PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : گزيده سخنان امام كاظم عليه السلام



گل مريم
2013_06_04, 11:16 PM
besm22
گزيده سخنان امام كاظم عليه السلام
منبع: سایت تربیت





1ـ تعقل و معرفت مابعث الله انبيائه و رسله الى عباده الا ليعقلوا عن الله, فاحسنهم استجابه احسنهم معرفه لله, واعلمهم بـامـر الله احسنهم عقـلا و اعقلهم ارفعهم درجه فى الدنيا و الاخره.(1)

خـداوند پيامبران و فرستادگانش رابه سوى بندگـاش بر نيانگيخته , مگر آن كه از طرف خدا تعقل كنند. پـس نيكوترينشان از نظر پذيرش, بهترينشان از نظر معرفت به خداست, و داناترينشان به كار خدا, بهترينشان از نظر عقل است, و عاقلتريـن آنها بلند پايه ترينشان در دنيا و آخرت است.

2ـ حجت ظاهرى و باطنى ان لله علـى الناس حجتيـن, حجه ظاهـره و حجه بـاطنه, فاما الظاهـره فالرسل والانبيـاء والائمه و امـا البـاطنه فـالعقـول.(2)
همانا براى خداوند بر مردم دو حجت است حجت آشكار و حجت پنهان, اما حجت آشكار عبارت است از: رسـولان و پيامبـران و امامان; و حجت پنهانـى عبارتنـد از عقـول مردمان.




1 ـ تحف العقول ,ص 386.
2 ـ تحف العقول , ص 386.

گل مريم
2013_06_04, 11:17 PM
3ـ صبر و گوشه گيرى از اهل دنيا

الصبر على الوحده علامه قوه العقل,فمن عقل عن الله تبارك و تعالى اعتزل اهل الـدنيا و الراغبيـن فيها و رغب فيما عنـد ربه و كان الله آنسه فـى الـوحشه و صـاحبه فى الوحده, وغنـاه فـى العيله و معزه فـى غير عشيره. (3)
صبر بـر تنهايـى و نشانه قوت عقل است و هر كه از طرف خداوند تبارك و تعالى تعقل كنـد از اهل دنيا و راغبيـن در آن كناره گرفته و بـدآنچه نزد پـرودرگارش است رغبت نموده,و خداوند در وحشت انيـس اوست و در تنهايى يار او, و توانگرى او در نـدارى و عزت او در بـى تيـره و تبـارى است.


4ـ عاقلان آينده نگر

ان العقلاء زهـدوا فى الدنيا و رغبوا فى الاخره لانهم علموا ان الدنيا طالبه و مطلوبه و الاخره طالبه و مطلـوبه مـن طلب الاخره طلبته الدنيا حتى يستـوفى منها رزقه, و مـن طـلب الـدنيـا طلبته الاخـره فيـاتيه المـوت فيفسـد عليه دنيـاه و آخـرته.(4)
به راستـى كـه عـاقلان بـه دنيـا بـى رغبتنـد و به آخـرت مشتاق ; زيـرا مـى دانندكه دنيا خواهانست و خواسته شده و آخرت هـم خواهانست و خـواسته شده هر كه آخـرت خواهد دنيا او را بخواهـد تا روزى خـود را از آن دريافت كنـد, وهر كه دنيا را خواهد آخرتش به دنبال است تا مرگش رسد و دنيا و آخرتـش را بر او تباه كند.


3 ـ تحف العقول , ص 387.
4 ـ همان,ص 388

گل مريم
2013_06_04, 11:20 PM
5 ـ تضرع براى عقل من اراد الغنى بلا مال و راحه القلب من الحسد والسلامه فى الدين فليتضرع الى الله فـى مسالته بان يكمل عـقـله, فمن عقل قنع بما يكفيه و مـن قنع بما يكفيه استغنـى و مـن لـم يقنع بمـا يكفيه لـم يـدرك الغنـى ابـدا.(5)
هركس بى نيازى خواهد بدون دارايى, و آسايش دل خواهد بدون حسد, و سلامتى دين طلبد, بايد به درگاه خدا زارى كند و بخواهد كه عقلش را كـامل كند, هـر كه خرد ورزد, بدانچه كفايتـش كند قانع باشد و هركه بـدانچه او را بـس باشد قانع شـود بى نـياز گـردد. هـر كـه بـدانـچه او را بـس بود قـانـع نشـود, هـرگـز به بـى نيازى نرسد.


