PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معارفی از سوره های قرآن (سوره شعراء)



دژدان
2019_05_14, 03:31 AM
besm9


مـــعــارف قــــرآن
جــلــد 4
نــویـــسـنــده: جــمــعــے از نــویــســنــدگـان
فــــصــــل هفـــتـم
مــعــارفــے از ســــوره شــعــراء


..5.....

دژدان
2019_05_14, 03:34 AM
سوره شعراء
سوره شعراء، مكّى، بيست و ششمين سوره قرآن كريم و داراى 227 آيه است.
علامه طباطبائى(ره) همه آيات آن را مكى مى‌داند، ولى برخى از مفسران، چهار يا پنج آيه آخر آن را مدنى مى‌دانند.
غرض اين سوره، تسلاى خاطر پيامبر(ص) در برابر تكذيب مردم و نسبتهاى ناروا به آن بزرگوار است و به اين منظور، چند داستان از اقوام گذشته و سرنوشت آنان و كيفرشان را به خاطر تكذيب پيامبران گوشزد مى‌كند.


فشرده مطالب سوره‌
سوره شعراء نيز چون ديگر سوره‌هاى مكى به بيان معارف كلى همچون اثبات مبدأ و معاد پرداخته و مشركان را تهديد مى‌كند كه در صورت روگردانى از ياد حق و نپذيرفتن آيات الهى، همانند اقوام گذشته، دچار عذاب و نابودى خواهند شد.


ادامه دارد...

1398/02/24
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_15, 04:35 AM
فشرده مطالب سوره
در ابتداى سوره به مقام آيات الهى و دلسوزى زياد پيامبر اكرم(ص) براى هدايت مشركان اشاره كرده و بيان مى‌كند كه مشركان در برابر اين همه لطف و رحمت، از پذيرش آيات الهى رو مى‌گردانند.
در ادامه، براى هشدار به كافران به نقل سرگذشت اقوام گذشته پرداخته و ارسال‌ پيامبران و نجات پيروان آنان و هلاكت مخالفان را متذكر مى‌گردد. در اين رابطه، سرگذشت قوم موسى(ع) را مشروحتر بازگو كرده و معجزات حضرت موسى(ع) و چگونگى شكست فرعونيان را توضيح مى‌دهد؛ سپس داستان قوم ابراهيم، نوح، هود، صالح، لوط و شعيب را با توضيح كمترى آورده و در مورد هر كدام تصريح مى‌كند كه آنان در ابتداى دعوت خويش، قومشان را به تقواى الهى و اطاعت از خويش فرا مى‌خواندند و اعلام مى‌كردند كه ما در برابر رسالت خويش، انتظار هيچ‌گونه پاداشى از شما نداريم.
در بخش پايانى سوره، باز به عظمت قرآن و نزول آن از جانب خداوند بر قلب پيامبر اكرم(ص) به وسيله فرشته وحى اشاره كرده و مشركان را به عذاب تهديد مى‌كند. در اين قسمت درباره تبليغ و چگونگى برخورد با مؤمنان و توكل بر پروردگار به پيامبر(ص) دستوراتى مى‌دهد.


ادامه: اندوه بزرگ پيامبر(ص)

1398/02/25
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_17, 03:55 AM
اندوه بزرگ پیامبر(ص)
«لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ الَّا يَكُونُوا مُؤْمِنينَ انْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ اعْناقُهُمْ لَها خاضِعينَ» (شعراء، آيات 3- 4)
گويى مى خواهى جان خود را از شدت اندوه از دست بدهى به خاطر اينكه آنها ايمان نمى‌آورند! اگر ما اراده كنيم، از آسمان بر آنان آيه‌اى نازل مى‌كنيم كه گردنهايشان در برابر آن خاضع گردد!


