هم مثل كرد او ز بهر مؤ منان |
|
زوجه فرعون را اندر بيان |
ياد كن چون گفت او رب ابن لى |
|
نزد خود بيتى به جنت معتلى |
ده ز فرعونم وز اعمالش نجات |
|
همچنين از اهل ظلم و سيئات |
حق دعايش كرد در دم مستجاب |
|
رفع گشت از پيش چشم او حجاب |
پيش از آن كايد برون روحش ز تن |
|
جاى خود ديد او به جنت در زمن |
گفته بد فرعون دون از كينه اش |
|
سنگ بگذارند روى سينه اش |
پيش از آن كاو را رسد بر سينه سنگ |
|
رفته بد روحش به جنت بى درنگ |
باز مريم دخت عمران كونگاه |
|
دامن خود داشت از فحش و گناه |
پس دميديم اندر او از روح خويش |
|
بارور شد بر مسيح خوب كيش |
داشت باور گفتهاى رب خود |
|
آنچه دادش وعده جبريل از ولد |
داشت هم تصديق بر جمله كتاب |
|
هم بد از فرمانبران در هر حساب |
خواستم شرحى ز فضل فاطمه (عليها السلام ) |
|
در بيان آرم به خير خاتمه |
لب گزيدم مرتضاى رشك ناك |
|
كاو برون است از شمار خلق و پاك |
او ز افراد خلايق فرد بود |
|
نيست جفت اورا كه جفت مرد بود(تفسير صفى ، ج 2، ص 1102.) |