6ـ ديدار با مومن براى خدا مـن زار اخـاه المـومن لله لالغيره, ليطلب به ثواب الله و تنجز ما وعده الله عزوجل وكل الله عزوجل به سبعين الف ملك من حيـن يخرج مـن منزله حتى يعود اليه ينـادونه: الا طبت و طـابت لك الجنه, تبـوات مـن الجنه منزلا. (6)
هر كس ـ فقط براى خدا نه چيز ديگرـ به ديدن برادر مومنش رود تا به پاداش و وعده هاى الهى برسـد, خـداونـد متعال , از وقت خروجـش ازمنزل تا بـرگشتـن او , هفتاد هزار فرشته را بـر او گمارد كه همه ندايـش كننـد: هان پاك و خـوش باش و بهشت بـرايت پـاكيزه بـاد كه در آن جـاى گـرفتـى.


5 ـ تحف العقول ,ص 388.
6 ـ اصول كافى, ج 3,ص 258.

گل مريم
2013_06_04, 11:21 PM
7ـ مروت , عقل و بهاى آدمى

لادين لمن لامروه له, ولا مروه لمن لا عقل له, و ان اعظم الناس قدرا الذى لايرى الـدنيا لنفسه خطـرا, امـا ان ابـدانكـم ليـس لها ثمـن الا الجنه, فلا تبيعوهـا بغيرها.(7)

كسـى كه جـوانمـردى نـدارد ديـن نـدارد , و هـر كـه عقل ندارد, جـوانمردى ندارد. به راستـى كه با ارزش تريـن مردم كسـى است كه دنيا را براى خـود مقامى ندانـد, بدانيدكه بهاى تـن شما مردم , جز بهشت نيست, آن را جز بـدان مفروشيـد.


8ـ حفظ آبروى مردم

مـن كف نفسه عن اعراض الناس اقاله الله عثرته يوم القيمه و مـن كف غضبه عن الناس كف الله عنه غضبه يوم القيمه.(8)

هـر كه خـود را از آبـروريزى مردم نگهدارد, (9)

خـدا در روز قيـامت از لغزشـش مـى گذرد, و هـركه خشـم خـود را از مـردم بـاز دارد,خـداونـد در روز قيـامت خشمـش را از او باز دارد.


7 ـ تحف العقول, ص 389.
8 ـ تحف العقول, ص 391.
9 ـ يعنـى كـارى كنـد كه آبـروى كسـى رانريزد.

گل مريم
2013_06_04, 11:22 PM
9ـ عوامل نزديكى و دورى به خدا

افضل ما يتقرب به العبد الى الله بعد المعروفه به الصلاه و برالوالدين و ترك الحسد و العجب و الفخر.(10)

بهترين چيزى كه به وسيله آن بنده به خداوند تقرب مى جويد بعد از شناختن او, نماز و نيكى به پدر و مادر و ترك حسد و خودبينى و به خود باليدن است .


10ـ عاقل دروغ نمى گويد

ان العاقل لايكذب و ان كـان فيه هـواه.(11)

همـانـا كه عاقل دروغ نمـى گـويـد, گـر چه طبق ميل و خـواسته او بـاشـد.


10ـ تحف العقول, ص 391.
11 ـ همان, ص 391.

گل مريم
2013_06_04, 11:27 PM
11ـ حكمت كم گويى و سكوت قله المنطق حكـم عظيـم, فعليكـم بـالصمت, فـانه دعه حسنه و قله وزر و خفه من الذنوب.(12)

كـم گويى, حكمت بزرگى است, بر شما باد به خموشى كه شيوه اى نيكو و سبكبار و سبب تخفيف گناه است.


12ـ هرزه گوى بى حيا ان الله حـرم الجنه علـى كل فـاحـش قليل الحياء لايبـالى ما قال و لا ما قيل له.(13)

همانا خداوند بهشت را بر هر هرزه گوى كـم حيا كه باكى ندارد چه مى گويد و يـا به او چه گـوينـد حـرام گـردانيـده است.



12 ـ تحف العقول, ص 394.
13 ـ تحف العقول, ص 394.

گل مريم
2013_06_04, 11:32 PM
13ـ متكبر, داخل بهشت نمى شود
اياك و الكبـر, فانه لايدخل الجنه من كان فى قلبه مثقـال حبه مـن كبـر.(14)

از كبر و خودخواهى بپرهيز , كه هر كسى در دلش به اندازه دانه اى كبر باشد , داخل بهشت نمى شود.



