توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معارفی از سوره های قرآن (جزء بیست و نه)
دژدان
2019_12_04, 12:02 PM
besm8
مـــعــارف قــــرآن
جــلــد 6
نــویـــسـنــده: جــمــعــے از نــویــســنــدگـان
فــــصــــل پــنـجــم
مــعــارفــے از جـزء 29
matn22
معارفی از سوره های ملک, قلم, حاقّه, معارج, نوح, جن, مزمّل, مدّثّر, قیامت, انسان, مرسلات
..5.....
دژدان
2019_12_04, 01:36 PM
معارفى از جزء بيست و نهم
جزء بيست و نهم قرآن مجيد شامل 11 سوره(مُلك تا مُرسَلات) است.
#سورهملك، در مكّه نازل شده و داراى 30 آيه مىباشد.
به آن سوره«منجيه» (نجاتبخش) و «واقيه يا مانعه» (نگهدارنده از آتش)نيز مىگويند.
مهمترين مطالب آن عبارتند از:
_اشاره به قدرت خداوند،
_آفرينش مرگ و زندگى براى امتحان بندگان،
_خلقت دقيق آسمانها،
_عذاب كافران و علت ورودشان به جهنم از زبان خودشان،
_مژده به مؤمنان،
_دعوت به تدبّر در ربوبيّت خداوند متعال،
_اشاره به خلقت انسان و اسبابى كه در درون و برون وجود او نهاده شده است،
_سخنان منكرانِ معاد و سرانجامِ كار آنان.
#سورهقلم، با 52 آيه در مكّه نازل شده است كه به آن سوره«نون» يا «نون والقلم» نيز مىگويند.
در اين سوره صفات نيكوى پيامبر اسلام (ص) مورد تمجيد قرار گرفته و آن حضرت از پيروى از كافران نهى شده است.
داستان باغداران كافر را براى عبرت ديگران نقل كرده و حملات مكرر و كوبندهاى به مشركان انجام داده و شرح حالشان را در قيامت توصيف مىكند.
در پايان نيز پس از دعوت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم به صبر، جريان چشم زخم كافران به آن حضرت به خاطر شدت تعجبشان از زيبايى آيات قرآن را بيان مىكند.
ادامه: سوره حاقّه & سوره معارج
1398/09/11
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_04, 01:38 PM
سوره حاقّه & سوره معارج
#سورهحاقه، در مكه نازل شده و داراى 52 آيه است؛
طى فراز نخست، سرانجامِ امّتهايى نظير ثمود، عاد و فرعونيان را كه به تكذيب قيامت پرداختند، يادآور مىشود.
در فراز دوم اوصاف قيامت و چگونگى احوال نيكوكاران و گناهكاران در آن روز را شرح مىدهد و در بخش سوم بر راستى و درستى قرآن تأكيد ورزيده و اتهامات دشمنان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم را رد مىكند.
#سورهمعارج، داراى 44 آيه است؛
به عقيده برخى از مفسران در مكه و به عقيده برخى ديگر از جمله علامه طباطبايى(ره) به دليل سياق و مضامين آن، در مدينه نازل شده است. در اين سوره از لجاجت و عناد بعضى از منكرانِ ولايت سخن به ميان آمده است.
يكى از اين افراد وقتى كه خبر جانشينى حضرت على عليه السلام را شنيد از خدا طلب عذاب كرد، خداوند هم بر واقع شدن آن عذاب تأكيد مىكند.
ادامه: سوره نوح & سوره جن & سوره مزمّل
1398/09/12
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_04, 01:40 PM
سوره نوح & سوره جن & سوره مزمّل
#سورهنوح نيز در مكه نازل شده و داراى 28 آيه است؛
_سرگذشت نوح پيامبر عليه السلام،
_كيفيت دعوت و پافشارى او در مقابل قوم لجوج و مستكبرش را تشريح نموده،
_شكوه آن حضرت از ايمان نياوردن مردم و نفرين وى به آنان و
_طلب آمرزش براى خود، پدر و مادر و مؤمنان را نقل كرده است.
#سورهجن نيز مكّى و داراى 28 آيه است.
اين سوره بيشتر درباره گروهى از جن سخن مىگويد كه آيات قرآن را شنيدند، ايمان آوردند و به همنوعان خود نيز پيام قرآن را رساندند. همچنين به وحدانيّت خداى متعال در ربوبيّت اشاره كرده و مسأله معاد را مورد تأكيد قرار مىدهد.
#سورهمزمل، از اولين سورههايى است كه در مكه بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم نازل شده و 20 آيه دارد.
چون در اولين آيه آن پيامبر با عنوان «المّزمّل»(جامه به خود پيچيده) مورد خطاب قرار گرفته، بدين نام خوانده نشده است. اين سوره، پيامبر(ص) را به راز و نياز شبانه و ارتباط با خدا و صبور بودن در برابر اتهامات دشمنان اسلام فرا مىخواند و سپس حكم صبر را به همه مؤمنان تعميم مىدهد.
ادامه: سوره مدّثّر & سوره قیامت
1398/09/13
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_05, 07:08 AM
سوره مدّثّر & سوره قیامت
#سورهمدثر نيز از اولين سورههايى است كه در مكه بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نازل گرديده و 56 آيه دارد.
نام اين سوره نيز از آيه اول آن كه به پيامبر خطاب «يا ايها المّدثّر»(اى جامه به خود پيچيده) نموده، گرفته شده است.
