پیامبر اکرم (ص) :
ای مردم ، این حسین بن علی است ، او را بشناسید ؛ قسم به آن که جانم در دست اوست ، او در بهشت است ، دوستدانش در بهشت اند و دوستداران دوستدارانش نیز در بهشت اند " .
منبع : کتاب چهل حدیث صفحه 12
❤ |
پیامبر اکرم (ص) :
ای مردم ، این حسین بن علی است ، او را بشناسید ؛ قسم به آن که جانم در دست اوست ، او در بهشت است ، دوستدانش در بهشت اند و دوستداران دوستدارانش نیز در بهشت اند " .
منبع : کتاب چهل حدیث صفحه 12
ویرایش توسط مشعشع : 2014_10_29 در ساعت 12:54 PM
..یا...رسول الله.... (2014_10_26), ملکوت (2014_10_31), مدير سايت (2014_10_26), گل مريم (2014_10_26), بانوی سرخ (2014_10_28), غزال رمیده (2015_10_22)
❤ |
گفته ميشود كه دليل سلام دادن شيعيان پس از نوشيدن آب، همين شعري است كه حضرت در ظهر عاشورا گفتهاند. و اما شعر:
شيعتي مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذكروني (شيعيان من! هنگامي كه آب گوارا نوشيديد، مرا ياد كنيد.)
اَوْ سَمِعْتُم بِغَريبٍ اَوْ شَهيدٍ فَانْدُبُوني (و يا هنگامي كه از غريبي يا شهيدي خبري شنيديد، بر من ندبه كنيد.)
فـَاَنا السِّبْطُ الَّذي مِنْ غَيْرِ جُرْمٍ قَتِلُوني (من، نواده [پيامبر] هستم كه مرا بي گناه كشتند.)
وَ بِجَرد الخَيْلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُوني (و پس از آن از روي عمد، مرا پايمال سم اسبان كردند.)
لَيْتَكُم في يَوْمِ عاشورا جميعاَ تَنْظُروني (اي كاش، همگي در روز عاشورا بوديد و ميديديد.)
كَيْفَ اِسْتَسْقي لِطِفْلي فَاَبوا اَن يّرْحَمُوني (كه چگونه براي كودك خردسالم، آب خواستم و آنان رحم نكردند.)
من البين ياحسين من زغري وشاب الراس
واي از دست جدا؛ اي حسين! از غمت در کودکي موي سرم سفيد شد.
تانيت ناديت ليش تأخر عباس؟
انتظار کشيدم؛ فرياد برآوردم؛ چرا عباس دير کرد؟
ريته يـمي .. يـجلي همي .. وينه عمي
کاش پيش من مي ماند و غم مرا برطرف مي ساخت؛ عمويم کجاست؟
ليش تأخر عباس؟
چرا عباس دير کرد؟
ویرایش توسط مشعشع : 2014_10_29 در ساعت 12:33 PM
❤ |
میدونی چرا صورت من شده کبود عمو نبود
میدونی چرا موهام گرفته بوی دود عمو نبود
میدونی چرا رمق تو زانو هام نبود عمو نبود
میدونی چرا رفتم محله یهود عمو نبود
عمو نبود عمو نبود
به خدا که آتیش روی چادرم نبود عمو که بود
یه دونه موی سفید روی سرم نبود عمو که بود
به خدا که دستی پی معجرم نبود عمو که بود
کسی توی صحرا پی گوشوارم نبود عمو که بود
عمو نبود عمو نبود
حالا که سرم روی خاک این خرابه هاست عمو کجاست
حالا که روی لبام همش خدا خداست عمو کجاست
حالا که حرم تو ازدحام دشمناست عمو کجاست
حالا که همش رقیه زیر دست و پاست عمو کجاست
عمو کجاست عمو کجاست
بی تو همه افتادن به این روز سیاه عمو بیا
بی تو منم و محلیه یهودیا عمو بیا
داره میکشه من و نگاه شامیا عمو بیا
غرور من و کشته دست بی حیا عمو بیا
عمو بیا عمو بیا
❤ |
شب اول محرم ، سینه زن تو آرزوشه ، با دستای یه پیر غلامت ، پیرن سیاه بپوشه ، تو کوچه ها با پرچمت ، امید به زندگی میاد ، دوباره بوی نذری از ، روضه های خونگیت میاد ، سلام بر پرچم و علم ، سلام بر شعر محتشم ، سلام بر محرم ، دم هیئتا با گریه ، میگه مادر تو زهرا ، قبول باشه حسینیا این ، عزاداریتون انشا الله ، دوباره روضه رفتنا ، بی ریا ترین عمل شده ، دوباره هر محله ای ، پر علم و کتل شده ، سلام بر کربلای تو ، سلام بر نوکرای تو ، سلام بر محرم و ...