14ـ تقسيم كار در شبانه روز احتهدوا فى ان يكون زمانكم اربع ساعات: ساعه لمناجـاه الله , وساعه لامـر المعاش, و سـاعه لمعاشـره الاخـوان و الثقـاه الذيـن يعرفونكم عيوبكم و يخلصون لكم فى الباطـن , و ساعه تخلون فيها للذاتكم فـى غيـر محـرم و بهذه السـاعه تقـدرون علـى الثلاث سـاعات.(15)

بكـوشيـد كه اوقـات شبـانه روزى شمـا چهار قسمت بـاشد:

1ـ قسمتى براى مناجات با خدا,

2ـ قسمتى براى تهيه معاش,

3ـ قسمتى براى معاشرت با برادران و افراد مورد اعتماد كه عيبهاى شما را به شما مى فهمانند و در دل به شما اخلاص مـى ورزنـد,

4ـ و قسمتى را هم در آن خلوت مى كنيد براى درك لذتهاى حلال ( تفريحات سالم) و به وسيله انجام ايـن قسمت است كه بـر انجـام وظايف آن سه قسمت ديگـر توانـا مـى شـويـد.



14 ـ تحف العقول, ص 396.
15 ـ همان, ص 409.

گل مريم
2013_06_04, 11:33 PM
15ـ همنشينى با ديندار وعاقل خير خواه مجالسه اهل الدين شرف الدنيا و الاخره,مشاوره العاقل الناصح يمن و بركه ورشد و تـوفيق مـن الله, فـاذا اشـار عليك العاقل النـاصح فـايـاك و الخلاف فان فى ذلك العطب.(16)

همنشينـى اهل ديـن, شرف دنيا وآخرت است, و مشورت با خردمند خيرخواه, يمن و بركت و رشد و توفيق از جانب خداست, چون خردمند خيرخواه به تـو نظر داد, مبادا مخالفت كنى كه مخالفتش هلاكت بار است.


16ـ پرهيز از انس زياد با مردم اياك و مخـالطه الناس و الانس بهم الا ان تجد منهم عاقلا و مامونا فانـس به و اهـرب مـن سـايـرهـم كهربك مـن السبـاع الضـاريه.(17)

بپرهيز از معاشرت با مردم و انس با آنان, مگر اين كه خردمند و امانت دارى در ميان آنها بيابى كه (در ايـن صورت) با او انـس گير و از ديگران بگريز, به مانند گريز تو از درنده هاى شكارى.


16 ـ تحف العقول,ص 398.
17 ـ همان,ص 398.

گل مريم
2013_06_04, 11:37 PM
17ـ نتيجه حب دنيا

من احب الدنيا ذهب خوف الاخره من قلبه و ما اوتى عبد علما فازداد للدنيا حبا الا ازداد مـن الله بعدا و ازداد الله عليه غضبـا.(18)

هر كه دنيا را دوست بدارد, خوف آخرت از دلش برود, و به بنده اى دانشى ندهند كه به دنيا علاقـه مندتر شـود, مـگـر آن كـه از خدا دورتـر و مورد خشم او قرار گيرد.


18ـ پرهيز از طمع وتكيه بر توكل

اياك والطمع, و عليك بالياس مما فى ايدى الناس, و امت الطمع من المخلوقيـن, فـان الطمع مفتـاح للذل , و اختلاس العقل و اختلاق المـروات , و تـدنيـس العرض و الذهـاب بـالعلـم . و عليك بـالاعتصـام بـربك و التوكل عليه. (19)

از طمع بپرهيز و بر تو باد به نااميدى از آنچه در دست مردم است, طمع را از مخلـوقيـن ببر كه طمع, كليد خـوارى است, طمع, عقل را مـى ربايـد و مردانگـى را نابـود كنـد و آبرو را مى آلايـد و دانـش را از بيـن مـى برد. بـر تـو باد كه به پروردگارت پناه برى و براو توكل كنى.


18 ـ تحف العقول, ص 399.
19 ـ همان,ص 399.

گل مريم
2013_06_04, 11:39 PM
19ـ نتايج امانتدارى و راستگويى اداء الامـانه والصـدق يجلبـان الـرزق , و الخيـانه و الكذب يجلبان الفقر والنفـاق.(20)

امـانتـدارى و راستگـويـى, سبب جلب رزق و روزى انـد, و خيـانت و دروغگويى , سبب جلب فقر و دورويى.



