PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عفت در قرآن



صبور
2013_07_04, 11:27 AM
besm3





بی گمان نخستین مفهومی که از واژه عفت به اذهان خطور می کند، مفهومی نزدیک به مفهوم حیا و آزرم است. بیش ترین کاربردهای واژه نیز در حوزه اخلاق جنسی و روابط زن و مرد می باشد. این گونه است که بسیاری از حوزه های دیگر اخلاقی مغفول و نادیده گرفته می شود. این در حالی است که در کاربردهای قرآنی عفت بسیاری از حوزه های رفتار آدمی را مورد توجه قرار می دهد.
نویسنده این مطلب با بررسی آیات بر آن است تا دیدگاه قرآن و حوزه های عفت را را شناسایی و معرفی کند. با هم این مطلب را نظر می گذرانیم.

صبور
2013_07_04, 11:45 AM
گستره معنایی و مفهومی عفت


به نظر می رسد که در کاربردهای قرآنی عفت دایره وسیع و گسترده ای از رفتارهای آدمی را در بر می گیرد. از این روست که سخن از عفت کلام و مانند آن در افواه مردم وجود دارد و هر از گاهی شخصی را به بی عفتی در کلام متهم و یا دعوت به حفظ عفت در کلام می کنند. این بدان معناست که دایره مفهومی و معنای واژه گسترده تر از آن است که در وهله نخست به ذهن می آید.

هر چند که راغب اصفهانی اندیشمند و قرآن شناس به نام اسلامی، در تعریف کاربردهای این واژه در قرآن، آن را به حالتی از حالت های نفس تعریف می کند که با وجود آن شهوت نمی تواند بر نفس آدمی غلبه کند و چیره شود(مفردات الفاظ قرآن کریم ، ص ۵۷۳ ذیل واژه عف) و استاد دیگر این حوزه حسن مصطفوی نیز عفت را به خودداری نفس از شهوات نفسانی و تمایلات غیر شایسته در هر شخص و هر موضوع تعریف می کند تا این گونه دایره وسیع و گسترده تری پیدا کند(التحقیق ،‌ مصطفوی ، ج ۸ ، ص ۱۸۰ ذیل واژه عف) با این همه به نظر می رسد که دایره مفهومی واژه و کاربردهای قرآنی و عرفی آن وسیع تر از آن باشد که در این جا مطرح شده است.

صبور
2013_07_04, 11:46 AM
ملا محمد مهدی نراقی تا کتاب اخلاقی به نام و مشهور خود در تعریف عفت می نویسد: عفت انقیاد قوه شهوانی است. به این معنا که شخص عفیف با بهره گیری از عقل و فرمان های آن ، به قوای شهوانی اجازه نمی دهد تا بر او مسلط و چیره شود. از این رو، عفیف کسی است که در همه امور از جمله خوردن و ازدواج و بیان و مانند آن راه اعتدال عقلی را بپیماید و اجازه ندهد تا شهوت بر او چیره شود و وی را به سوی افراط و تفریط بکشاند و از حد اعتدال عقلی و عرفی بیرون راند.( نگاه کنید : جامع السعادات ،‌ ج ۲ ، ص ۱۷)

بر این اساس می توان گفت که عفیف کسی است که قوای عقلانی او بر قوای شهوانی چیره است و شخص از شخصیت محکم ، استوار و ثابتی برخوردار است و تحت تاثیر احساسات و عواطف تند و شدید رفتار نمی کند. از این روست که اعتدال و میانه روی در همه امور و رفتارهای او نمایان است. چنین شخصی دارای رفتارهای پسندیده عقلانی و عقلایی است و از سوی خرد و خردمندان به عنوان شخصیت سالم شناسایی و معرفی می شود.

صبور
2013_07_04, 11:48 AM
با توجه به تعریف یاد شده می توان گفت که عفت از نظر مفهومی و معنایی و کاربردهای آن دارای دایره وسیعی است و اختصاص به مورد خاصی چون عفت جنسی و یا حوزه خاصی از حوزه های شهوات ندارد؛ زیرا آن چه در عفیف مطرح است رفتارهای برخاسته از عقلانیت و سیره عقلایی است و چنان که از آیات قرآنی به دست می آید و به زودی مطرح می شود، عفت دارای مصادیق بسیار و نشانه های متعددی است که حوزه های متنوع و گوناگونی را شامل می شود.


