اما این دور چگونه شكسته می شود؟ این طور شكسته می شود كه مقصود از معرفت، یك معرفت اجمالی است و نه معرفت تفصیلی. این جا حضرت مقصودش معرفت اجمالی است. خدا این سرمایه ی اولیه را به ما داده است. خدا به ما عقل و هوش داده و انبیاء و ائمه را فرستاده است. در نماز چه می گوییم؟ «إیّاك نَعبُدُ». این یك دریا حرف است كه تو پیامبر فرستادی و گفتی نماز بخوانیم، اما بلافاصله پشت سرش میگوید: «إیّاك نَستَعینُ». یك بهانه دست خدا بدهید، بقیهاش را مرحمت میكند.
بنابراین فقط با عمل و با تطهیر باطن و تطهیر نفس است و غیر از این هم راهی نیست. هرچه هم عمل به وظیفه كنیم، این معرفت بیشتر می شود. این را عرفای اهل دانش مثال زده اند كه اگر یك فانوس دستمان بگیریم، این فانوس بیست متر جلوی ما را روشن می كند. وقتی این بیست متر را می رویم، بیست متر دیگر روشن میشود. یعنی عمل است و نور و نور است و عمل.