اين سوره به عظمت مقام قرآن اشاره كرده و به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم دستور مىدهد كه مردم را انذار كند.
همچنين منكران قرآن را كه نسبت سحر به آن مىدهند تهديد نموده و كسانى را كه از دعوت قرآن سر بتابند، نكوهش كرده است.
#سورهقيامت در مكّه نازل گرديده و 40 آيه دارد و چون ناظر به قيامت و توصيف آن است و در آيه اول به آن سوگند ياد كرده، بدين نام خوانده شده است.
ابتدا از وقوع قيامت خبر مىدهد و سپس به بيان سرنوشت انسان در آن روز مىپردازد و در آياتى نيز براى برپايى قيامت، به استدلال پرداخته است.
ادامه: سوره انسان & سوره مرسلات
1398/09/14
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_07, 08:05 AM
سوره انسان & سوره مرسلات
#سورهانسان مدنی و دارای ۳۱ آیه است،
نامهاى ديگر آن سوره، «دهر» و «هل اتى» مىباشد. هر سه نام اين سوره از آيه اول آن كه اشاره به سرگذشت انسان دارد گرفته شده است.
اين سوره ابتدا به چگونگى خلقت انسان پرداخته و سپس تذكر مىدهد كه خداوند راه راست را به او نشان داده و انسان مىتواند راه راست يا گمراهى را خود انتخاب كند.
سپس به عذاب كافران و نعمتهاى ابرار اشاره مىكند. در پايان سوره نيز به پيامبر دستور صبر، پيروى نكردن از كافران و تسبيح و سجده براى خدا مىدهد.
در هنگام شمردن نعمتهاى ارزانى شده بر ابرار به داستان ايثار، اهلبيت عليهمالسلام اشاره نموده و در واقع، كامل ترين مصداق ابرار را معرفى مىنمايد.
#سورهمرسلات، با 50 آيه، از سوره هاى مكى است.
آيه «وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبينَ» كه تهديدى براى منكران معاد است، در اين سوره ده بار تكرار شده است.
بحث اين سوره درباره معاد است، ابتدا با پنج قسم وقوع آن را تأكيد مىكند و سپس به مقدمات برپايى قيامت مانند بر هم خوردن آسمانها و ستارگان و كوهها اشاره كرده، برخى از عذابهاى دوزخ و بعضى از نعمتهاى بهشت را بر مىشمارد.
نام اين سوره نيز از آيه اول آن كه با سوگند به «مرسلات» (فرشتگان) آغاز شده، گرفته شده است.
ادامه: اهميت و نقش قلم
1398/09/16
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_09, 08:54 AM
اهميت و نقش قلم
«ن وَالْقَلَمِ وِ ما يَسْطُروُنَ»
«ن» و سوگند به قلم و آنچه مىنويسند.
خداوند متعال در قرآن كريم به بسيارى از مخلوقات خود، بدان جهت كه نعمتاند، سوگند ياد كرده است؛ مانند آسمان، زمين، خورشيد، ماه، شب و روز و از جمله قلم كه در ظاهر كوچك و در حقيقت بزرگ است.
مفسرانْ، نعمت بيان را كه در سوره الرحمن به آن اشاره شده است به دو قسمِ «بيان اللسان»(سخن) و«بيان البنان» (نوشتار) تقسيم كردهاند و در وصف برترى قسم دوم گفتهاند:
بيان اللسان بر اثر گشت زمان از بين مىرود، اما بيان البنان (نوشتهها) همواره باقى مىماند.
عظمت اين نعمت، هنگامى آشكار مىشود كه توجه كنيم، خداوند در اولين آيات كه بر قلب پاك پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نازل كرد به آن اشاره نموده است:
«... الَّذى عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»
ادامه: كاربرد قلم
1398/09/17
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_15, 10:53 AM
کاربرد قلم
گرچه قلم وسيله مادى و كوچكى است، اما از آنجا كه با علوم و معارف و حكمت قرين است، چشمه پيدايش تمام تمدنهاى انسانى و پيشرفت و تكامل علوم و بيدارى انديشهها و افكار و وسيله هدايت و آگاهى بشر است؛ تا آنجا كه دوران زندگى بشر را به دو دوران تقسيم مىكنند:
«دوران تاريخ» و «دوران ما قبل تاريخ».
دوران تاريخ بشر از زمانى شروع شده كه خط اختراع گشته است. به وسيله قلم مىتوان معانى نهفته در درون دلها و حوادث پنهان از ديدهها را ثبت كرد و يا هر حادثهاى را كه در پس پرده مرور زمان و بُعد مكان قرار گرفته، نزد خود حاضر ساخت.
رابطه قلم و شمشير
گفتهاند: استوارى امور دين و دنيا به دو چيز است: قلم و شمشير، و شمشير بايد تحت فرمان قلم باشد. در اين صورت است كه جهان آباد خواهد شد و آسايش و پيشرفت همه جا را فرا مىگيرد و قلم ارزش و اهميت خود را باز مىيابد.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مىفرمايد:
ثَلاثٌ تَخْرُقُ الْحُجُبَ وَ تَنْتَهى الى مابَيْنَ يَدَىِ اللَّهِ، صَريرُ اقْلامِ الْعُلَماء وَ وَطْىُ اقْدامِ الُمجاهِدينَ وَ صَوْتُ مَغازِلِ الُمحْصَناتِ»
سه چيز حجابها را پاره مىكند و به پيشگاه خدا مىرسد؛ صداى قلم دانشمندان و صداى گام مجاهدان و صداى ابزار نخريسى زنان پاكدامن.