احساس مسئوليت‌
انسان مسلمان نسبت به جامعه خويش، احساس مسئوليت مى‌كند و علاوه بر اينكه خود رهرو صراط مستقيم است، سعى مى‌كند كه ديگران را هم به پيمودن اين راه ترغيب كند. او طنين فرياد
«كُلُّكُمْ راعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْؤُولٍ»
را هميشه در گوش خود احساس مى‌كند. هر چه ايمان فرد قويتر باشد، احساس مسؤوليتش بيشتر است.
از اين رو، پيامبران، اين نگاهبانان حريم بشريت، مسؤوليت بيشترى به دوش خود احساس مى‌كردند و از بين آنان پيامبر اسلام(ص) كه در بالاترين درجه معرفت و تكامل است، بيشترين مسؤوليت را بر دوش خود احساس مى‌كرد و دوران بيست و سه ساله بعثت با آن همه رنجها و تلاشها گواه اين مطلب است.


ادامه دارد...

1398/02/26
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_18, 03:27 AM
اندوه بزرگ پیامبر(ص)&
احساس مسئولیت
پيامبر(ص) مظهر رحمت الهى بود و نسبت به خلق خدا احساس مسؤوليت مى‌كرد.
از سويى نگران پيروانش بود كه نكند از نيمه راه برگردند، يا سستى كنند و به اوج كمال نرسند و از سويى غم گمراهى گمراهان بر قلبش سايه مى‌افكند، به طورى كه نزديك بود جان به جان آفرين تسليم كند.
امام خمينى(قدس سره) مى‌فرمايد:
«تمام چيزهايى كه از آن مى‌سوختند انبياء، اين بود كه مى‌ديدند مردم دارند خودشان را مى‌كشند طرف جهنم، انبياء مظهر رحمت حق تعالى هستند، مى‌خواهند كه مردم خوب باشند. مى‌خواهند همه مردم معرفت‌اللَّه داشته باشند. مى‌خواهند همه مردم سعادت داشته باشند. وقتى مى‌بينند كه اين مردم دارند به جهنم مى‌روند، آنها افسوسش را مى‌خورند.»
«يكى ازغصه‌ هاى‌ انبيا هم‌ همين‌ است كه تعليماتشان‌ را نتوانستند به‌ ثمر برسانند، به‌آن طورى‌ كه تعليم اقتضا مى‌كند، پيغمبر مى‌خواست همه‌ مردم‌ را على‌ بن‌ ابى‌طالب كند، ولى نمى‌شد.»


ادامه: تسلّى به پيامبر(ص)

1398/02/28
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_19, 03:17 AM
تسلّى به پيامبر(ص)
افراد جامعه از لحاظ تعهد نسبت به انجام وظيفه به چهار دسته تقسيم مى‌شوند:

الف- كسانى كه شانه از زير بار مسؤوليت خالى كرده، انجام وظيفه نمى‌كنند.

ب- كسانى كه از خود سستى نشان داده، وظيفه خويش را بطور شايسته انجام نمى‌دهند.

ج- افرادى كه وظيفه خود را بخوبى انجام مى‌دهند و احتياجى به تذكر و مراقبت ندارند.

د- عده‌اى كه با وجود انجام وظيفه و مأموريت، خود را مقصر مى‌دانند و بدين جهت‌ سختيهاى فراوان بر خود هموار مى‌كنند و زحمات طاقت فرسايى را متحمل مى‌شوند تا اطمينان حاصل كنند كه وظيفه خويش را انجام داده‌اند، بطورى كه آقا و مولاى آنها از روى لطف و محبت به آنها تذكر داده، مى‌گويد: بيش از حد خود را به زحمت نيندازيد.


ادامه دارد...

1398/02/29
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_20, 08:12 PM
تسلّی به پیامبر(ص)
پيامبر اكرم(ص) نيز از نظر انجام وظايف فردى خود را بسيار به زحمت مى‌انداخت، به حدى كه بر اثر نماز زياد پاهايش ورم كرده بود. خداوند خطاب به وى مى‌فرمايد:
«طه‌ ما انْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‌»
طه (اى پيامبر) ما قرآن را بر تو نازل نكرديم تا خود را به زحمت اندازى.

