PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : منازل الاخرة



گل مريم
2013_04_19, 11:32 PM
بسم الله الرحمن الرحیم


تألیف مرحوم حاج شیخ عباس قمی

فصل اول: مرگ

اول منزل این سفر، مرگ است.

و این منزل عقبات و جاهای دشوار دارد، اینک ما به ذکر دو عقبه آن اشاره می کنیم:

عقبه ی اول سکرات موت، و شدت جان کندن است: " و جاءت سکرت الموت بالحق ذلک ما کنت منه تحید" (سوره ق آیه ی 19)
و این عقبه ای است بسیار دشوار که شدائد و سختی ها از هر طرف به محتضر رو می کند؛ از طرفی، شدت مرض و درد و بسته شدن زبان و رفتن قوا از اندام، از طرف دیگر ، گریستن اهل و عیال و وداع آن ها با او و غم یتیمی و بی کس شدن بچه های خود، از طرف دیگر، غم جدا شدن از مال و منزل و املاک و اندوخته ها و چیزهای نفیس خود که عمر عزیز خود را صرف آن ها کرده و بوسیله ی زیاد، آن ها را تحصیل نموده بلکه بسا شده که بسیاری از آن ها مال مردم بوده و به ظلم و غضب آن ها را مالک شده و آنگه چقدر حقوق را بر اموال او تعلق گرفته و نداده، حال ملتفت خرابی های کار خود شده که کار گذشته و راه اصلاح آن ها بسته شده؛
و از طرفی ، هول ورود به نشأه ای که غیر
از این نشأه است و چشمش می بیند چیزهایی را که بیش از این نمی دید" فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید" ( سوره ق،آیه ی 22) می بیند حضرت رسول و اهل بیت طهارت (ص) و ملائکه رحمت و ملائکه غضب را حاضر شده اند تا در باره ی او چه حکم شود و چه سفارش نمایند، و از طرف دیگر ابلیس و اعوان او برای آن که ایمان او را به شک اندازند جمع شده اند و میخواهند کاری کنند که ایمان او گرفته شود و بی ایمان از دنیا بیرون رود، از طرفی هول آمدن ملک الموت که آیا به چه هیئت خواهد بود و چه نحو جان او را قبض خواهد نمود.

شیخ کلینی روایت کرده از: حضرت صادق (ع) که حضرت امیرالمؤمنین(ع) را درد چشمی عارض شد حضرت رسول (ص) به عیادت آن حضرت تشریف برد دید او را، که صیحه و فریاد می کشد، فرمود که آیا این صیحه از جزع و بی تابی است یا از شدت درد است؟
امیر المؤمنین (ع) عرض کرد یا رسول الله من هنوز دردی نکشیده ام که سخت تر از این درد باشد. فرمود یا علی چون ملک الموت نازل شود به جهت قبض روح کافر، با خود بیاورد سیخی از آتش ، پس بیرون کشد روح او را با سیخ، پس صیحه کشد جهنم!
حضرت امیرالمؤمنین (ع) چون این را شنید برخاست و نشست و گفت: یا رسول الله، اعاده فرما بر من حدیث را؛ زیرا که درد مرا فراموشی داد. پس گفت: آیا از امت شما کسی به این نحو قبض روح می شود؟

فرمود : بلی! حاکمی که جور کند و کسی که مال یتیم را به ظلم و ستم بخورد و کسی که شهادت دروغ دهد.

گل مريم
2013_04_29, 08:17 AM
و اما چیزهایی که باعث آسانی سکرات موت است از جمله:

