PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : فضايل امام حسين (علیه السلام )



گل مريم
2013_06_11, 10:29 PM
besm16


نخستين جايگاه نور حسين (ع )

نخستين جايگاه نور وجود حسين - عليه السلام - پس از ولادت ، دو دست و آغوش پر مهر پيامبر گرامى - صلى الله عليه و آله - بود.
آن حضرت در كنار درب اطاق فاطمه - عليها السلام - ايستاده و طلوع نور وجود حسين - عليه السلام - در افق جهان را انتظار مى كشيد. هنگامى كه جهان را به نور و جودش نور باران ساخت و براى آفريدگارش سجده كرد، پيامبر ندا داد كه : هان اى سماء! فرزند ملكوتيم را بياور...
او گفت : هنوز نظيف و آماده ديدارش نساخته ام .
پيامبر با تعجب فرمود: شما او را نظيف مى كنيد؟ خداوند او را نظيف و پاك و پاكيزه ساخته است . (بحار الانوار، ج 43، ص 256،)
اسماء نگريست و واقعيت را دريافت و آن كودك ملكوتى را در پارچه اى پشمين به سوى پيامبر - صلى الله عليه و آله - آورد.
پيامبر حسين - عليه السلام - را در آغوش گرفت و متفكرانه بر او نگريست و گريستن آغاز كرد و در حالى كه آن كودك را مخاطب ساخته بود، فرمود:
... حسين جان ! به راستى كه بر من گران است ... گران . (جلاء العيون ، ج 2، ص 6، بحار الانور، ج 43، ص 243، با اندك تفاوتى )
پس از روى دست و آغوش پيامبر، گاهى شانه فرشته وحى جايگاه او بود و گاهى شانه و دوش و سينه پيامبر. پيامبر - صلى الله عليه و آله - گاهى او را بر روى دستان مقدسش مى گرفت تا در برابر ديدگان نظاره گر، بوسه بارانش ‍ كند و گاهى بالا مى برد تا همه بنگرند و موقعيت او را دريابند. (ويژگيهاى امام حسين - عليه السلام - ص 86 و 87.)

گل مريم
2013_06_11, 10:32 PM
جلوه گرى نور امام حسين (ع )

بانوى نمونه اسلام حضرت فاطمه زهرا - عليه السلام - مى فرمايد:
هنگامى كه حامل نور وجود حسين - عليه السلام - بودم در شب تار، نياز به چراغ نداشتم چرا كه به هر طرف روى مى آوردم ، نور باران (بحارالانوار، ج 45، ص 57 .) مى گشت .

از خصوصيت ديگر نور وجود آن حضرت ، يكى هم اين بود كه نه تنها در تاريكى درخشندگى و جلوه گرى داشت ، بلكه به گونه اى بود كه در زير نور شديد نيز ظاهر مى گشت .

و نيز دارى اين ويژگى بود كه هيچ مانع و حجاب و پرده اى از تلالو و نور افشانى او مانع نمى شد؛ همانگونه كه در مورد پيكر به خون آغشته اش گفتند كه :
تا كنون هيچ شهيد به خاك و خون آغشته اى به نورانيت چهره او نديده ام .(بحار الانوار، ج 45، ص 57.)
نور چهره فروزانش همانند ستون نورى بر آسمان تلالؤ داشت و خاك و خونى كه بر چهره مقدسش نشسته بود، نمى توانست مانع درخشش ‍ خورشيد جهان افروزى شود كه بر خاك تيره ، افتاده بود. (ويژگيهاى امام حسين - عليه السلام - ص 86.)

