PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ابولهب و همسرش امّ جمیل



ملکوت
2013_07_19, 04:50 AM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/74667251267199011741.gif





ابولهب عموى پيغمبر اسلام(ص) و يكى از ده پسر عبدالمطلب بود. ابولهب یکی از سرسخت ترين دشمنان پيغمبر و مسلمانان بود.

امّ جميل همسر ابولهب و خواهر ابوسفيان بود.

ابولهب با اينكه از خاندان نجيب بنی هاشم بود، ولی بر اثر همنشينى با افراد فاسد قريش و سران مشرك مكه، رنگ جماعت به خود گرفته بود. اين مرد بددهن، هتّاك و جسور، در ميان مشركان مكه بيش از همه نسبت به برادرزاده اش پيغمبر اسلام خصومت مى ورزيد و او را آزار می داد.

زن او امّ جميل هم زنى بدسرشت و كينه توز بود. خانه آنان در همسايگى پيغمبر قرار داشت. هر خبرى كه از پيغمبر اسلام مى شنيد، آن را به اطلاع مشركان مى رسانيد.

ام جميل، علاوه بر اين، شوهرش او را وا مى داشت تا به پيغمبر آزار بيشتر برساند. او حتّى نام پيغمبر را عوض كرده بود و مى گفت: به او نگوييد محمّد، بلكه بگوييد مُذَمّم!!!

وقتى اين خبر را به پيغمبر دادند،فرمود:خداخواسته است نام مرا ازدهان اين زن بيندازد تا هر ناسزايى كه مى گويد،به مُذَمّم بگويد،من كه مُذَمّم نيستم!

ام جميل، شبها خار و خاشاك و هيزم مى آورد و در نقطه اى كه محل عبور پيغمبر بود مى ريخت تا از اين راه به حضرت صدمه بزند.

شوهر او ابولهب هم داوطلب شده بود كه مال و ثروت خود را در راه مبارزه با پيغمبر صرف كند و اين كار را هم مى كرد.

ام جميل از هر گونه شرارت و سخن چينى و جسارت نسبت به پيغمبر خوددارى نداشت. اين زن همين كه پيغمبر را مى ديد، از گفتن هر سخن زننده و هر گونه فحاشى به حضرت خوددارى نمى كرد.

ابولهب نيز بارها همين كه نگاهش به پيغمبر مى افتاد، او را دنبال مى نمود و خاك و سنگريزه به طرف آن برگزيده خدا پرتاب مى كرد.

داستان اين مرد و زن بى ادب و بدزبان در قرآن مجيد، سوره لهب(مسد) آمده است.

اين سوره اگرچه بسيار كوتاه و آنچه درباره ابولهب و زنش مى گويد مختصر است، ولى همين سوره كوتاه بيان كننده اعمال ناهنجار و رفتار زشت اين دو عنصر پليد و رسواست.





http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/95314962601032151467.gif




بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم

«تَبَّتْ يَدا اَبى لَهَبٍ وَ تَبَّ »
بُریده باد دستهاى ابولهب (كه خاك و سنگ به طرف پيغمبر مى ريزد)

«ما اَغْنى عَنْهُ مالُهُ وَ ما كَسَبَ »
مال و ثروتى كه او اندوخت و آنچه كسب كرد، او را از كيفر فردا و عذاب دوزخ بى نياز نكرد.

«سَيَصْلى ناراً ذاتَ لَهَبٍ »
به زودى مى چشد آتشى را كه داراى شراره است.

«وَ امْرَاءَتُهُ حَمّالَةَ اْلحَطَبِ »
زن او كه هيزم جمع مى كند (تا بر سر راه پيغمبر بريزد) فرداى قيامت نيز هيزم كش جهنّم است.

«فى جيدِها حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ»
و ريسمانى از آتش به گردن دارد.







برگرفته از کتاب زن در قرآن، علی دوانی