شیخ صدوق از حضرت صادق(ع) روایت کرده که فرمود هر که خواهد که حق تعالی بر او آسان کند سکرات مرگ را پس باید صله ی ارحام و خویشان خود کند، و به پدر و مادر خود نیکی و احسان نماید؛ پس هرگاه چنین کند، خداوند بر او آسان کند دشواری های مرگ را، و در حیات خود فقر به او نرسد هرگز .
و روایت شده که حضرت رسول(ص) حاضر شد نزد جوانی در وقت وفات او، پس به او فرمود: بگو: لا اله الا الله، پس بسته شد زبان آن جوان و نتوانست بگوید، و هر چه حضرت مکرر کرد او نتوانست بگوید؛ پس حضرت فرمود: به آن زنی که نزد سر آن جوان بود که آیا این جوان مادر دارد؟ عرض کرد: بلی من مادر او می باشم. فرمود: آیا تو خشمناکی بر او؟ گفت: بلی و الان شش سال است که با او تکلم نکرده ام.
حضرت فرمود: که راضی شو از او. آن زن گفت: رضی الله عنه برضاک یا رسول الله،
و چون این کلمه را که مُشعِر بر رضایت او بود از پسرش گفت، زبان آن جوان باز شد. حضرت به او فرمود، بگو: لا اله الا الله، گفت: لا اله الا الله. حضرت فرمود: چه می بینی؟ عرض کرد: می بینم مرد سیاه قبیح المنظر با جامه های چرک و بوی گندیده و بد که نزد من آمده و گلو و راه نفس مرا گرفته.
حضرت فرمود: بگو: یا من یقبل الیسیر و یعفو عن الکثیر اقبل منی الیسیر واعف عنی الکثیر انک انت الغفور الرحیم. آن جوان این کلمات را گفت. آن وقت حضرت به او فرمود: نگاه کن چه می بینی؟ گفت: می بینم مردی سفید رنگ، نیکو صورت، خوشبو با جامه های خوب نزد من آمده و آن سیاه پشت کرده و می خواهد برود؛ حضرت فرمود: این کلمات را اعاده کن، اعاده کرد، حضرت فرمود: چه می بینی؟ عرض کرد: دیگر آن سیاه

را نمی بینم و آن شخص نزد من است، پس در آن حال آن جوان وفات کرد.

گل مريم
2013_04_29, 08:18 AM
و دیگر از حضرت صادق(ع) مروی است که هر که بپوشاند برادر خود را جامه ی زمستانی یا تابستانی، حق است بر خداوند تعالی که او را بپوشاند از جامه های بهشت، و آن که آسان کند بر او از سکرات مرگ و گشاد کند بر او قبر را .

و از حضرت رسول(ص) منقول است که هر که بخوراند برادر خود را حلوایی، حق تعالی بر طرف کند از او تلخی مرگ را.

و دیگر از چیزهایی که برای تعجیل راحت مُحتَضر نافع است خواندن سوره یس، و الصافات و کلمات فرج است نزد او

( کلمات فرج: " لا اله الا الله الحلیم الکریم" تا آخر که در "قنوت" نمازها خوانده می شود.شیخ عباس قمی.ر.ک:بحارالانوار:81/240، حدیث 26.)

ادامه دارد.....

گل مريم
2013_05_15, 08:31 AM
و شیخ صدوق از حضرت صادق(ع) روایت کرده که هر که یک روز از آخر ماه رجب روزه بگیرد، حق تعالی او را ایمن گرداند از شدت سکرات مرگ و از هول بعد از مرگ و از عذاب قبر.

و بدان که از برای روزه گرفتن بیست و چهار روز از رجب، ثواب زیادی رسیده؛ از جمله آن که ملک الموت به صورت جوانی آید با لباس خوبی با قدحی از شراب بهشت، وقت قبض

روح او حاضر شود، و آن شراب را به او بیاشاماند تا سکرات مرگ بر او آسان شود.

و از حضرت رسول(ص) مروی است که در شب هفتم رجب چهار رکعت نماز کند در هر رکعت بخواند حمد یک مرتبه، توحید سه مرتبه و فلق و ناس و بعد از فراغ ده مرتبه صلوات بفرستد و ده مرتبه تسبیحات اربع بخواند، حق تعالی او را در سایه ی عرش جای دهد و عطا کند به او ثواب روزه دار ماه رمضان و استغفار کند برای او ملائکه تا فارغ شود از این نماز و آسان کند بر او جان دادن و فشار قبر را و او از دنیا بیرون نرود تا جای خود را در بهشت ببیند و ایمن گرداند او را حق تعالی از فزع اکبر.

و شیخ کفعمی از حضرت رسول(ص) روایت کرده است که هر که هر روز ده مرتبه این دعا را بخواند حق تعالی چهار هزار گناه کبیره ی او را بیامرزد و او را از سکرات مرگ و فشار قبر و صد هزار هول قیامت نجات دهد و از شر شیطان و لشکرهای او محفوظ گردد و دَیْنَش ادا شود، و غمّ و همّش زایل گردد و دعا این است:

" أعْدَتْتُ لکل هول لا اله الا اللهُ، و لکل همّ و غمّ ما شاء اللهُ، و لکل نعمة الحمد لله،
و لکل رخاء الشکُرُ لله،و لکل اُعجوبة سبحان الله، و لکل ذنب استغفرُ الله
و لکل مصیبة إنا لله و إنا الیه راجعون،و لکل ضیق حسبی الله و لکل قضاء و قدر توکلتُ علی الله،
و لکل عَدُوّا اعتصمْتُ بالله، و لکل طاعة و معصیة، لا حول و لا قوة إلا بالله و العلیّ العظیم."

