PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : این گونه یتیم شدیم...



زنبق بنفش
2013_07_12, 12:01 PM
besm22
این گونه یتیم شدیم...


همان گونه که نشسته بودم، خواب چشمانم را ربود، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را دیدم، پس گفتم ای رسول خدا، از امّت تو چه تلخی‌ها دیدم و از لجبازی و دشمنی آنها چه کشیدم. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: نفرینشان کن.

حال علی می‌خواهد نفرین کند، یعنی چه خواهد گفت؟ در مقابل این همه بدی چگونه تلافی می‌کند؟ دست به دعا برداشت که: "خدا بهتر از آنان را به من بدهد و به جای من، بدتر از من را بر آنها مسلّط گرداند." یعنی خدایا، دیگر علی را پیش خودت ببر ...

در ماه رمضان آن سال، پیوسته از شهادت خود خبر می‌داد. صحابه آن حضرت می‌گفتند: "او با سخنانش خبر از مرگ خود می‌دهد، ولی ما آن را درک نمی‌کنیم."به همین جهت، آن حضرت در روزهای آخر عمر خویش، هر شب به منزل یکی از فرزندان خود می‌رفت و افطار مهمان آنان بود، اما بیش از سه لقمه، غذا تناول نمی‌کرد. یکی از فرزندانش سبب کم خوردن او را پرسید. امام (علیه السلام) فرمود: "امر خدا می‌آید و من می‌خواهم شکمم تهی باشد. یک شب یا دو شب بیشتر نمانده است."

در شب شهادت، افطار را میهمان دخترش ام کلثوم بود. در هنگام افطار سه لقمه غذا خورد و سپس به عبادت پرداخت. گاهی به آسمان نگاه می‌کرد وحرکات ستارگان را در نظر می‌گرفت. در آن شب می‌فرمود: "به خدا قسم، نه من دروغ می‌گویم و نه آن کسی که به من خبر داده دروغ گفته است، این است شبی که مرا وعده شهادت داده‌اند."

این وعده را پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به او داده بود. علی (علیه السلام) خود نقل می‌کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در پایان خطبه‌ای که در فضیلت و احترام ماه رمضان بیان فرمود، گریه کرد. گفتم: چرا گریه می‌کنید؟

فرمود: "برای سرنوشتی که در این ماه برای تو پیش می‌آید؛ گویا می‌بینم که تو مشغول نماز هستی و شقیترین مردم جهان، که همتای کشنده ناقه ثمود است، قیام می‌کند و ضربتی بر فرق تو فرود می‌آورد و محاسنت را با خون رنگین می‌سازد."

زنبق بنفش
2013_07_12, 12:08 PM
بالاخره آن شب هولناک به پایان رسید و علی (علیه السلام) در تاریکی سحر برای ادای نماز صبح به سوی مسجد حرکت کرد. امام (علیه السلام) وارد مسجد شد و به نماز ایستاد و تکبیر گفت و پس از قرائت به سجده رفت. در این هنگام، ابن ملجم با شمشیر زهر آلود ضربتی بر سر مبارک علی (علیه السلام) وارد آورد. از قضا این ضربت بر محلی اصابت کرد که سابقا در جنگ خندق، شمشیر عمرو بن عبد ود بر آن وارد شده بود و فرق مبارک آن حضرت را تا پیشانی شکافت.

آری! علی (ع)در سجده بود که پرواز گلگونش آغاز شد. خون از سر أمیرالمؤمنین (علیه السلام) در محراب جاری شد و محاسن شریفش را رنگین کرد. در این حال آن حضرت فرمود: "به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم". سپس این آیه را تلاوت فرمود: "از این (زمین) شما را آفریده‌ایم و در آن شما را باز می‌گردانیم و بار دیگر (در قیامت) شما را از آن بیرون می‌آوریم‌."

مردم ابن ملجم را گرفتند و زندانی کردند. حسنین (علیهما السلام) به اتفاق بنی هاشم، امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در گلیمی گذاشتند و به خانه بردند ... قدری شیر برای آن حضرت آوردند. کمی از آن شیر را نوشید و فرمود به زندانی خود نیز از این شیر بدهید و او را اذیت نکنید.

هنگامی که امام (علیه السلام) ضربت خورد، پزشکان کوفه به بالین وی گرد آمدند. ماهرترین آنها پس از معاینه گفت: یا علی وصیتهای خود را بکن، زیرا این ضربت به مغز رسیده و دیگر معالجه مؤثر نیست. در این هنگام آن حضرت کاغذ و دواتی خواست و وصیت خود را خطاب به دو فرزندش حسن وحسین (علیهما السلام) نوشت.

زنبق بنفش
2013_07_12, 12:12 PM
امام در پایان این وصیت از هوش رفت و چون مجدداً چشمان خود را باز کرد، فرمود: "ای حسن! با تو سخنی چند دارم. امشب، شب آخر عمر من است. چون درگذشتم با دست خود مرا غسل بده و کفن کن و خود شخصاً مباشر اعمال کفن و دفن من باش و بر جنازه من نماز بخوان و در تاریکی شب، جنازه مرا دور از شهر کوفه مخفیانه به خاک بسپار تا کسی از آن با خبر نشود."

