PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معارفی از سوره های قرآن (سوره فرقان)



دژدان
2019_04_12, 08:12 AM
besm8


مـــعــارف قــــرآن
جــلــد 4
نــویـــسـنــده: جــمــعــے از نــویــســنــدگـان
فــــصــــل شـشـم
مــعــارفــے از ســــوره فـرقـان


..5.....

دژدان
2019_04_12, 08:15 AM
معارفى از سوره فرقان‌
«فرقان» داراى 77 آيه و از سوره‌هاى مكى است كه بيشترين آيات آن درباره مبدأ و معاد و نبوت پيامبر اسلام (ص) و مبارزه با شرك و بت پرستى و بيان صفات مؤمنان است. اين سوره با بيان فلسفه نزول قرآن- كه فرقان ناميده شده- آغاز مى‌شود و به همين جهت بدين نام خوانده شده است.

فشرده مطالب سوره‌
مطالب اين سوره را مى‌توان به سه بخش تقسيم كرد:
1- در بخش اول، سخن از نزول قرآن، صفات خدا، عقايد باطل مشركان در مورد بت‌پرستى و پاسخگويى به پندارهاى باطل آنان در مورد نبوت است. از طرفى نيز مشركان را از قيامت و عذابهاى سخت دوزخ به سبب بت‌پرستى‌شان ترسانده است؛ همچنين برخى حسرتهاى بى‌فايده مشركان در قيامت را كه آرزوى همراهى با پيامبران مى‌كنند، برشمرده است و در چند نوبت ايرادهايى را كه كفار به نبوت پيامبر (ص) گرفته‌اند، رد كرده است. همچنين براى تأكيد بر مسائل اين بخش، نبوت پيامبرانى چون موسى و هارون و نوح و ... و واكنش مشركان در مقابله با آنها را مطرح كرده است.
2- به مناسبت بحث توحيد و نفى الهه‌هاى دروغين، آيات الهى در آسمان و زمين و خشكى و دريا را برشمرده است.
3- به بيان صفات بندگان خالص خدا پرداخته و دورى آنان از گناهانى چون شرك، قتل و زنا را مورد تأكيد قرار داده است و عاقبت نيكوى آنان در بهشت را يادآور شده است.


ادامه⬅️منكران قيامت در دوزخ‌

1398/01/22
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_04_13, 11:00 PM
منكران قيامت در دوزخ‌
«بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَ اعْتَدْنا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعيراً اذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفيراً وَ اذا الْقُوا مِنْها مَكاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنينَ دَعَوْا هُنالِكَ ثُبُوراً لا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُوراً واحِداً وَ ادْعُوا ثُبُوراً كَثيراً» (فرقان، آيات 11- 14)
بلكه آنان قيامت را تكذيب كردند و ما براى كسانى كه قيامت را دروغ انگارند، آتش سوزانى آماده كرده‌ايم. هنگامى كه آتش، آنها را از دور ببيند، جوش و خروش خشمناكش را بشنوند و هنگامى كه در مكان تنگى از دوزخ افكنده مى‌شوند، در حالى كه در غل و زنجيرند، فرياد واويلاى آنها بلند است. (اى منكران قيامت) امروز يك‌بار واويلا نگوييد، بلكه بسيار واويلا سر دهيد.

كافران، نبوت پيامبر اسلام (ص) را انكار مى‌كردند و او را جادو شده، مجنون، ساحر و شاعر مى‌خواندند.
قرآن در اين آيه مى‌گويد:
اينها همه بهانه است، بلكه آنها قيامت را قبول ندارند و معاد را انكار مى‌كنند. بديهى است، كسى كه قيامت را نمى‌پذيرد، نبوت، دين و شريعت براى او مفهومى ندارد.
چنين كسانى اهل منطق و دليل نيستند، از اين رو قرآن در برابر آنها به پاسخ استدلالى نپرداخته است و تنها به تهديدهاى تكان دهنده، بسنده كرده است. اين روش براى چنين افرادى مؤثرتر است تا برخورد استدلالى. از اين آيه استفاده مى‌شود كه اگر بتوان كسى را نسبت به وقوع قيامت قانع ساخت، ايمان به نبوت نيز خواهد يافت.


ادامه⬅️خصوصيات آتش جهنم‌

1398/01/24
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_04_14, 06:53 AM
خصوصيات آتش جهنم‌
اين آيه (آیات ۱۴_۱۱) تعبيرهاى گويا و متعدّد به خصوصيات آتش جهنم و شدت عذاب اين گروه اشاره دارد:

الف- آتش آنها را از دور مى‌بيند، اين تعبير، نشانگر باشعور بودن آتش جهنم است، همچنان كه همه چيز در عالم آخرت، زنده و باشعور است.

ب- آتش همچون حيوان درنده‌اى كه شكار و طعمه خود را از دور مى‌بيند، مى‌خروشد، نعره مى‌كشد و براى بلعيدن دشمنان خدا شعله‌ور مى‌گردد.

ج- اين آتش داراى حالات خاص «تغيّظ» و «زفير» است.
«#تغيظ» به معناى اظهار غيض است كه گاهى با سر و صدا توأم است و
«#زفير» به معناى تردّد و آمد و شد نفس است.
اينها همه كنايه از شدّت عذاب است و نشان مى‌دهد كه آتش سوزان دوزخ همچون حيوان درنده و گرسنه‌اى است كه در انتظار طعمه خويش است و انتظار اين گروه را مى‌كشد و همانند شيرى است كه به هنگام شكار، غرّش مى‌كند.


