درخواستی شما
سلام میشه تجزیه و ترکیب سوره قصص ایه ۲۵ رو بگید لطفا




القصص
فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ(25)

-فَـ: حرف، غیرعامل، مبنی بر فتح
*حرف استیناف*

-جَاءَتْهُ: (جَاءَتْ/هُ) فعل ماضی، مفرد مونث غایب، (ج ی ء)، اجوف یایی٫مهموز اللام، ثلاثی مجرد، لازم، معلوم، مبنی/ضمیر، مفرد مذکر غایب، اسم، معرفه، مبنی
*فعل/منصوب به نزع خافض*

-إِحْدَاهُمَا: (إِحْدَا/هُمَا) اسم، مفرد، مونث، معرفه به اضافه، معرب/ضمیر، مثنی، معرفه، مبنی
*فاعل، مرفوع به الف/مضاف الیه و محلا مجرور*

-تَمْشِي: فعل مضارع، مفرد مونث غایب، (م ش ی)، ناقص یایی، ثلاثی مجرد، لازم، معلوم، معرب
*فعل مضارع و فاعل ضمیر مستتر ٫هی٫*

-عَلَى اسْتِحْيَاءٍ: حرف جر، عامل، مبنی بر سکون/اسم، مفرد، مذکر، نکره، معرب
*جارومجرور متعلق به محذوف*

-قَالَتْ: فعل ماضی، مفرد مونث غایب، (ق و ل)، اجوف واوی، ثلاثی مجرد، لازم، معلوم، مبنی
*فعل و فاعل ضمیر مستتر ٫هی٫*

-إِنَّ: حرف مشبهة بالفعل، عامل، مبنی بر فتح

-أَبِي: (أَبِ/ي) اسم، مفرد، مذکر، معرفه به اضافه، معرب/ضمیر، متکلم وحده، اسم، معرفه، مبنی
*اسم إنَّ و منصوب/مضاف الیه و مجرور*

-يَدْعُوكَ: فعل مضارع، مفرد مذکر غایب، (د ع و)، ناقص واوی، ثلاثی مجرد، متعدی، معلوم، معرب/ضمیر، مفرد مذکر مخاطب، اسم، معرفه، مبنی
*فعل مضارع و فاعل ضمیر مستتر ٫هو٫/مفعول و محلا منصوب*

-لِيَجْزِيَكَ: (لِـ/يَجْزِيَ/كَ) حرف، عامل، مبنی بر کسر/فعل مضارع منصوب به أن مضمره بعد از لام تعلیل، مفرد مذکر غایب، (ج ز ی)، ناقص یایی، ثلاثی مجرد، متعدی، معلوم، معرب/ضمیر، مفرد مذکر مخاطب، اسم، معرفه، مبنی
*حرف ناصبه/فعل مضارع منصوب و فاعل ضمیر مستتر ٫هو٫/مفعول و محلا منصوب*

-أَجْرَ: اسم، مفرد، مذکر، نکره، معرب
*مفعول دوم و لفظا منصوب*

-مَا: اسم موصول، معرفه، مبنی بر سکون
*مضاف الیه و محلا مجرور*

-سَقَيْتَ: فعل ماضی، مفرد مذکر مخاطب، (س ق ی)، ناقص یایی، ثلاثی مجرد، متعدی، معلوم، مبنی
*فعل ماضی و فاعل ضمیر بارز ٫تَ٫*

-لَنَا: حرف جر، عامل، مبنی بر فتح/ضمیر، متکلم مع الغیر، اسم، معرفه، مبنی
*جارومجرور متعلق به سَقَيْتَ*

-فَلَمَّا: (فَـ/لَمَّا) حرف، غیرعامل، مبنی بر فتح/ظرف زمان، اسم، مفرد، مذکر، نکره
*حرف استیناف/مفعول فیه*

-جَاءَهُ: (جَاءَ/هُ) فعل ماضی، مفرد مذکر غایب، (ج ی ء)، اجوف یایی٫مهموز اللام، ثلاثی مجرد، لازم، معلوم، مبنی/ضمیر، مفرد مذکر غایب، اسم، معرفه، مبنی
*فعل و فاعل ضمیر مستتر ٫هو٫/منصوب به نزع خافض*

-وَ: حرف، غیرعامل، مبنی بر فتح
*واو عطف*

-قَصَّ: فعل ماضی، مفرد مذکر غایب، (ق ص ص)، صحیح-مضاعف، ثلاثی مجرد، متعدی، معلوم، مبنی
*فعل ماضی و فاعل ضمیر مستتر ٫هو٫*

-عَلَيْهِ: حرف جر، عامل، مبنی بر سکون/ضمیر، مفرد مذکر غایب، اسم، معرفه، مبنی
*جارومجرور متعلق به قَصَّ*

-الْقَصَصَ: اسم، معرفه به ال، مفرد، مذکر، معرب
*مفعول و لفظا منصوب*

-قَالَ: فعل ماضی، مفرد مذکر غایب، (ق و ل)، اجوف واوی، ثلاثی مجرد، لازم، معلوم، مبنی
*فعل و فاعل ضمیر مستتر ٫هو٫*

-لَا تَخَفْ: فعل نهی، مفرد مذکر مخاطب، (خ و ف)، اجوف واوی، ثلاثی مجرد، لازم، معلوم، معرب
*فعل نهی و فاعل ضمیر مستتر ٫انت٫*

-نَجَوْتَ: فعل ماضی، مفرد مذکر مخاطب، (ن ج و)، ناقص واوی، ثلاثی مجرد، لازم، معلوم، مبنی
*فعل ماضی و فاعل ضمیر بارز ٫تَ٫*

-منَ الْقَوْمِ: حرف جر، عامل، مبنی بر فتح/اسم، جمع، مذکر، معرفه به ال، معرب، منصرف
*جارومجرور متعلق به نَجَوْتَ*

-الظَّالِمِينَ: اسم فاعل، جمع مذکر، مشتق، معرفه، منصرف، معرب
*صفت قوم و مجرور به یاء*

_جمله فعلیه(جَاءَتْ إِحْدَا) جمله استیناف و محلی از اعراب ندارد.

_جمله فعلیه(تَمْشِي) در محل نصب؛ حال

_جمله فعلیه(قَالَتْ) معطوف به جاءتْ و محلی از اعراب ندارد.

_جمله فعلیه(يَدْعُوكَ) در محل رفع؛ خبر إنَّ

_جمله اسمیه(إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ) در محل نصب؛ مقول القول

_جمله (لِيَجْزِيَكَ) در محل جر و جارومجرور متعلق به یَدْعُوکَ

_جمله فعلیه(سَقَيْتَ) جمله صله و محلی از اعراب ندارد.

_جمله فعلیه(جَاءَ) در محل جر؛ مضاف الیه

_جمله فعلیه(قَصَّ) در محل جر؛ معطوف به جاءَ

_جمله فعلیه(قَالَ) جواب لَمَّا و محلی از اعراب ندارد.

_جمله فعلیه(لَا تَخَفْ) در محل نصب؛ مقول القول

_جمله فعلیه(نَجَوْتَ) در محل نصب؛ حال