توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معارفی از سوره های قرآن(سوره ی هود)
دژدان
2018_05_14, 08:01 PM
besm8
مــعــارف قــرآنــ , جــلــد 3
نــویــســنــده:
جــمــعــے از نــویــســنــدگــانــ
فــصــل ســومــ
مــعــارفــى از ســوره هود
..5.....
دژدان
2018_05_14, 08:02 PM
معارفى از سوره هود
مشهور ميان مفسران اين است كه تمام اين سوره در مكّه نازل شده است و اين مطلب از سياق آيات و مضامين به هم پيوستهاش بخوبى روشن است. سرگذشت پيامبران پيشين، بخصوص حضرت نوح (ع) قسمت عمده آيات اين سوره را تشكيل مىدهد. يادآورى سرگذشتها، هم وسيله آرامش خاطر پيامبر اكرم (ص) ومؤمنان در برابر انبوه دشمنان بود و هم درس عبرتى براى مخالفان آنان است.
سوره هود، مانند ساير سورهها و آيات مكّى، اصول معارف اسلام بخصوص «مبارزه با شرك و بتپرستى»، توجه به «معاد و جهان پس از مرگ» و «صدق دعوت پيامبر» را تشريح مىكند.
#فشرده_مطالب_سوره...
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2018_05_19, 03:56 AM
فشرده مطالب سوره
ابتدا به نزول قرآن براى دعوت به توحيد اشاره نموده و ضمن معرفى خالق و رازق جهان، به بيان حالات انسان در موقع رسيدن به نعمت و بلا پرداخته است.
سپس منكران آسمانى بودن قرآن را دعوت به تحدّى نموده و از آنان خواسته كه اگر مىتوانند ده سوره مانند سورههاى قرآن بياورند.
همچنين كافران را زيانكار شمرده و آنان را در قياس با مؤمنان همانند كوران و كران نسبت به افراد بينا و شنوا معرفى نموده است.
براى تنبّه مشركان به بيان داستان و سرانجام اقوام گذشته پرداخته ودعوت حضرت نوح، هود، صالح، لوط، شعيب و موسى عليهم السلام را آورده و در پايان هر قسمت عذاب آن قوم را در اثر تكذيب آيات الهى و بعثت پيامبران، متذكّر گرديده است؛ و بدين وسيله علاوه بر تسلّاى پيامبر، مشركان را تهديد نموده است.
در ادامه سوره، انسانها را بطور كلى به دو دسته #اهل_سعادت و #اهل_شقاوت تقسيم نموده و پايان كار هر گروه را مشخص كرده است.
از فرازهاى مهم اين سوره، دستور
#استقامت_به_پيامبر_و_يارانش
#ترك_ركون و
#تكيه_بر_ظالمان و #اقامه_نماز_و_صبر است.
در اواخر سوره نيز به اين سنت الهى اشاره كرده كه هلاكت امتها به خاطر ظلمى بوده كه مرتكب شدهاند و خداوند هيچگاه قومى را كه اهل صلاح باشند، بوسيله عذاب هلاك نمىگرداند.
#خداوند_رزاق...
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2018_05_19, 04:03 AM
خداوند رزّاق
«وَ ما مِنْ دابَّةٍ فِى الْارْضِ الّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ يَعْلَمُ مُسَتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها كُلٌّ فى كِتابٍ مُبينٍ»
هيچ جنبندهاى در زمين نيست مگر اينكه روزى او با خداست، او قرار گاه و محل نقل و انتقالش را مىداند، همه اينها در كتاب روشنى- لوح محفوظ علم خداوند- ثبت شده است.
كلمه «دابّه»
كلمه «دابّه» به معناى هر موجودى است كه حركتى هر چند اندك داشته باشد؛ و تمام موجودات زنده و جنبندگان را شامل مىشود.
