جلسه دوم.نحو (اعراب فعل مضارع 2)

[تسلیمی]

بسم الله الرحمن الرحیم


دانشجویان محترم سلام


طاعات و عباداتتون مورد قبول درگاه حق



به جلسه ی دوم درس نحو خوش آمدید.



خوب در جلسه ی قبل راجع به یک سری حروف ،که به حروف ناصبه معروف بودن و فعل مضارع رو منصوب می کردن ، صحبت کردیم وشش تا از اونا رو مورد بررسی قرار دادیم امروز به بررسی شش تا دیگه از این حروف می پردازیم.




"لام تأکید ، حتّی ، أو ، فاء سببیّه ، واو معیّة ، واو.فاء.ثمّ.واو"

[تسلیمی]

_ لام تاکید : لامی است که بعد از کان منفی می آید که به لام جحود یا نفی نیز معروف است.



مانند " ما کنتُ لأنقُضَ العهد " من هرگز پیمان شکنی نکردم.






_ حتّی .

مانند: " إضرب المذنبَ حتّی یتوبَ"



_ أو : از حروف عطف محسوب می شود و اگر به معنی إلّا و إلی باشد،فعل را منصوب می کند.



مانند " لأستسهلن الصعبَ أو أدرک ألمنی (که در این جا به معنی إلی می باشد)

[تسلیمی]

_ فاء السببیه . فاء سببیه اگر بعد از فعل نفی و فعل طلب محض بیاید،فعل را منصوب می کند.



منظور از نفی :


1- نفی با حرف مانند : لم یزرنا فنکرمَه.


2- نفی با فعل مانند : لیس الاستاذ حاضراً فنستفیدَ منه.


3- نفی با اسم مانند : زیدٌ غیرُ قادم فننتظرَه.




منظور از طلب محض :


1- امر مانند : أدرس فتنجحَ


2- نهی مانند : لا تدنُ من النار فتحترقَ


3- استفهام مانند : هل تسمعُ فاُخبرَک؟


4- تحضیض(طلب همراه با هشدار) مانند : هلّا تدرسُ فتحفظَ


5- تمنّی مانند : لیتَ لی مالاً فاَجودَ به


6- ترجّی مانند : لعلّه یسافرُ فیزورَک

[تسلیمی]

_ واو معیّة . اگر بعد از فعل نفی و فعل طلب بیاید،فعل را منصوب می کند.



مانند : هل تظلمنی و أنصفَک؟(استفهام)




_ واو، فاء، ثمَّ، أو(حروف عطفی هستند که اگر قبل از آنها اسم جامد بیاید،فعل را منصوب می کنند.)



مانند : و لُبسَ عباءةٍ و تقرََّ عینی.

[تسلیمی]

سؤال : جملات زیر را تصحیح کنید.


1- إیّاکم و الشّرَّ فتندموا شرَّ الندم.


2- علمتُ أن تکونَ معرکةً هايلةً


3- دونَک العقلاءَ فتقبسَ من حِکَمِهم ما یقیکَ العثراتِ






دانشجویان محترم خسته نباشید.جلسه ی امروز هم به پایان رسید.

اگر سؤالی هست من در خدمتم.

[از خاک تا افلاک]

سؤال : جملات زیر را تصحیح کنید.


1- إیّاکم و الشّرَّ فتندموا شرَّ الندم.


2- علمتُ أن تکونَ معرکةً هايلةً


3- دونَک العقلاءَ فتقبسَ من حِکَمِهم ما یقیکَ العثراتِ






من یکیشو حل میکنم
آسون ترینشو:) (امیدوارم درست باشه)


2- علمتُ أن تکونُ معرکةً هايلةً : فعل تکون به صورت مرفوع خوانده و نوشته میشه چون که قبل از حرف ناصبه فعل یقین آورده شده. (درصورتیکه قبل از حروف ناصبه افعال ظن و یقین آورده شود فعل به صورت مرفوعی آورده میشود