ما معتقديم كه آنچه مطلوب است همان سيطره قلم بر شمشير است، بر خلاف وضعيتى كه امروز بر جهان حاكم است و قلم ها در اختيار شمشيرها و قدرتهاست؛ و ما به اميد آن روز تلاش مىكنيم كه به فرموده امام خمينى (ره):
ما اميدواريم كه بشر به رشدى برسد كه مسلسلها را به قلم تبديل كند ...، قلم و علم و بيان است كه مىتواند بشر را بسازد نه مسلسل و نه ساير قواى تخريب كننده!
ادامه: هنگامه دريافت كارنامه عمل
1398/09/18
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 08:16 AM
هنگامه دريافت كارنامه عمل
فَامَّا مَنْ اوُتِىَ كِتابَهُ بِيَمينِهِ فَيَقوُلُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ انّى ظَنَنْتُ انّى مُلاقٍ حِسابِيَهْ فَهُوَ فى عيشَةٍ راضِيَةٍ ... وَ امَّا مَنْ اوُتِىَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقوُلُ يالَيْتَنى لَمْ اوُتَ كِتابِيَهْ وَ لَمْ ادْرِ ما حِسابِيَهْ يا لَيْتَها كانَتِ القاضِيَةِ ما اغْنَى عَنّى مالِيَهْ هَلَكَ عَنى سُلْطانِيَهْ ...»
امّا كسى كه نامه عملش را به دست راستش دهند، گويد:
بياييد نامهام را بخوانيد. من[در دنيا] يقين داشتم كه روزى حسابم را مىبينم. پس او در زندگانى رضايت بخشى قرار مىگيرد.
اما كسى كه نامه اعمال او به دست چپش داده شود، مىگويد:
اى كاش هرگز نامه اعمالم به من داده نمىشد و نمىدانستم حسابم چيست! اى كاش مرگم فرا مىرسيد. مال و ثروتم هرگز مرا بىنياز نكرد. قدرت من نيز از دست رفت!
قبول شدگان و مردودين از آيات بالا و همچنين آيات ديگر معلوم مىشود كه در روز قيامت، نامه عمل انسانهاى خوب و درستكار به دست راست آنها و نامه عمل انسانهاى زشت كردار به دست چپ آنها داده مىشود و آنان با ديدن نامه عملشان مىفهمند كه بهشتى يا دوزخىاند.
افرادى كه نامه قبولى و جواز رفتن به بهشت را گرفته باشند با خوشحالى زايدالوصفى از ملائكه يا انسانهاى ديگر مىخواهند كه نامه عمل آنان را ملاحظه كرده و از نتيجه كردار نيك آنان در دنيا با خبر شوند. اما افرادى كه بايد نامه عمل را از پشت سر و يا دست چپشان بگيرند، چون به نامه عملشان نگاه كنند آرزو مىكنند كه اى كاش اين نامه را هرگز نمىديدند و آنان را محاكمه نمىكردند و در نهايت آرزو مىكنند كه اى كاش مرگ به زندگيشان پايان مىداد و در چنين صحنهاى حضور پيدا نمىكردند. در آن موقع حسرت مىخورند و با خود مىگويند: مال و دارايى ما در دنيا به ما كمك نكرد و سلطنت و حكومت ما در دنيا نتوانست ما را نجات دهد و همه آنها از بين رفت. البته اين حسرتها ديگر سودى نداشته و به سرانجامى كه براى خودشان تهيه كردهاند، دچار مىگردند.
ادامه دارد...
1398/09/19
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 08:23 AM
هنگامه دريافت كارنامه عمل
از سوى ديگر مؤمنان صالح وقتى از فرجام نيكوى خويش با خبر مىشوند، از خوشحالى و سرافرازى برافروخته و خندان شده و با نورانيت، سرور و خشنودى متوجه پروردگار مىشوند:
«وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نّاضِرَةٌ الى رَبِّها ناظِرَةٌ»
صورتهاى خوبان در آن روز برافروخته و نورانى است و به پروردگارشان نظر مىكنند.
«وَ لَقَّيهُمْ نَضْرَةً وَ سُروُراً»
و (خداوند) ايشان را طراوت و شادمانى بخشيد.
«يَسْعى نوُرُهُمْ بَيْنَ ايْديهِمْ وَ بِايْمانِهِمْ»
نورشان پيشاپيش و در سمت راستشان مىرود.
«وَ لا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلا ذِلَّةٌ»
و هيچ گونه گرد خجلت و ذلت بر روى آنان نخواهد نشست.
در مقابل اين دسته، مجرمان به واسطه ايمان نياوردن و انجام گناهان و زشتيها در آنجا سياهروى و خجلاند و شرمسارى و سرافكندگى از چهره آنان نمايان است.
«تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ... كَأَنَّما اغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً»
ذلت و خوارى چهره ايشان را گرفته است چنان گه گويى صورتشان در پارهاى از شب تاريك پوشانده شده است.
«ناكِسوُا رُؤُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ»
در نزد پروردگار سرافكنده و سر به زيرند.
ادامه دارد...