20ـ سقوط برترى جوى اذا اراد الله بـالذره شـرا انبت لها جنـاحيـن , فطـارت فـاكلها الطيـر.

هرگاه خـداوند بـدى مـورچه را بخواهد به او دو بال مـى دهد كه پرواز كند تا پرنده ها او را بخورند.


20 ـ تحف العقول , ص 403.
21 ـ تحف العقول, ص 408.

گل مريم
2013_06_04, 11:40 PM
21ـ حقگويى و باطل ستيزى اتق الله و قل الحق و ان كـان فيه هلاكك فـان فيه نجـاتك اتق.
از خـدا بترس و حق را بگو اگر چه نابودى تو در آن باشد. زيرا كه در واقع , نجات تـو در آن است.از خـدا بتـرس و بـاطل را واگذار, اگـر چه نجات تـو در آن بـاشـد, زيـرا كه در واقع نـابـودى تو در آن است.



22ـ تناسب بلا و ايمان المـومـن مثل كفتـى الميزان كلما زيـد فـى ايمـانه زيـد فى بلائه.(21)
مـومن همانند دو كفه ترازوست هرگاه به ايمانش افزوده گردد, به بلايش افزوده گردد.



22 ـ تحف العقول, ص 410.
23 ـ همان, جاپ بصيرتى, ص 301.

گل مريم
2013_06_04, 11:43 PM
25ـ اصلاح و گذشت ينادى مـناد يوم القيمه: الا من كان له على الله اجر فليقم, فلا يقوم الا مـن عفى و اصلح , فاجره على الله.(24)

ندا كننده اى در روز قيامت ندا مى كند: آگاه باشيد, هر كه را بر خدا مزدى است برخيزد , و بر نمى خيزد, مگر كسـى كه گذشت كرده و اصلاح بيـن مردم نمـوده باشـد, پـس پاداشـش با خـدا خـواهـد بـود.


26ـ بهترين صدقه عونك للضعيف من افضل الصدقه.(25)

كمك كـردنت به نـاتـوان از بهتـريـن صـدقه است.



24 ـ تحف العقول ,ص 412.
25 ـ ص 414.

گل مريم
2013_06_04, 11:45 PM
27ـ سختى ناحق يعرف شده الجور من حكم به عليه.(26)

سختـى نـاحق را آن كـس شنـاسـد كه بـدان محكـوم گردد.



28ـ گناهان تازه , بلاهاى تازه كلما احدث الناس من الذنوب ما لم يكونوا يعملون احدث الله لهم مـن البلاء ما لم يكونوا يعدون.(27)

هرگاه مردم گناهان تازه كنند كه نمى كردند, خداوند بلاهايى تازه به آنها دهد كه به حساب نمى آوردند.


26 ـ تحف العقول ,ص 414.
27 ـ همان, ص 410.

گل مريم
2013_06_04, 11:46 PM
29ـ كليد بصيرت تفقهوا فى دين الله فان الفـقه مفتاح البصيره و تمام العباده و السبب الـى المنـازل الـرفيعه والـرتب الجليله فـى الـديـن و الـدنيـا و فضل الفقيه علـى العابـد كفضل الشمـس علـى الكـواكب و مـن لم يتفقه فـى دينه لـم يـرض الله له عملا.(28)

در ديـن خـدا دنبال فهم عميق باشيـد , زيرا كـه فـهـم عميق ديـن, كليـد بصيرت و بينايـى و كمال عبادت و سبب تحصيل درجات بلنـد و مراتب بزرگ در امـور ديـن و دنياست. و برترى فقيه بر عابد, مانند برترى آفتاب است بر كـواكب, كسـى كه در دينـش فهم عميق نجـويـد خـداونـد هيچ عملـى را از او نپسندد.



30ـ دنيا, بهترين وسيله اجعلوا لانفسكم حظا من الدنيا باعطائها ماتشتهى من الحلال و ما لايثلم المروه و ما لا سرف فيه, و استعينوا بذلك على امور الدين فانه روى ( ليس منا مـن ترك دنياه لدينه او ترك دينه لدنياه).(29)

براى خود بهره اى از دنيا برگيريد و آنچه خواهش حلال باشد و رخنه در جوانمردى ايجاد نكند و اسراف نباشد منظور داريد, و به اين وسيله براى انجام امـور ديـن يارى جـوييد. زيرا كه روايت شـده است: ( از ما نيست كسـى كه دنيايـش را براى دينـش تـرك گـويـد و يـا دينـش را بـراى دنيـايـش رهـا سازد.)


