PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ارزش ابر و باد در قرآن‏



گل مريم
2013_07_30, 04:38 AM
besmellah7
کتاب : تفسير و شرح صحيفه سجاديه جلد هشتم
نوشته: حضرت استاد حسین انصاریان







اين باد اين خدمت‏هاى بزرگى را كه به طور مداوم انجام مى‏ دهد خودش مى‏ خواهد يا مأمور ديگرى است؟

خود باد شعور تشخيص خدمتگزارى را ندارد، پس از جانب ديگرى مأموريت دارد. آيا فرمانده باد كيست؟



به آياتى از قرآن مجيد در اين زمينه توجه كنيد.


وَ تَصْريفِ الرِّياحِ وَالسَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّماءِ وَالْارْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ» «بقره (2): 164.»

و گرداندن بادها و ابرِ مسخّر ميان آسمان و زمين، نشانه ‏هايى است [از توحيد، ربوبيّت و قدرت خدا] براى گروهى كه مى ‏انديشند.


اين ابرهاى متراكم كه بالاى سر ما در گردشند و ميلياردها تن آب را بر خلاف قانون جاذبه در ميان زمين و آسمان معلق نگاه داشته، و آنها را از هر نقطه به نقطه ديگر مى‏ برند، بى آن كه كمترين خطرى ايجاد كنند، خود نشانه‏ اى از عظمت اويند.

بعلاوه اگر آبيارى و منصب آب دهى آنها نبود در سرتاسر خشكى‏ هاى روى زمين نه قطره آبى براى نوشيدن وجود داشت و نه چشمه و جويبارى براى روييدن گياه، همه جا ويرانه بود و كوير و بر همه جا كوير و بر همه جا خاك مرده پوشيده مى ‏شد، اين نيز جلوه ‏اى ديگر ازعظمت حضرت اوست.


وَ هُوَ الَّذى يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَىْ رَحْمَتِهِ حَتّى إذا اقَلَّتْ سَحاباً ثِقالًا سُقْناهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَانْزَلْنا بِهِ الْماءَ فَاخْرَجْنا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ كَذلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتى‏ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» «اعراف (7): 57.»

و اوست كه بادها را پيشاپيشِ [بارانِ‏] رحمتش به عنوان مژده دهنده مى‏ فرستد تا هنگامى كه ابرهاى سنگين بار را بردارند، آن را به سوى سرزمينى مرده مى‏ رانيم، پس به وسيله آن باران نازل مى ‏كنيم و به وسيله باران از هر نوع ميوه [از زمين‏] بيرون مى‏ آوريم [و] مردگان را نيز [در روز قيامت‏] اين گونه [از لابلاى گورها] بيرون مى ‏آوريم، [باد، ابر، باران، زمين، روييدن گياهان و انواع ميوه‏ ها را مثل زديم‏] تا متذكّر و يادآور [اراده و قدرت بى ‏نهايت خدا] شويد.


در اين موقع آنها را به سوى سرزمين‏ هاى مرده و خشك و سوزان مى‏ رانيم و مأموريت آبيارى اين تشنگان را بر عهده آنان مى‏ نهيم، و به وسيله آن، آب حيات‏ بخش را در همه جا فرو مى ‏فرستيم، به كمك اين آب انواع ميوه ‏ها را از خاك تيره بيرون مى‏ آوريم.

گل مريم
2013_07_30, 04:41 AM
آفتاب بر اقيانوس‏ها مى ‏تابد، و بخار آب را به بالا مى‏ فرستد، بخارها متراكم مى‏ شوند، و توده‏ هاى سنگين ابر را تشكيل مى ‏دهند، امواج باد توده ‏هاى كوه پيكر ابر را بر دوش خود حمل مى‏ كنند و به سوى سرزمين هائى كه مأموريت دارند پيش مى ‏روند، قسمتى از اين بادها كه در پيشاپيش توده‏ هاى ابر در حركتند و آميخته با رطوبت ملايمى هستند، نسيم دل انگيزى ايجاد مى‏ كنند كه از درون آن بوى باران حيات بخش به مشام مى ‏رسد، اينها در حقيقت مبشران نزول باران هستند، سپس توده‏ هاى عظيم ابر، دانه‏هاى باران را از خود بيرون مى‏ فرستند، نه چندان درشت هستند كه زراعت‏ها را بشويند و زمين‏ها را ويران كنند، و نه چندان كوچكند كه در فضا سرگردان بمانند.