1398/09/20
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 08:24 AM
هنگامه دريافت كارنامه عمل
با تدّبر در آيه 71 سوره اسراء كه مىفرمايد:
«اى رسول ما به يادآور روزى را كه ما هر گروهى از مردم را با پيشوايشان فرا مىخوانيم، پس كسانى كه نامه عملشان را به دست راستشان دهند آنها نامه عمل خود را قرائت كنند و كمترين ستمى به آنها نخواهد شد.» روشن مىشود كه مردم در قيامت پيرو ائمه خود مىباشند و كسانى كه نامه عملشان به دست راست آنها داده شده، كسانى هستند كه در عالم دنيا تابع امام بر حق بوده و در اعمال و كردار از او پيروى كردهاند و كسانى كه نامه عملشان به دست چپ آنها داده شده، كسانى هستند كه در دنيا پيرو امام باطل بودهاند؛ به همين جهت، در تعيين مصداق اين دو گروه، در روايات، پيروان حضرت على عليه السلام به عنوان كسانى معرفى شدهاند كه نامه اعمال به دست راست آنان و دشمنان حضرت على عليه السلام نامه عمل به دست چپ آنها داده خواهد شد.
ادامه:لجاجت منكران ولايت
1398/09/21
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 08:27 AM
لجاجت منكران ولايت
«سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ مِنَ اللَّهِ ذِى الْمَعارِجِ»
تقاضا كنندهاى تقاضاى عذابى كرد كه واقع شدنى است. اين عذاب مخصوص كافران است و هيچ كس نمىتواند آن را دفع كند.[عذابى] از جانب خداى صاحب درجات.
شأن نزول
علامه امينى (ره) مىنويسد: حافظ ابو عبيد هروى در تفسير «غريب القرآن» چنين روايت كرده است: پس از جريان «غدير خم» و انتشار مسأله جانشينى اميرمؤمنان على عليه السلام شخصى به نام «جابر بن نضر» نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آمده اظهار داشت:
از طرف خداوند به ما امر كردى كه گواهى به يگانگى خداوند و رسالت تو بدهيم و نماز و روزه و حجّ بگذاريم و زكات بدهيم، ما همه را از تو پذيرفتيم، ولى به اينها اكتفا نكردى تا اينكه بازوى پسر عموى خود را گرفته و بلند نمودى و او را بر ما برترى دادى و گفتى:
«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» آيا اين امر از طرف توست يا از طرف خدا؟
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: قسم به خداوندى كه معبودى جز او نيست، اين امر از جانب خداوند است! جابر پس از شنيدن اين سخن به طرف شتر خود روان شد در حالى كه مىگفت: خدايا اگر آنچه محمد صلى الله عليه و آله و سلم مىگويد راست است، سنگ از آسمان بر ما ببار يا عذابى دردناك نصيبمان كن. او هنوز به شتر خود نرسيده بود كه سنگى از جانب خدا بر سرش فرود آمد (و وارد بدنش شد) و از پايين بدنش خارج گرديد و او را كشت و خداى متعال آيات فوق را نازل كرد.
ادامه:تاريخچه لجاجت منكران
1398/09/23
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 08:31 AM
تاريخچه لجاجت منكران
از روزهاى آغاز «نبوّت» كه با معرفى «امامت» همراه بود، لجاجتِ منكرانِ ولايتِ على بن ابى طالب عليه السلام به شكلهاى مختلف در بين مشركان و منافقان در مكه و سپس در مدينه نمايان گشت. هر گاه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در مقاطع مختلف تصميم به آشكار ساختن و اعلان صريح اين مطلب مىگرفت، با ايجاد سر و صدا و به هر شكل ممكن، مانع مىشدند، تا اينكه در جريان غدير خم، خداوند وعده حفظ پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از شرّ منافقان و جلوگيرى از شرارت آنان را داد و فرمود:
«وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»
خداوند تو را از شرّ مردم نگاه مىدارد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم با صراحت كامل حضرت على عليه السلام را به همگان معرفى كرد. برخى از مخالفان، در ظاهر، اين مسأله را تحمل كردند ولى در باطن در پى فرصت بودند، برخى نيز چون جابر بن نضر، تاب نياوردند و زبان به اعتراض گشودند.
برخى از مفسران نزول آيه 33 سوره انفال را نيز در اين باره دانسته و گفتهاند: آن آيه نقل سخن همين شخص است كه گفت:
«وَ اذْ قالُوا الّلهُمَّ انْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ اوِ ائْتِنا بِعَذابٍ اليمٍ»
خدايا، اگر اين مسأله (جانشينى حضرت على عليه السلام) از جانب تو و حق است. از آسمان سنگ بر ما ببار يا عذاب دردآورى بر ما بفرست.
ادامه:هدايتگر نستوه
1398/09/24
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 08:34 AM
هدايتگر نستوه
«قالَ رَبِّ انّى دَعَوْتُ قَومى لَيْلًا وَ نَهاراً فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائى الَّا فِراراً وَانّى كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلوُا اصابِعْهُمْ فى آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوا ثِيَابَهُمْ وَ اصَروُّا وَ اسْتَكْبَروُا استِكْباراً ثُمَّ انّى دَعَوْتُهُمْ جِهارًا ثُمَّ انّى اعْلَنْتُ لَهُمْ وَ اسْرَرْتَ لَهُمْ اسْراراً»
(حضرت نوح عليه السلام) گفت پروردگارا، من قوم خود را شب و روز دعوت كردم، اما دعوت من چيزى جز فرار از حق بر آنها نيفزود و من هر زمان آنها را دعوت كردم كه (ايمان بياورند و) آنها را بيامرزى انگشتان خويش را در گوشها قرار داده و لباسهايشان را بر خود پيچيدند و در مخالفت اصرار كردند و به شدّت، استكبار (بزرگى طلبى) ورزيدند. پس من آنها را با صداى بلند (به توحيد و بندگى تو) دعوت كردم، سپس آنها را آشكار و علنى و در خلوت و پنهانى خواندم (ولى به هيچ وجه اثرى نكرد).