مصادیقی از عفت نفس


برای تبیین مفهوم قرآنی عفت نفس نیاز است تا برخی از مصادیق و نشانه های آن دانسته شود. از این رو در دو بخش جداگانه به بررسی مصادیق و نیز نشانه های عفت نفس پرداخته می شود و آیاتی که در این باره وارد شده بررسی می گردد.

صبور
2013_07_04, 11:48 AM
عفت زنان


یکی از مهم ترین مسایلی که عفت نفس با آن گره خورده است،‌ عفت زنان است که گاه از آن به عفت جنسی نیز یاد می شود،‌ زیرا در این مساله به شیوه های رفتاری و چگونگی روابط میان زنان و مردان توجه می شود.

خداوند در آیات چندی از جمله در آیه ۳۵ سوره نساء‌و ۵ سوره مائده و ۵۱ و ۵۲ سوره یوسف و ۹۱ سوره انبیا و آیات دیگر، به مساله با اهمیت و ارزشی پاکدامنی و عفاف زنان توجه می دهد و آن را به عنوان برجسته ترین و شاخص ترین اوصاف زنان معرفی می کند. آیات قرآنی به گونه ای به مساله عفت زنان می پردازد که گویی ارزش زن بودن تنها با تحقق عفاف شدنی و ممکن است و زنی که از عفت برخوردار نباشد در حقیقت از زن بودن و ارزش های آن بیرون رفته است.
هر چند که در همین آیات، وقتی سخن از عفت زنان است مسایل متعدد و حوزه های چندی مورد توجه و نظر است ولی به نظر می رسد که شاخص و مولفه اصلی عفت در زنان را مساله محدودیت های جنسی و رابطی تشکیل می دهد. به این معنا که محوریت عفت زنان را می بایست به حوزه مسایل جنسی داد. بر این اساس هنگامی که از زن عفیف سخن به میان می آید به زنی گفته می شود که بتواند حدود عقلانی و عقلایی و شرعی در روابط جنسی را مراعات نماید و از دایره و چارچوب آن بیرون نرود.

صبور
2013_07_04, 11:50 AM
این گونه است که عفت زنان به معنای حفظ و نگه داری خود از نامحرم و پوشیدن تن در چارچوب قوانین شرعی و مراعات همه حدود و مرزهاست به گونه ای که بتواند خود را از هر گونه تعریض و تعرض نامحرم حفظ کند و تصرف و تجاوزی به هیچ شکل نسبت به او صورت نگیرد.

از آیه ۱۲ سوره تحریم می توان یک شاخصه مهم در درباره عفت زنان به دست داد. خداوند در این آیه هنگامی که از عفت حضرت مریم (س) سخن به میان می آورد، به شاخص مهمی اشاره می کند که می توان گفت که محوریت مرکزی تمام مفهومی عفت زنان را تبیین می کند. خداوند می فرماید: مریم بنت عمران التی احصنت فرجها، مریم دختر عمران کسی است که فرج خویش را حفظ کرد و محصن نگه داشت.
بر این اساس می توان گفت که عفت زنان به معنا و مفهوم پاکدامنی در روابط جنسی است. البته این معنا نسبت به مردان هنگامی که با توجه به تقابل جنسیتی سخن گفته می شود، نیز صادق است. از این روست که در آیه ۲۴ سوره نساء و یا ۲۶ سوره نور مساله عفت مردان نیز به حوزه روابط جنسی میان مرد و زن توجه می دهد.
به هر حال شاخص در عفت زنان و حتی مردان اگر به شکل تقابل جنسیتی مطرح شود، مسایل روابط دو جنس در حوزه روابط جنسی است.

صبور
2013_07_04, 11:51 AM
به هر حال شاخص در عفت زنان و حتی مردان اگر به شکل تقابل جنسیتی مطرح شود، مسایل روابط دو جنس در حوزه روابط جنسی است.


خداوند در آیات چندی از جمله آیات پیش گفته عفت جنسی را ملاک و معیار برای جواز ازدواج میان زن و مرد بر می شمارد و می فرماید که تنها در صورتی که مرد و زن عفیف باشند با هم ازدواج کنند. هر چند که این را به شکل خبری بیان می دارد ولی این جمله خبری در مقام انشاء‌ است و خداوند در حقیقت وقتی می فرماید که مردان عفیف برای زنان عفیف و یا زنان ناپاک برای مردان ناپاک هستند به معنا و مفهوم آن است که انسان های پاک و عفیف می بایست با هم ازدواج کنند و مردی عفیف در پی زنی بی عفت و ناپاک نرود و با او ازدواج ننماید و هم چنین زنان پاکدامن به مردان ناپاک پاسخ مثبت برای ازدواج ندهند.