ادامه⬅️كيفيت عذاب‌ 

1398/01/25
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_04_15, 08:51 PM
كيفيت عذاب‌
قرآن كيفيّت عذاب منكران قيامت را بگونه‌اى بيان مى‌كند كه در برابر چشمان آدمى مجسّم مى‌شود.
كافران و گناهكاران در غل و زنجيرند و دستهايشان بسته شده و آنها را با همين حال در مكان بسيار تنگى از دوزخ مى‌افكنند.
در آن هنگام فرياد واويلا (اى مرگ بر من) از آنان بلند است.
ناگفته نماند كه قرار گرفتن مجرمان در مكان محدود نه بدين جهت است كه دوزخ كوچك است و ظرفيت ندارد، بلكه به فرموده قرآن، بسيار وسيع و بى‌پايان است:

«يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزيدٍ»
روزى كه به جهنم مى‌گوييم: آيا پر شدى؟ مى‌گويد: آيا بيش از اين هست!

پس جهنم تنگ و كم‌ظرفيت نيست، بلكه مكان وسيعى است، ولى آنها را در اين مكان وسيع چنان محدود مى‌كنند كه به فرموده پيامبر اكرم (ص)، فرو افتادن كافران به جهنم، همانند فرو رفتن ميخ در ديوار است.


ادامه⬅️رفیق ناباب

1398/01/26
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_04_17, 07:00 AM
رفيق ناباب‌
«وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى‌ يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنىِ اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلًا يا وَيْلَتى‌ لَيْتَنى‌ لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَليلًا لَقَدْ أضَلَّنى‌ عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جائَنى‌ وَ كانَ الشَّيْطانُ لِلْانْسانِ خَذُولًا» (فرقان، آيات 27- 29)
و روزى كه ستمگر دو دست خود را به دندان مى‌گزد و مى‌گويد: اى كاش به همراه پيامبر، راهى بر مى‌گزيدم. اى واى بر من! كاش فلان شخص را دوست خود نمى‌گرفتم. او مرا پس از آنكه قرآن به سراغم آمد، گمراه ساخت و شيطان، خوار كننده انسان است.

انسان به اقتضاى فطرت و نيازهاى اجتماعى خود، نيازمند دوست است، ولى آنچه كه در اين ميان مهمّ است، چگونگى دوست است.
اسلام همان اندازه كه به همنشينى با افراد و دوستان خوب توصيه كرده، به همان اندازه نيز همنشينى با دوستان بد و افراد بى‌بند و بار را منع كرده است.


ادامه⬅️انتخاب دوست

1398/01/27
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_04_17, 07:05 AM
انتخاب دوست
ملاك شخصيت‌ دوست هر كس نمودار و معيار سنجش شخصيت اوست، چنان كه حضرت سليمان عليه السلام فرموده است:
«لا تَحْكُمُوا عَلى‌ رَجُلٍ بِشَىْ‌ءٍ حَتَّى تَنْظُرُوا إِلى‌ مَنْ يُصاحِبُ، فَإِنَّما يُعْرَفُ الرَّجُلُ بِأَشْكالِهِ وَ أقْرانِهِ ...»
به زيان كسى قضاوت نكنيد مگر آنكه به دوستانش نظر بيفكنيد، چرا كه انسان به وسيله دوستان و ياران خود شناخته مى‌شود.

دليل اين امر روشن است و آن اينكه افراد بر اثر همنشينى زياد با يكديگر، اخلاق، افكار و خصوصيات همديگر را كسب كرده، يكى مى‌شوند؛ مانند دو برادرى كه ديدن يكى باعث يادآورى ديگرى مى‌شود. ارسطو در اين‌باره مى‌گويد:

...ا..2...«دوستى، جاى گرفتن دو روح در يك جسم است، در حدى كه اگر دو كس با هم دوست شدند، تشخيص يكى از ديگرى خالى از اشكال نباشد.»

ديگرى مى‌گويد:
...ا..2...«در دوستى، روحها چنان به يكديگر در مى‌آميزند كه هرگونه جدائى از ميان مى‌رود.»


ادامه⬅️دوست بد، سبب پشيمانى‌

1398/01/28
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_04_18, 06:48 AM
دوست بد، سبب پشيمانى‌
انسان خواه ناخواه تأثيرپذير است و چنانكه روانشناسان گفته‌اند:
نفس انسان چون دزد زبردستى است كه صفات ناپسند را بطور ناخودآگاه از همنشينان خود مى‌دزدد، و اين حقيقت، هم از نظر علمى و هم از نظر تجربه معمولى و مشاهدات حسى ثابت شده است.
وقتى آب با آن همه لطافت در سنگ خارا اثر مى‌گذارد و يا آهن سرد وسخت از همنشينى با آتش، حالت انبساط و انعطاف به خود مى‌گيرد و هر شكل و قالبى را مى‌پذيرد، چگونه مى‌شود كه روح انسان با آن همه لطافت، تحت تأثير رفتار و كردار همنشينان قرار نگيرد؟
راستى گاه نقش رفيق بد در بدبختى انسان از هر عاملى مهمتر است و او را تا سر حدّ فنا ونيستى پيش مى‌برد و براى هميشه موجب پشيمانى مى‌شود و در قيامت انگشت حسرت و تأسف به دندان گزيده، اظهار پشيمانى مى‌كند و با خود مى‌گويد:
رفيقم مرا از هدايت و سعادت بازداشت.
بيدارى و آگاهى به سراغ من آمده بود و چشمه سعادت در كنارم جارى بود، ولى اين دوست بى‌ايمان و فاسد، مرا از لب چشمه آب حيات، تشنه بازگرداند و مرا در گرداب بدبختى فرو برد و گمراه ساخت.