و بدان ، نیز که از برای این ذکر شریف، هفتاد مرتبه فضل عظیم است از جمله آن که وقت مردن او را مژده و بشارت دهند و آن ذکر این است:

" یا اسمَع السامعین و یا ابْصَر الناظرین و یا اسْرَع الحاسبین و یا احْکَم الحاکمین."

شیخ کلینی از حضرت صادق(ع) روایت کرده که فرمود: ملول نشوید از قرائت "اذا زلزلت الارض زلزالها "، زیرا که هر که این سوره را در نوافل خود بخواند نرساند حق تعالی به او زلزله ابداً و نمیرد به زلزله و نه به صاعقه و نه به آفتی از دنیا تا بمیرد، و در وقت مردن او، مَلَکی کریم از نزد حق تعالی بر او نازل شود و بنشیند نزد سر او و بگوید: ای ملک الموت، رفق و مدارا کن به ولی الله، زیرا که او مرا بسیار یاد می کرد

گل مريم
2013_08_17, 10:12 AM
عقبه ی دوم عدیله ی عند الموت است:

یعنی عدول کردن از حق به باطل در وقت مردن و آن چنان است که شیطان نزد مُحتَضر حاضر شود و و سوسه کند و او را در تشکیک اندازد تا او را از ایمان بیرون کند

و از این جهت است که در دعاها استعاذه از آن شده و جناب فخرالمحققین فرموده که هر که خواهد از آن سالم بماند استحضار کند ادلّه ایمان و اصول خمسه را با

ادلّه ی قطعیّه و صفای خاطر و بسپرد آن را به حق تعالی که در وقت حضور موت به او ردّ فرماید به این طریق و بگوید بعد از ذکر عقاید حقّه:

"اللهم یا ارْحَمَ الراحمین إنی قد أوْدَعْتُکَ یقینی هذا و ثبات دینی و أنت خیرُ مُسْتَودَع و قد أمرتنا بحفظ الودایع فرُدَّه علیَّ وقْتَ حضور مَوْتی".

پس بر حسب فرمایش آن بزرگوار خواندن دعای عدیله ی معروف و استحضار معنی آن در خاطر برای سلامت جستن از خطر عدیله ی عند الموت نافع است.

و شیخ طوسی از محمد بن سلیمان دیلمی روایت کرده است که به خدمت حضرت صادق(ع) عرض کردم که شیعیان تو می گویند که ایمان بر دو قسم است: یکی

مستقر و ثابت و دیگر آن که به امانت سپرده شده است و زایل می گردد. پس بیامرز دعائی را که هرگاه آن را بخوانم ایمان من کامل گردد و زایل نشود. فرمود که

بگو بعد از هر نماز واجب:

" رضیتُ بالله ربّاً و بمحمّد صلّی الله علیه و آله نبیّا و بالاسلام دینا و بالقرآن کتابا و بالکعبة قبلة و بعلیّ ولیاً و اماما و بالحسن و الحسین و علیّ بن الحسین و

محمّد بن علیّ و جعفر بن محمّد و موسی بن جعفر و علیّ بن موسی و محمّد بن علیّ و علیّ بن محمّد و الحسن بن علیّ و الحجة بن الحسن صلواتُ الله

علیهم أئمّة، الّلهمّ إنّی رضیتُ بهم أئمّة فارْضِنی لَهم إنّک علی کلّ شیئ قدیر".

گل مريم
2013_08_17, 10:13 AM
و از چیزهایی که نافع است برای این عقبه، مواظبت به اوقات نمازهای فریضه است.

و در جزء حدیثی است که در مشرق و مغرب عالم، اهل بیتی نیست مگر آن که ملک الموت در هر شبانه روز در اوقات نماز، پنج مرتبه به ایشان نظر می کند؛

پس هرگاه کسی را که می خواهد قبض روح کند از کسانی باشد که مواظبت داشته به نماز و نمازها را در اوقات خود بجا آورده ملک الموت تلقین کند او را شهادَتَیْن و دور کند از او ابلیس ملعون را.

