سـيد بن طاوس روايت كرده از " ياسر" خادم ماءمون كه گفت :
زمانى كه وارد شد ابوالحسن على بن موسى الرضا عليه السلام در قصر حميد بن قحطبه بيرون كرد از تن لباس خود را
و داد به حميد و حميد داد به جاريه خود كه بشويد آن را پس نگذشت زمانى كـه آن جـاريـه آمـد و بـا او رقـعـه اى بـود و داد بـه حـمـيـد و گـفت: يافتم اين رقعه را در گـريـبـان لبـاس ابـوالحسن عليه السلام
پس حميد به آن حضرت عرض كرد: فداى تو گردم ! به درستى كه اين جاريه يافته است رقعه اى در گريبان پيراهن تو، چيست آن ؟
فـرمـود تـعويذى است كه آن را از خود دور نمى كنم ،
حميد گفت : ممكن است كه ما را مشرف كـنـى به آن ؟
پس فرمود كه اين تعويذى است كه هر كه نگاه دارد در گريبان خود دفع مـى شـود بلا از او و مى باشد براى او حرزى از شيطان رجيم ،