پيامبر(ص) از نظر انجام وظايف اجتماعى و ابلاغ رسالت نيز تمام تلاش خود را به كار مى‌گرفت و سخت نگران جهل و گمراهى برخى از مردم بود؛ بگونه‌اى كه خداوند در اين مورد او را تسلّى داده و مى‌فرمايد:
چنان نگران اين مردمى كه گويا مى‌خواهى جان خود را از دست بدهى.


ادامه:قلب سليم‌ 

1398/02/30
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_21, 03:52 AM
قلب سليم‌
«وَ لا تُخْزِنى‌ يَوْمَ يُبْعَثُونَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ الَّا مَنْ اتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَليمٍ» (شعراء، آيات 87- 89)
و در روز قيامت مرا رسوا مساز، روزى كه نه مال سودى مى‌دهد و نه فرزندان، مگر آن كس كه با قلبى سليم به نزد خدابيايد.

حضرت ابراهيم(ع) در ادامه نيايش، از خداوند مى‌خواهد كه او را در قيامت رسوا و شرمسار نسازد.
حال اين سؤال مطرح مى‌شود كه چرا حضرت ابراهيم كه پيامبر و معصوم بود، چنين درخواستى از خدا مى‌كند؟
در پاسخ بايد گفت:

الف- به خاطر اينكه معصومين(ع) خود را مقصر دانسته، حق خداوند را ادا شدنى نمى‌دانند و عبادت خود را نيز ناچيز و غير قابل قبول عرضه به پيشگاه خدا تلقى مى‌كنند.
امام حسين (ع) فرمود:
«الهى‌ مَنْ كانَتْ مَحاسِنُهُ مَساوى‌ فَكَيْفَ لا تَكُونُ مَساويهِ مَساوى‌»
خداى من! كسى كه كارهاى خوبش بد است، چگونه كارهاى بدش بد نباشد؟! 


ادامه دارد...

1398/02/31
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_22, 02:27 AM
قلب سلیم
چرا حضرت ابراهيم كه پيامبر و معصوم بود، چنين درخواستى از خدا مى‌كند؟
در پاسخ بايد گفت:

الف- به خاطر اينكه معصومين(ع) خود را مقصر دانسته، حق خداوند را ادا شدنى نمى‌دانند و عبادت خود را نيز ناچيز و غير قابل قبول عرضه به پيشگاه خدا تلقى مى‌كنند.

ب- به خاطر ترك اولاهايى كه ممكن است از برخى پيامبران سر زده باشد.

ج- شايد بتوان گفت كه خِزىْ در اينجا به معناى رسوايى و شرمندگى حاصل از افشاى گناه نيست، بلكه چنان كه معناى آن دلالت مى‌كند، عبارت است از يارى نكردن به كسى كه اميد يارى دارد. در اين صورت مفهوم آيه چنين خواهد بود:
«خدايا من چشم اميدم به توست و از تو انتظار يارى دارم، در آن روز يارى خود را از من دريغ مدار.»


ادامه: حقيقت قلب سليم‌ 

1398/03/01
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_23, 12:39 AM
حقيقت قلب سليم‌
در قرآن، براى قلب، اوصاف مختلفى شمرده شده است، از جمله:


الف- قسى و سخت‌
«وَ لَوْ كُنْتَ فَظّاً غَليظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ»
اگر تو تندخو و سنگدل بودى، از اطرافت پراكنده مى‌شدند.

«ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ»
سپس دلهاى شما سخت شد.


ب- بيمار
«فى‌ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً»
در دلهاى آنان بيمارى است، خداوند نيز بر بيمارى‌شان افزود.