صبور
2013_07_04, 11:52 AM
عفت همسران


اگر در حوزه روابط مرد و زن پاکدامنی و عفت نفس اصالت و محوریت می یابد به شکل بقایی آن نیز می بایست این موضوع به عنوان شاخصه روابط مرد و زن به عنوان همسران نیز ادامه یابد.

به سخن دیگر، عفت نفس زنان و مردان برای ایجاد روابط زناشویی به عنوان یک شاخص و محور اصلی مطرح می باشد ، تداوم این شاخص در بقای زندگی خانوادگی و روابط میان همسران نیز به عنوان یک اصل مطرح می باشد.

از این روست که خداوند در آیات ۲۴ و ۲۵ سوره نساء‌ و ۵ مائده و ۲۶ سوره نور و هم چنین ۳۳ سوره احزاب از عفت و پاکدامنی مردان و زنان به عنوان یکی از ارزش های اصلی و والا در انتخاب همسر توجه می دهد و در ادامه بر لزوم عفت زنان و مردان به شکل همسران تاکید می ورزد و برای تداوم آن سازوکارها و رفتارهای مشخص و معینی را به شکل آموزه های ارشادی و دستوری بیان می کند. به عنوان نمونه برای حفظ عفت همسران بر لزوم پرهیز زنان از خودآرایی برای دیگران و نامحرمان سخن می گوید و روابط میان زن و مردان نامحرم را به شدت محدود می سازد به گونه ای که بهترین روش در روابط با نامحرمان را در حفظ حجاب مطلق می داند و خواهان آن می شود که حتی برای دادن و گرفتن چیزی ، از ورای حجاب و پرده این کار صورت گیرد و زن و مرد نامحرم که دارای همسران هستند یک دیگر را نبینند.

سخت گیری و شدت عملی که از سوی برخی از آیات بر آن تاکید می شود از آن روست که روابط میان زنان دارای شوهر با مردان نامحرم کم تر شود.

صبور
2013_07_04, 11:53 AM
عفت در خانواده


همان گونه که عفت جنسی در میان زن و مرد به عنوان شاخص ابتدایی انتخاب همسر مناسب مطرح می باشد و در ادامه نیز بر آن تاکید می شود، هم چنین بر لزوم مراعات آن در خانواده نیز تاکید و اهتمام ویژه ای شده است؛ زیرا عدم مراعات آن می تواند در شخصیت فرزندان تاثیرات سوئی به جا گذارد. از این روست که داشتن خوابگاه خاص برای زن و شوهر و جدا کردن فرزندان و دیگر اعضای خانواده های بزرگ از زن و شوهر به عنوان یک قانون و اصل مورد تاکید اسلام قرار گرفته است.

خداوند در آیه ۳۱ سوره نور بر حفظ عفت خانوادگی می فرماید: و به زنان مؤمن بگو که چشمان خویش را ببندند و شرمگاه خود را نگه ، دارندو زینتهای خود را جز آن مقدار که پیداست آشکار نکنند و مقنعه های خود را تا گریبان فرو گذارند و زینتهای خود را آشکار نکنند ، جز برای شوهر خودیا پدر خود یا پدر شوهر خود یا پسر خود یا پسر شوهر خود یا برادر خود یاپسر برادر خود ، یا پسر خواهر خود یا زنان همکیش خود ، یا بندگان خود ،یا مردان خدمتگزار خود که رغبت به زن ندارند ، یا کودکانی که از شرمگاه زنان بی خبرند و نیز چنان پای بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کرده اند دانسته شود ای مؤمنان ، همگان به درگاه خدا توبه کنید ، باشد که رستگار گردید.

و در ادامه در آیه ۵۸ سوره نیز بر جداسازی خوابگاه و تعیین وقت ملاقات های خصوصی زن و شوهر چنین فرمان می دهد: ای کسانی که ایمان آورده اید ، باید بندگان شما و آنها که هنوز به حد، بلوغ نرسیده اند ، در سه هنگام از شما برای وارد شدن به خانه رخصت طلبند :پیش از نماز صبح و هنگام ظهر که لباس از تن بیرون می کنید و بعد از نماز عشا این سه وقت ، وقت خلوت شماست در غیر آن سه هنگام ، شما و آنها گناهی مرتکب نشده اید اگر بر یکدیگر بگذرید خدا آیات را این چنین برای شما بیان می کند ، و خدا دانا و حکیم است.