روایت شده که حضرت صادق(ع) نوشت برای شخصی که اگر خواسته باشی که ختم شود به خوبی عمل تو، تا آن که قبض روح تو شود در حالی که تو در افضل اعمال بوده باشی، پس بزرگ شمار حقّ خدا را از آن که صرف کنی نعمت های خدا را در معصیت ها ی خدا، و آن که مغرور شوی به حلم خدا از تو،

گرامی دار هر که را که یافتی که ما را ذکر می کند یا ادّعا می کند مودّت و دوستی ما را، پس باکی نیست بر تو در گرامی داشتن او را، خواه راست گوید یا دروغ، همانا به تو نفع می رساند نیّت تو و به او می رساند ضرر دروغ او را.

گل مريم
2013_08_17, 10:15 AM
فقیر گوید: که برای عاقبت بخیر شدن و از شقاوت به سعادت رسیدن نافع است خواندن دعای یازدهم صحیفه ی کامله: " یا من ذکره شرف للذّاکرین" تا آخر،

و خواندن دعای تمجید که در "کافی" و غیره نقل شده و حقیر در کتاب "باقیات الصالحات" {مفاتیح الجنان، ص 341، انت الله لا اله الا الله..} بعد از ادعیه ی ساعات، آن را نقل کرده ام، و خواندن نمازی که وارد شده در یک شنبه ی ذی القعده، و مداومت به این ذکر شریف : "ربّنا لا تُزِغ قلوبنا بعد إذ هَدَیتنا وَهَب لنا مِن لَدُنک رحمة إنّک انت الوهّاب" {سوره ی آل عمران، آیه 8}، و مداومت به تسبیح حضرت زهراء (ع ) ، و در انگشت کردن انگشتر عقیق، خصوص اگر بر آن نقش باشد:

" محمّدٌ نبیٌّ الله و علیٌّ ولیُّ الله" و خواندن سوره ی " قد أفلح المؤمنون" در هر جمعه، و خواندن هفت مرتبه بعد از نماز صبح و نماز مغرب:

" بسم الله الرحمن الرحیم، لا حولَ و لا قوّةَ إلّا بالله العلیّ العظیم" ، و آن که در شب بیست و دوم رجب، هشت رکعت نماز گزارد در هر رکعت حمد یک مرتبه و " قل یا أیّها الکافرون" هفت مرتبه بخواند و بعد از فراغ، ده مرتبه صلوات بفرستد و ده مرتبه استغفار کند. و سید بن طاووس از حضرت رسول(ص) روایت کرده که هر که در شب ششم شعبان چهار رکعت نماز گزارد و در هر رکعت حمد یک مرتبه و پنجاه مرتبه توحید بخواند حق تعالی قبض فرماید روح او را بر سعادت و گشاد گرداند قبر او را و بیرون شود از قبر خود در حالی که صورتش مثل ماه باشد. و می گوید:
" أشهدُ أن لا إله إلّا اللهُ و أشهد أنّ محمّدا عبدُه و رسولُه".

گل مريم
2013_08_17, 10:16 AM
حکایت اول:

نقل است که فُضَیل بن عیاض که یکی از رجال طریقت است شاگردی داشت که اعلم شاگردان او محسوب می شده، وقتی ناخوش شد، هنگام احتضار، فضیل به بالین او آمد

و نزد سر او نشست و شروع کرد به خواندن "یس" ،آن شاگرد محتضر گفت: مخوان این سوره را ای استاد، پس فضیل ساکت شد و به او گفت: بگو لا إله إلا الله، گفت: نمیگویم

آن را به جهت آن که (العیاذ الله) من بیزارم از آن، پس به این حال مُرد.

فضیل از مشاهده ی این حال بسی در هم شد، و به منزل خود رفت و بیرون نیامد؛ پس او را در خواب دید که او را به سوی جهنم می کشند. فضیل از او پرسید تو که اعلم شاگردان من بودی چه شد که خداوند معرفت را از تو گرفت و به عاقبت بد مُردی؟ گفت : برای سه چیز که در من بود:

اول: نمّامی و سخن چینی کردن؛ دوم: حسد بردن؛ سوم آن که من علتی داشتم و به طبیب عرضه کرده بودم، او به من گفته بود که در هر سال یک قدح شراب بخور که اگر نخوری این علت در تو باقی خواهد ماند پس من بر حسب قول آن طبیب شراب می خوردم، به این سه چیز که در من بود عاقبت من بَد شد و به آن حال مُردم.