ادامه⬅️نقش دوست در سرنوشت انسان‌

1398/01/29
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_04_21, 05:52 AM
نقش دوست در سرنوشت انسان‌
اين آيه (آیات ۲۹_۲۷) نشان مى‌دهد كه اگر مردم به حال خود رها شوند، حقايق الهى را مى‌پذيرند، ولى افراد شيطان صفت آنها را فريب داده و از حق بازمى‌دارند. در عصر پيامبر دو تن از مشركان به نام «عُقْبه» و «ابَىّ» با هم دوست بسيار صميمى بودند. عقبه با اينكه كافر بود، ولى پيامبر را دوست مى‌داشت. روزى پيامبر را در جمع‌ دوستان خود به صرف غذا دعوت كرد. پيامبر (ص) فرمود:
من تا به يگانگى خدا و رسالت من گواهى ندهى، از غذاى تو نمى‌خورم.
عقبه شهادتين‌ را گفت و مسلمان‌ شد، ابى اين خبر را شنيد و بر عقبه سخت برآشفت و گفت:
چرا به پيامبر ايمان آورده‌اى، من از تو راضى نمى‌شوم مگر اينكه از مكتب اسلام برگردى و به پيامبر خدا اهانت كنى! عقبه از اسلام و پيامبر برائت جست و از ايمانش برگشت و پس از مدتى در جنگ بدر به دست ياران پيامبر (ص) كشته شد. 


ادامه دارد...

1398/01/31
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_04_22, 06:46 PM
نقش دوست در سرنوشت انسان
اسلام در انتخاب دوست سخت‌گير است.
امام جواد (ع) در اين راستا فرمود:
«ايَّاكَ وَ مُصاحَبَةَ الشَّريرِ وَ انَّهُ كَالسَّيْفِ الْمَسْلُولِ يَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ يَقْبَحُ أَثَرُهُ»
از همنشينى با بدان بپرهيز كه همچون شمشير برهنه، ظاهرش زيبا و اثرش زشت است.

بزرگمهر گفته است:
«هيچ‌كس مانند همنشين بد بر من چيره نشد.»


محجوريت قرآن‌
«وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمىِ اتَّخَذُوا هذَا الْقُرانَ مَحْجُوراً» (فرقان، آيه 30)
و پيامبر گفت: پروردگارا به راستى پيروان من اين قرآن را متروك گذاردند.

قرآن براى ترسيم زندگى بشر آمده است و بايد در متن زندگى مردم باشد و در ابعاد مختلف عبادى، اخلاقى، سياسى و اجتماعى، الگوى عمل قرار گيرد. بى‌اعتنايى به قرآن، علاوه بر خسارات جبران ناپذيرى كه براى جوامع مسلمانان در پى دارد پيامبر اسلام (ص) را نيز آزرده‌ خاطر مى‌سازد و از امت خويش كه سبب هَجْر و ترك عملى قرآن شده‌اند به خدا شكايت كرده، از آنها توضيح مى‌خواهد و مى‌گويد:
«خدايا! پيروان من اين قرآن را ترك گفتند.»


ادامه⬅️تعبير (يا ربِّ)

1398/02/01
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_04_22, 06:49 PM
تعبير (يا ربِّ)
(يا ربِّ) كه آهنگ نيايش دارد و در مقام دعا و نفرين و اظهار دادخواهى به كار مى‌رود، بيانگر اين است كه پيامبر (ص) مانند كسى كه حقش را گرفته باشند، براى كمك و چاره‌جويى در پيشگاه خداوند ايستاده و خدا را گواه مى‌گيرد كه او هرگز در راه اجرا و زنده كردن قرآن كوتاهى نكرده است، ولى مردم آن همه زحمت را ناديده گرفتند.
اين شكايت پيامبر (ص) خواه در دنيا باشد- چنان كه فعل ماضى (قال) و آيات بعدى دلالت دارد» خواه در آخرت- چنان كه سياق آيات نشان مى‌دهد و چه در هر دو باشد (در دنيا به صورت اصيل و در آخرت به صورت تجسم يافته) نمايانگر سوز دل و حسرت عميق پيامبر (ص) از كناره‌گيرى مسلمانان از قرآن كريم مى‌باشد و هشدارى است به امت اسلامى كه قرآن را به صحنه زندگى بياورند.