...3gol....علامه طباطبايى در مورد مفهوم و مراد آيه مىگويد:
«كل جنبندههايى كه در زمين هستند، رزقشان بر عهده خداى تعالى است- و هر گز بدون رزق نمىمانند- پس خداى تعالى دانا و باخبر از احوال آنهاست، هر جا كه باشند، اگر قرارگاهى معين داشته باشند، قرارگاهى كه هرگز از آن خارج نمىشوند مانند دريا براى ماهى و نظير صدف كه در گوشهاى از ته دريا زندگى مىكند، خداى تعالى رزقش را در همان دريا مىدهد؛ و اگر قرارگاه معينى نداشته باشند و هر جا كه هستند به عنوان موقّتند مانند مرغان هوا و مسافران دور شده از وطن، و يا آنجا كه هستند تا زمان معين مىباشند و پس از مدتى بيرون مىآيند، مانند جنين در رحم مادر، خداى تعالى رزقشان را در همان جا مىدهد؛ و كوتاه سخن اينكه، خداى تعالى آگاه به حال هر جنبندهاى است كه در پهناى زمين، زندگى مىكند ... و معلوم است كه رزق، وقتى به روزى خوار مىرسد كه روزى دهنده آگاه به حاجت او و باخبر از وضع او و مطلع از محل زندگى او باشد، چه محل زندگى موقت و چه محل زندگى دائمىاش.»
#حق_مردم_بر_خدا...
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2018_05_19, 04:07 AM
حق مردم بر خدا
اينكه فرمود:
«عَلَى اللَّهِ رِزْقُها»
روزى هر جنبندهاى بر عهده خداست
دلالت مىكند كه خداوند روزى همه موجودات را تضمين كرده و يكى از اسماى حسناى الهى نيز «رزّاق» است.
اين اشكال وارد نيست كه چگونه مردم بر خدا حق دارند، زيرا خود پروردگار اين حق را به عهده گرفته، نه اينكه كسى از او طلبكار باشد. مثل اين كه مىفرمايد:
«كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ»
خدا رحمت را بر خود لازم كرده است.
و يا مىفرمايد:
«وَ كانَ حَقّاً عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنينَ»
يارى مؤمنان، حقى است بر عهده ما.
تلاش براى كسب روزى آيا روزى هر كس از آغاز تا پايان عمر، تعيين شده وخواه ناخواه به او مىرسد، يا اينكه براى به دست آوردن روزى بايد تلاش كرد؟ بعضى افراد بىاراده گمان مىكنند انسان نبايد براى كسب روزى كوشش كند، چرا كه روزى مقدّر است و به هر حال به انسان مىرسد، و به اصطلاح هيچ دهان بازى بدون روزى نمىماند! اين چنين افراد به بيراهه رفتهاند و فقط ظاهر بعضى آيات و روايات را گرفتهاند، بدون آنكه مجموع آنها و رفتار و اعمال معصومان كه مبيّن دين هستند را مورد توجه قرار دهند.
معناى صحيح اين جمله شريفه «روزى هر جنبندهاى بر عهده خداست» اين است كه خداوند هم نيازمنديهاى همه موجودات را در جهان خلقت قرار داده و هم توان و وسيله به دست آوردن روزى را به همه موجودات عطا كرده و هم راه بدست آوردن را به آنها نمايانده است. هر موجودى آنچه نياز داشته باشد، در جهان خلقت مىيابد. البته كار و كوشش لازم است و معناى تقدير روزى هم همين است.
#سيره_و_روش_معصومان...
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2018_05_21, 05:57 PM
سيره و روش معصومان
سيره و روش معصومان, خود بهترين دليل بر اين است كه انسان وظيفه دارد براى كسب روزى و استفاده از مواهب الهى اقدام كند و نشستن و دهان را باز كردن صحيح نيست و كسى كه قدرت كسب روزى دارد حق ندارد تنبلى پيشه كند و به خيال اينكه خداوند روزى هر موجودى را مىرساند، در گوشهاى به انتظار بنشيند.
همچنانكه وقتى مىگوييم خداوند براى هر كس اجلى قرار داده است كه دير و زود نمىشود معنايش اين نيست كه كسى بگويد تا اجل نرسد، نمىميرم، پس خودم را از پشتبام پائين مىاندازم.
#درسهايى_از_داستان_حضرت_هود_ علیه_السلام...
