
- سعادت در نگاه نهج البلاغه
-
2013_07_01, 11:43 AM
Top |
#1
سعادت در نگاه نهج البلاغه
مقدمه
سعادت يا نيكبختى، نامى است كه معمولا انسانها به مطلوب نهايى خود مى دهند؛ اما به رغم توافقى كه در ناميدن مطلوب نهايى به سعادت دارند، در تعريف آن بر يك عقيده نيستند. به گفته ارسطو، گروهى آن را لذت و كامجويى مى پندارند و گروهى شرف و حرمت اجتماعى، و حكيمان آن را نظرپردازى و انديشيدن به واقعيتهاى غايى هستى مى دانند. افزون بر اين، گاهى يك شخص، ديدگاههاى مختلفى درباره سعادت مىيابد؛ مثلا هنگام بيمارى، سعادت را سلامتى، هنگام فقر و تنگدستى آن را پول و ثروت و... مىداند. (1)
اما دشوارى شناخت سعادت، نبايد ما را از تلاش براى درك آن بازدارد؛ زيرا هر اقدامى بدون آن مانند تيراندازى در تاريكى است، كه در آن اميدى به اصابت نيست.
از مسائل مهم و بحث انگيز درباره سعادت، در فلسفه اخلاق جديد به ويژه در بحث از نظريه ارسطويى سعادت، موضوع بسيط يا مركب بودن آن است. ابتدا ويليام هاردى از دو اصطلاح «غايت جامع»(2) و «غايت غالب»(3) براى اشاره به اين موضوع بهره گرفت كه مورد توجه فيلسوفان اخلاق نيز قرار گرفت.(4)
ویرایش توسط صبور : 2013_07_01 در ساعت 11:46 AM
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
-
کاربر زیر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده:
-
2013_07_01, 11:48 AM
Top |
#2
براساس تفسير«غايت جامع»، سعادت مفهومى است كه بيش از يك مؤلفه دارد كه هركدام به استقلال، سازنده آنند.(5) ولى براساس تفسير «غايت غالب»، تنها يك چيز است كه سعادت را مى آفرينند و هر چيز ديگرى هم كه به نام سعادت خوانده شود، مقدمه يا وسيله اى است كه ما را به آن مؤلفه بسيط مى رساند؛ ولى خود سزاوار عنوان سعادت نيست.
برخى از شارحان ارسطو، وى را معتقد به تفسير «غايت غالب» مى دانند و مى گويند: «سعادت از نظر ارسطو فقط در نظرپردازى و شهود حقايق عالم هستى است(6) و حتى فضيلتهاى اخلاقى هم براى كمك به آن، داراى ارزش هستند.»(7).در جهان اسلام نيز برخى از متفكران بزرگ مانند فارابى و ابن سينا در شمار معتقدان به تفسير «غايت غالب» به حساب آمده اند؛ زيرا از ديدگاه آنان، سعادت فقط در اتصال به عقل فعال و استغراق در شهود عالم ملكوت است و هر چيز ديگرى تنها در صورت كمك به اين حالت، درشمار مطلوب هاى آدمى قرار مى گيرد و هرگز تاب هم ارزى با آن را ندارد. (8)
ویرایش توسط صبور : 2013_07_01 در ساعت 12:36 PM
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
-
کاربر زیر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده:
-
2013_07_01, 11:50 AM
Top |
#3
در مقابل، برخى از شارحان ارسطو، وى را مدافع تفسير «غايت جامع» از سعادت مى دانند؛ زيرا به گزارش آنان، ارسطو سعادت را داراى دو مؤلفه و يا ـ برحسب برخى تفسيرها ـ بيشتر مى داند كه هركدام ارزش استقلالى دارند اكثر شارحان طرفدار تفسير جامع، تعداد مؤلفه هاى سعادت را دو چيزى مى دانند كه عبارت است از «فعاليت اخلاقى» و «فعاليت عقلى».
شايد بتوان ديدگاه امام على عليه السلام را درباره سعادت، نوعى تفسير غايت جامع دانست؛ زيرا از ديدگاه امام، سعادت داراى مؤلفه هاى متفاوت و مختلفى است كه داراى ارزش استقلالى است؛ به طورى كه فقدان هريك از اين مؤلفه ها به سعادت آدمى آسيب مى رساند.
اينك مؤلفه هاى سعادت را در انديشه امام على عليه السلام برحسب ترتيب اهميت، به اختصار برمى شماريم.
ویرایش توسط صبور : 2013_07_01 در ساعت 12:36 PM
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
-
کاربر زیر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده:
-
2013_07_01, 11:55 AM
Top |
#4
مؤلفه هاى سعادت در انديشه امام على عليه السلام
1. خيرات بيرونى
در كلام امام على عليه السلام اشاره هايى به آنچه ارسطو «خيرات بيرونى» (9) مىنامد، وجود دارد. مراد ارسطو از خيرات بيرونى، مزايا و برترى هايى مانند ثروت، زيبايى، شهرت خوب، حسب و نسب و... است كه خارج از روح آدمى و معمولا غيراختيارى بوده، به بدن يا موقعيت اجتماعى او مربوط است. (10)
حضرت على عليه السلام از زيبايى، كه يكى از خيرات بيرونى است، به عنوان كمترين حد سعادت نام مى برد: الصورة الجميله اقل السعادتين، (11) و يا به تعبير ديگرى آن را آغاز مرز و حريم سعادت مى داند: حسن الصورة اول السعادة (12) و درباره شهرت خوب مى فرمايند كه عنوان و سرآغاز كتاب سعادت انسان با مدح و ثناى ديگران از او رقم مى خورد: عنوان صحيفة السعيد حسن الثناء عليه (13).