ج- گناهكار
«وَ مَنْ يَكْتُمْها فَانَّهُ اثِمٌ قَلْبُهُ»
هر كس گواهى را كتمان كند، بيقين دلش گناهكار است.


ادامه دارد...

1398/03/02
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_25, 01:38 AM
حقيقت قلب سليم‌
الف- قسى و سخت‌
ب- بيمار
ج- گناهكار


د- منحرف‌
«انْ تَتُوبا الَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما»
اگر شما به سوى خدا توبه آريد، به نفع شماست، چون دلهايتان منحرف شده است.


ه- مردّد
«وَ ارْتابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فى‌ رَيْبِهِمْ يَتَرَدُّونَ»
و دلهايشان در شك و ترديد افتاد، در نتيجه آنها در شك خود سرگردانند.


و- متعصب‌
«اذْ جَعَلَ الَّذينَ كَفَرُوا فى‌ قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ»
زمانى كه كافران در دلهاى خود تعصب قرار دادند.


ز- سالم‌
با توجه به آيات مزبور، روشن مى‌شود كه قلب سليم، قلبى است كه از آفات ياد شده همانند غفلت، تكبر، سركشى، و ... در امان باشد. چنين قلبى مى‌تواند حرم امن الهى بوده، در قيامت به حال انسان مفيد باشد.


ادامه:پابرهنگان‌

1398/03/04
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_26, 04:53 AM
پابرهنگان‌
«قالُوا انُؤْمِنُ لَكَ وَ اتَّبَعَكَ الْارْذَلُونَ قالَ وَ ما عِلْمى‌ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ انْ حِسابُهُمْ الَّا عَلى‌ رَبّى‌ لَوْ تَشْعُرُونَ وَ ما أَنا بِطارِدِ الْمُؤْمِنينَ» (شعرا، آيات 111- 114)
گفتند: آيا ما به تو ايمان آوريم، در حالى كه افراد فرومايه و كم ارزش از توپيروى كرده‌اند.(نوح) گفت: من چه مى‌دانم (و چه كار دارم) كه آنان (در گذشته) چه كارى مى‌كرده‌اند. حساب آنان تنها با پروردگار من است اگر شما مى‌فهميد! و من هرگز مؤمنان را طرد نخواهم كرد.

يكى از معيارهاى ارزيابى يك مصلح يا يك مكتب، بررسى شخصيت طرفداران آن است. اگر اين طرفداران و پيروان، انسانهايى #باتقوا، #بصير، #حق‌شناس، #صالح، #خادم و #برخوردار_از_مكارم_اخلاق باشند، معلوم مى‌شود كه آن مصلح و آن مكتب بر مبناى حق و خير است و برعكس اگر افرادى بدسابقه، فاسد، شرور، ظالم، جاهل و نادان باشند، معلوم مى‌شود آن مصلح و آن مكتب بر مبناى حق و خير نيست. بزرگان قوم نوح كه خود مترف و فاسد بودند به ارزيابى اطرافيان نوح پرداختند، ولى مبناى ارزش آنان غلط بود.
آنان پول، ثروت، مقام و موقعيت اجتماعى و ظاهرى را ارزش مى‌دانستند و افرادى را كه به شغلهاى‌ پايين اشتغال داشتند جزو افراد شريف و خوب نمى‌شمردند، بلكه آنان را، اراذل، پست و بى‌هويت مى‌دانستند.
آنان پول، ثروت، مقام و موقعيت اجتماعى و ظاهرى را ارزش مى‌دانستند و افرادى را كه به شغلهاى‌پايين اشتغال داشتند جزو افراد شريف و خوب نمى‌شمردند، بلكه آنان را، اراذل، پست و بى‌هويت مى‌دانستند.


ادامه دارد...