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2018_05_21, 05:59 PM
درسهايى از داستان حضرت هود (ع)
«وَ الى عادٍ اخاهُمْ هُوداً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ الهٍ غَيْرُهُ انْ انْتُمْ الّا مُفْتَرُونَ يا قَوْمِ لاأَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ اجْراً انْ اجْرِىَ الّا عَلَى الَّذى فَطَرَنى افَلا تَعْقِلُونَ وَ يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا الَيْهِ يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً الى قُوَّتِكُمْ وَ لاتَتَوَلَّوْا مُجْرِمينَ قالُوا يا هُودُ ما جِئْتَنا بِبَيِّنَةٍ وَ ما نَحْنُ بِتارِكى الِهَتِنا عَنْ قَوْلِكَ وَ ما نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنينَ انْ نَقُولُ الَّا اعْتَريكَ بَعْضُ الِهَتِنا بِسُوءٍ، قالَ انّى اشْهِدُ اللَّهَ وَ اشْهَدُوا انّى بَرىءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ مِنْ دُونِهِ فَكيدُونى جَميعاً ثُمَّ لاتُنْظِرُونِ انّى تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبّى وَ رَبِّكُمْ، ما مِنْ دابَّةٍ الّا هُوَ اخِذٌ بِناصِيَتِها انَّ رَبّى عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ فَانْ تَوَلَّوْ فَقَدْ ابْلَغْتُكُمْ ما ارْسِلْتُ بِهِ الَيْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفُ رَبّى قَوْماً غَيْرَكُمْ وَلاتَضُرُّونَهُ شَيْئاً انَّ رَبّى عَلى كُلِّ شَىْءٍ حَفيظٌ وَ لَمَّا جاءَ امْرُنا نَجَّيْنا هُوداً وَالَّذينَ امَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ نَجَّيْناهُمْ مِنْ عَذابٍ غَليظٍ»[۵۸-۵۰]
و بسوى عاد، برادرشان هود را فرستاديم، (به آنها) گفت: اى قوم من، خدا را پرستش كنيد كه جز او معبودى براى شما نيست، شما به خدا افترا مىبنديد. قوم من، من از شما اجر و مزدى بر ابلاغ رسالت نمىطلبم، اجر و مزد من بر كسى است كه مرا آفريده، آيا نمىانديشيد؟ اى قوم من! از پروردگارتان آمرزش طلب كنيد. سپس بسوى او بازگرديد تا (باران) آسمان را پى در پى بر شما بفرستد و نيرويى بر نيروى شما بيفزايد، و به نابكارى و عصيان، روى (از حق) برنتابيد. گفتند: اى هود! تو دليلى براى ما نياوردهاى، ما با حرف تو خدايان خود را ترك نمىگوييم و به تو ايمان نداريم. ما فقط- درباره تو- مىگوييم تو به نفرين بعضى از خدايان ما دچار بيمارى روانى شدهاى. (هود) گفت: من خدا را به شهادت مىطلبم شما نيز گواه باشيد كه من از آنچه شريك- خدا- قرار مىدهيد بيزارم. شما با همه خدايانتان يكسره حيله كنيد و مرا مهلت ندهيد، چرا كه من بر اللَّه كه پروردگار من و شماست توكّل كردهام، هيچ جنبندهاى نيست مگر اينكه خدا بر وى تسلّط دارد، پروردگار من بر صراط مستقيم است اگر روى گردانديد اين را بدانيد كه من پيام رسالت را به شما ابلاغ كردم، و خداوند گروه ديگرى را جانشين شما مىكند و شما كمترين ضررى به او نمىرسانيد. پروردگار من حافظ و نگهبان هر چيز است. و چون فرمان ما از راه سر رسيد، هود را با رحمت و مهربانى به همراهى ساير مؤمنان، نجات بخشيديم و از عذاب سخت و دشوارى كه دامن آنان را فرا گرفت، نجات داديم.
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2018_05_21, 06:01 PM
در سوره هود- همان طور كه در گذشته گفتيم- سرگذشت دعوت پنج پيامبر بزرگ آمده است.
آيات فوق[آیات ۵۰ الی ۵۸] به بيان رسالت هود پيامبر (ع) پرداخته است.
نخستين آيه، اشاره به نخستين دعوت هود دارد- كه نخستين دعوت تمام انبيا نيز هست- يعنى دعوت بسوى توحيد و نفى هرگونه شرك (يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما مِنْ الهٍ غَيْرُهُ).
