
- ماجراي نماز عيد فطر امام رضا(ع) كه نيمهكاره ماند
-
2013_08_08, 11:01 AM
Top |
#1
-
2 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.
مدیریت محتوایی انجمن (2013_08_08), گل مريم (2013_08_08)
-
2013_08_08, 11:04 AM
Top |
#2
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، نماز عيد فطر سنت به جا ماندهاي از پيامبر اعظم (ص) است كه در طول تاريخ از سوي مسلمانان اقامه شده و اكنون با همان سبك و سياق به ما رسيده است. اما اين نماز پرفضيلت كه در زمان حضور امام معصوم بر همگان واجب است در زمان خلفاي عباسي تغيير كرده بود.
شهيد مطهري در اين باره ميگويد: نماز عيد خواندن، كتاب الله و سنّت رسولالله (ص) است اما چگونه نماز خواندن، سيره است. پيغمبر نماز عيد فطر و عيد قربان مىخواند، اينها هم نماز عيد فطر و عيد قربان مىخواندند، اما روش نماز خواندن به تدريج فرق كرده بود، سيره فرق كرده بود. كم كم دربارهاى خلفاي عباسي مانند دربارهاى ساسانى ايران و قياصره روم شده بود، دربارهاى خيلى مجلّل. لباس خليفه و سران سپاه داراى انواع نشانههاى طلا و نقره بود. خليفه وقتى مىخواست به نماز عيد بيايد، با جلال و شكوه خاص و با هيمنه سلطنتى مىآمد. خودش سوار بر اسبى كه گردنبند طلا يا نقره داشت مىشد و شمشيرى زرّين به دست مىگرفت، سپاه نيز از پشت سرش مىآمد، درست مثل اين كه مىخواهند رژه نظامى بروند. بعد مىرفتند به مصلّى، دو ركعت نماز مىخواندند و برمىگشتند. (مجموعه آثار استاد شهيد مرتضي مطهري، جلد ۱۷، صفحه ۱۷۴)
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
-
2 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.
مدیریت محتوایی انجمن (2013_08_08), گل مريم (2013_08_08)
-
2013_08_08, 11:05 AM
Top |
#3
اين موضوع همه ساله رواج داشت تا اينكه پس از پذيرش ولايتعهدي از سوي امام رضا (ع)، مأمون از ايشان خواست نماز عيد فطر آن سال (۲۰۱ هجري) را اقامه كنند.
شيخ مفيد در جلد دوم صفحه ۲۵۴ كتاب «الارشاد» از معتبرترين منابع روايي شيعه، اين اتفاق را چنين شرح داده است:
امام رضا (ع) در پاسخ پيغام داد: تو خود شروطي را كه در پذيرفتن وليعهدي ميان من و تو بود، به خوبي ميداني، پس مرا از نمازخواندن با نمردم معذور بدار. مأمون نيز در پاسخ به امام رضا (ع) گفت: ميخواهم اين كار را انجام دهي تا قلبهاي مردم مطمئن شود و آنان فضل تو را بشناسند. پيك ميان آندو همچنان رد و بدل ميشد و مأمون نيز همچنان بر خواسته خويش پافشاري ميكرد. بالاخره امام به او پيغام داد: دوست داشتم مرا از اين كار معاف بداي، در غير اين صورت همانگونه كه رسولالله (ص) و اميرالمؤمنين عليبن ابيطالب (ع) براي نماز خارج ميشد، من نيز همانگونه خارج ميشوم. مأمون نيز گفت: هرگونه كه ميخواهي براي نماز خارج شو! مأمون به فرماندهان، نگهبانان و ساير اقشار مردم دستور داد تا صبح زود براي نماز به در خانه امام رضا (ع) بروند.
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
-
2 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.