روايت هاى ديگرى نيز هست كه داشتن همسرى زيبا يا خانه اى فراخ را از مؤلفه هاى سعادت آدمى شمرده اند. يكى از مهمترين خيرات بيرونى، وجود محيط اجتماعى مناسب است. انسان هرچند اسباب رفاه و نيكبختى را داشته باشد، اگر دوستان و برادران خود را در رنج و تيره روزى ببيند، نمى توان گفت كه او خوشبخت است. امام على عليه السلام مى فرمايند كه نمى توان برادران خود را در رنج ديد و سعادتمند بود: ما سعد من شقى اخوانه (14). شايد با توجه به اين نكته بوده است كه ارسطو و حكيمان بزرگ مسلمان مانند فارابى، درپى بحث از سعادت به گفت و گو درباره سياست كشيده مى شوند و پس از كتاب اخلاق، كتاب سياست مى نگارند؛ زيرا سعادت فرد را كه غايت اخلاق است، موقوف بر سعادت جمع كه موضوع سياست است، مى ديدند.
ثروت و دارايى نيز، يكى از مؤلفه هاى سعادت به شمار آمده است و فقر و تنگدستى در كلام امام عليه السلام بدبختى بزرگى شمرده شده است: الفقر مع الدين الشقاء الاكبر، (15) و حتى مرگ بزرگتر: الفقر الموت الاكبر. (16) به هرحال، مىتوان گفت كه خيرات بيرونى در سعادت انسان سهم دارند و از عناصر سازنده آن به شمار مى آيند و ارزش استقلالى دارند؛ هرچند درجه و اهميت آنها در مقايسه با مؤلفه هاى ديگر سعادت بسيار پايين است.
درباره تعيين خيرات بيرونى سهيم در سعادت انسان و نيز درجهبندى ميزان سهم هريك از آنها نكات تأمل برانگيزى در متون روايى وجود دارد كه پژوهشگران عرصه دين بايد به آنها بپردازند.
ویرایش توسط صبور : 2013_07_01 در ساعت 12:37 PM
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
-
کاربر زیر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده:
-
2013_07_01, 12:00 PM
Top |
#5
-
کاربر زیر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده:
-
2013_07_01, 12:06 PM
Top |
#6
1. عدل
عدل به دو صورت استعمال مىشود: يكى به معناى عام و ديگرى به معناى خاص. عدالت در معناى عام، همان اطاعت از قانون است كه كل فضيلتهاى اخلاقى در واقع بدو باز مى گردد. عدالت بدين معنا جزئى از فضيلت اخلاقى نيست، بلكه تمام فضيلت است و تفاوت آن با فضيلت، فقط در مفهوم است. (21) عدالت در معناى خاص خود، گاه «عدالت توزيعى» است؛ يعنى توزيع امكانات اقتصادى و اجتماعى جامعه بر پايه استحقاق. گاهى نيز به صورت «عدالت تصحيحى» است كه معمولا در مورد جزا به كار مىرود. (22)
شايد بارزترين ويژگى زندگى حضرت على عليه السلام عدالت وى باشد. حضرت على عليه السلام عابدى بى نظير بود؛ دليرى است كه چكاچك شمشيرها، هراسى بر دلش نمى انداخت؛ اما همان دل از گريه كودك يتيمى مى لرزد. على همه اين صفات را در حد اعلا داشت؛ ولى آنچه او را به قربانگاه كشاند، عدالت او است. وقتى على عليه السلام زمام قدرت را در دست گرفت، عدالت توزيعى را پيشه خود كرد و در اين راه چنان سختگيرى كرد كه دوستان و ياران نزديك پيامبرصلى الله عليه و آله و نيز برادر نابيناى خود را به شكوه واداشت و بسيارى از اعيان را از خود رنجاند.
وقتى گروهى از ياران امام عليه السلام به او پيشنهاد كردند بيت المال را براساس موقعيت هاى اجتماعى افراد و قبايل توزيع كند تا خطرى از ناحيه افراد متنفذ حكومت را تهديد نكند و هرگاه اوضاع اجتماعى ثبات و استقرار يافت، به مساوات و عدالت در توزيع اموال، روى آورد، امام عليه السلام به آنان پاسخ دادند:
شما از من مى خواهيد كه پيروزى را به قيمت تبعيض و ستمگرى به دست آورم؟ از من مى خواهيد كه عدالت را به پاى سياست و سيادت قربانى كنم؟ نه، سوگند به ذات حق، كه تا دنيا دنيا است چنين كارى نخواهم كرد و به گرد چنين كارى نخواهم گشت، من و تبعيض؟! من و پايمان كردن عدالت؟! اگر همه اين اموال عمومى كه در اختيار من است، مال شخصى خودم و محصول دسترنج خودم بود و مى خواستم ميان مردم تقسيم كنم، هرگز تبعيض روا نمى داشتم؛ چه رسد كه مال مال خدا است و من امانتدار خدايم. (23) رفتار او در حوزه جزا، نمود كامل عدالت تصحيحى است.
