PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سرگرميهاى سالم



گل مريم
2013_08_26, 01:22 PM
بسم الله الرحمن الرحیم


سرگرميهاى سالم

1 - شناگرى و تيراندازى



جوان و نوجوان براى رشد و كمال روحى و جسمى هم به فعّاليّت هاى بدنى نياز دارد،
و هم به طراوت و شادابى روح ،
بايد تفريحات سالم را بگونه اى براى جوانان فراهم كرد كه هم وقت آنها را پُر كند، و بيكار و سرگردان نمانند، و هم در رشد جسمى و روانى آنان تاءثير داشته باشد، كه امام على عليه السلام به دو نوع از سرگرمى هاى خوب اشاره مى فرمايد كه رهنمود داد :


عَلِّمُوا اءوْلادَكُمْ السَّباحَة وَ الِّرمايَة
(بر كودكان و نوجوانان خود شناگرى و تيراندازى بياموزيد.)


فروع كافى ج 6 ص 47 حديث 4

گل مريم
2013_08_26, 01:24 PM
2 - شوخى هاى متواضعانه


خنديدن و خنداندن درست و دور از رفتارها و الفاظ زشت مانعى ندارد.
فرق است بين دروغ گفتن ، مسخره كردن ، بازى كردن با آبروى مردم ، و فروتن و متواضع بودن .
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مردى بزله گو نبود، امّا لبخند بر لبان مباركش بود، و در برخورد با كوچك و بزرگ شاد و داراى چهره اى شاداب و خندان بود.
الف- رسول گرامى اسلام صلى اللّه عليه واله نيز در فرصت هاى مناسب اصحاب و ياران خود را مى خنداند و آنها را شاداب و سرحال نگه مى داشت .
به پيرزنى فرمود :
چرا تلاش مى كنى ، پير زنها به بهشت نمى روند.
آن زن ناراحت شد و گفت :
يا رسول اللّه من به بهشت نمى روم ؟
رسول خدا صلى اللّه عليه واله در حالى كه مى خنديد، فرمود :
همه جوان شده و وارد بهشت مى گردند.

گل مريم
2013_08_26, 01:25 PM
ب - روزى پيامبر صلى اللّه عليه واله با امام على عليه السلام در مجلسى خرما تناول مى فرمود، و هسته هاى خرما را مقابل على عليه السلام مى گذاشت ، بگونه اى كه اگر كسى وارد مى شد فكر مى كرد همه خرماها را على عليه السلام خورده و آن حضرت چيزى تناول نفرموده است .
آنگاه خطاب به على عليه السلام فرمود :
شما زياد خرما خورده ايد ؟.
حضرت جواب داد :
آنكس زيادتر خورده كه خرما را با هسته آن تناول كرد؟

گل مريم
2013_08_26, 01:26 PM
ج - امام على عليه السلام همواره از شوخى هاى زشت و بى معنا پرهيز مى كرد و عمروعاص را در پخش اينگونه شايعات مورد نكوهش قرار داد كه در خطبه 84 مرز ميان شوخى هاى ناروا و روا را روشن كرد كه فرمود :
عَجَبا لاِ بْنِ النَّابِغَةِ! يَزْعُمُ لاَِهْلِ الشَّامِ اءَنَّ فِيَّ دُعَابَةً، وَاءَنِّي امْرُؤٌ تِلْعَابَةٌ :
اءُعَافِسُ وَاءُمَارِسُ ! لَقَدْ قَالَ بَاطِلا، وَنَطَقَ آثِما.
اءَمَا وَشَرُّ الْقَوْلِ الْكَذِبُ إِنَّهُ لَيَقُولُ فَيَكْذِبُ، وَيَعِدُ فَيُخْلِفُ، وَيُسْاءَلُ فَيَبْخَلُ، وَيَسْاءَلُ فَيُلْحِفُ، وَيَخُونُ الْعَهْدَ، وَيَقْطَعُ الاِْلَّ؛ فَإِذَا كَانَ عِنْدَ الْحَرْبِ فَاءَيُّ زَاجِرٍ وَآمِرٍ هُوَ! مَا لَمْ تَاءْخُذِ السُّيُوفُ مَآخِذَهَا، فَإِذَا كَانَ ذلِكَ كَانَ اءَكْبَرُ مَكِيدَتِهِ اءَنْ يَمْنَحَ الْقِرْمَ سُبَّتَهُ.
اءَمَا وَاللّهِ اِنِّى لََيمْنَعُنِي مِنَ اللَّعِبِ ذِكْرُ الْمَوْتِ، وَإِنَّهُ لََيمْنَعُهُ مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ نِسْيَانُ الاَّْخِرَةِ، إِنَّهُ لَمْ يُبَايِعْ مُعَاوِيَةَ حَتَّى شَرَطَ اءَنْ يُؤْتِيَهُ اءَتِيَّةً، وَيَرْضَخَ لَهُ عَلى تَرْكِ الدِّينِ رَضِيخَةً .