توحيد از آن جهت محور دعوت تمام انبيا قرار گرفته كه همچون روحى در كالبد تمام معارف و احكام دين جريان دارد و حقيقت يگانهاى است كه همه معارف و احكام دين، شاخ و برگ آنند. در حقيقت توحيد اصل واحدى است كه وقتى تفصيل داده شود و شكافته گردد به صورت اين احكام و معارف در مىآيد و وقتى اين احكام و معارف را فشرده كنيم، به آن اصل واحد برمىگردد.
اصل توحيد
اصل توحيد غرض واحدى است كه در هر موردى به تناسب، شكل خاص آن مورد را به خود مىگيرد. در يك مورد اصل دينى است، در موردى دستورالعمل اخلاقى و در موردى، حكم اخلاقى يا قضايى يا سياسى است ولى همه اين شاخهها در همان راستاست وهر چه ريز شود و مفصّل گردد از آن راستا خارج نمىشود.
توحيد در مقام اعتقاد به صورت اثبات اسما و صفات حسناى الهى است و در مقام اخلاق، آدمى را متخلّق به اخلاق كريمهاى همچون رضا، تسليم، صبر، شجاعت و ... مىسازد و در مرحله عمل او را وادار به انجام اعمال صالح و دورى از محرمات مىكند.
همه عقايد، اصول اخلاقى و احكام دين نشأت گرفته از اصل توحيد و دعوت كننده به سوى آن است و هيچ عقيده، خُلق پاك و نيك و حكم عملى نيست كه با آن تعارض داشته باشد و به عبارت ديگر، توحيد لبّ و مغز همه عقايد، اخلاق و احكامدينى است.
#پاداش_نخواستن_براى _تبليغ
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2018_05_24, 03:33 AM
پاداش نخواستن براى تبليغ
اين خصيصه پيشوايان واقعى است كه اقدامشان فقط براى انجام وظيفه الهى است و براى اينكه بتوانند به دور از هر گونه اتهام و در نهايت آزادى، ابلاغ رسالت كنند و پيروانشان را از انحراف و كجروى بازدارند، خود را از وابستگى و نيازمندى به آنان دور مىدارند تا منحرفان نتوانند از راه تطميع، تهديد و تحت فشار قرار دادن و قطع كمكهاى مادى، آنان را از مسير رسالت جدا كنند. از طرف ديگر، اَجر نخواستن براى ابلاغ رسالت و هدايت مردم، خود سبب مىشود كه آنان به پيامبران متمايل شوند و بر صدق و راستى آنان معتقد گردند؛ به همين دليل در آيات فوق[۵۸-۵۰]و ديگر آيات قرآن، مىخوانيم كه پيامبران در طول دعوت خود، اعلام مىكردند كه انتظار پاداش از پيروانشان را ندارند.
#بهرههاى_دنيايى_استغفار...
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2018_05_24, 03:36 AM
بهرههاى دنيايى استغفار
در آيه 52 پيوند روشنى ميان مسائل معنوى و مادى برقرار ساخته و استغفار از گناه و بازگشت به سوى خدا را باعث نزول باران و مايه آبادانى، سرسبزى و اضافه شدن نيرويى بر نيروها معرفى مىكند.
از آيه مورد بحث استفاده مىشود كه ايمان به خدا و تقوا نه تنها از نيروى انسانها نمىكاهد، بلكه نيروهاى مادى را افزايش مىدهد و در سايه آن، انسانها قادر خواهند بود تا اجتماعى آباد، اقتصادى سالم و جامعهاى پرقدرت، آزاد و مستقل داشته باشند.
همچنين دلالت دارد كه علاوه بر علل مادّى، علل ديگرى نيز در جهان خلقت مؤثرند و وسعت و تنگى روزى، آسايش و رفاه وامنيت يا ناامنى، وحشت و فقر هم علل مادى دارد و هم علل معنوى. همان طور كه اعراض از ياد خدا، ظلم و ستم و طغيانگرى سبب قطع رحمت خدا، تسلط اشرار و فساد مىگردد، استغفار، ايمان و تقوا نيز سبب گسترش بركات، نزول رحمت و رفاه و امنيت مىگردد. اين حقيقت، در بسيارى از آيات ديگر قرآن به چشم مىخورد، از جمله در سوره نوح آيه ده تا دوازده از زبان اين پيامبر بزرگ مىخوانيم:
«فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ انَّهُ كانَ غَفَّاراً يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يُمْدِدْكُمْ بِامْوالٍ وَ بَنينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ انْهاراً»
به آنها گفتم از گناهان خود در پيشگاه پروردگارتان استغفار كنيد كه او آمرزنده است، تا باران آسمان را پشت سر هم بر شما فرو ريزد و شما را با اموال و فرزندان كمك بخشد و باغها و نهرهايى براى شما قرار دهد.
