قرباني فرزند آدم
" اي خداي بزرگ ، اي آنکه نمونه ي بزرگي چون حسين عليه السلام را به جهان عرضه کرده اي، اي آنکه براي اتمام حجت به کافران وجودت... سياهي ها و تباهي ها را به آتش وجود حسين ها روشن نموده اي، اي آنکه راه پرافتخار شهادت را، براي آخرين راه حل انسانها باز کرده اي، اي خدا، اي معشوق من، اي ايده آل آرزوهاي مردم عارف، به من توفيق ده تا مثل مخلصان و شيفتگان ، در راهت بسوزم و ازين خاکستر مادي آزاد گردم. اي حسين عليه السلام، من براي زنده ماندن تلاش نمي کنم و از مرگ نمي هراسم ، بلکه به شهادت دل بسته ام و از همه چيز دست شسته ام ، ولي نمي توانم بپذيرم که ارزشهاي الهي و حتي قداست انقلاب بازيچه دست سياستمداران و تجار ماده پرست شده است.
قبول شهادت مرا آزاد کرده است، من آزادي خود را به هيچ چيز حتي به حيات خود نمي فروشم.
خدايا ابراهيم را گفتي که عزيز ترين فرزندش را قرباني کند، و او اسماعيل را مهياي قرباني کرد...
هنگامي که پدر کارد را به گلوي فرزندش نزديک مي کرد، ندا آمد دست نگه دار . ابراهيم آزمايش خود را داد، ولي اسماعيل هنوز به آن درجه تکامل نرسيده بود که قرباني شود، زمان زيادي گذشت تا قرباني کاملي که عزيزترين فرزندان آدم بود، به درجه ارزش قرباني شدن رسيد، و در همان راه خدا قرباني شد و او حسين بود. خدايا تو به من دستور دادي که در راه تو قرباني شوم، فوراً اجابت کردم و مشتاقانه به سوي قرارگاه عشق حرکت کردم... اما تو مي خواستي که اين قرباني هر چه باشکوه تر باشد، لذا دوستانم را و فرزندم را و عزيزترين کسانم را به قرباني پذيرفتي... و مرا در آتش اشتياق منتظر گذاشتي..."