1398/03/05
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_27, 03:20 AM
پابرهنگان
پيامبران و پابرهنگان‌ در طول تاريخ، پيامبران با دو طبقه عمده برخورد داشته‌اند، اول كاخ‌نشينان و قدرتمندان كه بيشتر جبهه مخالف را تشكيل داده‌اند و عده قليلى از آنان به پيامبران ايمان آورده‌اند، آن عده قليل نيز يا ثروتمندان و قدرتمندانى بوده‌اند كه در همان حال اخلاق كوخ‌نشينى داشته‌اند و يا در آنان انقلاب فكرى حاصل شده است.
در جامعه‌هاى فاسد همچون زمان نوح همه اقدامات و فريادهاى حق‌طلبانه محرومان نيز جرم و جنايت محسوب مى‌شود و زندانها و محاكم قضايى پر از افرادى است كه به جرم حق‌خواهى و قيام عليه ظلم و ستم محكوم شده و يا متّهمند.
پاسخ حضرت نوح به مترفين و مرفّهين بى‌درد اين است كه وظيفه من دعوت انسانها به سوى انسانيت و فضيلت است؛ بر فرض كه اين پيروان در گذشته آدمهاى خوبى نبوده‌اند، ولى حالا ايمان آورده و در مسير كمال واقع شده‌اند و من به گذشته آنها نه علم دارم و نه كار دارم، چه اينكه خداوند هم خود به گذشته آنان آگاه است و هم خود به حساب آنان مى‌رسد. من به عنوان يك مصلح بايد حال و آينده را اصلاح كنم. اينان به من ايمان آورده‌اند، من حق ندارم مؤمنان را طرد كنم، بلكه بايد آنان را بپذيرم و در پيمودن مدارج كمال يار آنان باشم.


ادامه دارد...

1398/03/06
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_28, 04:52 AM
پابرهنگان
دوم كوخ‌نشينان و پابرهنگان؛
اغلب طرفداران پيامبران از اين طبقه بوده‌اند و پيامبران نيز نجات آنان از يوغ ظلم و ستم كاخ‌نشينان را در صدر برنامه‌هاى خويش قرار داده‌اند. در بررسى نهضتهاى حق‌طلبانه و الهى، هميشه گروه اول در مقابل پيامبران و گروه دوم را همراه پيامبران و مصلحان مى‌بينيم و از اينجاست كه مى‌توان فهميد اگر نهضتى ادعاى حق‌ طلبى داشته باشد، ولى پيروانش از طبقه كاخ‌نشين باشند، بايد در صداقت آن شك كرد و هرگاه پابرهنگان مؤمن و كوخ‌ نشينان مجاهد از سوى سران نهضتى طرد شدند و مورد بى‌مهرى قرار گرفتند، بايد باور داشت كه نهضت و انقلاب، استحاله شده و حق از آن رخت بر بسته و باطل جايگزين آن شده است، گرچه داعيه حق‌طلبى و فرياد حق‌خواهى‌شان بلند باشد.


ادامه:شاعران در چشم‌انداز قرآن‌ 

1398/03/07
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_29, 03:22 AM
شاعران در چشم‌انداز قرآن‌
«وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ الَمْ تَرَ انَّهُمْ فى‌ كُلِّ وادٍ يَهيمُونَ وَ انَّهُمْ يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ الَّا الَّذينَ امَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَكَرُوا اللَّهَ كَثيراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدَ ما ظُلِمُوا وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا اىَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ» (شعرا، آيات 224- 227)
شعرا كسانى هستند كه گمراهان از آنان پيروى مى‌كنند. آيا نمى‌بينى كه شاعران در هر وادى سرگشته‌اند و چيزهايى مى‌گويند كه خود عمل نمى‌كنند؟ مگر آنان كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند و خدا را فراوان ياد نمودند و چون مورد ستم واقع شدند، به دفاع از خويشتن برخاستند و آنها كه ستم كردند بزودى خواهند دانست كه به چه بازگشتگاهى باز مى‌گردند.