و در همين سوره، قرآن مجيد بعد از دعوت به توحيد مىفرمايد: از شرك و گناهان
استغفار كنيد و به سوى خدا روآوريد تا شما را از متاع نيكو و زندگى گوارا بهرهمند گرداند.
#عناد_قوم_عاد...
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2018_05_25, 09:56 PM
عناد قوم عاد
كفار قوم عاد- مانند ساير كفار كه در برابر دعوت پيامبران، عناد و لجاجت به خرج مىدادند- در برابر هود پيامبر لجاجت به خرج داده، دعوت او را اجابت نكردند.
حضرت هود (علیه السلام) از مردمش دو چيز خواسته بود، ترك خدايان دروغين و روىآوردن به يكتاپرستى و ايمان آوردن به رسالت او. قوم عاد هر دو خواسته او را ردّ كردند. در مورد خواست اوّل گفتند: تو دليل و معجزهاى بر دعوت خود ندارى تا ما دعوت تو را بپذيريم و درباره ايمان به وى گفتند:
«وَ ما نَحْنُ لَكَ بِمُؤمِنينَ»
(و به تو ايمان نمىآوريم).
آنگاه براى اينكه هود (علیه السلام) را بطور كامل مأيوس كنند گفتند: بعضى از خدايان ما به تو آسيب رساندهاند و به خاطر بدگويى و توهين به آنها بلايى از قبيل نقصان عقل يا ديوانگى به سراغت آمده است!
استقامت هود (علیه السلام)
وقتى قوم عاد با عناد و لجاجت، پاسخ رد به دعوت هود دادند، او نيز پاسخى دندانشكن و محكم بدانان داد، و خدا را به شهادت طلبيده، خود آنان را نيز بر بيزاريش از بتها گواه گرفت. سپس به اين مطلب اشاره كرد كه اگر بتها قدرتى دارند، مرا از ميان بردارند؛ زيرا من آشكارا به جنگ آنان برخاستهام و نه تنها كارى از آنها ساخته نيست بلكه شما نيز با اين جمعيت انبوهتان قادر بر چيزى نيستيد، براى اينكه من پشتيبانى دارم كه قدرتش فوق همه قدرتهاست.
#رحمت_نجات_بخش...
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2018_05_25, 10:00 PM
رحمت نجات بخش
منظور از كلمه «امر» در جمله
«وَ لَمَّا جاءَ امْرُنا»
«همين كه امر ما آمد»
نازل شدن عذاب است. و در ظاهر مراد از كلمه «بِرَحْمَةٍ مِنَّا» آن رحمت عمومى كه كل جهان را فرا گرفته است، نيست، بلكه منظور، رحمت خاص الهى است كه مخصوص بندگان مؤمن اوست و آنان را از غضب الهى و عذاب ريشهكن كننده، نجات مىدهد.
عمران و آبادى
«وَ الى ثَمُودَ اخاهُمْ صالِحاً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مالَكُمْ مِنْ الهٍ غَيْرُهُ هُوَ انْشَأَكُمْ مِنَ الْارْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فيها، فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا الَيْهِ انَّ رَبّى قَريبٌ مُجيبٌ»
و به سوى (قوم) ثمود برادرشان صالح را فرستاديم. به قوم خود گفت: خدا را بپرستيد كه جز او معبودىنداريد، اوست كه شما را از زمين ايجادكرد و شما را درآن بهآبادانى گماشت، پس، از او آمرزش بخواهيد و بسويش بازگرديد كه پروردگار من، نزديك و اجابتكننده (دعايتان) است.