مدیریت محتوایی انجمن (2013_08_08), گل مريم (2013_08_08)
-
2013_08_08, 11:05 AM
Top |
#4
راوي (ياسر خادم و ريانبن صلت) ميگويد: مردم در راهها و روي پشتبامها نشسته بودند و زنان و كودكان نيز جمع شده بودند. فرماندهان و لشكريان همگي سوار بر مركبهاي خود درِ خانه امام منتظر بودند تا اينكه آفتاب طلوع كرد. آنگاه ابوالحسن (ع) غسل كرد و جامهاش را پوشيد و عمامهاي سفيدرنگ و پنبهاي را بر سر بست كه يك سرِ آن را روي سينه انداخته و طرف ديگرش را ميان دو كتف خود انداخته بود و كمي هم عطر زده بود. سپس عصايي بر دست گرفت و به همراهان خود فرمود: شما هم كاري را انجام دهيد كه من كردم. آنان پيشاپيش امام حركت كردند.
امام در حالي كه پاچههاي شلوار را تا نصف ساق بالا زده بود و آستين را هم بالا زده بود، به راه افتاد. اندكي راه رفت، آنگاه رو به آسمان كرد و تكبير گفت و صداي تكبير اطرافيان نيز او را همراهي ميكرد.
شهيد مطهري در اين باره ميگويد: امام با يك حالت خضوع و خشوعى از همان داخل منزل كه بيرون مىآمد، با صداى بلند شروع كرد به گفتن «اللَّهُ اكْبَرُ، اللَّهُ اكْبَرُ، اللَّهُ اكْبَرُ عَلى ما هَدانا وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلى ما اوْلانا». سالها بود كه مردم اين ذكرها را درست نشنيدهاند. امام كه به در منزل رسيد، فرماندهان سپاه و سران قبايل انتظار ديدن حضرت را به اين شكل نداشتند، بىاختيار خودشان را از روى اسبها پايين انداختند و اسبها را رها كردند.
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
-
2 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.
مدیریت محتوایی انجمن (2013_08_08), گل مريم (2013_08_08)
-
2013_08_08, 11:07 AM
Top |
#5
تاريخ مى نويسد: چون مى بايست پاها برهنه باشد و آنها چكمه به پا داشتند و چكمه نظامى را به زودى نمى توان بيرون آورد، هركس دنبال چاقو مى گشت كه زود چكمه را پاره و پاهايش را برهنه كند. اينها نيز دنبال حضرت به راه افتادند.
علامه سيدمحسن امين ادامه ماجرا را اينچنين شرح ميكند: امام كه به در اصلي خانه رسيد، تكبير گفت و مردم همگي تكبير گفتند، آنگونه كه گمان ميرفت ديوارها نيز صدا به تكبير بلند كردهاند و امام را همراهي ميكنند.
مردم وقتي ابوالحسن (ع) را ديدند و صداي تكبير او را شنيدند، شهر مرو يكپارچه در شور و غوغا فرو رفت. خبر اين ماجرا به مأمون رسيد. فضلبن سهل ذوالرياستين به او گفت: اي اميرمؤمنان! اگر رضا با اين حالت به جايگاه نماز برسد، مردم را ميشوراند و ما بر خون خود ميترسيم. فردي را به سوي او بفرست كه بازگردد.
سپس مأمون فردي را به سوي امام فرستاد و گفت: ما شما را به رنج و زحمت انداختيم و ما هرگز دوست نداريم كه به شما رنج و سختي برسد؛ بازگرد تا فردي كه هميشه با مردم نماز ميخواند، امروز نيز اون نماز بگذارد. امام رضا (ع) كفش خود را طلبيد و پوشيد و سوار بر مركب خود بازگشت. در آن روز مردم پراكنده شدند و نماز منظمي هم خوانده نشد.
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
-
2 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.