صبور
2013_07_04, 11:54 AM
عفت کلام و بیان


خداوند در آیه ۱۸۷ و ۲۲۲ و ۲۳۶ و ۲۳۷ سوره بقره و نیز ۳۴ و ۴۳ سوره نساء و ۶ سوره مائده و ۸۰ و ۸۱ سوره اعراف در رعایت ادب و عفت بیان به عنوان یک شاخصه مهم آیات قرآنی اشاره می کند تا به این وسیله بر ارزش و جایگاه عفت بیان تاکید کند.


قرآن هرگز مسایل و مطالب جنسی را به شکلی زننده و به دور از عفت و ادب بیان نکرده است با آن که در بسیاری از موارد می بایست به عنوان تبیین قانونی به صراحت در باره موضوعی سخن بگوید با این همه مراعات عفت در بیان را مقدم بر هر چیز دانسته است تا به این طریق حریم اخلاقی جامعه حفظ شود.


آیات ۴۵ و ۴۷ سوره آل عمران و نیز ۱۶ و ۲۰ سوره مریم گزارش می کند که چگونه حضرت مریم (س) در بیان مسائل جنسی عفت بیان مراعات می نماید.


آیاتی چون ۲۳ و ۲۴ و نیز ۶۱ تا ۶۷ سوره حجر و ۱۶۵ و ۱۶۶ سوره شعراء‌ نیز از عفت بیان سخن به میان می آورد و نشان می دهد که این روشی الهی است که می بایست از سوی مومنان نیز پیروی و تقلید شود.

صبور
2013_07_04, 11:56 AM
خداوند برای این که امنیت اخلاقی جامعه حفظ شود بر عفت به ویژه حوزه های جنسی تاکید می کند و اجازه نمی دهد که این بی عفتی به حوزه بیانی نیز کشیده شود. این گونه است که تشییع و رواج دادن فاحشه را به عنوان جرم تلقی می کند و مجازات های قانونی و عذاب های اخروی برای آن در نظر گرفته است. این در حالی است که در روزنامه های کشور به عنوان اطلاع رسانی این حریم شکسته می شود و مسایل جنسی به دور از عفت و ادب نوشته و ترویج می شود.


قاسم حداد اصفهانی در این باره می نویسد: برخی رسانه ها حجم وسیعی از اخبار حوادث خود را به جرایم خانوادگی اختصاص داده اند و مدت ها است به قبح شکنی از جرم علیه خانواده مشغولند. این در حالی است که طبق توصیه ها و آموزه های دین مبین انتشار اخبار خانواده ها در حکم ورود به حریم خصوصی افراد بوده و به دلیل شکستن قداست خانواده در حکم گناه کبیره است.


متأسفانه برخی خبرگزاری ها، سایت ها و نشریات به نام آزادی و اطلاع رسانی به انتشار اخبار جرایم خانوادگی می پردازند که نتیجه ای جز قبح شکنی از این اعمال زشت و ازدیاد این جرایم نداشته است.

صبور
2013_07_04, 11:57 AM
باید از این بنگاه های خبری پرسید هدف از انتشار این اخبار چیست؟ آیا می خواهیم به خانواده ها هشدار دهیم که مواظب فرزندان یا والدین خود باشید تا شما را به قتل نرسانند؟ کدام پدر و مادری باور می کند که روزی به دست فرزند خود کشته شود؟ کدام فرزندی می پذیرد که روزی به دست پدر یا مادر خود جان ببازد؟ کدام مسئولی اجازه دارد برای جلوگیری از کشته شدن یکی از اعضای خانواده، وارد حریم خصوصی آنها شود؟ اصلا کدام ارگان و نهاد اخبار خانواده ها را در اختیار رسانه ها قرار می دهد و با کدام مجوز؟! کدام قانون یا حکم شرعی اجازه انتشار اخبار درون خانواده ها را داده است که اینگونه بی پروا از پدرکشی و پسرکشی خبر می دهیم. آیا واقعاً ۶۰درصد جرایم کشور، درون خانوادگی است که به طور میانگین از ۵ خبر حوادث برخی رسانه ها ۳ مورد آن به خانواده ها تعلق دارد؟!

صبور
2013_07_04, 11:58 AM
عفت در امور مالی


از دیگر حوزه های که قرآن درباره عفت نفس در آن حوزه به صراحت سخن گفته است،‌ عفت در امور مالی است. البته این بدان معنا نیست که اختصاص به این مطلب داشته باشد؛ زیرا بیان قرآن به گونه ای است که دایره وسیع تری را شامل می شود، زیرا آن چه برای اسلام مهم است ،‌حفظ شخصیت اجتماعی اشخاص و حفظ حریم اخلاقی آن است. از این رو هر عاملی که شخصیت اجتماعی فردی را تهدید کند به عنوان عامل بازدارنده شناسایی و معرفی می کند.