امیرالمؤمنین (علیه السلام) پس از ضربت ابن ملجم، 2 روز بیشتر زنده نبود و سرانجام در شب جمعه، شب بیست ویکم ماه رمضان سال 40 هجری، در سن 63 سالگی بدرود حیات گفت. مردان و زنان عزادار فوج‌ فوج به منزل آن‌ حضرت می‌رفتند. غوغای عظیمی بر پا شد و کوفه به لرزه‌ در آمد. این روز همچون روز رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود ...

امام حسن، امیرالمؤمنین (علیهما السلام) را با دست خود غسل داد و بر او نماز خواند و آن حضرت در کوفه در جایی بنام "غَری" (نجف اشرف فعلی) دفن شد. محل آرامگاه آن حضرت، تا دوران امام رضا (علیه السلام) از دیده ها نهان بود؛ زیرا بیم آن می‌رفت که خوارج و بنی امیه مرقد مطهر آن‌ حضرت را مورد تهاجم‌ خویش قرار دهند.

بدین طریق شعله‌های پر فروغ حیات انسان والایی که در کعبه زاده شد و در مسجد به شهادت رسید، خاموش شد؛ انسانی که پس از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، جهان برای او همتایی ندیده و نخواهد دید ...

واین گونه یتیم شدیم...

گل مريم
2013_07_28, 02:19 PM
علی (علیه السلام) خود نقل می‌کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در پایان خطبه‌ای که در فضیلت و احترام ماه رمضان بیان فرمود، گریه کرد. گفتم: چرا گریه می‌کنید؟


فرمود: "برای سرنوشتی که در این ماه برای تو پیش می‌آید؛ گویا می‌بینم که تو مشغول نماز هستی و شقیترین مردم جهان، که همتای کشنده ناقه ثمود است، قیام می‌کند و ضربتی بر فرق تو فرود می‌آورد و محاسنت را با خون رنگین می‌سازد."








«فزت و ربّ الکعبه»

گل مريم
2013_07_28, 02:22 PM
معنی " فزت و رب الکعبه "



پرسش:


در معنی «فزت و ربّ الکعبه» است که می گویند به خدای کعبه رستگار شدم، این سخن چه معنا دارد زیرا گوینده آن امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ است، و رستگار شدن از این فرد که در زمان کودکی به پیامبر ایمان آورده مناسب نیست، آیا معنی صحیح تری وجود دارد؟


پاسخ:



استاد شهید مطهری در این رابطه می فرماید:

این است که می بینیم، علی ـ علیه السّلام ـ آن گاه که می بیند مرگش به صورت شهادت نصیبش شده از خوشحالی در پوست نمی گنجد، لذا در لحظات آخرین حیاتش می فرماید به خدا سوگند هیچ امر مکروه و خلاف انتظاری برای من رخ نداده است همان رخ داد که می خواستم و به آرزوی خود که شهادت است رسیدم مثل من مثل کسی است که شب تاریک در جستجوی آب در صحرایی می گردم، ناگاه چاه آبی یا سرچشمه ای پیدا می کند مثل من مثل جوینده ای است که به مطلوب خود نائل گشته است. [مطهری ، مرتضی، قیام انقلاب مهدی(عج) به ضمیمه شهید، ص 116 تا 118.]




پاسخ مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات، پایگاه استاد شهید مرتضی مطهری

مشعشع
2013_07_28, 09:28 PM
ایمان شناخت و معتقد بودن از روی قلب و اعتراف و اقرار به زبان و عمل نمودن با اعضا و جوارح بدن است.




http://www.afkarnews.ir/images/docs/000249/n00249853-b.jpg


حضرت علی(ع) می فرمایند:

- داستان دنیا به مانند داستان مار گزنده ای ماند که دست زدن بدان نرم و در اندرونش زهر کشنده است، نادان فریب خورده به سوی آن رود ولی خردمند دانا از آن دوری گزیند.

- هر که آنچه را میان او و خداست(به وسیله تقوا) اصلاح کند، خداوند آنچه را که میان او و مردم است به صلاح آورد، و کسی که کار آخرتش را اصلاح کند، خداوند برای او کار دنیایش را اصلاح کند، و هرکه را که از خویشتن برای خدا پند دهنده ای باشد، از جانب خدا برای او محافظی خواهد بود.

- هر که( پیش از مرگ) از خود حساب کشید، سود برد و هر که از آن غفلت نمود، زیان کرد و کسی که(از خدا) ترسید، (از عذاب آخرت) ایمن گشت و آنکه پند گرفت، بینا گردید و هر که بینا گردید، فهمید و دانا شد.

- ایمان شناخت و معتقد بودن از روی قلب و اعتراف و اقرار به زبان و عمل نمودن با اعضا و جوارح بدن است.

- خدای تعالی را در هر نعمتی حقی است، (که باید شکر آن را به جا آورد) پس هر که آن را ادا کند، خداوند آن نعمت را برای او زیاد گرداند و هر که در این باره کوتاهی کند، خداوند نعمتش را در خطر زوال اندازد.

- هر که دوری سفر را بیاد آرد، خود را آماده می سازد.

- انسان حلاوت ایمان را نمی چشد مگر آنکه دروغ را چه جدی و چه شوخی کنار بگذارد.

افکارنیوز