گل مريم
2013_06_11, 10:38 PM
مسابقه امام حسن و امام حسين (علیهما السلام ) در خطاطى

روايت شده كه : حسن و حسين - عليه السلام - (در كودكى ) مشغول نوشتن بودند، حسن به حسين - عليه السلام - گفت : خط من از خط تو زيباتر است ، حسين - عليه السلام - گفت : نه ، خط من از خط تو زيباتر
است
آنگاه به فاطمه - عليها السلام - عرض كردند: مادر: ميان ما دوارى كن ، فاطمه - عليها السلام - كه دوست نداشت هيچ يك را آزرده كند فرمود: از پدر خود بپرسيد. از على - عليه السلام - پرسيدند، او هم كه دوست نداشت هيچ يك را ناراحت كند فرمود: از جد خود رسول خدا - عليه السلام - بپرسيد.
پيامبر - عليه السلام - فرمود: من ميان شما داورى كنم تا از جبرئيل بپرسم ، چون جبرئيل آمد گفت : من ميان آنان داورى نمى كنم ، اسرافيل داورى كند،
اسرافيل گفت : من هم ميان آنان داورى نمى كنم ولى از خدا درخواست مى كنم كه ميانشان داورى فرمايد، پس از خداى متعال در خواست داورى كرد، خداى متعال فرمود: من داورى نمى كنم ولى مادرشان فاطمه داورى كند.
فاطمه - عليها السلام - عرض كرد: پروردگار! (اكنون ) ميان آنان داورى مى كنم ، او گردن بندى از جواهر داشت به (فرزندان خود) حسن - عليه السلام - و حسين - عليه السلام - فرمود: من جواهر اين گردنبند را ميان شما پخش مى كنم هر كه بيشتر آن را برداشت خط او زيباتر است ، پس آن را پخش فرمود، در اين هنگام جبرئيل در بلند اى عرش الهى بود خدا به او فرمان داد كه فرود آيد و جواهر را ميان آنان يكسان تقسيم كند تا هيچ يك ناراحت نشوند. جبرئيل هم (فرمان برده ) چنين كرد. اين به خاطر تكريم و بزرگداشت آنان بود. (فرهنگ جامع سخنان امام حسين - عليه السلام -، ص 68 و 69.)

گل مريم
2013_06_11, 10:39 PM
جلالت قدر امام حسين (ع )

از آيات قرآن شريف كه دلالت بر جلالت قدر و عظمت شان امام حسن و امام حسين - عليه السلام - مى كند، سوره هل اتى است كه شان نزولش را شنيده ايد كه خلاصه آن چنين است :

پس از آن كه اميرالمؤمنين - عليه السلام - و حضرت زهرا - عليها السلام - نذر كردند كه اگر حسنين از بستر بيمارى برخيزند، سه روز روزه بگيرند، پس از بهبود آقازاده وفاى به نذر كردند. حسن و حسين - عليه السلام - با آن كه خيلى كوچك بودند مع الوصف آنان هم به والدين بزرگوارشان اقتدا كردند و روزه گرفتند.
در شب اول هنگام افطار مسكينى آمد و همه ، خوراكشان را به او دادند و با آب افطار كردند.
در شب دوم هم يتيم آمد باز هم غذايشان را به او عطا كردند
و در شب سوم اسيرى آمد و اظهار گرسنگى كرد باز همه خانواده تمام خوراكشان را به او مرحمت كردند و به آب افطار كردند.
روز چهارم اميرالمؤمنين ديد حسنين از شدت ضعف و گرسنگى مى لرزند بچه هايى كه تازه از بستر بيمارى برخاسته و سه روزه گرفته و به آب افطار كرده اند، معلوم است چگونه اند.
پيغمبر خدا - صلى الله عليه و آله - ايشان را كه ديد، متاءثر شد دست به دعا بلند كرد كه در اين هنگام سوره هل اتى نازل شد و باز عامه هم نوشته اند كه طبقى بهشتى همراه اين سوره نازل گرديد كه تا يك هفته بوى عطر طعام بهشتى از خانه زهرا بلند بود. غرض اين است كه حسنين در خرد سالى چگونه مورد لطف و عنايت حق بودند؟ اين آيات قرآن در مدح و تمجيد از عمل ايشان و پدر و مادرشان است . ( سيدالشهدا - عليه السلام - شهيد دستغيب ، ص 29.)

