تجزیه و ترکیب آیات ۱۴۷ الی ۱۵۰ سوره بقره

[دژدان]

besm3


تجزیه و ترکیب آیات ۱۴۷ الی ۱۵۰ سوره مبارکه بقره



مطالب را با ذکر منبع با دوستان خود به اشتراک بگذارید.


..5.....

[دژدان]

الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ(147)

الْحَقُّ: اسم، مفرد، مذکر، معرفه به ال، معرب
*مبتدا و لفظا مرفوع*

مِن رَّبِّكَ: (من)حرف جر، عامل، مبنی/(رب)اسم، مفرد، مذکر، معرفه، معرب/(ک)ضمیر، مفرد مذکر مخاطب، اسم، معرفه، معرب
*جارومجرور متعلق به خبر محذوف/مضاف الیه و محلا مجرور*

فَـ: حرف، غیرعامل، مبنی

لَا تَكُونَنَّ: فعل نهی+نون تاکید ثقیله، مفرد مذکر مخاطب، (ک و ن)، معتل_اجوف واوی، ثلاثی مجرد، لازم، معلوم، مبنی
*فعل و ضمیر مستتر انت در محل رفع خبر کَانَ*

مِنَ الْمُمْتَرِينَ: (من)حرف جر، عامل، مبنی/(ال)اسم موصول، معرفه، مبنی/(ممترین)اسم فاعل، جمع، مذکر، معرفه، معرب، مشتق
*جارومجرور متعلق به خبر کَانَ محذوف*

[دژدان]

وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(148)

وَ: واو استیناف

لِكُلٍّ: حرف جر، عامل، مبنی/اسم، مفرد، مذکر، نکره، جامد، معرب
*جارومجرور متعلق به خبر مقدم محذوف*

وِجْهَةٌ: اسم، مفرد، مونث، نکره، معرب
*مبتدا و لفظا مرفوع*

هُوَ: ضمیر منفصل، مفرد مذکر غایب، اسم، معرفه، مبنی
*مبتدا و محلا مرفوع*

مُوَلِّيهَا: (مولی)اسم فاعل باب تفعیل، مفرد، مذکر، معرفه به اضافه، مشتق، معرب/(ها)ضمیر، مفرد مونث غایب، اسم، معرفه، مبنی
*خبر و تقدیرا مرفوع/مضاف الیه و محلا مجرور*

فَ: حرف، غیرعامل، مبنی

اسْتَبِقُوا: فعل امر، جمع مذکر مخاطب، (س ب ق)، صحیح_سالم، ثلاثی مزید_باب استفعال، متعدی، معلوم، مبنی
*فعل و فاعل ضمیر بارز واو*

الْخَيْرَاتِ: اسم، جمع، مونث، معرفه به ال، معرب
*منصوب به نزع خافض*

أَيْنَ: حرف شرط جازم، عامل، مبنی

مَا: حرف زائد

تَكُونُوا: فعل مضارع مجزوم، جمع مذکر مخاطب، (ک و ن)، معتل_اجوف واوی، ثلاثی مجرد، لازم، معلوم، معرب
*فعل و ضمیر بارز واو در محل رفع اسم کَانَ*

يَأْتِ: فعل مضارع مجزوم، مفرد مذکر غایب، (ء ت ی)، مهموز الفاء_ناقص یایی، ثلاثی مجرد، متعدی، معلوم، معرب
*فعل*

بِكُمُ: حرف جر، عامل، مبنی/ضمیر، جمع مذکر مخاطب، اسم، معرفه، مبنی
*جارومجرور متعلق به يَأْتِ اللَّهُ*

اللَّهُ: اسم، مفرد، مذکر، معرفه، معرب
*فاعل و لفظامرفوع*

جَمِيعًا: اسم، جمع، مذکر، نکره، معرب
*حال و لفظا منصوب*

إِنَّ: حرف مشبهه بالفعل، عامل، مبن

اللَّهَ: اسم إِنَّ و لفظا منصوب

عَلَىٰ كُلِّ: جارومجرور متعلق به قَدِيرٌ

شَيْءٍ: اسم، مفرد، مذکر، نکره،معرب
*مضاف الیه و لفظا مجرور*

قَدِيرٌ: صیغه مبالغه، اسم، مفرد، مذکر، نکره، معرب، مشتق
*خبر إِنَّ و لفظا مرفوع*

[دژدان]

وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ(149)