انشاء, عمارت, استعمار
«انشاء» به معناى ايجاد و تربيت چيزى است، و كلمه «عمارت» به معناى آن است كه زمين را از حال طبيعىاش به گونهاى برگردانند كه فوايدى كه مترتب بر آن است از آن استفاده شود و «استعمار» به معناى طلب عمارت است به اين معنا كه از انسان بخواهى زمين را آباد كند؛ بطورى كه آن بهرهاى كه از زمين توقّع مىرود قابل برداشت باشد.
#خلقت_زمين_براى_انسان...
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2018_05_27, 07:32 AM
خلقت زمين براى انسان
قرآن مجيد در آيات بسيارى يادآور مىشود كه خلقت زمين براى استفاده انسان است؛ چنانكه مىفرمايد:
«وَالْارْضَ وَضَعَها لِلْانامِ»
(خدا) زمين را براى مردم قرار داد.
در نهايت، معيشت انسان در اين زمين مقدّر شده است؛ چون فرموده:
«وَ جَعَلْنا لَكُمْ فيها مَعايِشَ وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقينَ»
و ما براى شما و براى كسانى كه شما روزى دهنده آنها نيستيد، در زمين معيشت قرار داديم.
ضرورت آبادانى
از آنچه گفتيم روشن شد كه زمين براى عمران و آبادانى شايستگى كامل دارد، تنها نياز به نيرويى دارد كه استعداد آن را به فعليت برساند. از ين رو انسان مأمور مىشود كه در احياى آن بكوشد واين مأموريت علاوه بر زبان تكوين، با زبان تشريع و توسط پيامبران از جمله در آيه مورد بحث، بيان شده است:
و انسان نيز بايد هم از عوامل مادى براى آبادانى زمين بهرهگيرد و هم از عوامل معنوى همچون تقوا و استغفار كه در درس قبل توضيح داده شد.
#بَقِيَّةُ_اللَّه...
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2018_05_30, 12:01 PM
بَقِيَّةُ اللَّه
«بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ انْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ وَ ما انَا عَلَيْكُمْ بِحَفيظٍ»
سرمايه حلالى كه خداوند براى شما باقى گذارده، برايتان بهتر است اگر ايمان داشته باشيد، و من نگهبان شما (و مأمور بر اجبار شما به ايمان) نيستم.
كلمه «بقيّة» به معناى باقى است و مراد از آن در اين آيه شريفه سودى است كه بعد از تمام شدن معامله براى فروشنده باقى مىماند.
تعبير به «بقية اللَّه» يا به خاطر آن است كه سود حلال- هر چند اندك باشد- چون به فرمان خداست «بقية اللَّه» خوانده شده است و يا اينكه تحصيل حلال، باعث دوام نعمت الهى و بقاى بركتها مىشود.
با توجه به توضيح بالا، معناى جمله «بَقِيَّهُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ»چنين مىشود:
اگر به خداوند، ايمان داريد سود حلال كه بقيهاى است الهى و خداوند شما را از طريق فطرت بسوى آن هدايت مىكند، بهتر از مالى است كه از طريق كمفروشى و كمگذاردن در ميزان وكيل به دست مىآوريد.
اين آيه بقيه سفارش حضرت شعيب به قوم خويش است و در حقيقت توضيح دستور اول اوست كه بدانها فرمود: پيمانه و وزن را با عدالت وفا كنيد (و تمام دهيد) و بر اشياء مردم (براى پايين آوردن قيمت) عيب مگذاريد و از حق آنان نكاهيد و در زمين فساد مكنيد.
#نخستين_سخن_امام_مهدى_عجل_ال له_تعالی_فرجه_الشریف_بعد_از_ قيام...
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2018_05_30, 12:05 PM
نخستين سخن امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بعد از قيام
در پارهاى از تعبيرات، كلمه «بقية اللَّه» نام حضرت مهدى شمرده شده است كه اشاره به وجود پر فيض و صاحب فضيلت اوست كه ذخيره بزرگ الهى براى برافراشتن پرچم عدالت در جهان است.
امام محمّد باقر (علیه السلام) فرمود:
نخستين سخنى كه امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از قيام خود مىگويد، اين است:
«بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ انْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ»
سپس مىگويد:
منم بقيةاللَّه و حجت و خليفه او در ميان شما. آن گاه هيچ كس بر او سلام نمىكند مگر اينكه مىگويد:
«السَّلامُ عَلَيْكَ يا بَقِيَّةَ اللَّهِ فى ارْضِهِ»
درود بر تو اى بقيه خدا در زمين.