جايگاه تبليغ در اسلام
قرآن به حكم اينكه قائل به وجود فطرت در درون همه انسانها، حتى انسانهاى مسخ شدهاى، همچون فرعون است براى همه قرار گرفتن در جهت حق و حقيقت را ممكن مىداند گر چه امكان وقوع آن براى عدهاى ضعيف باشد.
براى برطرف شدن پردههاى غفلت و جهالت از روى فطرتِ محجوبِ انسان، تبليغ، نقش اساسى را بر عهده دارد و بايد براى آن برنامهريزى و سرمايهگذارى كرد. به همين جهت، انبياى الهى بيشترين همت خود را صرف تبليغ دين خدا مىكردند. قرآن در موارد فراوان به دعوت آنان و شيوه تبليغشان اشاره كرده كه از آن جمله، دعوت و تبليغ حضرت نوح عليه السلام در آيات ياد شده است.
ادامه:درسهايى براى مبلّغان
1398/09/25
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 08:37 AM
درسهايى براى مبلّغان
در اين آيات براى كسانى كه هدفشان تبليغ دين الهى مىباشد، درسهايى بسيار سازندهاى وجود دارد كه به آنها اشاره مىكنيم:
1_تقدم جنبه انذارى دعوت:
در دعوت افراد به يك آيين الهى، تبشير (بشارت دادن) و انذار (ترساندن از عذاب الهى) لازم است و خداوند، پيامبرانِ خود را به هر دو مأمور كرده است، اما توجه به اين نكته ضرورى است كه بشر، به طور معمول غرق در ماديات شده و غرور بيجا و آرزوهاى طولانى او را به خود مشغول مىكند، آنچه ابتدا براى بيدار كردن او از اين خواب گران لازم است، انذار مىباشد و مبلّغان بايد افراد را از پيمودن بيراههها و گمراهىها بر حذر دارند.
اين تقدّم انذار بر تبشير را از قرآن نيز مىتوان به دست آورد؛ زيرا قرآن، گاهى تنها وظيفه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم را انذار مىداند و مىفرمايد:
«انْ هُوَ الَّا نَذيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَىْ عَذابٍ شَديدٍ»
او فقط بيم دهنده شما در برابر عذاب شديد (الهى) است!
در اين آيات نيز بر جنبه انذار در دعوت حضرت نوح تكيه شده است و در همان آيه اول مىفرمايد: «ما نوح را به سوى قومش فرستاديم (و گفتيم) كه قوم خود را بترسان، قبل از آنكه عذاب دردناك به سراغشان آيد.»
ادامه دارد ...
1398/09/26
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 08:38 AM
درسهايى براى مبلّغان
1_تقدم جنبه انذارى دعوت
2_سخت كوشى در تبليغ:
اين آيات به مبلغ ياد مىدهد كه نبايد زود از كوره در رود و نااميد و مأيوس گردد؛ بلكه با پايمردى و تحمّل، هدايتگرى را ادامه دهد، تا بدان حد كه ديگر هيچ اميدى نباشد، آن زمان است كه بايد از خداوندنابودى آن گمراهان هدايت ناپذير را طلب كند. حضرت نوح عليه السلام نيز بنا به روايات، 950 سال به طور شبانه روزى به تبليغ ادامه داد و وقتى بر هدايت ناپذيرى آنان يقين كرد براى آنكه نتوانند فرزندان كافر به دنيا آورند و مؤمنان را گمراه كنند، نابودى آنان را از خداوند طلب كرد.
3_استفاده از روشهاى گوناگون:
تبليغ اقتضا دارد كه شخص مبلّغ، شرايط و احوال گوناگون را سنجيده و با توجه به آنها برنامه كار خود را تنظيم كند؛ گاهى پيشرفت تبليغ در گرو كار علنى و آشكار است و گاهى در گرو كارهاى مخفى و زيرزمينى، گاهى در روز و در مقابل ديدگان همه مخالفان و گاهى در شب و به دور از جنجالهاى تبليغاتى مخالفان بايد به ارشاد پرداخت. گاهى بايد با افراد به طور تك تك صحبت كرد و در بعضى موارد بايد به صورت جمعى آنان را مخاطب ساخت؛ به هر حال، مبلّغ بايد شرايط مختلف تبليغ را در نظر بگيرد.
ادامه دارد...
1398/09/27
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 08:42 AM
درسهايى براى مبلّغان
1_تقدم جنبه انذارى دعوت
2_سخت كوشى در تبليغ
3_استفاده از روشهاى گوناگون
4_زنده كردن روح اميدوارى:
مبلّغ در كنار تبليغ و انذار، بايد به افراد روح اميد بدمد و شيرينى پذيرش حق را به آنان بچشاند. پيامبران الهى در كنار انذار، مأمور به تبشير نيز بودهاند و به آنان وعده مىدادند كه اگر به حق روى آورند و دعوت ايشان را بپذيرند، در مقابل، خداوند نيز در دو سرا به آنان پاداش نيكو عطا خواهد كرد. چنانچه در همين آيات آمده است كه حضرت نوح عليه السلام به آنان مىفرمود:
«اگر از اشتباهات خود برگرديد و استغفار كنيد، خداوند درهاى رحمت آسمان را به سوى شما باز خواهد كرد و علاوه بر گذشت از كردارهاى گذشته شما، باران فراوان و اموال و اولاد متعدد به شما عطا خواهد كرد.»