وَ: واو استیناف

مِنْ حَيْثُ: حرف جر، عامل، مبنی/ظرف، اسم، مبنی
*جارومجرور متعلق به وَلِّ*

خَرَجْتَ: فعل ماضی، مفرد مذکر مخاطب، (خ ر ج)، صحیح_سالم، ثلاثی مجرد، لازم، معلوم، مبنی
*فعل و فاعل ضمیر بارز تَ*

فَ: حرف، غیرعامل، مبنی

وَلِّ: فعل امر، مفرد مذکر مخاطب، (و ل ی)، لفیف مفروق، ثلاثی مزید_باب تفعیل، متعدی، معلوم، مبنی
*فعل و فاعل ضمیر مستتر انت*

وَجْهَكَ: (وجه)اسم، مفرد، مذکر، معرفه به اضافه، معرب/(ک)ضمیر، مفرد مذکر مخاطب، اسم، معرفه، مبنی
*مفعول و لفظا منصوب/مضاف الیه و محلا مجرور*

شَطْرَ: ظرف، اسم، مفرد، مذکر، نکره، جامد، منصرف، معرب
*مفعول فیه و لفظا منصوب*

الْمَسْجِدِ: اسم مکان، مفرد، مذکر، معرفه به ال، معرب
*مضاف الیه و لفظا مجرور*

الْحَرَامِ: اسم، مفرد، مذکر، معرفه به ال، معرب
*صفت مسجد و لفظا مجرور*

وَ: واو حالیه

إِنَّهُ: حرف مشبهه بالفعل، عامل، مبنی/ضمیر، مفرد مذکر غایب، اسم، معرفه، مبنی
*حرف مشبهه و ضمیر هُ در محل نصب اسم إِنَّ*

لَلْحَقُّ: لام مزحلقه، غیرعامل، مبنی/اسم، مفرد، مذکر، معرب
*خبر إِنَّ و لفظا مرفوع*

مِن رَّبِّكَ: (من)حرف جر، عامل، مبنی/(رب)اسم، مفرد، مذکر، معرفه، معرب/(ک)ضمیر، مفرد مذکر مخاطب، اسم، معرفه، معرب
*جارومجرور متعلق به محذوف/مضاف الیه و محلا مجرور*

وَ: واو حالیه

مَا: حرف شبیه به لیس، عامل، مبنی

اللَّهُ: اسم، مفرد، مذکر، معرفه، معرب
*اسم مَا و لفظا مرفوع*

بِغَافِلٍ: حرف جر، عامل، مبنی/اسم فاعل، مفرد، مذکر، نکره، معرب، مشتق
*حرف جر زائد و غافل در محل نصب خبر مَا*

عَمَّا: حرف جر، عامل، مبنی/اسم موصول، معرفه، مبنی
*جارومجرور متعلق به غَافِلٍ*

تَعْمَلُونَ: فعل مضارع، جمع مذکر مخاطب، (ع م ل)، صحیح_سالم، ثلاثی مجرد، متعدی، معلوم، معرب
*فعل و فاعل ضمیر بارز واو*

[دژدان]

وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ(150)

وَ: واو استیناف

مِنْ حَيْثُ: حرف جر، عامل، مبنی/ظرف، اسم، مبنی
*جارومجرور متعلق به وَلِّ*

خَرَجْتَ: فعل ماضی، مفرد مذکر مخاطب، (خ ر ج)، صحیح_سالم، ثلاثی مجرد، لازم، معلوم، مبنی
*فعل و فاعل ضمیر بارز تَ*

فَ: حرف، غیرعامل، مبنی

وَلِّ: فعل امر، مفرد مذکر مخاطب، (و ل ی)، لفیف مفروق، ثلاثی مزید_باب تفعیل، متعدی، معلوم، مبنی
*فعل و فاعل ضمیر مستتر انت*

وَجْهَكَ: (وجه)اسم، مفرد، مذکر، معرفه به اضافه، معرب/(ک)ضمیر، مفرد مذکر مخاطب، اسم، معرفه، مبنی
*مفعول و لفظا منصوب/مضاف الیه و محلا مجرور*

شَطْرَ: ظرف، اسم، مفرد، مذکر، نکره، جامد، منصرف، معرب
*مفعول فیه و لفظا منصوب*

الْمَسْجِدِ: اسم مکان، مفرد، مذکر، معرفه به ال، معرب
*مضاف الیه و لفظا مجرور*

الْحَرَامِ: اسم، مفرد، مذکر، معرفه به ال، معرب
*صفت مسجد و لفظا مجرور*

وَ: واو عطف

حَيْثُ مَا: اسم شرط جازم، عامل، مبنی
*متعلق به خبر مقدم محذوف کَانَ*

كُنتُمْ: فعل ماضی، جمع مذکر مخاطب، (ک و ن)، معتل_اجوف واوی، ثلاثی مجرد، لازم، معلوم، مبنی
*فعل ناقص و ضمیر بارز تُم در محل رفع اسم کَانَ*