فرمان استقامت به پيامبر و امّت
«فَاسْتَقِمْ كَما امِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لاتَطْغَوْا انَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ»
پس همان گونه كه فرمان يافتى استقامت كن، همچنين كسانى كه با تو به سوى خدا آمدهاند (بايد استقامت كنند) و طغيان نكنيد كه خداوند به آنچه انجام مىدهيد بيناست.
#دستورات_مهم_اين_آيه...
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2018_05_30, 12:08 PM
دستورات مهم
اين آيه [آیه ۱۱۲] شامل دستورات مهمّى است از جمله:
الف- استقامت و پايمردى در ديندارى و اجراى احكام خدا كه از امر «فَاسْتَقِمْ» استفاده مىشود.
ب- داشتن انگيزه الهى در استقامت، يعنى از سر اخلاص و براى جلب رضاى خدا بايد ثابت قدم بود و حق را آن چنان كه بايد ادا كرد. اين مطلب از عبارت «كَما امِرْتَ» استفاده مىشود.
مىفرمايد آن چنان كه قبل از اين مأمور شدهاى استقامت و پايدارى ورز.
آيهاى كه قبل از اين در مورد استقامت نازل شده عبارت است از:
«وَ انْ اقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً وَ لاتَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكينَ»
مخلصانه روى به سوى دين توحيد كن و از مشركان مباش.
ج- پيروان را به استقامت واداشتن، زيرا علاوه بر اين كه پيامبر را به استقامت امر كرده، فرموده:
«وَ مَنْ تابَ مَعَكَ»
و مؤمنان را نيز به استقامت وادار.
امروز نيز وظيفه ما مسلمانان به خصوص رهبران جامعه اسلامى، عمل به دستورات فوق است و بدون عمل به آنها، پيروزى بر خيل دشمنانى كه از هر سو ما را احاطه كردهاند، ممكن نيست.
#تكليف_سنگين...
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2018_05_31, 10:17 AM
تكليف سنگين
لحن شديد آيه بر كسى پوشيده نيست و پيداست كه هيچ اثرى از لطف و مهر در آن وجود ندارد.
در آيات قبل از اين نيز، داستان تكان دهنده امّتهايى آمده بود كه به كيفر اعمالشان مؤاخذه شدند.
نام بردن از خصوص پيامبر هم در عين اين كه تجليل از اوست، ولى تشديد خطاب در حق وى نيز مىباشد و گويا پيامبر با توجه به همين لحن و خطاب شديد فرموده است: سوره هود مرا پير كرد.
نقل كردهاند وقتى اين آيه نازل شد پيامبر فرمود:
«شَمِّرُوا شَمِّرُوا»
«يعنى آستينها را بالا زنيد و مهياى استقامت شويد.»
امام خمينى (ره) در مورد نگرانى پيامبر اكرم (ص) از استقامت يارانش مىفرمايد:
«پيغمبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلّم نگران بود راجع به اين كه آيا ملّتش استقامت مىكنند يا نه؟ تا آن حد كه در روايت است كه فرموده: «شَيَّبَتْنى سُورَةُ هُودٍ»
براى اين آيهاى كه آمده است كه:
«فَاسْتَقِمْ كَما امِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ».
در عين حالى كه اين آيه در سوره ديگرى هم (سوره شورى) آمده لكن آن ذيل را ندارد، سوره هود كه اين ذيل را دارد فرموده است.
اين به نظر مىرسد كه نگران بوده است از اين كه مبادا ملتش، امتش مبادا خداى نخواسته استقامت نكنند.»
#لزوم_نهى_از_فساد...
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2018_05_31, 10:21 AM
لزوم نهى از فساد
«فَلَوْلا كانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِكُمْ اولُوا بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ فِى الْارْضِ الّا قَليلًا مِمَّنْ انْجَيْنا مِنْهُمْ وَاتَّبَعَ الَّذينَ ظَلَمُوا ما اتْرِفُوا فيهِ وَ كانُوا مُجْرِمينَ» (هود، 116)
چرا از نسلهاى پيش از شما دانشمندان صاحب قدرتى نبودند كه از فساد در زمين جلوگيرى كنند، مگر اندكى از آنها كه نجاتشان داديم و آنها كه ستم مىكردند مطيع لذتها شدند و گناهكار بودند (و نابود شدند).