5_يادآورى آيات و نعمتهاى خدا:
يكى ديگر از مسائل مهم تبليغى، يادآورى آيات الهى و نعمتهاى اوست. تنبّه در مورد آيات الهى، انسان را به فكر وا مىدارد و از غفلت كه عامل بسيارى از انكارها و تكذيبهاست بيرون مىآورد و از طرفى چون انسان موجودى است كه به طور طبيعى، در برابر احسان خاضع مىشود، يادآورى نعمتهاىِ الهى نقش به سزايى در تحوّل روحيه او و بازگشت به سوى خداى متعال دارد. در اين راستا حضرت نوح عليه السلام پس از دعوت مردم به سوى خدا، شروع به برشمردن آيات و نعمتهاى خداوندى كرد و از آفرينش آسمانها، خورشيد، ماه و زمين سخن گفت تا شايد دلهاى آنان نرم و به سوى خالقشان متمايل گردد.
ادامه:بحثى در مورد جنّ
1398/09/28
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 09:00 AM
بحثى در مورد جنّ
«قُلْ اوُحِىَ الىَّ انَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقالوُا انَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجباً يَهْدى الى الرُّشْدِ فَامَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا احَداً» (جن، آيات 1- 2)
بگو به من وحى شده است كه گروهى از «جن» گوش فرا دادند و گفتند: ما قرآنى شگفت شنيديم؛ كه به راه راست هدايت مىكند، پس ما به آن ايمان آورديم و هرگز كسى را شريك پروردگارمان قرار نمىدهيم.
معناى لغوى جن و وجه تسميه آن
جن يعنى مستور، نامرئى و پوشيده شده و چيزى كه قابل رويت نيست. «جنين» را بدين اعتبار جنين مىگويند كه در شكم مادر پنهان است و ديده نمىشود. قرآن نوعى از موجوداتى را كه از انسان مخفى است، «جن» ناميده است. البته چنين نيست كه قرآن هر موجود نامرئى و نامحسوسى را «جن» بنامد. چون كه ملائكه هم نامرئى هستند، اما به آنان جن گفته نشده است.
ادامه:شباهتها و تفاوتهاى جن با انسان
1398/09/30
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 09:02 AM
شباهتها و تفاوتهاى جن با انسان
جن موجودى است كه با انسان شباهتها و تفاوتهايى دارد؛ شباهتها از اين قرارند:
1_جن نيز داراى جنس نر و ماده و زاد و ولد است.
2_هدف از خلقت آنان نيز رسيدن به مقام عبوديت و بندگى است.
3_آنان داراى شعور بوده و مكلف هستند و در بين آنان نيز مؤمن و كافر هست.
4_آنان داراى زندگى، مرگ، نشور و ثواب و عقاب مىباشند.
5_زندگى آنان نيز اجتماعى بوده و در طول زمان امتهاى مختلف را تشكيل مىدهند.
و اما تفاوتها:
1_خلقت آنان قبل از خلقت انسان است، و ماده اوليه خلقت آنان آتش است.
2_با وجود خلقت مادى نامرئى هستند و نام جن از همين خصوصيت آنان گرفته شده است.
3_داراى حركات سريع و قدرت فوقالعاده هستند.
4_از لحاظ ظرفيت كمال و كرامت به انسان نمىرسند و به همين جهت هيچ گاه پيامبرى مستقل از جنس جن بر نخاسته و آنان تابع پيامبران بشرى هستند.
5_ظاهراً پاداش آنان نيز متناسب با ظرفيت كمال آنان است.
ادامه:رابطه جن با انسان
1398/10/01
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 09:03 AM
رابطه جن با انسان
انسانها مىتوانند با جنيّان رابطه برقرار كنند و با هم سخن بگويند به طورى كه برخى در استفاده از علومى مانند كهانت از اين روابط استفاده مىكنند، اما تعاليم دينى، داشتن اين نوع روابط را ممنوع و غير مشروع دانسته و فقها نيز به ممنوعيت آن فتوا دادهاند. از آيات مورد بحث، اين مطلب به دست مىآيد كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در اين واقعه با جن به طور مستقيم تماس نگرفت. بلكه يك روز هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مشغول قرائت قرآن بود، دستهاى از جنيان از آنجا عبور مىكردند، آنان چون قرائت قرآن پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را شنيدند، تحت تأثير قرار گرفتند. سپس به ميان قومشان برگشته و قرآن را مطرح كردند و پيامبر هم اين واقعه را از طريق وحى دانسته است. البته بنابر مضمون روايات جنيان خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و امامان عليه السلام مىرسيدند و معالم دينى را از آن بزرگواران مىپرسيدند و اين رابطه، خاص آن بزرگواران بود و از كيفيّت آن اطلاع بيشترى نداريم.
ادامه:بصيرت انسان به خويشتن
1398/10/02
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 09:06 AM
بصيرت انسان به خويشتن
«بَلِ الانْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصيرَةٌ وَ لَوْ الْقى مَعاذيرَهُ»
بلكه انسان، خود بر [نيك و بد] خويش آگاه است؛ هر چند (براى خود) عذرهايى بتراشد.
قرآن در آيات فراوانى به بيان حالات، روحيات و رفتار انسانها پرداخته است؛ از جمله مىفرمايد:
«انسان بسيار ستمگر و قدر ناشناس است.»