فَـ: فاء رابطه برای جواب شرط

وَلُّوا: فعل امر، جمع مذکر مخاطب، (و ل ی)، لفیف مفروق، ثلاثی مزید_باب تفعیل، متعدی، معلوم، مبنی
*فعل و فاعل ضمیر بارز واو*

وُجُوهَكُمْ: (وجوه)اسم، جمع، مذکر، معرفه به اضافه، معرب/(کم)ضمیر، جمع مذکر مخاطب، اسم، معرفه، مبنی
*مفعول و لفظا منصوب/مضاف الیه و محلا مجرور*

شَطْرَ: ظرف مکان، مفعول فیه و لفظا منصوب

هُ: ضمیر، مفرد مذکر غایب، اسم، معرفه، مبنی
*مضاف الیه و محلا مجرور*

لِئَلَّا يَكُونَ: (لـِ)حرف جر، عامل، مبنی/(أنْ)حرف نصب، عامل، مبنی/(لا یکون)فعل نفی منصوب، جمع مذکر غایب، (ک و ن)، معتل_اجوف واوی، ثلاثی مجرد، لازم، معلوم، معرب

لِلنَّاسِ: حرف جر، عامل، مبنی/اسم، جمع، مذکر، معرب
*جارومجرور متعلق به خبر محذوف کَانَ*

عَلَيْكُمْ: حرف جر، عامل، مبنی/ضمیر، جمع مذکر مخاطب، اسم، معرفه، مبنی
*جارومجرور متعلق به خبر محذوف کَانَ*

حُجَّةٌ: اسم، مفرد، مونث، نکره، معرب
*اسم موخر کَانَ و لفظا مرفوع*

إِلَّا: حرف استثنا، غیرعامل، مبنی

الَّذِينَ: اسم موصول، جمع، مذکر، معرفه، مبنی
*مستثنی و محلا منصوب*

ظَلَمُوا: فعل ماضی، جمع مذکر غایب، (ظ ل م)، صحیح_سالم، ثلاثی مجرد، لازم، معلوم، مبنی
*فعل و فاعل ضمیر بارز واو*

مِنْهُمْ: حرف جر، عامل، مبنی/ضمیر، جمع مذکر غایب، اسم، معرفه، مبنی
*جارومجرور متعلق به ظَلَمُوا*

فَـ: فاء فصیحه

لَا تَخْشَوْا: فعل نهی، جمع مذکر مخاطب، (خ ش ی)، معتل_ناقص یایی، ثلاثی مجرد، متعدی، معلوم، معرب
*فعل و فاعل ضمیر بارز واو*

هُمْ: مفعول و محلا منصوب

وَ: واو عطف

اخْشَوْنِي: (اخْشَوْ/نِ/ي)فعل امر، جمع مذکر مخاطب، (خ ش ی)، معتل_ناقص یایی، ثلاثی مجرد، متعدی، معلوم، معرب/نون وقایه/ضمیر، متکلم وحده، اسم، معرفه، مبنی
*فعل و فاعل ضمیر بارز واو/مفعول و محلا منصوب*

وَ: واو عطف

لِأُتِمَّ: (لِـ/أُتِمَّ)حرف نصب، عامل، مبنی/فعل مضارع منصوب، متکلم وحده، (ت م م)، صحیح_مضاعف، ثلاثی مزید_باب افعال، متعدی، معلوم، معرب
*فعل و فاعل ضمیر مستتر انا*

نِعْمَتِي: اسم، مفرد، مونث، معرفه به اضافه، معرب/ضمیر، متکلم وحده، اسم، معرفه، مبنی
*مفعول و منصوب به فتحه مقدر/مضاف الیه و محلا مجرور*

عَلَيْكُمْ: جارومجرور متعلق به أُتِمَّ

وَ: واو عطف

لَعَلَّكُمْ: حرف مشبهه بالفعل، عامل، مبنی/ضمیر، جمع مذکر مخاطب، اسم، معرفه، مبنی
*حرف مشبهه و ضمیر در محل نصب اسم لعل*

تَهْتَدُونَ: فعل مضارع، جمع مذکر مخاطب، (ه د ی)، معتل_ناقص یایی، ثلاثی مزید_باب افتعال، متعدی، معلوم، معرب
*فعل و فاعل ضمیر بارز واو/جمله فعلیه در محل رفع خبر لعل*