شگفتا از عمروعاص پسر نابغه ! (28) ميان مردم شام گفت كه من اهل شوخى و خوشگذرانى بوده ، و عمر بيهوده مى گذرانم !! حرفى از روى باطل گفت و گناه در ميان شاميان انتشار داد.
مردم آگاه باشيد! بدترين گفتار دروغ است ، عمروعاص سخن مى گويد، پس دروغ مى بندد، وعده مى دهد و خلاف آن مرتكب مى شود، درخواست مى كند و اصرار مى ورزد،
امّا اگر چيزى از او بخواهند، بخل مى ورزد، به پيمان خيانت مى كند، و پيوند خويشاوندى را قطع مى نمايد، پيش از آغاز نبرد در هياهو و امر و نهى بى مانند است تا آنجا كه دست ها به سوى قبضه شمشيرها نرود.
امّا در آغاز نبرد، و برهنه شدن شمشيرها، بزرگ ترين نيرنگ او اين است كه عورت خويش آشكار كرده ، فرار نمايد. (29)


28- زنِ معروفه
29- عمرو عاص در اين فكر بود كه در ميدان صفّين روزى خودى نشان دهد، تا آن كه سوارِ نقاب دارى از سپاه امام على عليه السلام به ميدان آمد، عمرو فكر كرد كه حريف او مى شود، با شجاعت در مقابل نقاب دار ايستاد و گَرد و خاك كرد، وقتى حمله آغاز شد دانست كه آن نقاب دار، على عليه السلام است ، درمانده شد چه كند؟ مقاومت كند كشته مى شود، فرار كند آبرويش مى رود، هنوز انتخاب نكرده بود كه حمله امام به او مهلت نداد از روى اسب سرنگون شد، مرگ را با چشم خود ديد، ناگاه زشت ترين حيله را بكار گرفت ، كه عورت خود را آشكار كرد، و امام او را در پستى و رسوائيش واگذارد، عمرو عاص با كمال ذلّت فرار كرد، و در ميان دو لشگر آن روز، و در پيشگاه تاريخ تا روز قيامت خود را آبرو برد.

گل مريم
2013_08_26, 01:30 PM
سپس در حكمت 450 ره آورد شوخى هاى ناروا را تذكّر مى دهد كه :
مَا مَزَحَ امْرُؤٌ مَزْحَةً إِلا مَجَّ مِنْ عَقْلِهِ مَجَّةً.
هيچ كس شوخى بيجا نكند، جز آن كه مقدارى از عقل خويش ‍ را از دست بدهد. (31)

د- روزى خليفه اوّل و دوّم در دو طرفِ امام على عليه السلام راه مى رفتند، چون قدّ آن دو، كمى بلندتر از آن حضرت بود، خليفه دوّم جملاتى را به شوخى و طنز مطرح كرد و خطاب به حضرت فرمود :
اَنْتَ فى بَيْنِنَا كَنُونِ " لَنَا "
"على ، تو در ميان ما، مثلِ حرفِ "نون" در "لَنَا" هستى ."
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام بلافاصله و بدون مهلت پاسخ داد كه :
اِنْ لَمْ اَكُنْ اَنَا اَنْتُمْ "لا"
" اگر من در ميان شما نباشم ، شما مى شويد "لا"."
يعنى اگر من نباشم ، شما چيزى نيستيد، چون "لا" يعنى "هيچ".


30- خطبه 84 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤ لّف
31- حكمت 450 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤ لّف

گل مريم
2013_08_26, 01:31 PM
3 - شنا در رودخانه

يكى از لذّت هاى حلال ، و تفريحات نشاط آور، شنا كردن است .
و در روايات اسلامى فراوان به يادگيرى شنا و آموختن فنّ شناگرى به فرزندان ، سفارش شده است .
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به شناكردن علاقه داشت ، با اينكه مى توانست روزهاى جمعه در منزل غسل جمعه كند، امّا به كنار رودخانه مى رفت و در رودخانه غسل جمعه و شنا مى كرد.

اءشعث بن عبد مى گويد:
يك روز جمعه على عليه السلام را ديدم كه در رودخانه فرات ، شنا مى كرد و غسل جمعه انجام مى داد و در آن روز با پيراهنى نو، نماز جمعه خواند. ( منهاج البرائه خوئى ج 2 ص 208)