كيست كه اندكى با تاريخ صدر اسلام آشنايى داشته باشد و شكوه سفارش هاى امام را در بستر مرگ درباره رعايت حقوق قاتل كينه توز خود، تحسين نكند؟ اى فرزندان عبدالمطلب، مبادا كه در خون مسلمانان فرو رفته باشيد و بانگ برآورديد كه: اميرالمؤمنين كشته شد! بدانيد كه نبايد به قصاص خون من جز قاتلم كشته شود. بنگريد اگر من از اين ضربت، كه او زده است، كشته شوم، شما نيز يك ضربت بر او زنيد. اعضايش را مبريد، كه من از رسول خدا شنيدم كه فرمود: «بپرهيزيد از مثله كردن حتى اگر سگ گيرنده باشد. (24) » دليل پايبندى شديد امام على عليه السلام به عدالت، آگاهى آن حضرت، از نقش بديل ناپذير عدالت در سعادت فرد و جامعه است.
وقتى از او درباره نسبت عدل و جود پرسيده مىشود، برخلاف بسيارى از مردم كه گمان مى كنند بخشش ارزش بيشترى دارد، عدل برتر از جود مى شمارد؛ زيرا عدل مبناى نظم عمومى است و مىتواند سعادت فرد را همراه با سعادت جمع فراهم سازد. اما جود و بخشش، روال طبيعى جامعه را برهم مىزند و نظم اجتماعى را ـ كه بستر سعادت جامعه و فرد است ـ متزلزل مى كند. (25) اهميت عدالت در نگاه حضرت على عليه السلام چنان است كه پايبندى به آن يكى از ويژگيهاى اهل تقوا است. امام در تحليل عدالتى كه شرط تقوا است به نكته ظريفى اشاره مى كنند و آن اينكه اولين گام در مسير عدالت و به تبع تقوا و رستگارى، رهايى از بند هوا و هوس است؛ زيرا كسى كه در دام هوسهاى نفسانى اسير باشد، هرگز نمى تواند عدالت پيشه كند و روح عدل را در كالبد اعمال و برنامه هاى خود بدمد.
قد الزم نفسه العدل فكان اول عدله نفى الهوى عن نفسه (26). امام على عليه السلام برخلاف بسيارى از انسانها كه به زيبايى از عدالت سخن مى گويند، ولى به دشوارى بدان تن مىدهند، كمتر مى گويد و بيشتر عمل مى كند؛ اما همين جملات اندك روشنگر نكات بسيارى درباره عدالت است.
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
-
کاربر زیر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده:
-
2013_07_01, 12:09 PM
Top |
#7
2. صبر
صبر، به معناى خويشتندارى همراه با نوعى دشوارى و سختى است. صبر را مى توان مصدر و سرچشمه بسيارى از فضايل اخلاقى دانست. صبر در برابر تمايلات نفسانى، آدمى را عفيف مىسازد، در دشوارى هاى كمرشكن جهاد، شجاعت مىآفريند و.... بنابراين، مى توان گفت صبر، هم خود يك فضيلت اخلاقى است و هم خاستگاه فضايل اخلاقى فراوانى است.
امام على عليه السلام صبر را به سر ايمان تشبيه كرده و ايمان را ـ كه خود كليد قفل سعادت است ـ بدون صبر ناپايدار دانسته اند. و عليكم بالصبر، فان الصبر من الايمان كالرأس من الجسد و لا خير فى جسد لا رأس معه و لا فى ايمان لا صبر معه. (27) راحتى و آسودگى ابدى را در گرو پيشه كردن صبر در ايام كوتاه زندگى مى دانند: صبروا اياما قصيرة اعقبتهم راحة طويلة (28) و صبر از بيهوده گويى را ـ كه صمت ناميده مى شود ـ رستگارى و نجات مى خوانند و آن را در حالت كلى، همان پيروزى، كه انسان در تمناى آن است، مى دانند و هشدار مى دهند كه عجله و رهاكردن عنان شهوتها، خطرى است كه بايد سخت از آن هراسيد: الصبر ظفر، العجل خطر. (29)
ویرایش توسط صبور : 2013_07_01 در ساعت 12:37 PM
دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.
-
کاربر زیر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده:
-
2013_07_01, 12:13 PM
Top |
#8
-
کاربر زیر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده:
-
2013_07_01, 12:18 PM
Top |
#9
-
کاربر زیر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده:
-
2013_07_01, 12:23 PM
Top |
#10
-
کاربر زیر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده:
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن
انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir
ساعت 08:13 AM