PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معنی واژه "صدر" در قاموس قرآن



گل مريم
2016_02_14, 08:38 PM
besm12
صدر:

سينه. مثل «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ»
شرح:
1. جمع آن صدور است مثل: «إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»( آل عمران: 119) خدا بآنچه در سينه‏ هاست دانا است.
فعل صدر چون با «عن» متعدى شود معناى رجوع ميدهد «صدر عن المكان» يعنى از مكان بر گشت.
و چون با «من» متعدى شود بمعنى بروز و ظهور باشد. «صدر منه الامر» يعنى اين كار از او بروز كرد.
ايضا بمعنى حدوث و حصول آيد «صدر الامر صدورا» يعنى كار حادث شد.
و نيز صدر بمعنى رجوع و ارجاع (لازم- متعدى) آمده است (اقرب).«قالَتا لا نَسْقِي حَتَّى (يُصْدِرَ) الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَيْخٌ كَبِيرٌ» (قصص: 23)
«يصدر» در قرآنها بضم (ى) و كسر (د) نوشته شده ولى بفتح (ى) و ضمّ (د) از باب نصر ينصر نيز خوانده ‏اند.بنابر اول معناى آن چنين است:

گفتند ما گوسفندان خود را آب نميدهيم تا چوپانها مواشى خود را از آب بر گردانند. پدر ما پيرى بزرگ است.
و بنابر دوم اين است ... تا چوپانها از آب بر گردند.«يَوْمَئِذٍ (يَصْدُرُ) النَّاسُ أَشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ»( زلزله: 6)

ممكن است «يصدر» بمعنى حدوث باشد يعنى آنروز مردم بطور پراكنده و متفرق حادث و ظاهر ميشوند.

و شايد بمعنى بروز باشد يعنى «يصدر الناس من الارض اشتاتا»
چنانكه در آيه ديگر آمده «وَ بَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعاً ... وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ» (ابراهيم: 21 و 48)

و نيز آمده «يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ سِراعاً» (معارج: 43 )
در «شتت» گفتيم: ظاهرا مراد از اشتات متفرق و بى نظم بودن است چنانكه فرموده «يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ كَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ» (قمر: 7)
حدوث و بروز نزديك بهم ‏اند.

گل مريم
2016_02_14, 08:39 PM
آياتى هست درباره سعه صدر و تنگى آن و اينكه خدا شرح صدر عطا ميكند و سينه را تنگ ميگرداند. نظير «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ»

شرح:
1.«قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي» (طه: 25)
ايضا «فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً ...» (انعام:125)
و مثل «وَ يَضِيقُ صَدْرِي وَ لا يَنْطَلِقُ لِسانِي» (شعراء: 13)

مراد از صدر در اين آيات چيست؟
آيا سينه است يا قلب و باعتبار حال و محل قلب را صدر خوانده است؟
بنظر ميايد: منظور سعه و ضيق قلب است و باعتبار آنكه قلب در سينه است صدر گفته شده و اينكه بعضى‏ها قلب را بمعنى نفس گرفته ‏اند

بدليل اينكه درك و فهم و غيره مال نفس است نه قلب در «قلب» شرح داده خواهد شد.

در بعضى از آيات افعالى بصدر نسبت داده شده نظير «يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ» (غافر:19)
«وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْوَ ما يُعْلِنُونَ» (نمل: 74)
«وَ لا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا أُوتُوا» (حشر: 9)
از اين قبيل است آياتيكه درباره شفاى صدور، كينه صدور، محتويات صدور، وسوسه صدوراند
مثل «وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ» (توبه: 14)
«قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ» (آل عمران: 118).
«إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» مائده: 7.
«الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ» (ناس: 5.)

بنظر من مراد از همه آنها قلوب است و باعتبار حال و محل صدور بكار رفته است و اللّه اعلم.