ادامه⬅️مراتب مهجوريت‌ 

1398/02/02
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_04_24, 11:01 AM
مراتب مهجوريت‌
چنان كه پيوند با قرآن داراى درجات مختلف است، ترك آن نيز مراتبى دارد. دقت در زندگى مسلمانان اين حقيقت را روشن مى‌سازد كه همه مردم در ترك قرآن يكسان نيستند، برخى آن را در ظاهر مى‌پذيرند و در باطن، كافرند و ايمان منافقانه دارند، برخى براستى آن ايمان دارند، به آن گوش فرا مى‌دهند و خوب مى‌خوانند، ولى در معانى آن تدبر نمى‌كنند و معارف بلند آن را در نمى‌يابند.
برخى ديگر آن را به عنوان نخستين پايه تشريع و قانونگذارى مى‌دانند، ولى تحليل و تحقيق آياتش را ترك مى‌كنند. عده‌اى آن را اساس زندگى خويش قرار نمى‌دهند، در حالى كه مى‌دانند «قرآن پيروانش را به استوارترين راهها هدايت مى‌كند». عده‌اى آن را قديمى و وابسته به دوران گذشته قلمداد مى‌كنند و در جهان پيشرفته بى‌اثر مى‌دانند و در قوانين اجتماعى به مكتبهاى سياسى و فلسفى بيگانگان رو مى‌آورند.



ادامه دارد...

1398/02/03
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_04_24, 11:02 AM
مراتب مهجوریت
مهمتر از همه گاهى‌ مى‌گويند:
قرآن از عالم پاك است و ما از عالم خاك و دست بشر به ساحت قدس آن نمى‌رسد و توان فهم آيات آن را ندارد و به اين بهانه آن را از صحنه خارج مى‌سازند و گاهى مى‌گويند:
قرآن گرچه از نظر سند و انتساب آن به خدا قطعى و يقينى است، ولى دلالت آيات بر احكام خدا و مقصود او گمانى و غير يقينى است و نمى‌توان بدان اعتماد كرد.
اين نوع موضع گيريهاست كه زمينه كنار گذاشتن قرآن از متن زندگى را فراهم مى‌آورد.
شگفتا كه قرآن به هنگام تعريف، مقام اول را دارد؛ به عنوان نور جاويدان، اقيانوس ژرف و موّاج، شكننده تاريكيها، تربيت كننده انسانها، سرچشمه دانشها و شفابخش دردها معرفى مى‌شود، ولى در مقام عمل و استدلال و پياده كردن و تحقق معارف آن، در نقطه پايانى قرار مى‌گيرد! اين برخورد امّت اسلامى است كه آنان را سزاوار سرزنش مى‌كند و پيامبر (ص) را به شكايت از چنين امتى وا مى‌دارد.


ادامه⬅️هوا پرستى‌ 

1398/02/04
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_04_26, 05:23 PM
هوا پرستى‌
«ارَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ الهَهُ هَويهُ افَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكيلًا امْ تَحْسَبُ انَّ اكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ اوْ يَعْقِلوُنَ انْ هُمْ الَّا كَالْانْعامِ بَلْ هُمْ اضَلُّ سَبيلًا» (فرقان، آيات 43- 44)
آيا ديدى كسى را كه، هواى نفس خويش را به خدايى گزيده است؟ آيا تو وكيل او هستى؟ آيا گمان مى‌كنى كه بيشتر آنها مى‌شنوند يا مى‌فهمند؟ آنها فقط همچون چهارپايانند، بلكه گمراهترند!

كلمه «هوا» به معناى خواسته نفس است، بدون اينكه شخص، آن را با عقل خود تعديل كرده باشد.
كلمه «پرستش و معبود گرفتن چيزى» يعنى اطاعت و پيروى كردن از آن بدون اينكه خدا را در نظر بگيرد و خداوند متعال، مكرّر در قرآن پيروى و اطاعت از هر چيزى را عبادت آن چيز خوانده است.
به عنوان مثال در مورد اطاعت انسان از شيطان فرموده است:
«اى بنى آدم! آيا با شما عهد نكردم كه شيطان را نپرستيد؟» 


ادامه دارد...

1398/02/05
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_04_27, 07:17 PM
هوا پرستی
بى‌شك در وجود انسان غرايز و اميال گوناگونى وجود دارد كه همه آنها براى ادامه حيات او ضرورى است.
نظير خشم، علاقه به خويشتن، علاقه به مال و زندگى مادى و غيره.
بدون ترديد، خداوند حكيم، اين غريزه را براى هدف تكاملى آفريده، اما آنچه بايد مورد توجه قرار گيرد، اين است كه گاه اينها از حدّ خود تجاوز مى‌كنند و از شكل يك ابزار مطيع عقل خارج مى‌شوند، رو به طغيان و ياغيگرى مى‌گذارند، عقل را زندانى كرده و بر كل وجود آدمى حاكم مى‌شوند و زمام اختيار او را در دست مى‌گيرند.
اين همان چيزى است كه از آن به هواپرستى تعبير مى‌شود كه از بت‌پرستى خطرناكتر است و به فرمايش رسول اكرم (ص):
«در زير آسمان هيچ بتى در نزد خدا بزرگتر از هوا و هوسى كه از آن پيروى شود، وجود ندارد.


ادامه⬅️عواقب هواپرستى‌ 

1398/02/07
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_04_30, 10:04 AM
عواقب هواپرستى‌
پيروى از هوا و هوس عواقب شومى دارد كه فرد و اجتماع را به تباهى مى‌كشد.
با مراجعه به آيات و روايات مى‌توان برخى از عواقب آن را اين‌گونه برشمرد:
1- هواپرستى سرچشمه غفلت و بى‌خبرى است.

2- انسان هواپرست گرفتار بدترين گمراهيها مى‌شود.

3- هواپرستى نقطه مقابل حق‌طلبى است و انسان را از پيمودن راه خدا باز مى‌دارد.

4- پيروى از هوا و هوس اساس تمام رنجهاى انسان است.