«هرگاه به انسان نعمتى دهيم، روى بگرداند و به تكبر گردن افرازد.»
در اين آيه نيز علم انسان به روحيات خودش مورد تأكيد واقع شده است. اين آيه و آيات مشابه ديگر ناظر به همه انسانهاست، چه انسانهاى خوب و چه انسانهاىِ بد. همه انسانها بر نفس خويش، حالات و روحيات، نيّات و انگيزههاى خويش آگاهند و خود را بهتر از هر كس مىشناسند. اين علم و آگاهى ذاتى و نظرى است. انسانهاى باتقوا به اين علم و آگاهى اعتراف كرده و مىگويد:
«انَا اعْلَمُ بِنَفْسى مِنْ غَيْرى وَ رَبّى اعْلَمُ بى مِنّى بِنَفْسى»
من به خودم از هر كس آگاهترم و خداوند به من از خودم آگاهتر.
انسانهاى گناهكار و گمراه، در مقام انكار اين آگاهى بر آمده و به عذر تراشى مىپردازند، در حالى كه خود به مردود بودن عذرهاى خويش واقفند.
ادامه:علم به نفس و اعمال خويشتن
1398/10/03
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 09:08 AM
علم به نفس و اعمال خويشتن
علم به نفس و اعمال خويشتن، يكى از مواهب بزرگ خداوند به انسان است و با تكيه بر همين علم است كه علماى اخلاق توصيه مىكنند، آخر روز، انسان با خويش خلوت كند و به حساب اعمال خود برسد و خوب و بد آنها را محاسبه كند، چون در تنهايى، ديگر نيازى به عذر تراشى نيست. او رها از عذرها به واقعيت و انگيزههاى اعمال خويش مىنگرد و خوب و بد آنها را مىبيند. چه خوب است كه انسان از عذر تراشىها و شاهد سازىهاى شيطانى پرهيز كند و واقعيت نفس خود را در نظر گيرد. و در زيباسازى باطن خود بكوشد تا ظاهرش نيز زيبا جلوه كند وگرنه اگر باطن زشت باشد و ظاهر را زيبا جلوه دهد، خداوند زشتى باطنش را آشكار خواهد كرد. امام صادق عليه السلام در اينباره فرمود:
«به چه كار كسى مىآيد (و چه فايدهاى دارد) كه خوبىاش را آشكار كند و بدىاش را بپوشاند؟ آيا اين طور نيست كه وقتى به خودش رجوع مىكند مىداند كه چنين نيست؟ و خداى سبحان مىفرمايد:
«بلكه انسان بر نفس خويش آگاه است. به درستى كه اگر باطن (انسان) اصلاح شد، ظاهرش نيز نيرومند مىشود.
ادامه:اسوه های اخلاص
1398/10/04
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 09:12 AM
اسوه های اخلاص
«انَّ الابْرارَ يَشْرَبوُنَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافوُراً عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ يُفَجِّروُنَها تَفْجيراً يوُفُوُنَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافوُنَ يَوْماً كانَ شَرهُ مُسْتَطيراً وَيُطْعِموُنَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ اسيراً انَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَ لا شُكُوراً انَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا يَوْماً عَبُوساً قَمْطرِيراً»
نيكوكاران [در بهشت] از جامى مىنوشند كه آميخته به كافور است چشمهاى كه بندگان خدا از آن مىنوشند و [هر جا كه خواهند] آن را جارى مىكنند، [آنان] به نذر وفا مىكنند و از روزى كه شرّ و سختى آن فراگير است مىترسند؛ و غذاى (خود) را با اينكه به آن علاقه (و نياز) دارند، به مسكين و يتيم و اسير مىدهند و (مىگويند) ما براى رضاى خدا به شما غذا مىدهيم و از شما هيچ پاداش و سپاسى نمىطلبيم. ما از پروردگارمان از روزى عبوس و سخت بيمناكيم!
شأن نزول
ابن عباس مىگويد: حسن و حسين (عليهماالسلام) بيمار شدند و رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم با جمعى از اصحاب به عيادت آنان رفتند. مردم به حضرت على عليه السلام پيشنهاد كردند كه براى بهبودى فرزندانش نذر كند، امام على و فاطمه زهرا عليها السلام و فضّه كنيز آن حضرت نذر كردند كه اگر كودكان بهبودى بيابند سه روز روزه بگيرند. فرزندانشان بهبود يافته و اثرى از مريضى در آنها نماند. آنان براى وفاى به نذر، سه روز، روزه گرفتند و براى غذاى افطار مقدارى جو، قرض گرفته و نان تهيه كردند موقع افطارِ روز اول، مسكين و روز دوم، يتيم و روز سوم، اسيرى درِ منزل آنان را كوبيد و تقاضاى غذا كرد، آن خانواده ايثار نموده و هر سه شب غذاى خود را به آنان دادند و خود تنها با آب افطار كردند و خداوند با فرستادن سوره «هل اتى» ايثار آنان را پاس داشت و به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم تهنيت گفت.