گل مريم
2013_06_11, 10:50 PM
چرا قائم از نسل امام حسين (ع ) است ؟

در مورد آنكه چرا قائم آل محمد - عليه السلام - از نسل حسين - عليه السلام - زاده شده و از اولاد امام حسن - عليه السلام - زاده نشده و چه علل و عواملى باعث شده كه ذريه حسين - عليه السلام - به اين افتخار نايل شوند، بحث هايى شده ؛ليكن آنچه از اخبار استفاده مى شود حادثه كربلا اين امتياز و فضيلت را به فرزندان حسين اختصاص داده .
ابن شهر آشوب در مناقب از عبد الرحمن بن مثناى هاشمى نقل كرده كه وى گويد، به امام صادق - عليه السلام - گفتم : از كجا فضيلت و برترى به اولاد حسين - عليه السلام - نسبت به فرزندان امام حسن - عليه السلام - آمده ؟ در حالى كه هر دوى آنان در يك ماجرا جريان داشتند؟
فرمود: مگر اعتقاد نداريد آنچه را من مى گويم ؟ بدانيد كه همانا جبرئيل بر رسول خدا فرود آمد و از تولد حسين و كشته شدن او خبر داد و سه مرتبه اين خبر تكرار شد. رسول خدا گفت : من چنين فرزندى را نمى خواهم . آنگاه پيغمبر اكرم على را طلبيد و او را مطلع ساخت . على هم همان كلمه را گفت كه من به او احتياج ندارم و به فاطمه - عليها السلام - مطلب را گفتند، او هم اظهار بى ميلى نمود.
سپس جبرئيل نازل شده و فرمود: اين پسر و فرزندان او وارث من و پيشوايان دين من خواهند بود. فاطمه عرض نمود: اى پدر! به قضاى خدا رضا دادم . پس به حسين - عليه السلام - حمل يافت و بعد از شش ماه او را فرو گذاشت و فرزند شش ماهه اى زنده نمانده جز حسين - عليه السلام - و عيسى و به روايتى يحيى . (ناسخ التواريخ ، ج 6، ص 4.)

گل مريم
2013_06_11, 10:52 PM
پوشاك از بهشت

خداوند حسن و حسين عليه السلام را در مورد لباس و پوشاك نيز مورد عنايت خاص خويش قرار داد و بارها از لباس هاى زيباى بهشت در رنگ هاى ويژه ، به آنان هديه داد، كه سر تفاوت رنگ لباس آنان نيز مشهور است (بحارالانوار، ج 44، ص 245.)
همسر پيامبر صلى الله عليه و آله ، ام سلمه مى گويد:
پيامبر را ديدم كه لباس مخصوصى كه در دنيا نظيرش را نديدم ، بر اندام حسين عليه السلام مى پوشاند، در مورد آن سوال كردم كه فرمود:
اين هديه خدا به حسين است و من آن را بر اندامش مى پوشانم ، از ويژگى هاى آن اين است كه تار و پودش از كرك بال جبرئيل است (بحار الانوار، ج 43، ص 271.)
و نيز خداوند به دست فرشتگان بر بدن به خون خفته و عريانش كه بر خاك افتاده بود از لباس هاى بهشتى پوشانيد. (ويژگيهاى امام حسين عليه السلام ، ص 283.)

گل مريم
2013_06_11, 10:55 PM
احترام پيامبر به امام حسين (ع )

گاه پيامبر بر فراز منبر مشغول سخنرانى بود كه امام حسين عليه السلام به سويش مى آمد و او در همان حال ، سخن خويش را رها و از منبر فرود مى آمد و از او استقبال مى نمود و بر كتف خويش مى نهاد و مى آورد، آنگاه در كنار يا در دامان خويش جاى مى داد.
شگفت آورتر از اين ، گاه اتفاق مى افتاد كه او در حال سخن بود كه امام حسين عليه السلام مى آمد و آن حصرت از منبر فرود مى آمد و او را استقبال مى كرد و آنگاه دليل كار خويش را شدت عشق و علاقه به كودك گرانقدر خويش ، عنوان مى ساخت ، همانگونه كه در روايتى آمده است كه فرمود:
به خدايى كه جانم در قبضه قدرت اوست با ديدن حسين عليه السلام متوجه نشدم كه چگونه از منبر فرود آمدم . (بحارالانوار، ج 43، ص 295.)