شفاعت
شفاعت سه طرف دارد: کسی که در پیشگاه او شفاعت میشود (خدا)، شفاعت شونده (بنده) و شفاعت کننده که واسطه ای است میان آن دو و برای کمک به دومی به اولی متوسل میشود، خواه اولی اجازه شفاعت داده باشد و یا نداده باشد. این است معنای شفاعت در میان خلق خدا.
اما معنای شفاعت در پیشگاه آفریننده آن است که او فرد گناهکار را ببخشد و بیامرزد و البته هیچ گاه در پیشگاه خدا صورت نمیگیرد مگر آن که او خود اجازه داده باشد.
صاحب مجمع البیان میگوید: شفاعت از دیدگاه ما، اختصاص دارد به دفع ضرر و رفع مجازات از گناهکاران مومن.
معتزله و خوارج، منکر شفاعت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، به معنایی که از صاحب مجمع البیان نقل کردیم، در حق کسانی هستند که از زمره امت آن حضرت میباشند و مرتکب گناهان کبیره میشوند؛ اما امامیه و اشاعره به این شفاعت اعتقاد دارند.
البته، عقل درباره وقوع شفاعت هیچ حکمی ندارد، نه منفی و نه مثبت؛ اما از لحاظ امکان، هیچ مانعی برای آن نمیبیند. از این رو، وقوع و ثبوت شفاعت بستگی به این دارد که به طور صحیح از خدا و پیامبرش نقل شده باشد. بنابراین، کسی که این نقل برایش ثابت شود باید به وجود شفاعت ایمان بیاورد و در غیر این صورت، معذور خواهد بود. با این بیان، معنای این سخن که شفاعت از اصول دین نیست روشن میشود، و نیز این که اگر کسی به خدا و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و روز قیامت ایمان داشته باشد، و در عین حال شفاعت را انکار کند، بی تردید مسلمان است.
وقتی به آیات قرآنی رجوع میکنیم، در مییابیم که برخی از آن آیات شفاعت را به طور کلی نفی میکند؛ نظیر آیه 254 سوره بقره: ... روزی فرا رسد که نه در آن خرید و فروشی باشد و نه دوستی و شفاعتی و نکره در سیاق نفی مفید عموم است. (یعنی هیچ نوع شفاعتی وجود ندارد.)