مشركان مكه، با توجه به تأثير عميق قرآن و آهنگ خاصّ و موزون برخى از آيات، آن را شعر و پيامبر اسلام را شاعرى زبردست تلقى مى‌كردند. آيه مزبور با معرفى شاعران گمراه، بطور كنايه، نسبت شاعرى را از پيامبر اكرم (ص) نفى مى‌كند.


ادامه:استدلالهاى(آيات 224_227)

1398/03/08
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_30, 04:10 AM
استدلالهاى(آيات 224_227)
الف- بيشتر افراد كوته‌ فكر كه به تصورهاى موهومى دل خوش كرده‌اند، از شاعران‌ غير متعهد پيروى مى‌كنند، ولى افرادى كه از پيامبر(ص) پيروى مى‌كنند، به منظور رشد يافتن و رسيدن به واقع و درك حقيقت است.

ب- شاعران بيشتر بر اساس تخيّل شعر مى‌سرايند و هيچ قيد و بندى ندارند و حدّ و مرزى نمى‌شناسند، ولى‌ پيامبر اسلام سنجيده و حكيمانه و بر اساس وحى سخن مى‌گويد!
«وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‌ انْ هُوَ الَّا وَحْىٌ يُوحى‌»

ج- كردار شاعران با گفتارشان تطبيق نمى‌كند، چيزهايى مى‌گويند كه با عملشان هماهنگ نيست، ولى پيامبر اسلام(ص) هر چه مى‌گويد در عمل بدان پايبند است.
با اين سه دليل، ثابت مى‌شود كه پيامبر(ص) شاعر نيست.


ادامه:شعر و شاعران از ديدگاه قرآن‌

1398/03/09
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_06_01, 03:17 AM
شعر و شاعران از ديدگاه قرآن‌
قرآن با شعر و شاعران مخالف نيست و شعر را از آن جهت كه شعر است، نكوهش نمى‌كند و شاعران را به جرم شاعر بودن، به باد انتقاد نمى‌گيرد؛ بلكه ارزيابى قرآن در اين مورد بر اساس هدفها و جهت گيری هاست قرآن شعرى را نكوهش مى‌كند كه بى‌معنا باشد و با شاعرانى مخالف است كه از حق رو برگردانده و راه فساد در پيش گيرند.
اما شاعرانى كه در جهت احياى آرمانهاى مكتبى، حرّيت، عدالت و مبارزه باستمگرى شعر مى‌سرايند، در رديف مجاهدان راه خدا قرار مى‌گيرند، به همين جهت، قرآن اين دسته را از دسته اول جدا كرده و چهار صفت برايشان مى‌شمارد:
ايمان، عمل صالح، ذكر پيوسته خدا و برائت از ظالمان.
علّامه امينى مى‌گويد:
«در اين آيات، نكوهش درباره شاعران متعهد نرسيده است و تنها مراد اين آيات اين است كه شاعران باطل‌سرا را مذمت كند. چه آنكه شعر با امواج نامرئى كه به وجود مى‌آورد، در روح شنونده اثر مى‌گذارد. قرآن مى‌خواهد جلوى اين اثرهاى نامطلوب را بگيرد.»


پایان سوره

1398/03/11
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_06_01, 03:18 AM
پرسش ها

1- اندوه بزرگ پيامبر(ص) چه بوده است؟

2- چرا پيامبران با داشتن عصمت، درخواست مى‌كنند كه خداوند در روز قيامت آنان را رسوا نسازد؟

3- قلب سليم چگونه قلبى است؟

4- قرآن مجيد، چه اوصافى را براى قلب برشمرده است؟

5- برخورد مترفان قوم نوح در رابطه با پيروان آن حضرت (ع) و جواب حضرت نوح (ع) چه بود؟

6- قرآن، چگونه نسبت شاعرى را از پيامبر اسلام نفى مى‌كند؟

7- چه شاعرانى مورد نكوهش قرآن قرار گرفته‌اند؟