ادامه:توصيف ابرار
1398/10/05
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 09:17 AM
توصیف ابرار
در ابتدا از انسانهاى بزرگى كه اين آيات در شرح وفاى به نذر و اخلاص آنان است، با عنوان «ابرارى» ياد مىكند. ابرار جمع «بِرّ» و «بارّ» به معناى نيكوكار و احسان كننده است. از نظر قرآن مجيد چنين شخصى بايد چند ويژگى داشته باشد:
1_عملش به انگيزه رسيدن به نفع يا دفع ضرر نباشد، بلكه خير را فقط به خاطر خير بودنش انجام دهد و از شرّ فقط به خاطر شر بودنش اجتناب كند و در اين عمل و اجتناب جز تحقق دادن به خوبى و دورى جستن از بدى كه خواست حق تعالى است انگيزه ديگرى نداشته باشد و همان طورى كه در اين آيات مطرح شده در ظاهر و باطن بگويد:
«انَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكوُراً»
2_از آنجا كه نفس انسان سركش است بايد او را به انجام وظيفه وا داشت و در مقابل خواهش هايش مقاومت ورزيد و در مقام انجام وظيفه، به هنگام رو آوردن مصيبتها و در مقابل شهوات و گناهان صبر و تحمل ورزيد و به درجه ابرار رسيد.
«جَزاهُمْ بِما صَبَروُا ...»
3_چون عمل خير و صالح، عملى است كه مطابق امر و رضاى خدا باشد، پس «بِرّ» بايد مؤمن به خدا، پيامبران و معاد باشد و خود را عبد و خدا را ربّ و مولا ببيند و جز خواست خدا نخواهد و جز امر خدا انجام ندهد. تدبير امور خود را به خدا سپرده و به زينت بندگى آراسته گردد كه در اين صورت از چشمه مخصوص بندگان مىنوشد.
«عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُاللَّهِ»
ادامه:اخلاص ابرار
1398/10/07
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 09:21 AM
اخلاص ابرار
در اين آيات(آیات ابتدایی سوره انسان) مقام اخلاص ابرار نيز تبيين شده است. از آنجا كه ابرار به توحيد كامل رسيدهاند و خدا شناسى آنان بر اساس رشد و بصيرت است، جز رضاى خدا نمىخواهند و جز از خدا نمىترسند. اگر در اين آيات، خداوند آنان را چنين توصيف كرده: «از روزى كه شر آن دامنگير و گسترده است، مىترسند» از آن روست كه در آيات ابتداى سوره، آن روز را به خودش نسبت داد و فرمود:
«انَّا اعْتَدْنا لِلْكافِرينَ سَلاسِلَ ...»
بنابر اين خوف آنان فقط از خداست و اگر از جهنم مىترسند چون مظهر غضب خداست، همچنان كه خودشان هم مىگويند:
«انَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَريراً»
ما در آن روز عبوس و سخت از پروردگارمان مىترسيم.
و از انجام نيكى و خير نيز جز كسب رضايت خدا انگيزهاى ندارند و عمل آنان براى پاداش آخرت هم نيست.
«انَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ».
آنان وقتى براى رسيدن به بهشت و نجات از دوزخ كار نكنند و انگيزهشان بالاتر از بهشت و دوزخ باشد طبيعى است كه براى اجر دنيايى يا تشكر مخلوق نيز گامى برنمى دارند و از همين رو به فقير، يتيم و اسير مىگويند:
«لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكوُراً».
ادامه:مقام اهل بیت
1398/10/08
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 09:23 AM
مقام اهل بیت
گر چه اين آيات(آیات ابتدایی سوره انسان) در شرح اخلاص اهل بيت عليهمالسلام نازل شده، ولى ناظر به مقام متعالى و اختصاصى آنان (مقام مقربان) نيست بلكه آن، مقامى را شرح مىدهد كه ديگران هم بدان راه دارند چه اينكه خادمه آنان، حضرت فضّه نيز در اين مقام با آنان است، آنان سرآمد مقربانند، در حالى كه اين آيات بيان مقام ابرار است.
در بيان پاداش ابرار نيز تصريح شده كه پاداش آنان پايينتر از پاداش مقربان است.
همچنان كه نامه اعمال ابرار نيز در عليّين و در حضور مقربان است ولى خود ابرار را بدان مقام راهى نيست.
پایان
1398/10/09
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2019_12_31, 09:24 AM
پرسش ها
1_قلم، چه نقشى در پيدايش تمدنها و تكامل علوم دارد؟
2_رابطه قلم و شمشير چگونه بايد باشد؟
3_قبول شدگان و مردودين در قيامت چگونه نامه عمل خود را دريافت مىكنند؟
4_سرانجام «جابر بن نضر» كه در مورد پذيرش ولايت امير المؤمنين (ع) لجاجت ورزيد چه شد؟
5_تبليغ در اسلام داراى چه جايگاهى است؟
6_بصيرت انسان نسبت به خويشتن چه تأثيرى در زندگى فردى و اجتماعى او دارد؟
7_ابرار داراى چه خصلت هايى هستند؟
shakiba98
2022_10_31, 09:36 AM
خیلی مطلب خوبی بود ممنون
نکات قبولی در امتحان زبان (https://sampadmd.ir/%d9%86%da%a9%d8%a7%d8%aa-%d8%b3%d8%a7%d8%af%d9%87-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%a8%d9%88%d9%84%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d9%85%d8%aa%d8%ad%d8%a7%d9%86-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86/)
نکات یادگیری بهتر زبان (https://sehatlearning.ir/%d9%86%da%a9%d8%a7%d8%aa%db%8c-%d8%b3%d8%a7%d8%af%d9%87-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%db%8c%d8%a7%d8%af%da%af%db%8c%d8%b1%db%8c-%d8%a8%d9%87%d8%aa%d8%b1-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%86%da%af%d9%84/)
vBulletin® v4.2.2, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.