5- هواپرستى مانع استفاده صحيح از فهم و عقل انسان مى‌گردد.
خداوند به انسان، نعمت شنوايى و عقل عطا كرده تا مطالب صحيح از ناصحيح را بشناسد؛ حال انسانى كه به‌ جاى تبعيت از حق و استفاده‌ صحيح از اين‌ نعمتها، به‌ پيروى‌ از هواى نفس بپردازد، از نعمت شنوايى و عقل، بطور صحيح استفاده نكرده است و آنها را مهمل‌ گذاشته، به منزله انسانى خواهد بود كه نه مى‌شنود و نه مى‌فهمد.
از اين رو قرآن مجيد به صورت استفهام انكارى مى‌پرسد:
«آيا گمان مى‌كنى كه بيشتر آنها مى‌شنوند يا مى‌فهمند؟»


ادامه⬅️گمراهتر از چهارپایان

1398/02/08
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_04_30, 10:06 AM
گمراهتر از چهارپايان‌
خداوند متعال، كسانى را كه برده و بنده هواى نفس خود شده‌اند، از حيوانات نيز گمراهتر مى‌داند؛ زيرا:

الف- چهارپايان گرچه قانون و برنامه‌اى ندارند، ولى مسيرى را كه خداى حكيم در شكل غرايز براى آنان تعيين كرده است، مى‌پيمايند، اما انسان هواپرست، نه قوانين تكوين را به رسميت مى‌شناسد و نه قوانين تشريع را، بلكه هوا و هوس خود را حاكم بر همه چيز مى‌داند. چهارپايان هرگز به زيان خود اقدام نمى‌كنند، ولى اينان ضرر خود (پيروى از هواى نفس) را بر نفع خود (پيروى از قوانين شرع) ترجيح مى‌دهند.

ب- چهارپايان، براى انسانها، خدمات زيادى انجام مى‌دهند و خطرى هم براى كسى ندارند و اگر هم داشته باشند، خطرشان محدود است؛ ولى انسانهاى هواپرست، نه تنها خدمتى نمى‌كنند، بلكه هزاران فساد نيز در سطح جامعه ايجاد مى‌كنند.

ج- اگر چهارپايان چيزى نمى‌فهمند، توان شنيدن و فهميدن ندارند و به همين دليل مورد بازخواست قرار نمى‌گيرند، اما انسانى كه خمير مايه همه سعادتها در وجودش نهفته شده و خداوند به او استعداد خليفه شدن در زمين را بخشيده، اگر بر اثر كوتاهى در انجام وظيفه و پيروى از خواهشهاى نفس سقوط كند، بدون شك از حيوانات نيز پست‌تر شده و تمام شايستگيهاى خود را از دست مى‌دهد؛ به همين جهت از چنين انسانى باعنوان «شرالدّوابّ» يعنى بدترين جنبندگان ياد شده است.


ادامه⬅️جهاد بزرگ‌  

1398/02/09
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_04_30, 10:15 AM
جهاد بزرگ‌
«فَلا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبيراً» (فرقان، آيه 52)
پس، از كافران فرمان مبر و به وسيله آن (قرآن) با آنان مبارزه كن.

بدون شك، مقصود از جهاد در اين آيه، جهاد نظامى نيست، زيرا اين آيه در مكه نازل شده است و در آن زمان، هنوز جنگ نظامى و جهاد مسلحانه تشريع نشده بود، پس اين آيه در صدد پى‌ريزى و تحكيم مبانى فكرى و عقيدتى مردم است كه از آن به «جهاد بزرگ» تعبير مى‌شود.
با دقت در آيه مزبور و موقعيت اجتماعى نزول آن، ارزش زيربنايى جهاد فرهنگى روشن مى‌شود؛ مجاهدان اين ميدان، عالمان نستوه و دردآشنايند كه با سلاح «حكمت و موعظه حسنه» با لشكريان جهل و خرافه مى‌ستيزند، دلها و فطرتهاى پاك انسانى را فتح مى‌كنند و خدا و قانون او را بر آنها حاكم مى‌كنند. 


ادامه دارد...

1398/02/10
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_02, 06:40 AM
جهاد بزرگ
نخستين وظيفه پيام‌آوران الهى نيز «ابلاغ» است.
از سوى ديگر، دشمنان انسانيت و طاغوتها چون خود را در ميدان جهاد اكبر، خلع سلاح شده مى‌بينند نبرد را به ميدان كارزار فيزيكى مى‌كشانند و منطق را با اسلحه پاسخ مى‌دهند. در اين مرحله، مجاهدان راه خدا نيز با زبانى كه دشمن مى‌فهمد با او سخن مى‌گويند و «كلوخ انداز را پاداش سنگ است!»
قرآن محور جهاد فرهنگى‌ خداوند در آيه ياد شده، قرآن را به عنوان محور اصلى براى تداوم جهاد فكرى و عقيدتى معرفى مى‌كند. اين معرفى به دليل بعد روشنگرى، فراگيرى، تأثير عميق و سريع قرآن است كه در تمام ابعاد زندگى مى‌تواند برنامه‌اى روشن و تفكرى ناب و صحيح ارائه دهد. با وجود قرآن، نبايد تحت تأثير انديشه‌هاى انحرافى و باطل ديگران قرار گرفت و از آنها اطاعت كرد، از اين رو خداوند به پيامبر (ص) دستور مى‌دهد كه در هيچ زمينه‌اى از كافران اطاعت نكن.