«#اولوا» به معناى #صاحبان و «#بقيه» به معناى #باقيمانده است و بطور معمول، اين تعبير در لغت عرب به معناى «اولوا الفضل» صاحبان فضيلت و شخصيت است.
يك اصل اساسى
اين آيه به يك اصل اساسى در جوامع انسانى اشاره دارد، و آن وجود گروهى انديشمند و متعهد در ميان جوامع است كه در برابر مفاسد ايستاده و مردم را از فساد در زمين نهى مىكنند و جامعه را در طريق اصلاح، هدايت و راهنمايى مىكنند.
در همين راستا قرآن، دانشمندانى را كه در جامعه سمت رهبرى و هدايت مردم را دارند بيشتر مورد خطاب قرار داده و مؤاخذه مىكند كه چرا به تكليف خود كه هدايت عامه مردم و
جلوگيرى از ارتكاب گناهان است، عمل نمىكنند.
درباره علماى اديان گذشته مىفرمايد:
«لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْاحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْأِثْمَ وَ اكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ»
چرا دانشمندان نصارا و علماى يهود، آنان را از سخنان گناهآميز و خوردن مال حرام نهى نكردند؟! چه زشت است عملى كه انجام مىدادند.
#وجود_دانشمندان_مسؤول_ در_ جامعه...
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2018_05_31, 10:25 AM
وجود دانشمندان مسؤول در جامعه
وجود دانشمندان مسؤول در جامعه بسان گلبولهاى سفيد در بدن است، وظيفه گلبولهاى سفيد در بدن، مبارزه با انواع ميكروبها است. بديهى است كه اگر روزى اين گلبولها بنا به عللى از بين بروند، بدن انسان چنان مورد تاخت و تاز ميكروبهاى كشنده قرار مىگيرد كه بسرعت، انواع بيماريها به او حملهور شده، آن را از پاى درمىآورند.
جامعه انسانى نيز چنين است، اگر جامعهاى خالى از انديشمندان متعهد باشد و يا به اوامر و نواهى آنها وقعى گذاشته نشود و انسانها مطيع لذتهاى محض دنيايى گردند، ميكروبهاى فساد و انحراف با هجوم بىوقفه خود به پيكر اجتماع، آن را نابود خواهند كرد.
امنيت ناهيان از منكر
امنيت ناهيان از منكر قرآن به اين حقيقت اشاره دارد كه اگر عدهاى مرتكب گناه شدند و عدهاى ديگر بىتفاوت نشستند، آنان نيز شريك جرم محسوب مىشوند و هنگام نزول عذاب، خشك و تر آنها با هم خواهند سوخت؛ ولى اگر عدهاى نهى از منكر كنند، در موقع نزول بلا و عذاب، نجات خواهند يافت.
در آيه مورد بحث فرموده است:
آن عده كم كه نهى از منكر مىكردند را نجات داديم و بقيه را كه مجرم بودند، به سزايشان رسانديم.
#پایان_سوره
#در_ادامه_معارفی_از_سوره_یوس ف
https://t.me/shahrenuraniquran
دژدان
2018_05_31, 10:28 AM
پرسش ها
1- آيا صحيح است بگوييم: «رساندن روزى موجودات بر خداوند لازم است»؟
2- آيا «برعهده خدا بودن روزى» به معناى ترك كار و كوشش است؟
3- اصل اوليه دعوت حضرت هود (ع) چه بوده است؟
4- قرآن، بهرههاى دنيايى استغفار را چه مىداند؟
5- سرنوشت قوم هود به كجا انجاميد؟
6- خداوند، آباد كردن زمين را وظيفه چه كسى مىداند؟
7- «بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ» چه معنايى دارد؟
8- امام باقر (ع) بقيّة اللَّه را چگونه تفسير كرده است؟
9- پيامهاى مهم آيه «فَاسْتَقِمْ كَما امِرْتَ» را بنويسيد.
10- نقش عالمان هر جامعه در جلوگيرى از فساد و زشتيها را شرح دهيد.
https://t.me/shahrenuraniquran
vBulletin® v4.2.2, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.