آرام و ملايم بر زمين مى‏ نشينند و آهسته در آن نفوذ مى ‏كنند، و محيط را براى رستاخيز بذرها و دانه‏ ها آماده مى‏ سازند، زمينى كه در خشكى مى ‏سوخت و شباهت كامل به منظره يك گورستان خاموش و خشك داشت تبديل به كانون فعالى از حيات و زندگى و باغ‏هاى پرگل و ميوه مى ‏شود.


به دنبال تمام اين حقايق عينى اضافه مى‏ فرمايد: «اين چنين مردگان را از زمين بيرون مى‏ آوريم».

وَ ارْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَانْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَاسْقَيْناكُمُوهُ وَ ما انْتُمْ لَهُ بِخازِنينَ» «حجر (15): 22.»

و بادها را باردار كننده فرستاديم، و از آسمان آبى نازل كرديم و شما را با آن سيراب ساختيم و شما ذخيره كننده آن نيستيد.


«لواقح» جمع لاقح به معنى بارور كننده است، و در اين جا اشاره به بادهائى است كه قطعات ابر را بهم پيوند مى ‏دهد و آنها را آماده باران مى‏ سازد.

گرچه بعضى از دانشمندان معاصر خواسته ‏اند اين آيه را اشاره به تلقيح گياهان به وسيله بادها و گردافشانى بگيرند، و از اين راه به يكى از مسائل علمى كه در عصر نزول قرآن مورد توجه جوامع بشرى نبود تفسير كنند، و از دلايل اعجاز علمى قرآن بشمارند، ولى در عين قبول اين واقعيت كه وزش بادها اثر عميقى در جا به ‏جا كردن گرده ‏هاى نطفه نر و بارور ساختن گياهان دارند، نمى ‏توان آيه فوق را اشاره به آن دانست.

چرا كه بعد از اين كلمه بلافاصله، نازل شدن باران از آسمان آنهم با فاء تفريع آمده است كه نشان مى ‏دهد تلقيح كردن بادها مقدمه‏ اى براى نزول باران است.

گل مريم
2013_07_30, 04:44 AM
به هر حال تعبير فوق از زيباترين تعبيراتى است در مورد ابرها و تولد باران از آنها، ممكن است گفته شود، ابرها را به مادران و پدرانى تشبيه كرده كه به كمك بادها آميزش مى‏ كنند، باردار مى ‏شوند و فرزندان خود، دانه‏ هاى باران را به زمين مى‏ نهند.


شما توانايى حفظ و ذخيره كردن اين آب‏ها را نداريد، ممكن است اشاره به ذخيره كردن آب باران قبل از نزولش باشد، يعنى شما نمى ‏توانيد اين ابرها كه منابع اصلى بارانند در اختيار بگيريد، و نيز ممكن است اشاره به ذخيره كردن باران بعد از نزولش باشد، يعنى شما نمى ‏توانيد حتى بعد از نزول باران، آن را به مقدار زياد گردآورى و حفظ كنيد، اين خداست كه از طريق منجمد ساختن آنها در قلّه كوهها به صورت يخ و برف، و يا فرستادن آنها به اعماق زمين كه بعداً به صورت چشمه ‏ها وكاريزها و چاهها ظاهر مى‏شوند، آنها را گردآورى و ذخيره مى ‏كند.


وَ مِنْ آياتِهِ انْ يُرْسِلَ الرِّياحَ مُبَشِّراتٍ وَلِيُذِيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ لِتَجْرِىَ‏ الْفُلْكُ بِامْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» «روم (30): 46»

و از نشانه‏ هاى [قدرت و ربوبيت‏] او اين است كه بادها را مژده دهنده مى‏ فرستد، و تا بخشى از [باران‏] رحمتش را به شما بچشاند، و تا كشتى‏ ها [به وسيله بادها] به فرمان او حركت كنند، و نيز براى اين كه از رزق و روزى او بجوييد، و باشد كه شما سپاس گزارى كنيد.


از آيات عظمت و قدرت خدا اين است كه بادها را به عنوان بشارتگرانى مى‏ فرستند.


آنها در پيشاپيش باران حركت مى‏كنند. قطعات پراكنده ابر را با خود برداشته بهم مى ‏پيوندند و به سوى سرزمين‏هاى خشك و تشنه مى ‏برند، صفحه آسمان را مى‏ پوشانند، و با دگرگون كردن درجه حرارت جوّ، ابرها را آماده ريزش باران مى‏ كنند.


ممكن است اهميّت قدوم اين بشارتگران براى شهرنشينان متنعم چندان روشن نباشد، اما بيابان گردان تشنه كامى كه نياز به قطراتى از باران دارند، همين كه بادها به حركت در مى ‏آيند و ابرها را همراه خود جا به‏ جا مى‏ كنند، و از لابه لاى نسيم، عطر مخصوص بارانى كه بر گياهان در نقطه ديگرى باريده، و به مشامشان مى‏ رسد، برق اميد در دل‏هايشان جستن مى ‏كند.