گل مريم (2014_10_29)
❤ |
انا مظلوم حسین
❤ |
زینب زینب زینب کنز حیا زینب کان وفا زینب
زینب زینب زینب درد آشینا زینب غرق بلا زینب
غم قهرمانی زهرا نیشانی
ای روح با ایمان جانیم سنه قوربان
زینب زینب زینب سرگشته دوران آواره طوفان
زینب زینب زینب حفظ عهد و پیمان شیر شه مردان
زینب زینب زینب محبوبه جانان قرآنینه قوربان
زینب زینب زینب کنز حیا زینب کان وفا زینب
زینب زینب زینب درد آشینا زینب غرق بلا زینب
ویرایش توسط مشعشع : 2014_10_31 در ساعت 11:08 AM
گل مريم (2014_10_31)
❤ |
قال الصادق علیه السلام:
نفس المهموم لظلمنا تسبیح و همه لنا عبادة و کتمان سرنا جهاد فی سبیل الله.
ثم قال ابو عبد الله علیه السلام: یجب ان یکتب هذا الحدیث بالذهب.
امام صادق علیه السلام فرمود: نفس کسی که بخاطر مظلومیت ما اندوهگین شود، تسبیح است و اندوهش برای ما، عبادت است و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست.
سپس امام صادق علیه السلام افزود: این حدیث را باید با طلا نوشت!
گل مريم (2014_10_31)
❤ |
تلظّی مکن نازنینم، تلظّی مکن جان بابا
تلظی مکن نازنینم/ تلظی مکن جان بابا
مبادا که دشمن ببیند/ تکان خوردن شانه ام را
ببين بي تو تنهايي ام را/ ببين خم شده قامت من
به خون تو دستم حنا شد/ علی اصغر ای زینت من
تلظی مکن ای/ گل پرپر من
یا باب الحوائج/علی اصغر من
(لالايي، علي اصغر)
چرا نازکای گلویت/ دگر جای بوسه ندارد
شده موسم آن که خونت/ به عرش الهی ببارد
تو ذبح حسینی که عطشان/ منا کرده ای کربلا را
که گهواره ی خالی تو/تکان داده ارض و سما را
مرا می کشد غم/ در این حال محزون
که لبهای خشکت/ لبالب شد از خون
(لالايي، علي اصغر)
شده جلوه ی اسم اعظم/ به چشمان ناز تو پیدا
تو سرّ حسینی که آمد/ برای شهادت به دنیا
اگرچه که ششماهه باشی/ تو هفت آسمان را نشانی
تو طفلی ولیکن شگفتا / که پیر همه عارفانی
شبیهت ندیدم/ شهیدی به عالم
تو را با دو دستم/ به حق، هدیه دادم
(لالايي، علي اصغر)
شاعر: ميلاد عرفان پور
ویرایش توسط مشعشع : 2014_10_31 در ساعت 10:53 PM
❤ |
به حضرت آیت الله بهجت (ره ) گفتند : کتابی در مورد اخلاق معرفی کنید ایشان فرمودند : نیازی به کتاب نیست یک کلمه کافیست (( خدا می بیند ))
❤ |
وقتی که بابا، زیر لگدها / زمین می افتم آسمون گریش می گیره
حرف می زنم با، سر تو اما / عمه میون حرفامون گریش می گیره
عجب شبیه، چیه قضیه / تا بهونه می گیرم عمه میره از حال
چی میگه عمه، منو ببخش چون / بابا تو گم کردم تو ازدحام گودال
گفتم به هر شاپرکی / با این زبون نمکی و کودکی
پر بزنید رو نیزه ها / برید بابامو ببوسید یواشکی
پرم شکسته، خستم بابایی / دستات که نیست تو دستم بابایی
بازم چشامو بستم بابایی / منتظر تو هستم بابایی
وای امون از این جدایی وای دلم تنگه بابایی
در لحظه زیبای جاری شدن احساس بر گوهر وجودتان بیکران التماس دعا
ویرایش توسط مشعشع : 2014_11_01 در ساعت 10:37 PM
در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)