مدیریت محتوایی انجمن (2013_08_08), گل مريم (2013_08_08)
-
2013_08_08, 11:07 AM
Top |
#6
ابن شهرآشوب در كتاب «المناقب» ابياتي را كه بحتري در مدح متوكل سروده، آورده است، ولي به حق اين ابيات درباره امام رضا (ع) صدق ميكند:
هنگامي كه از ميان صفوف نمايان شدي / با ديدن سيماي تو، پيغمبر را به ياد آوردند و تكبير گفتند
تا اين كه به جايگاه نماز رسيدي/ در حالي كه نور هدايت بر تن كرده بودي و اين نمايان بود
با خشوع كه نشان از تواضع در برابر پروردگار بود/ راه رفتي و هيچ كبر و غروري نداشتي
منبر آنچنان مشتاق تو بود/ كه اگر در توانش بود، به سوي تو ميآمد
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
-
2 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.
مدیریت محتوایی انجمن (2013_08_08), گل مريم (2013_08_08)
-
2013_08_09, 11:53 AM
Top |
#7
نماز عید فطر امام رضا علیه السلام

نماز عید فطر امام رضا علیه السلام
این قضیه را شنیدهاید:مامون اصرار داشت که حضرت رضا علیه السلام ولایتعهدی را بپذیرد.حضرت نمیپذیرفت.آخر،مساله اجبار را مطرح کرد که حضرت پذیرفت ولی طوری پذیرفت که خودش عین نپذیرفتن بود و بیشتر سبب رسوایی مامون شد.
خلفا سالها بود که نماز عید فطر و عید قربان میخواندند.پیغمبر نماز عید فطر و عید قربان میخواند،اینها هم نماز عید فطر و عید قربان میخواندند.اما روش نماز خواندن به تدریج فرق کرده بود،سیره فرق کرده بود.(مثال خوبی است:نماز عید خواندن، کتاب الله و سنت رسول الله است اما چگونه نماز خواندن،سیره است.)کم کم دربارهای خلفا مانند دربارهای ساسانی ایران و قیاصره روم شده بود،دربارهای خیلی مجلل.لباس خلیفه و سران سپاه دارای انواع نشانههای طلا و نقره بود.خلیفه وقتی میخواستبه نماز عید بیاید،با جلال و شکوه خاص و با هیمنه سلطنتی میآمد. خودش سوار بر اسبی که گردنبند طلا یا نقره داشت میشد و شمشیری زرین به دست میگرفت، سپاه نیز از پشتسرش میآمد،درست مثل اینکه میخواهند رژه نظامی بروند.بعد میرفتند به مصلی،دو رکعت نماز میخواندند و بر میگشتند.
مامون به حضرت رضا اصرار داشت که میخواهم نماز عید فطر را شما بخوانید. امام فرمود:من از اول با تو شرط کردم که فقط اسمی از من باشد و من کاری نکنم. نه آقا!من خواهش میکنم.شما از نماز هم ابا میکنید؟!این که یک کار مربوط به مردم نیست که بگویید پای ظلمی در کار میآید.لا اقل همین یک نماز را شما بخوانید. در اینجا حضرت جملهای میگوید نظیر جمله امام حسین و نظیر جمله علی علیه السلام در جریان بیعتبعد از عمر.فرمود:من به یک شرط حاضرم،من نماز میخوانم اما با سیره جدم و پدرم،نه با سیره شما.مامون با آنهمه زرنگی که داشت(از نظر خودش)احمق شد.گفت:بسیار خوب،به هر سیره و روشی که میخواهید بخوانید.فکر میکرد غرض این است که کاری را به عهده حضرت رضا گذاشته باشد تا مردم بگویند پس امام رضا عملا هم قبول کرد.