ادامه⬅️عبادالرحمن‌

1398/02/11
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_02, 06:44 AM
عبادالرحمن‌
«وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذينَ يَمْشُونَ عَلَى الْارْضِ هَوْناً وَ اذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالوُا سَلاماً ...» (فرقان، آيات 63- 74)
بندگان (خاص خداوند) رحمان، كسانى هستند كه با آرامش و بى‌تكبر به زمين راه مى‌روند، و هنگامى‌كه جاهلان به‌آنان خطاب مى‌كنند (و سخنان نابخردانه مى‌گويند)، به آنها سلام‌مى‌كنند.

در آيات 63 تا 74 صفات و مشخصات بندگان خدا شمرده شده است كه عبارتند از:

1- تواضع:
قرآن اولين صفتى كه براى آنان برشمرده، «راه رفتن متواضعانه» است.
روح تواضع و فروتنى بطورى در اعماق جان بندگان خدا نفوذ كرده كه حتى به حركات ظاهرى آنان نيز رنگ تواضع بخشيده است. آنها خود را بندگان حقير خداوند مى‌دانند و به كوچكى و ناتوانى خود در مقابل خدا معترفند و در برابر بندگان خدا نيز نه تكبر مى‌ورزند و نه فخرفروشى مى‌كنند.
شايد از اين جهت «راه رفتن» آنان به «هون» و افتادگى توصيف شده كه حالت باطنى افراد، بيشترين نمود و اثر را در نوع راه رفتن دارد. آنان كه متواضعند، راه رفتنشان با آرامش، افتادگى و بدون تكبر و تبختر است و آنان كه متكبر و خودبين هستند، راه رفتنشان متكبرانه است. سر به سوى آسمان مى‌كشند، سينه جلو مى‌دهند، شانه بالا مى‌اندازند، بالها باز مى‌كنند، سينه خالى از معرفت را پر باد مى‌كنند و پاها را محكم بر زمين مى‌كوبند. راه رفتنى كه نمونه‌هاى عينى‌اش را در افراد متكبر، جاهل و مغرور مى‌بينيم.


ادامه دارد...

1398/02/12
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_04, 08:11 AM
عباد الرحمن
صفات و مشخصات بندگان خدا

1- تواضع

2- مدارا با مردم جاهل:
رفتار با مردم جاهل به چند شكل ممكن است و هر كدام، نتيجه مخصوصى را در بر دارد:

الف: اگر با آنان با خشونت رفتار شود، لجاجت آنها تحريك مى‌شود و سرانجام از اين خشونت نتيجه‌اى گرفته نمى‌شود.

ب: اگر شخصى با آنان درافتد و همانند آنها شود، از قدر و مقام خود كاسته و شخصيتش شكسته مى‌شود و نيرو و وقت او هدر مى‌رود.

ج: اگر با آنان مدارا شود و سخن تند و مسخره آميزشان به نرمى پاسخ گفته شود، در موارد زيادى تربيت شده و شرمنده مى‌شوند.

بندگان ممتاز خدا راه سوم را انتخاب مى‌كنند و به همين دليل، هنگام مقابله با جاهلان «سلام» مى‌گويند، سلامى كه نشانه بزرگوارى آنهاست، نه ناشى از ضعفشان. مقصود از سلام در اين آيه، سخن سالم و خالى از لغو و گناه است.


ادامه دارد...

1398/02/14
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_05, 06:30 AM
عباد الرحمن
صفات و مشخصات بندگان خدا
1- تواضع
2- مدارا با مردم جاهل

3- پرستش شبانه:
بندگان خدا در شب كه مردم به خواب فرو مى‌روند، به نيايش با خدا مى‌پردازند و شب را با سجده و قيام خاضعانه و قرائت قرآن سپرى مى‌كنند.

4- ترس از مجازات الهى و عذاب آخرت:
مؤمنان با اينكه شبها به ياد خدا هستند و به عبادت مى‌پردازند و روزها در مسير انجام وظيفه گام برمى‌دارند باز هم دلشان لبريز از ترس و خشوع در برابر خداست. ترسى كه عامل نيرومندى براى حركت به سوى انجام وظيفه بيشتر و بهتر است و بسان يك مراقب نيرومند، انسان را از درون كنترل مى‌كند. به همين جهت، يكى از دعاهاى آنها اين است كه پروردگارا عذاب جهنم را از ما برطرف گردان كه عذابش سخت و پردوام بوده و بد اقامتگاهى است.


ادامه دارد...

1398/02/15
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_05, 06:31 AM
عباد الرحمن
صفات و مشخصات بندگان خدا
1- تواضع
2- مدارا با مردم جاهل

3- پرستش شبانه:
بندگان خدا در شب كه مردم به خواب فرو مى‌روند، به نيايش با خدا مى‌پردازند و شب را با سجده و قيام خاضعانه و قرائت قرآن سپرى مى‌كنند.

4- ترس از مجازات الهى و عذاب آخرت:
مؤمنان با اينكه شبها به ياد خدا هستند و به عبادت مى‌پردازند و روزها در مسير انجام وظيفه گام برمى‌دارند باز هم دلشان لبريز از ترس و خشوع در برابر خداست. ترسى كه عامل نيرومندى براى حركت به سوى انجام وظيفه بيشتر و بهتر است و بسان يك مراقب نيرومند، انسان را از درون كنترل مى‌كند. به همين جهت، يكى از دعاهاى آنها اين است كه پروردگارا عذاب جهنم را از ما برطرف گردان كه عذابش سخت و پردوام بوده و بد اقامتگاهى است.


