خدا قسم كه امروز آن روزى است كه خون ریزى در آن بسیار و فریاد رسى ، اندك است .
    سپس حضرت سیّدالشهداء علیه السّلام جنازه آن جوان را بر سینه خود گرفت و در میان شهداى بنى هاشم بر روى زمین قرار داد.

    راوى گوید:
    چون امام مظلومان قتلگاه جوانان و دوستان خود را مشاهده فرمود كه همه بر روى خاك افتاده اند و جان به جان آفرین سپرده اند تصمیم عزم فرمود كه با نفس نفیس با گروه بد نهاد، جهاد نماید و نداى بى كسى در داد كه

    آیا كسى هست كه از حرم رسول پروردگار عالمیان ، دفع شرّ یاغیان و ظالمان نماید؟
    آیا خداپرستى هست كه در یارى ما اهل بیت از خداى متعال بترسد و ما را تنها نگذارد؟
    آیا فریادرسى هست كه به فریادرسى ما امید لقاى پروردگار را داشته باشد؟
    آیا اعانت كننده اى هست كه به واسطه یارى ما،
    به ما امیدوار شود به ثوابها و اجرى كه در نزد خداى تعالى موجود است ؟

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


صفحه 4 از 9 نخستنخست ... 23456 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. کلام رسول خدا (ص)
    توسط مهاجر در انجمن رسول اعظم حضرت محمد صلی الله علیه و آله
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 2013_12_30, 07:28 PM
  2. ارتحال رسول خدا صلى الله عليه وآله
    توسط گل مريم در انجمن رسول اعظم حضرت محمد صلی الله علیه و آله
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: 2013_12_30, 06:39 PM
  3. ماجرای ضریح حضرت رقیه(س)و رسول ترک
    توسط مهدی در انجمن اهل بیت علیه السلام
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 2013_12_16, 12:43 AM
  4. شکایت خاندان مطهر رسول الله علیهم صلوات الله (سه شاکی در قیامت – بخش سوم)
    توسط صبور در انجمن رسول اعظم حضرت محمد صلی الله علیه و آله
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 2013_08_16, 12:00 PM
  5. در سوگ ریحانه رسول خدا صلی الله علیه و آله
    توسط فاطمه در انجمن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 2013_04_21, 08:48 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 07:21 AM