در روز عید فطر،امام رضا علیه السلام به اطرافیان خود فرمود:لباسهای عادی بپوشید،پاها را برهنه کنید،دامن عباها و آستینهایتان را بالا بزنید و ذکرهایی را که من میگویم
شما هم بگویید.حالتتان حالتخشوع و خضوع باشد.ما داریم به پیشگاه خدا میرویم،توجهتان به خدا باشد.ذکرها را که میگویید،خدا را در نظر بگیرید.امام (1)
عمامهاش را به شکلی که پیغمبر میبستبسته است،لباسش را به شکلی که پیغمبر میپوشید پوشیده است،عصا به شکل پیغمبر به دست گرفته،
پاهایش را برهنه کرده،با یک حالتخضوع و خشوعی!از همان داخل منزل که بیرون میآمد،با صدای بلند شروع کرد به گفتن«
الله اکبر،الله اکبر،الله اکبر علی ما هدانا و له الشکر علی ما اولانا».سالهاست که مردم این ذکرها را درست نشنیدهاند.کسانی که همراه حضرت بودند،
وقتی آن حال الهی حضرت را دیدند که منقلب شده،خودش را در حضور پروردگارش میبرد و اشکهای مبارکش جاری است،با حالتخضوع و خشوع،
با معنویت تمام و در حالی که اشکهایشان جاری بود فریاد کردند:«الله اکبر،الله اکبر علی ما هدانا و له الشکر علی ما اولانا».حضرت میگوید
و اینها تکرار میکنند،تا آمدند نزدیک درب منزل.صدا بلندتر میشد.مامون،فرماندهان سپاه و سران قبایل را فرستاده که بروید پشتسر
علی بن موسی الرضا نماز عید فطر بخوانید.اینها به سیره سالهای پیش خلفا،خودشان را آرایش و مجهز کرده و لباسهای فاخر پوشیدهاند،
اسبهای بسیار عالی سوار شده و شمشیرهای زرین به کمر بسته و دم درب ایستادهاند که حضرت رضا با همان جلال و هیبت دنیایی
و سلطنتی بیرون بیاید.یکمرتبه حضرت با آن حال بیرون آمد.در میان آنها ولوله پیچید و بی اختیار خودشان را از روی اسبها پایین انداختند
و اسبها را رها کردند.تاریخ مینویسد:چون میبایست پاها برهنه باشد و آنها چکمه به پا داشتند و چکمه نظامی را به زودی نمیتوان بیرون آورد،
هر کس دنبال چاقو میگشت که زود چکمه را پاره و پاهایش را لخت کند.اینها نیز دنبال حضرت به راه افتادند.کم کم صدای هیمنه«الله اکبر»
شهر مرو را پر کرد.مردم ریختند روی پشتبامها و به تدریج ملحق شدند.در مردم نیز روح معنویت موج میزد.حضرت میفرمود:«الله اکبر»
،این شهر یکپارچه فریاد میزد:«الله اکبر».هنوز از دروازه شهر بیرون نرفته بودند که جاسوسها به مامون خبر دادند که اگر این قضیه
ادامه پیدا کند،تو مالک سلطنت نیستی.سربازها ریختند که نه آقا!زحمتتان نمیدهیم،خیلی اسباب زحمتشد،خواهش میکنیم برگردید.
این،معنی روش است.مامون هم در این مورد به کتاب الله و سنت رسول الله عمل میکرد(نماز عید فطر جزء کتاب الله است)اما همان نماز،
روشی پیدا کرده بود که بی محتوا و بی حقیقتشده بود.حضرت رضا فرمود:من حاضرم نماز را بخوانم اما با روش جدم و پدرم،نه با روش جد و پدر تو.
منابع مقاله: مجموعه آثار ج 17 ، مطهری، مرتضی؛
-
ویرایش توسط مهاجر : 2013_08_09 در ساعت 11:55 AM
-
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
موضوعات مشابه
-
توسط گل مريم در انجمن مذهبی
پاسخ: 9
آخرين نوشته: 2020_08_09, 03:41 AM
-
توسط فاطمه در انجمن احادیث پزشکی
پاسخ: 9
آخرين نوشته: 2014_01_07, 01:35 PM
-
توسط گل مريم در انجمن نماز
پاسخ: 2
آخرين نوشته: 2013_08_08, 03:40 PM
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن
انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir
ساعت 08:29 AM