28 تحف العقـول,ص 410.
29 ـ پيشين, ص 410.

گل مريم
2013_06_05, 10:03 AM
31ـ انتظار فرج افضل العبـاده بعد المعرفه انتظار الفـرج.(30)
بهتـريـن عبـادت بعد از شنـاخت خـداونـد, انتظار فـرج و گشـايـش است.



32ـ مهرورزى با مردم التودد الى الناس نصف العقل.(31)
مهرورزى و دوستى با مردم نصف عقل است.


30 ـ تحف العقول,ص 403.
31 ـ همان,ص 403.

گل مريم
2013_06_05, 10:04 AM
33ـ پرهيز از خشم مـن كف غضله عن النـاس كف الله عنه عذاب يوم القيمه.(32)
هر كه خشـم خـود را از مردم باز دارد, خداوند عذاب روز قيامت را از او باز مى دارد.




34ـ قويترين مردم مـن اراد ان يكـون اقـوى النـاس فليتـوكل علـى الله.(33)
هـر كه مـى خـواهـد كه قـويتـريـن مـردم بـاشـد بـر خـدا تـوكل نمـايـد.


32 ـ وسائل الشيعه, ج 11,ص 289.
33 ـ بحارالانوار, ج 7,ص 143.

گل مريم
2013_06_05, 10:05 AM
35ـ ترقى, نه درجا زدن من استـوى يوماه فهو مغبـون, و من كان آخر يوميه شر هما فهو ملعون و من لم يعرف الزياده فى انفسه فهو فـى نقصان, و مـن كان الـى النقصان فالمـوت خير له من الحياه.(34)
كسى كه دو روزش مساوى باشد, مغبـون است, وكسى كه دومين روزش , بدتر از روز اولـش باشد ملعون است, و كسى كه در خودش افزايـش نبيند در نقصان است, و كسى كه در نقصـان است مـرگ بـراى او بهتـر از زنـدگى است.



36ـ خير رسانى به ديگران ان مـن اوجب حق اخيك ان لاتكتمه شيئا ينفعه لامـر دنياه و لامـر آخرته.(35)
همانا واجبتريـن حق برادرت بـر تو آن است كه چيزى كه سبب نفع دنيا و آخرت اوست, از او پنهان و پوشيده ندارى.


34 ـ بحارالانوار, ج 78,ص 327.
35 ـ همان, ج 78,ص 329.

گل مريم
2013_06_05, 10:06 AM
37ـ پرهيز از شوخى ايـاك و المزاح فـانه يذهب بنـور ايمـانك.(36)
از شـوخـى (بـى مـورد) بپـرهيز, زيـرا كه شـوخى, نور ايمان تـو را مـى بـرد.



38ـ پند پديده ها مـا مـن شـىء تـراه عينـاك الا و فيه مـوعظه.(37)
چيزى نيست كه چشمـانت آن را بنگـرد, مگـر آن كه در آن پنـد و انـدرزى است.




36 ـ بحارالانوار, ج 78,ص 321.
37 ـ همان, ج 78,ص 319.

گل مريم
2013_06_05, 10:07 AM
39ـ رنج ناديده, نيكى را نمى فهمد مـن لـم يجـد للاسـائه مضضـا لـم يكـن عنـده للاحسـان مـوقع.(38)
كسى كه مزه رنج و سختى را نچشيده, نيكى و احسان در نزد او جايگاهى ندارد.



40ـ محاسبه اعمال ليس منا من لم يحاسب نفسه فى كل يوم فان عمل حسنا استزاد الله وان عمل سيئا استغفر الله منه و تاب اليه.(39)
از ما نيست كسى كه هر روز حساب خود را نكند, پس اگر كار نيكى كـرده اسـت از خدا زيادى آن را بخـواهد, واگر در آن كـار بدى كرده, از خدا آمرزش طلب نمـوده و به سوى او توبه نمايد.




38 ـ بحارالانوار, ج 78,ص 333.
39ـ اصول كافى, ج 4,ص 191.

به نقل از سایت تربیت