گل مريم
2013_07_30, 04:46 AM
گرچه در آيات قرآن، بيشتر روى بشارت گرى باد، نسبت به نزول باران تكيه شده، اما كلمه‏ مبشّرات‏ را نمى ‏توان در آن محدود ساخت، چرا كه بادها بشارت‏هاى فراوان ديگرى نيز با خود دارند.


بادها گرما و سرماى هوا را تعديل مى‏ كنند.


بادها عفونت‏ها را در فضاى بزرگ مستهلك كرده، و هوا را تصفيه مى‏ كنند.


بادها از فشار حرارت خورشيد روى برگ‏ها و گياهان مى‏ كاهند و جلو آفتاب سوختگى را مى ‏گيرند. بادها اكسيژن توليد شده به وسيله برگ‏هاى درختان را براى انسان‏ها به ارمغان مى ‏آورند، و گازكربنيك توليد شده به وسيله بازدم انسان را براى گياهان هديه مى‏ برند.


بادها بسيارى از گياهان را تلقيح مى‏ كنند، و نطفه ‏هاى نر و ماده را در جهان نباتات بهم پيوند مى‏ دهند.


بادها وسيله ‏اى براى حركت آسياب‏ها و عاملى براى تصفيه خرمن‏ها هستند.


بادها بذرها را از نقاطى كه در آن بذر فراوان موجود است حركت مى ‏دهند، و همچون باغبانى دلسوز در سرتاسر بيابان مى‏ گسترانند.


و بادها كشتى‏ هاى بادبانى را با مسافران و بار زياد به نقاط مختلف مى‏ برند، و حتى امروز كه وسايل ماشينى جانشين نيروى باد شده، باز هم وزش بادهاى مخالف يا موافق در پيشرفت يا كندى كار كشتى‏ ها بسيار مؤثّر است.


آرى، آنها بشارت دهندگانى هستند در جهات مختلف. به اين خاطر در دنباله آيه مى ‏خوانيم خدا مى ‏خواهد بدين سبب شما را از رحمت خود بچشاند، و كشتى‏ ها به فرمانش حركت كنند، و شما از فضل و رحمت او بهره گيريد، شايد شكرگزارى كنيد.

گل مريم
2013_07_30, 04:50 AM
آرى، بادها، هم وسيله توليد نعمت‏هاى فراوان در زمينه كشاورزى و دامدارى هستند، و هم وسيله حمل و نقل، و سرانجام سبب رونق امر تجارت كه با جمله‏ لِيُذيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ‏ به اولى اشاره شد و با جمله‏ لِتَجْرِىَ الْفُلْكُ بِامْرِه» به دوم، و با جمله‏ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ» به سوّمى.


جالب اين كه همه اين بركات مولود حركت است، حركت در ذرات هوا، در محيط مجاور زمين.

اما هيچ نعمتى تا از انسان سلب نشود، قدر آن معلوم نخواهد شد. اين بادها و نسيم‏ها نيز تا متوقف نشوند، انسان نمى ‏داند چه بلائى بر سر او مى ‏آيد.


توقف هوا، زندگى را در بهترين باغ‏ها همچون زندگى در سياه چال‏هاى زندان مى‏ كند، و اگر نسيمى در سلول‏هاى زندان انفرادى بوزد، آن را همچون فضاى باز مى‏ كند، و اصولًا يكى از عوامل شكنجه در زندان‏ها همان توقف هواى آنهاست.

حتى در سطح اقيانوس‏ها اگر بادها متوقف شود و امواج خاموش گردد، زندگى جانداران درياها بر اثر كمبود اكسيژن هوا به مخاطره خواهد افتاد، و دريا تبديل به مرداب و باتلاق متعفن و وحشتناكى خواهد شد.


فخر رازى مى‏گويد: «جمله:
وَ لِيُذيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ‏

«تا شما را از رحمت خود بچشاند».



با توجه به اين كه چشانيدن در مورد «شى‏ء قليل» گفته مى‏شود، اشاره به اين است كه تمام دنيا و نعمت دنيا رحمت اندكى بيش نيست، و رحمت واسعه الهى مخصوص جهان ديگر است.» «التفسير الكبير، فخر رازى: 25/ 131، ذيل آيه 46 سوره روم.»

اللّهُ الَّذى يُرْسِلُ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَيَبْسُطُهُ فِى السَّماءِ كَيْفَ يَشاءُ وَ يَجْعَلُهُ كِسَفاً فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ فَاذا اصابَ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ اذا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ» « روم (30): 48.»