ادامه دارد...

1398/02/15
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_06, 06:34 AM
عباد الرحمن
صفات و مشخصات بندگان خدا

1- تواضع
2- مدارا با مردم جاهل
3- پرستش شبانه
4- ترس از مجازات الهى و عذاب آخرت

5- ميانه‌روى در انفاق:
مؤمنان در هر كارى از افراط و تفريط مى‌پرهيزند و همواره حدّ اعتدال را نگه مى‌دارند، حتى در احسان و انفاق در راه خدا، اين اصل را رعايت مى‌كنند، يعنى نه چنان بخيل هستند كه نسبت به درماندگان بى‌تفاوت باشند و در حق آنها انفاق نكنند و نه چندان انفاق مى‌كنند كه خود و خانواده‌شان را دچار فقر سازند. قرآن از اوّلى به «#تقتير» و از دوّمى به «#اسراف» تعبير مى‌كند و زياده‌روى در احسان و بخشش را نوعى ضايع كردن مال و خرج بى‌مورد مى‌داند؛ زيرا يكى از اهداف انفاق، ريشه‌كن كردن فقر و تنگدستى در جامعه است و كسى كه در انفاق اسراف ورزد، در حقيقت خود را بعمد به فقر و تنگدستى مبتلا ساخته، از اين رو مؤمنان آگاه، راه ميانى را مى‌پيمايند و حد وسط را بر مى‌گزينند كه مايه قوام است.


ادامه دارد...

1398/02/16
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_07, 08:34 AM
عباد الرحمن
صفات و مشخصات بندگان خدا

1- تواضع
2- مدارا با مردم جاهل
3- پرستش شبانه
4- ترس از مجازات الهى و عذاب آخرت
5- ميانه‌روى در انفاق

6- خلوص:
صداقت در عبادت و ساير امور، پرهيز از هر نوع ريا و خودنمايى و شرك پنهان از ديگر صفات بارز «عبادالرحمن» است، چرا كه انجام اعمال نيك بدون داشتن نيت خالص، باطل و بى‌اثر است و به جسم بى‌روح مى‌ماند.

7- پرهيز از خونريزى:
اجتناب از آلوده شدن به خون بى‌گناهان از ديگر خصوصيات آنهاست؛ يعنى در هيچ حالى، انسانى را كه خدا كشتن او را حرام كرده، نمى‌كشند مگر اينكه كشتن وى حق باشد مانند قصاص و حدّ.


ادامه دارد...

1398/02/17
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_08, 12:46 PM
عباد الرحمن
صفات و مشخصات بندگان خدا
1- تواضع
2- مدارا با مردم جاهل
3- پرستش شبانه
4- ترس از مجازات الهى و عذاب آخرت
5- ميانه‌روى در انفاق
6- خلوص
7- پرهيز از خونريزى

8- رعايت عفت:
از ديگر ويژگيهاى عبادالرحمن، پرهيز از اعمال منافى عفت مانند زنا و مقدمات آن است.
زنا مفاسد فردى و اجتماعى زيادى دارد، از جمله خارج شدن ايمان‌ از قلب، ايجاد هرج و مرج در نظام خانواده، از بين رفتن رابطه پدر و فرزندى، به وجود آمدن عقده‌ها و برخوردها، شيوع انواع بيماريها، به راه افتادن قتلها و خونريزيها.
اين آيه دلالت مى‌كند كه زنا بعد از شرك و قتل از بزرگترين گناهان است. خداوند در اين آيات اعمال زشت جاهليت قديم و جديد يعنى شرك، بت‌پرستى، آلودگيهاى جنسى، كشتن انسانها و ...
محكوم و نسبت به مرتكبين اين گناهان وعده عذاب چند برابر داده، مى‌فرمايد:
كسانى كه مرتكب اين اعمال شوند، با ذلت و خوارى، در آتش جهنم براى ابد خواهند ماند.


ادامه دارد...

1398/02/18
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_09, 03:53 AM
عباد الرحمن
صفات و مشخصات بندگان خدا
1- تواضع
2- مدارا با مردم جاهل
3- پرستش شبانه
4- ترس از مجازات الهى و عذاب آخرت
5- ميانه‌روى در انفاق
6- خلوص
7- پرهيز از خونريزى
8- رعايت عفت

9- همرنگ جماعت نشدن:
مؤمنان، از حضور در صحنه‌هاى گناه دورى مى‌جويند و هيچ‌گاه شاهد گفتار و كردار ناشايست و باطل نمى‌شوند:
«وَ الَّذينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ ...»

«شهادت» به معناى حضور است، واژه «زور» در ادبيات قرآن به معناى تمايل به باطل و انحراف از حق است.
پس مفهوم آيه چنين مى‌شود، بندگان شايسته و خالص خدا آنهايى هستند كه در محافل لهو و باطل، حضور پيدا نمى‌كنند و شاهد صحنه‌هاى ناهنجار نمى‌شوند، زيرا حضور در اين مجالس علاوه بر اينكه امضاى گناه و تأييد عمل خلاف آنهاست، مقدمات گناه و آلودگى روح را نيز فراهم مى‌آورد. كسى كه از شنيدن سخنان زور و انحرافى، اجتناب مى‌ورزد، بيقين سخن، باطل از خود او هم سر نمى‌زند و هرگز به دروغ عليه كسى شهادت نمى‌دهد. پس «شهادت» در اينجا داراى دو بعد «حضور» و «گواهى» است.


