8- و ... " متفرقات" یعنی آن چه که در عنوان های کلی یاد شده نمی گنجد:
فاتحه(گشاینده) مائده(سفره و خوان غذا) انفال(ثروت های عمومی در طبیعت) توبه(بازگشت) إسراء(حرکت در شب) حجّ(قصد،زیارت خانه خدا) فرقان(جدا کننده حق از باطل) قصص(داستان و قصه) سجده(سجده کردن) فاطر(شکافنده و پدید آورنده) فصلّت(بخش بخش شده) شوری(مشورت و هم رأیی) زخرف(زینت و زیور) فتح(گشایش) رحمن(بخشنده) مجادله(گفتگو و جدل) حشر(بیرون آمدن) ممتحنه(زن امتحان شده) جمعه(روز جمعه) طلاق(طلاق دادن زن) تحریم(حرام و ممنوع ساختن) مُلک(فرمانروایی) قلم(قلم) معارج(نردبان ها) جن(موجودی نامرئی) مزمّل(گلیم به خود پیچیده) مدّثر(جامه به خود پیچیده) عبس (چهره در هم کشید) اعلی(برتر و بالاتر) انشراح(گشاده و وسیع شدن قدر(اندازه) بینة(دلیل روشن) تکاثر(افتخار به زیادی ثروت و عزت) همزه(عیب جو و طعنه زن) ایلاف(الفت دادن) ماعون(ظرف غذا) کوثر(خیر فراوان) نصر(یاری) تبّت(شکسته باد) اخلاص(خالص کردن)