خداست كه بادها را مى‏ فرستد تا ابرى را برمى ‏انگيزد، پس آن را در آسمان آن گونه كه بخواهد مى‏ گستراند و به صورت بخش بخش و پاره‏ هاى مختلف در مى‏ آورد، پس باران را مى‏ بينى كه از لا به ‏لاى آن بيرون مى ‏آيد و چون آن را به هركس از بندگانش كه بخواهد مى‏ رساند، آن گاه شادمان و خوشحال مى‏ شوند.

گل مريم
2013_07_30, 04:51 AM
آرى، يكى از نقش‏هاى مهم، هنگام نزول باران بر عهده بادها گذاشته شده است، آنها هستند كه قطعات ابر را از سوى درياها به سوى زمين‏هاى خشك و تشنه حمل مى‏ كنند، و همانها هستند كه مأموريت گستردن ابرها را بر صفحه آسمان و سپس متراكم ساختن آنها و بعد از آن خنك كردن محيط ابرها و آماده نمودن براى باران زائى را بر عهده دارند.


بادها همچون چوپان آگاه و پرتجربه‏ اى هستند كه گله گوسفندان را به موقع از اطراف بيابان جمع مى‏ كند و در مسيرهاى معينى حركت مى‏ دهد، سپس آنها را براى دوشيدن شير آماده مى‏ سازد.
جمله:

فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ‏

دانه‏ هاى باران و ذرّات كوچك آن را مى‏ بينى كه از لابه لاى ابرها خارج مى‏ شوند.


ممكن است اشاره به اين باشد كه غلظت ابرها و شدت وزش بادها در حدى نيست كه مانع خروج قطره‏ هاى كوچك باران از ابر و نزول آن بر زمين شود، بلكه اين ذرّات كوچك عليرغم طوفان و ابرى كه صحنه آسمان را پوشانده، راه خود را از لاب ه‏لاى آنها به سوى زمين پيدا مى‏ كنند، و نرم نرم بر زمين ‏هاى تشنه پاشيده مى‏ شوند تا به خوبى آنها را سيراب كنند و در عين حال ويرانى به بار نياورند.

باد و طوفانى كه گاه درختان عظيم را از جا مى‏ كند، و صخره‏ ها را به حركت درمى‏ آورد، به قطره كوچك و لطيف باران اجازه مى‏ دهد كه از لابه ‏لاى آن بگذرد و بر زمين قرار گيرد.

اين نكته نيز قابل توجه است كه قطعه قطعه بودن ابرها هر چند در يك روز ابرى كه ابر تمام صفحه آسمان را پوشانيده براى ما چندان محسوس نيست، اما به هنگامى كه با هواپيما از لابه‏ لاى ابرها عبور مى‏ كنيم، يا بر فراز آن قرار مى‏ گيريم كاملًا روشن و نمايان است.

گل مريم
2013_07_30, 04:54 AM
در قسمتى از آيه پنجاهم سوره مباركه روم مى‏ فرمايد:


فَانْظُرْ الى آثارِ رَحْمَةِ اللّهِ كَيْفَ يُحْيِى الْارْضَ بَعْدَ مَوْتِها» «روم (30): 50.»

به آثار رحمت الهى بنگر كه چگونه زمين را بعد از مردنش زنده مى‏ كند؟


تكيه روى جمله‏ فَانْظُرْ اشاره به اين است كه آن قدر آثار رحمت الهى در احياى زمين‏ هاى مرده به وسيله نزول باران آشكار است كه با يك نگاه كردن بدون نياز به جستجو گرى بر هر انسان ظاهر مى ‏شود.

تعبير به «رحمت الهى» در مورد باران اشاره به آثار پربركت آن از جهات مختلف است.

باران زمين‏ هاى خشك را آبيارى، و بذر گياهان را پرورش مى‏ دهد.

باران به درختان زندگى و حيات نوين مى‏ بخشد.

باران گرد و غبار هوا را فرو مى‏ نشاند و محيط زيست انسان را سالم و پاك مى‏ كند.

باران گياهان را شستشو داده به آنها طراوت مى ‏بخشد.

باران هوا را مرطوب و ملايم، و براى انسان قابل استنشاق مى ‏كند.

باران به زمين فرو مى ‏رود و بعد از چندى به صورت قنات‏ها و چشمه‏ ها ظاهر مى‏ شود.

باران نهرها و سيلاب‏ها به راه مى‏ اندازد كه بعد از مهار شدن در پشت سدها، توليد برق و نور و روشنائى و حركت مى‏ كنند.