ادامه دارد...

1398/02/19
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_11, 03:42 AM
عباد الرحمن
صفات و مشخصات بندگان خدا
1- تواضع
2- مدارا با مردم جاهل
3- پرستش شبانه
4- ترس از مجازات الهى و عذاب آخرت
5- ميانه‌روى در انفاق
6- خلوص
7- پرهيز از خونريزى
8- رعايت عفت
9- همرنگ جماعت نشدن

10- پرهيز كريمانه:
هر كارى كه هدف عاقلانه‌اى در آن نباشد، لغو ناميده مى‌شود.
بندگان خاص خداوند، دست به كارهاى لغو و بيهوده نمى‌زنند و در زندگى خود همواره هدف معقول و سازنده‌اى را تعقيب مى‌كنند و اگر به لغو و بيهوده‌اى برخورد كنند، بدون تأثيرپذيرى از آن دورى مى‌گزينند.

«وَ اذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً»
و هنگامى كه با لغو و بيهودگى برخورد كنند، بزرگوارانه از آن مى‌گذرند.

اين بى‌اعتنايى نه از سر بى مسئوليتى است بلكه از كرامت نفس آنهاست كه جذب چنين صحنه‌هايى نمى‌شوند وگرنه آنان هيچ‌گاه وظيفه امر به معروف و نهى از منكر را فراموش نكرده و از راههاى صحيح و مناسب بدان اقدام مى‌كنند.


ادامه دارد...
1398/02/21
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_12, 07:37 PM
عباد الرحمن
صفات و مشخصات بندگان خدا
1- تواضع
2- مدارا با مردم جاهل
3- پرستش شبانه
4- ترس از مجازات الهى و عذاب آخرت
5- ميانه‌روى در انفاق
6- خلوص
7- پرهيز از خونريزى
8- رعايت عفت
9- همرنگ جماعت نشدن
10- پرهيز كريمانه

11- كنجكاوى در آيات الهى:
يازدهمين ويژگى عبادالرحمن داشتن چشم بينا و گوش شنوا هنگام برخورد با آيات الهى است.
اين آيه، اشاره به عمل بعضى از مسلمانان قشرى دارد كه آيات الهى را چشم و گوش بسته مى‌پذيرند و درك آگاهانه‌اى از دين ندارند.
اين‌گونه افراد، احتمال دارد آلت دست دشمنان شوند و به آسانى فريب بخورند و صبر و مقاومت را از دست بدهند. سرچشمه صبر و استقامت و ديندارى كامل، شناخت صحيح دين است و به همين جهت، مؤمنان ژرف‌انديش در مقابل حوادث و بحرانها چون كوه ثابت مى‌مانند و بازيچه دست اين و آن نمى‌شوند.
شايد مقصود از «آيات ربّهم» در آيه 73، همان صفحات كتاب آفرينش باشد و احتمال دارد «آيات قرآنى» باشد و مى‌توان گفت، هر دو مورد، اراده شده است.


ادامه دارد...

1398/02/22
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_13, 06:32 AM
عباد الرحمن
صفات و مشخصات بندگان خدا
1- تواضع
2- مدارا با مردم جاهل
3- پرستش شبانه
4- ترس از مجازات الهى و عذاب آخرت
5- ميانه‌روى در انفاق
6- خلوص
7- پرهيز از خونريزى
8- رعايت عفت
9- همرنگ جماعت نشدن
10- پرهيز كريمانه
11- كنجكاوى در آيات الهى

12- بلندهمتى:
آنان مى‌خواهند در ميدان ايمان و عمل، گوى سبقت را ربوده و در زمره پيشگامان باشند و با عمل به دستورات
«سابِقُوا الى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ»
و
«وَ يُسارِعُونَ فِى الْخَيْراتِ»
در رديف اول قرار گرفته و امام و اسوه ديگران شوند، همچنان كه سعى دارند همسر و فرزندانشان را نيز با ايمان و تقوا تربيت كرده در زمره متقيان قرار دهند، از اين رو، دست نياز به سوى خدا دراز كرده مى‌گويند: خدايا همسران و فرزندان ما را با موفق شدن به ايمان و عمل صالح سبب چشم روشنى ما گردان و ما را پيشگام تقواپيشگان قرار ده.


پایان سوره

1398/02/23
https://t.me/shahrenuraniquran

دژدان
2019_05_13, 06:33 AM
پرسش ها

1- چرا خداوند كافران را به آتش جهنم تهديد مى‌كند؟

2- چرا دوست هر كس معيار شخصيت اوست؟

3- ظالم در قيامت از چه چيزى تأسف مى‌خورد؟

4- پيامبر (ص) از چه كسانى و درباره چه چيزى شكايت مى‌كند؟

5- مراتب مهجوريت قرآن را بنويسيد.

6- معناى هواپرستى را توضيح دهيد.

7- چرا قرآن پيروان هواى‌نفس را از چهارپايان گمراهتر مى‌داند؟

8- منظور قرآن مجيد از جهاد كبير چيست؟

9- پنج ويژگى از ويژگيهاى بندگان شايسته خدا را ذكر كنيد.

10- منظور از كنجكاوى در آيات الهى و بلند همتى چيست؟