اگر در آیه ۲۷۳ سوره بقره از پرهیز از تکدی گری سخن می گوید به سبب آن است که آن را عامل در فروپاشی شخصیت اجتماعی فرد بلکه فروپاشی شخصیت به شکل کلی بر می شمارد. از این روست که عفت در این مورد را مطرح می کند و به عنوان نمونه از مردم می خواهد که بدان گرایش نداشته نباشند.


به سخن دیگر آن چه در اسلام مورد تاکید است عفت برای حفظ شخصیت است که می بایست از راه اجتناب از برخی از اعمال تحقق یابد.

صبور
2013_07_04, 11:59 AM
نشانه های عفت


چنان که گفته شد عفت یک حالت نفسانی است و از این نظر می توان گفت از امور باطنی است که تنها با نشانه های آن در بیرون می توان از عفت نفس شخصی سخن گفت و آن را تایید و تکذیب کرد.


قرآن برای عفیف نشانه های چندی را بیان می کند که در حوزه رفتاری دیده می شود. از جمله از نشانه های عفت را اجتناب و پرهیز از اختلاط میان زنان و مردان بر می شمارد و می فرماید که این گونه رفتار بیانگر آن است که شخص دارای عفت نفس می باشد.(قصص آیه ۲۳)

اجتناب از تکدی و دوری از گدایی کردن در آیه ۲۷۳ سوره بقره مورد توجه قرار می گیرد تا به شخص این مفهوم القا شود که تکدی گری عامل مهم در از دست رفتن عفت نفس آدمی است.

اجتناب و دوری از حرکات و رفتارهای تحریک آمیز از سوی زنان و دوری از خودآرایی برای مردان اجنبی که در آیاتی چون ۲۱ سوره نور و ۳۲ و ۳۳ سوره احزاب بیان شده است از دیگر نشانه های عفت نفس اشخاص است.


اجتناب و دوری از روابط نامشروع و بیرون از چارچوب میان همسران و با جنس مخالف از دیگر نشانه های پاکدامنی و عفت نفس افراد است که در آیه ۵۱ و ۵۲ سوره یوسف تبیین شده است.


در همین رابطه می توان به اجتناب از زنا (نساء آیه ۲۵ و مائده آیه ۵) و دوری از سخنان نرم و نازک و تحریک آمیز با مردان نامحرم (احزاب آیه ۳۴) و پرهیز از فحشاء‌ ( نساء‌آیه ۲۵) و لواط (نمل آیه ۵۶) به عنوان دیگر نشانه عفت نفس توجه داد.

صبور
2013_07_04, 12:02 PM
حجاب و حفظ حریم آن (نور آیه ۶۰ و احزاب آیه ۵۵ و ۵۹) و حفظ و نگهداری از نگاه نامحرمان (نور آیه ۳۰ و ۳۱) و حیا و ستر عورت و پوشاندن آن (اعراف آیه ۱۹ تا ۲۴ و طه آیه ۱۲۱) از دیگر نشانه هایی است که قرآن برای عفت نفس بر می شمارد.


خویشتن داری از رفتارهای شکننده شخصیت از هر گونه اعمالی پست و به دور از شان و شخصیت چون تکدی گری و درخواست هایی از این دست (بقره آیه ۲۷۳) از دیگر نشانه های عفت نفس است که با آن می توان شخصی را عفیف و یا بی عفت دانست.


این ها نمونه هایی از نشانه های عفت نفس است که در آیات قرآنی بدان اشاره شده است. به سخن دیگر، عفت نفس هر کسی را می توان با یکی از این نشانه ها به دست آورد. البته چنان که گفته شد عفت نفس به معنای رفتارهای معتدل و میانه بر اساس اصول عقلانی و عقلایی می باشد. از این رو هر گونه رفتاری به دور از اعتدال و اصول عقلانی و عقلایی به معنای بی عفتی است. بنابراین عفت نفس دایره وسیع و گسترده ای را شامل می شود و اختصاص به امور جنسی ندارد هر چند که شاخص محوری آن در آیات و روایات است و بیشترین تاکید به این حوزه از مسایل عفت نفس شده است.
-----------------
برگرفته از سایت ساموس