و بالاخره باران، هواى گرم و سرد را تعديل مى ‏كند، از گرمى مى‏ كاهد، و سردى را قابل تحمّل مى ‏نمايد.


وَ اللّهُ الَّذى ارْسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَسُقْناهُ الى بَلَدٍ مَيِّتٍ فَاحْيَيْنا بِهِ‏ الْارْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ النُّشُورُ» «فاطر (35): 9.»

خداست كه بادها را فرستاد تا ابرى را برانگيزند، پس ما آن را به سوى سرزمين مرده رانديم و زمين را پس از مردگى‏ اش به وسيله آن زنده كرديم؛ زنده شدن مردگان هم اين گونه است.

گل مريم
2013_07_30, 04:55 AM
تفسيرى بر آيه فوق‏

«نظام حساب شده ‏اى كه بر حركت بادها، و سپس حركت ابرها، و بعد از آن نزول قطره‏ هاى حيات بخش باران، و به دنبال آن زنده شدن زمين‏ هاى مرده، حاكم است خود بهترين دليل و خود بهترين گواه بر اين حقيقت است كه دست قدرت حكيمى در پشت اين دستگاه قرار دارد و آن را تدبير مى‏ كند.


نخست به بادهاى گرم و داغ دستور مى ‏دهد از مناطق استوائى به سوى مناطق سرد حركت كنند، و در مسير خود آب درياها را بخار كرده به آسمان فرستند، سپس به جريان‏هاى منظم سرد قطبى كه دائماً در جهت مخالفت جريان اول حركت مى‏ كنند دستور مى‏ دهد بخارها را جمع ‏آورى كرده و ابرها را تشكيل دهند.


باز به همان بادها دستور مى ‏دهد ابرها را بر دوش خود حمل كنند و به سوى بيابان‏ هاى مرده گسيل دارند، تا قطرات زنده كننده باران از آنها سرازير گردد.


سپس به شرايط خاص زمين و بذرهاى گياهانى كه در آن افشانده شده، فرمان پذيرش آب و نمو و رويش مى ‏دهد، و از موجودى ظاهراً پست و بى ارزش موجوداتى زنده وبسيار متنوّع و زيبا، خرم و سرسبز، مفيد و پربار به وجود مى‏ آورد كه هم دليلى است بر قدرت او، و هم گواهى است بر حكمت او، و هم نشانه ‏اى است از رستاخيز بزرگ!!


در حقيقت آيه فوق از چند جهت دعوت به توحيد مى‏ كند:

از نظر برهان نظم، و از نظر برهان حركت كه هر موجود متحركى محركى مى ‏خواهد، و از نظر بيان نعمت‏ها كه از جهت فطرى انگيزه ‏اى است براى شكر منعم. و از جهاتى نيز دليل بر مسئله معاد است.

از نظر سير تكاملى موجودات، و از نظر پديدار شدن چهره حيات از زمين مرده، يعنى اى انسان! صحنه معاد در فصول هر سال در برابر چشم تو و در زير پاى توست.

گل مريم
2013_07_30, 04:57 AM
جالب اين كه در حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله چنين مى ‏خوانيم:


يكى از اصحاب عرض كرد:
يا رَسُولَ اللّهِ كَيْفَ يُحْيِى اللّهُ الْمَوتى وَ ما آيَةُ ذلِكَ فِى خَلْقِهِ؟

اى رسول خدا! چگونه پروردگار مردگان را زنده مى‏ كند و نشانه و نمونه آن در جهان خلقت چيست؟


رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

اما مَرَرْتَ بِوادى اهْلِكَ مُمْحِلًا ثُمَّ مَرَرْتَ بِهِ يَهْتَزُّ خُضْراً؟

آيا از سرزمين قبلي ‏ات گذر نكرده ‏اى، در حالى كه خشك و مرده بوده، و سپس از آن جا عبور كنى در حالى كه از خرّمى و سرسبزى گوئى به حركت درآمده؟


قُلْتُ: نَعَمْ يا رَسُولَ اللّهِ.

گفتم: آرى، اى رسول خدا.


قالَ: فَكَذلِكَ يُحْيِى اللّهُ الْمَوتى، وَتِلْكَ آيَتُهُ فِى خَلْقِهِ. «تفسير القرطبى: 14/ 327؛ مسند احمد بن حنبل: 4/ 11.»

فرمود: اين گونه خداوند مردگان را زنده مى‏ كند و اين نمونه و نشانه او در آفرينش است.» « تفسير نمونه: 18/ 192، ذيل آيه 9 سوره فاطر.»